به گزارش مشرق، دکتر ابراهیم رزاقی، استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، بعد از طرح مفهوم اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری و ابلاغ سیاستهای آن، اخیرا در مجموعهای آرا و عقاید اقتصادی امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری بر مبنای قانون اساسی و اسناد بالادستی را جمع آوری کرده است که به زودی منتشر خواهد شد.
وی معتقد است که از بزرگترین عوامل بازدارنده اقتصاد مقاومتی فساد اقتصادی است، فسادی که میان طبقهای از جامعه در حال رشد و افزایش است و حتی نظام بانکی را هم فرا گرفته است و سبب سوق دادن اقتصاد به سمت فعالیتهای غیرتولیدی و سوداگرانه شده است.
مشروح گفتوگو را با این استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، با هم از نظر میگذرانیم:
شما مفهوم اقتصاد مقاومتی را به عنوان یک گفتمان اسلامی ایرانی چگونه تفسیر میکنید؟
به نظر من اقتصاد مقاومتی تنها برای مواقع تهاجم یا تحریم نیست، اقتصاد مقاومتی برای رسیدن به استقلال اقتصادی تعریف شده است. قطعا زمانی که ما به لحاظ اقتصادی تضعیف شده و آسیب پذیر باشیم، حریف ما به تهاجم و تحریم و حمله اقتصادی تشویق میشود. بنابراین اقتصاد مقاوم یعنی اقتصاد مستقل. این مساله برای کشور ما به عنوان یک کشور اسلامی حائز اهمیت است، همانگونه که در قرآن آمده کافرین نبایستی بر مسلمین تسلط پیدا کنند. کشور عربستان سعودی که در دسته کشورهای اسلامی قرار میگیرد، مصداق همین تسلط و وابستگی به بیگانه است که باعث شده به لحاظ فرهنگی سیاسی و اقتصادی سرسپرده غربیها باشد.
جایگاه اقتصاد در اسناد بالادستی کشور مانند قانون اساسی، چه تفاوتی با تعریف متداول اقتصاد دارد؟
طبق قانون اساسی کشور ما، اقتصاد وسیله است نه هدف که این موضوع دقیقا بر خلاف دیدگاه اقتصاد سرمایه داری است؛ در زندگی اقتصادی یک مسلمان، اقتصاد ابزاری است در مسیر بندگی کردن و مفهوم حداکثر سود و لذت، بدون نگاه به کسب پاداش اخروی و رضایت خداوند معنایی ندارد. به همین جهت است که لذتها محدود میشود تا آنجا که به انسانیت انسانها لطمه وارد نکند. ولی در دیدگاه سرمایهداری و اقتصاد لیبرال، انسان محور همه چیز است و مصرف کننده و تولید کننده آلوده به مفاهیم حداکثر لذت و سود هستند. آنها هیچ محدودیتی ندارند مگر قانون، آن هم قانون خود ساخته! این نگاه یک نگاه شیطانی است که اگر به جامعه اسلامی نفوذ پیدا کند، مسلمانان را از مسیر الهی منحرف میکند. اقتصاد مقاومتی با این نگاه مخالف است و انسان اقتصادی را در چارچوب دین و اخلاق در نظر میگیرد و از ابزار اقتصاد برای رشد جامعه اسلامی ایرانی بهره میگیرد.
مفاهیم کار، تلاش، خلق ثروت حلال و اصلاح الگوی مصرف در دایره واژگانی اقتصاد مقاومتی چه جایگاهی دارد؟
کار و تلاش برای کسب روزی حلال مورد تشویق و تایید اسلام است و از دیدگاه ائمه معصوم (علیهم السلام) بزرگترین تفریح کار است. دین اسلام کار، تلاش، تعاون و خلق ثروت را با به رسمیت شناختن مالکیت افراد، مورد تحسین قرار میدهد و از جمع آوری و ذخیره کردن مال نهی میکند. مال و ثروتی که در جامعه و مزرعه و کارخانه نچرخد و مولد نباشد و سودآوری نکند، مورد تایید اسلام نیست. چرا که آثار منفی به دنبال دارد و نظم اقتصادی را به هم میزند. اینجا همان نقطهای است که برای ثروت محدودیت ایجاد میشود. جالب است بدانید که طبق اصل 44 قانون اساسی، دولت بایستی فضای اشتغال را به گونهای برای افراد جامعه آماده کند که هر کس با یک بار کار کردن، یک شغل داشتن، بتواند نیازهای اساسی خود را برآورده کند و در زمان باقی مانده به رشد و ارتقای خود از لحاظ فعالیتهای اجتماعی، معنوی و... بپردازد.
