• جنابعالی از چه زمانی و چگونه با مرحوم آیتالله فضل لنکرانی آشنا شدید؟ خصلتهای برجسته علمی ایشان از دیدگاه شما، چه مواردی بودند؟
آشنائی بنده با ایشان از زمانی بود که وارد حوزه علمیه قم و به عنوان یک طلبه با ایشان که مدرس برجسته و شناخته شدهای بودند، آشنا شدم. در آن زمان لمعه یا رسائل و مکاسب را از محضر ایشان بهرهمند شدم. بعدها جزوهای را درباره حضرت سیدالشهدا«ع» نوشتم و منتشر کردم و فهمیدم که ایشان و مرحوم آیتالله اشراقی هم درباره اهل بیت«ع» و امام حسین«ع»، کتبی را منتشر کردهاند و همین سبب گردید که گاهی خدمت ایشان میرفتم. اما آشنائی نزدیک و صمیمی من با ایشان، به بعد از پیروزی انقلاب و حضور در جامعه مدرسین برمیگردد.
• از همراهی ایشان با نهضت امام جریان انقلاب بفرمائید؟ در این جنبه، ایشان را تا چه حد فعال و درصحنه دیدید؟
هنگامی که حضرت امام نهضت را شروع کردند، اغلب طلاب و اساتید و بزرگان حوزه با این حرکت موافق بودند، اما همه حاضر نبودند خطر مقابله با رژیم طاغوت را بپذیرند و در این میان کسانی که به استقبال خطر میرفتند، بسیار معدود و غالباً هم طلاب بینام و بیاسم و رسم بودند! در این میان عاملی که سبب میگردید این تصور در جامعه دینی شکل نگیرد که همراهان امام فقط طلاب مبتدی و بیتجربه هستند، حضور بزرگوارانی چون آیت الله فاضل در کنار امام و در این نهضت بود. ایشان از نخستین روزی که امام نهضت را آغاز کردند، لحظه ای از همراهی با امام فروگذار نکردند و حتی در این زمینه تن به تبعید هم دادند. امضای ایشان پای تمام اعلامیههائی که علیه رژیم طاغوت منتشر گردیدند، هست.
پس از پیروزی انقلاب هم ایشان یکی از مؤثرترین افراد در تقویت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و از شخصیتهای طراز اول این نهاد بودند و سالها به عنوان رئیس جامعه مدرسین، از هیچ تلاشی برای ارتقای قدرت این نهاد فروگذار نکردند. ایشان از آغاز تأسیس جامعه مدرسین تا دوره مرجعیت، همواره از مؤثرترین افراد جامعه مدرسین بودند و پس از مرجعیت هم همیشه در جریان امور جامعه مدرسین بودند و آن را تقویت میکردند.
• از نظر جنابعالی، ویژگیهای علمی و اخلاقیِ برجسته ایشان کدامند؟ چه خصلت هایی را در ایشان بارز دیدید؟
بسیاری از صفات برجسته اخلاقی و انسانی در افراد گوناگون قابل مشاهده است، اما ایشان مجموعهای از این صفات را یکجا در خود داشتند و لذا از این جنبه هم کمنظیر بودند. ایشان در بیت پدری مجتهد و مادری از تبار صالحان و بزرگان پرورش یافتند و بدیهی است که این موضوع مهمترین عامل در شکلگیری پایههای تربیتی ایشان بوده است. مرحوم والد ایشان مورد توجه خاص آیتالله العظمی بروجردی بودند و غیرت دینی و حساسیت نسبت به روحانیت و مسائل دینی در ایشان فوقالعاده بالا بود. این گوهر گرانبها به فرزندشان نیز به ارث رسید، لذا مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی نیز در این زمینه از حساسیت بسیار بالایی برخوردار بودند. یک بار رئیس شهربانی در دوره والد ایشان، به طلاب توهین کرد و ایشان واکنش بسیار مناسبی نشان دادند، بهطوری که هر کسی که شنید لب به تحسین گشود.
آیت الله فاضل صاحب استعداد و قریحه سرشاری بودند، بهطوری که درسهای آیتالله العظمی بروجردی را به گونهای تقریر کردند که ایشان با آنکه فوقالعاده مشکلپسند بودند، این تقریر را تائید و تشویق کردند. این بزرگوار در تدریس هم کمنظیر و مورد توجه و علاقه و اقبال طلاب و فضلا بودند، همواره بر محتوای درس تسلط داشتند و بیانشان روشن و صریح بود. با آرامش و طمأنینه تدریس میکردند، بهطوری که جای کمترین ابهام و سئوالی در طلبه باقی نمیماند و درس را کاملاً یاد میگرفت.
• این مسئله تا چه حد به درک اساتید بزرگ توسط ایشان باز می گشت؟
ایشان از محضر سه استاد خود یعنی آیتالله العظمی بروجردی، حضرت امام و حضرت علامه طباطبائی نهایت بهره را بردند و مورد تأئید و توجه هر سه استاد بودند و توانستند آرای آنان را به درستی و با دقت به دیگران منتقل کنند. سبک ایشان در تدریس خارج فقه و اصول هم مانند استادشان آیتالله العظمی بروجردی بود و همان سبک را دنبال میکردند. حضرت امام هم همین سبک را میپسندیدند و در تدریس دنبال میکردند. سبک تدریس آیتالله العظمی بروجردی در خارج فقه و اصول، در حوزه قم و حتی حوزه نجف هم تحول اساسی ایجاد کرد.
آیتالله فاضل لنکرانی شاگردان بسیار خوبی را هم تربیت کردند که هر یک از افتخارات حوزه هستند. در حوزه کسانی که خوب درس میخوانند ضرورتاً توانائی خوب تقریر کردن را ندارند، آما آیتالله فاضل بحث صلاه آیتالله العظمی بروجردی و برخی تقریرهای دیگر را با چنان صحت و دقتی انجام دادند که استاد، ایشان را مورد تأئید و تشویق قرار دادند. امروز هم کتاب ایشان ذخیره خوبی برای حوزههاست و همواره مورد استفاده اهل علم خواهد بود. همچنین هر کسی که خوب تدریس و حتی تقریر میکند، ضرورتاً مؤلف خوبی نیست، اما تألیفات ایشان از جمله «موسوعه تفصیل الشریعه» در بیش از بیست جلد، کتب ایشان در قواعد فقهی و نیز در مقدمات تفسیر و علوم قرآنی، ایشان را در زمره مؤلفین ممتاز در آورده است.
ایشان بیش از پنجاه سال به تدریس و نگارش مباحث فقهی و علمی اشتغال داشتند و این امور جزو مشاغل عادی ایشان محسوب میشد. مطالبشان را بسیار راحت و با نظم و ترتیب خاصی مینوشتند و نیازی به پاکنویس نداشتند و در مطالب ایشان کمتر خطخوردگی دیده میشد.
ایشان به دلیل علاقه و ارادت خاصی که به امام داشتند، تحریرالوسیله ایشان را برای موسوعه فقه خود متن قرار دادند تا بدین وسیله در طول سالیان طولانی تدریس، هم همواره نام امام را بر زبان داشته باشند و هم از امام و کتاب امام در حوزهها بیشتر یاد شود
ایشان فوقالعاده متواضع و خاکی و به همین دلیل محبوب بودند. طلاب مخصوصا وقتی از فردی در آن جایگاه علمی بالا، چنین رفتاری را میدیدند، تأثیر آن رفتار چندین برابر میشد. محفل انس ایشان با دوستان بسیار بیتکلف و بانشاط و شیرین بود و همین سبب گردیده بود که ایشان حتی در جایگاه مرجعیت شیعه هم با دوستان و ارداتمندان قدیمی همان برخورد دوره های قبل را داشته باشند.
ایشان بهرغم استغراق در مباحث علمی و درس و بحث و مرجعیت که بخش اعظم وقت ایشان را به خود اختصاص میداد، تا جائی که امکان و فرصت فراهم بود به امور اجرائی حوزه و حوزویان رسیدگی میکردند و سالها در رأس مدیریت حوزه، وقت گذاشتند و در برنامهریزیها و اصلاحات حوزه نقش تعیینکننده داشتند.
• از حساسیت ایشان نسبت به سرنوشت کشورهای اسلامی چه خاطرهای دارید؟ آثار و مآثر ایشان نشان می دهد که این بزرگوار، دراین عرصه هم فعال بودند...
ایشان لحظهای از حوادث جهان و آنچه در دنیای اسلام، بهویژه جهان تشیع میگذشت غافل نبودند و در مواقع لزوم موضعگیریهای صریح و شفاف داشتند و حتی نکات کوچک هم از زیر نگاه تیزبین و نقاد ایشان پنهان نمیماند. ایشان با موضعگیریهای بهموقع، دقیق و صریح، نظام اسلامی را همواره تقویت میکردند و معتقد بودند مرجعیتی که در خدمت تقویت تنها نظام شیعی دنیا نباشد، ارزش ندارد.
یکی از ویژگیهای برجسته ایشان ارادت به ائمه اطهار«ع»، بهویژه فاطمه زهرا«س» بود و این سعادت را هم داشتند که در ایام وفات بانوی دو عالم رحلت کردند. ارادت ایشان به اهل بیت«ع» و ارتباط با آن رحمتهای واسعه موجب این همه خیرات و برکات در زندگی ایشان گردید.