نگاه اسلام به مقوله مصرف نیز همین گونه است، نگاهی که اقتصاد مقاومتی هم از آن نشات میگیرد؛ شیوه مصرف بایستی با تدبیر باشد و به تجمل گرایی یا اسراف نزدیک نشود. بر مبنای اندیشه امام راحل، کالاهایی را که در داخل نمیتوانیم تولید کنیم، ضرورتی ندارد که مصرف کنیم، مگر در مورد نیازهای اساسی. در دیدگاه ایشان همچنین مصرفی که فرهنگ ما را تغییر دهد، مورد تایید نیست. بنابراین الگوی مصرف فعلی جامعه ما به دلیل ترویج غلط مصرف گرایی نیاز به اصلاح و بازنگری دارد. اصلاح الگوی مصرف، تغییر نگاه ما به کار و خلق ثروت حلال و گردش آن در اقتصاد و... از ملزومات اقتصاد مقاومتی است.
به نظر شما چه عواملی در مقابل اقتصاد مقاومتی نقش بازدارندگی ایفا میکنند؟ به طور مثال آیا نظام بانکی کشور در راستای اقتصاد مقاومتی است؟
از بزرگترین عوامل بازدارنده اقتصاد مقاومتی، فساد اقتصادی است. فسادی که میان طبقهای از جامعه در حال رشد و افزایش است و حتی نظام بانکی را هم فرا گرفته است و سبب سوق دادن اقتصاد به سمت فعالیتهای غیرتولیدی و سوداگرانه شده است. سئوال اینجاست که با وجود تاکید بسیار اسلام بر انبار نکردن وجوه نقدی روی هم و گردش آن در جامعه، یک فرد مسلمان چطور میتواند ثروتی را که قرار بود وسیله و ابزار باشد برای یک هدف بزرگ، تنها هدف زندگیاش قرار بدهد و به هموطنان خود ظلم کند.
آقای دکتر، وابستگی اقتصادی یکی از موانع جدی استقلال اقتصادی است. این وابستگی اقتصادی چگونه در وجود کشورهای دارای منابع خام، رسوخ کرد؟
اگر نگاهی به تاریخ اقتصاد داشته باشیم، میبینیم که طبق نظریه آدام اسمیت که بنیانگذار اقتصاد سرمایهای است، هیچ کشوری جز انگلیس نباید ماشین آلات داشته باشد و صنعتی شود، چون اولین کشور صنعتی دنیا به دلیل وقوع انقلاب صنعتی و تسلط بر ماشین آلات انگلیس بود، آنها معتقد بودند همه کشورها بایستی از انگلیس ماشین بخرند.
فردریک لیست آلمانی با اسمیت مخالفت کرده و معتقد بود با این شیوه کشورهای دیگر پیشرفت نخواهند کرد. علاوه بر آن او معتقد بود سود یک سرمایه دار باید در چارچوب منافع ملی تعریف شود و نه نامحدود. منافع ملی هم شامل منفعت بخش خصوصی، کارگر، سرمایه دار و... است. از این نظریه آمریکا و ژاپن استفاده کرده و صنعتی شدند ولی بعد از صنعتی شدن دوباره خودشان استعمارگر شدند و این نظریه را زیر پا گذاشتند.
البته لازم به ذکر است بر اثر انقلاب صنعتی، اقتصاد دنیا متلاشی شد چون تا قبل از آن کشورها هر چه خودشان تولید میکردند را استفاده میکردند و واردات نداشتند ولی بعد از آن همه نیازمند کشورهای قدرتمند صنعتی مانند انگلیس شدند انگلیس هم قدرت داشت و هم ماشین آلات و دست به تولید نامحدود زد و با استعمار کشورهایی مانند هند، مواد اولیه خود را تامین کرد.
وی معتقد است که از بزرگترین عوامل بازدارنده اقتصاد مقاومتی فساد اقتصادی است، فسادی که میان طبقهای از جامعه در حال رشد و افزایش است و حتی نظام بانکی را هم فرا گرفته است و سبب سوق دادن اقتصاد به سمت فعالیتهای غیرتولیدی و سوداگرانه شده است.
مشروح گفتوگو را با این استاد بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، با هم از نظر میگذرانیم:
شما مفهوم اقتصاد مقاومتی را به عنوان یک گفتمان اسلامی ایرانی چگونه تفسیر میکنید؟
به نظر من اقتصاد مقاومتی تنها برای مواقع تهاجم یا تحریم نیست، اقتصاد مقاومتی برای رسیدن به استقلال اقتصادی تعریف شده است. قطعا زمانی که ما به لحاظ اقتصادی تضعیف شده و آسیب پذیر باشیم، حریف ما به تهاجم و تحریم و حمله اقتصادی تشویق میشود. بنابراین اقتصاد مقاوم یعنی اقتصاد مستقل. این مساله برای کشور ما به عنوان یک کشور اسلامی حائز اهمیت است، همانگونه که در قرآن آمده کافرین نبایستی بر مسلمین تسلط پیدا کنند. کشور عربستان سعودی که در دسته کشورهای اسلامی قرار میگیرد، مصداق همین تسلط و وابستگی به بیگانه است که باعث شده به لحاظ فرهنگی سیاسی و اقتصادی سرسپرده غربیها باشد.
جایگاه اقتصاد در اسناد بالادستی کشور مانند قانون اساسی، چه تفاوتی با تعریف متداول اقتصاد دارد؟
طبق قانون اساسی کشور ما، اقتصاد وسیله است نه هدف که این موضوع دقیقا بر خلاف دیدگاه اقتصاد سرمایه داری است؛ در زندگی اقتصادی یک مسلمان، اقتصاد ابزاری است در مسیر بندگی کردن و مفهوم حداکثر سود و لذت، بدون نگاه به کسب پاداش اخروی و رضایت خداوند معنایی ندارد. به همین جهت است که لذتها محدود میشود تا آنجا که به انسانیت انسانها لطمه وارد نکند. ولی در دیدگاه سرمایهداری و اقتصاد لیبرال، انسان محور همه چیز است و مصرف کننده و تولید کننده آلوده به مفاهیم حداکثر لذت و سود هستند. آنها هیچ محدودیتی ندارند مگر قانون، آن هم قانون خود ساخته! این نگاه یک نگاه شیطانی است که اگر به جامعه اسلامی نفوذ پیدا کند، مسلمانان را از مسیر الهی منحرف میکند. اقتصاد مقاومتی با این نگاه مخالف است و انسان اقتصادی را در چارچوب دین و اخلاق در نظر میگیرد و از ابزار اقتصاد برای رشد جامعه اسلامی ایرانی بهره میگیرد.
مفاهیم کار، تلاش، خلق ثروت حلال و اصلاح الگوی مصرف در دایره واژگانی اقتصاد مقاومتی چه جایگاهی دارد؟
کار و تلاش برای کسب روزی حلال مورد تشویق و تایید اسلام است و از دیدگاه ائمه معصوم (علیهم السلام) بزرگترین تفریح کار است. دین اسلام کار، تلاش، تعاون و خلق ثروت را با به رسمیت شناختن مالکیت افراد، مورد تحسین قرار میدهد و از جمع آوری و ذخیره کردن مال نهی میکند. مال و ثروتی که در جامعه و مزرعه و کارخانه نچرخد و مولد نباشد و سودآوری نکند، مورد تایید اسلام نیست. چرا که آثار منفی به دنبال دارد و نظم اقتصادی را به هم میزند. اینجا همان نقطهای است که برای ثروت محدودیت ایجاد میشود. جالب است بدانید که طبق اصل 44 قانون اساسی، دولت بایستی فضای اشتغال را به گونهای برای افراد جامعه آماده کند که هر کس با یک بار کار کردن، یک شغل داشتن، بتواند نیازهای اساسی خود را برآورده کند و در زمان باقی مانده به رشد و ارتقای خود از لحاظ فعالیتهای اجتماعی، معنوی و... بپردازد.
نگاه اسلام به مقوله مصرف نیز همین گونه است، نگاهی که اقتصاد مقاومتی هم از آن نشات میگیرد؛ شیوه مصرف بایستی با تدبیر باشد و به تجمل گرایی یا اسراف نزدیک نشود. بر مبنای اندیشه امام راحل، کالاهایی را که در داخل نمیتوانیم تولید کنیم، ضرورتی ندارد که مصرف کنیم، مگر در مورد نیازهای اساسی. در دیدگاه ایشان همچنین مصرفی که فرهنگ ما را تغییر دهد، مورد تایید نیست. بنابراین الگوی مصرف فعلی جامعه ما به دلیل ترویج غلط مصرف گرایی نیاز به اصلاح و بازنگری دارد. اصلاح الگوی مصرف، تغییر نگاه ما به کار و خلق ثروت حلال و گردش آن در اقتصاد و... از ملزومات اقتصاد مقاومتی است.
به نظر شما چه عواملی در مقابل اقتصاد مقاومتی نقش بازدارندگی ایفا میکنند؟ به طور مثال آیا نظام بانکی کشور در راستای اقتصاد مقاومتی است؟
از بزرگترین عوامل بازدارنده اقتصاد مقاومتی، فساد اقتصادی است. فسادی که میان طبقهای از جامعه در حال رشد و افزایش است و حتی نظام بانکی را هم فرا گرفته است و سبب سوق دادن اقتصاد به سمت فعالیتهای غیرتولیدی و سوداگرانه شده است. سئوال اینجاست که با وجود تاکید بسیار اسلام بر انبار نکردن وجوه نقدی روی هم و گردش آن در جامعه، یک فرد مسلمان چطور میتواند ثروتی را که قرار بود وسیله و ابزار باشد برای یک هدف بزرگ، تنها هدف زندگیاش قرار بدهد و به هموطنان خود ظلم کند.
آقای دکتر، وابستگی اقتصادی یکی از موانع جدی استقلال اقتصادی است. این وابستگی اقتصادی چگونه در وجود کشورهای دارای منابع خام، رسوخ کرد؟
اگر نگاهی به تاریخ اقتصاد داشته باشیم، میبینیم که طبق نظریه آدام اسمیت که بنیانگذار اقتصاد سرمایهای است، هیچ کشوری جز انگلیس نباید ماشین آلات داشته باشد و صنعتی شود، چون اولین کشور صنعتی دنیا به دلیل وقوع انقلاب صنعتی و تسلط بر ماشین آلات انگلیس بود، آنها معتقد بودند همه کشورها بایستی از انگلیس ماشین بخرند.
فردریک لیست آلمانی با اسمیت مخالفت کرده و معتقد بود با این شیوه کشورهای دیگر پیشرفت نخواهند کرد. علاوه بر آن او معتقد بود سود یک سرمایه دار باید در چارچوب منافع ملی تعریف شود و نه نامحدود. منافع ملی هم شامل منفعت بخش خصوصی، کارگر، سرمایه دار و... است. از این نظریه آمریکا و ژاپن استفاده کرده و صنعتی شدند ولی بعد از صنعتی شدن دوباره خودشان استعمارگر شدند و این نظریه را زیر پا گذاشتند.
البته لازم به ذکر است بر اثر انقلاب صنعتی، اقتصاد دنیا متلاشی شد چون تا قبل از آن کشورها هر چه خودشان تولید میکردند را استفاده میکردند و واردات نداشتند ولی بعد از آن همه نیازمند کشورهای قدرتمند صنعتی مانند انگلیس شدند انگلیس هم قدرت داشت و هم ماشین آلات و دست به تولید نامحدود زد و با استعمار کشورهایی مانند هند، مواد اولیه خود را تامین کرد.