کد خبر 408387
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۹

صدا وسیما قرار بود رسانه ای انقلابی باشد تا اندیشه های ناب اسلامی- انقلابی را به مردم منتقل کند، اما جای شگفتی است که برخی افراد تابلو دار اصلاح طلب حتی به عنوان مدیر شبکه در رادیو منصوب شده اند.

گروه فرهنگی مشرق - مریم صالحان : بی تردید صدا و سیما مجموعه ای انسانی است که سرنوشت تولیدات آن را عوامل آن از تولید کنندگان تا مدیران تشکیل می دهند. با آمدن محمد سرافراز این امید وجود داشت که نقدهای دلسوزان نظام، علاقه مندان به انقلاب و رهبری نسبت به صدا وسیما با تغییر برخی افراد و اصلاح ساختارها و اقدامات لازم گام به گام برطرف شود، که گام به گام بر نگرانی ها افزوده شد. تا این مرحله در انتصابات اشکالات اساسی وجود دارد که فعلاً از ریاست محترم صدا وسیما پاسخ می خواهیم و امیدواریم با اصلاح روند فعلی نیاز به توضیحات بیشتر برای ملت عزیز نباشد.

مسئله اول؛ برخی مدیران اصلاح طلب و خنثی

صدا وسیما قرار بود رسانه ای انقلابی باشد تا اندیشه های ناب اسلامی- انقلابی را به مردم منتقل کند، اما جای شگفتی است که برخی افراد تابلو دار اصلاح طلب به سطح مدیر شبکه منصوب شده اند.
جای سوال است که انتصاب مدیر رادیو گفتگو، و مدیر رادیو تهران براساس کدام منطق است؟ انتصاب قائم مقام رادیو فرهنگ که تئاتر فضاحت بار هدی گابلر را تأیید کردند و در گذشته به واسطه عقاید سیاسی ناصواب از رادیو حذف شده بودند با کدام استدلال انقلابی بوده است؟
رسانه ای که در برخی برنامه ها تبلیغ حجاب چادر را می کند، چرا امروز در سطح مدیر شبکه از خانمی مانتویی که حتی می توان احتمال داد علاقه یا اعتقادی به چادر ندارد استفاده می کند؟



اگر چه این اشکالات بیشتر در انتصابات رادیو بوده است و اوضاع تلویزیون بهتر از رادیو است اما در تلویزیون هم به گونه ای دیگر از مسائل برخورد  می کنیم : آمدن مدیران متدین، مذهبی که روحیه انقلابی در ایشان کمتر وجود دارد، برخی افراد خنثی ( و نه همه مدیران) که در مقابل هژمونی هنری روشنفکری  سوابق تسلیم شدن را در کارنامه داشته اند.

مسئله دوم؛ بی منطق بودن آمد و رفت ها

تولید موفق در سیما همیشه با  وجود خلاقیت ممکن بوده است، افرادی مانند فرجی، بخشی زاده و زین العابدینی دست کم در حوزه مدیریتی خوداقدامات انقلابی خوبی انجام داده بودند و کاش از این اقدامات مثبت ایشان در جای دیگری و به نحو شایسته تری استفاده می شد.



از سوی دیگردر سطوح پایین تر ،لااقل از افراد با نشاط و با خلاقیت استفاده می شد که این مهم نیز انجام نگرفت، مجال بررسی همه شبکه ها نیست اما واقعاً جای سؤال است که مثلا چرا در سطح مدیران گروه نیز مثلاً در شبکه 3 گنجی(مدیر گروه سیاسی)، مهرعلی( گروه تفریحات وسرگرمی)، شمسایی( مدیر گروه دانش و اقتصاد) با حذف گروه ها برکنار می شوند ،ولی برخی بازنشستگان( مانند مدیر سابق تأمین برنامه و مدیر سابق گروه دانش و اقتصاد) به کار دعوت می شوند و به عنوان تهیه کننده و مشاور مشغول به کار می گردند؟

مسئله سوم؛ تعدیل نیروی انسانی با روشی آسیب رسان

آیا می شود 30 سال تجمیع نیروی انسانی را 3 ماهه حل کرد؟ نتیجه آن چیزی جز کار کردن نیروهای سابق سازمان در پیک موتوری و .... نیست که فضایی بسیار منفی را بر علیه سازمان و وضعیت کلی کشور ایجاد کرده است. هر کسی با سازمان آشنا باشد می داند بار اصلی تولید، کارهای سخت و مهم، خلاقیت و .... بر عهده نیروهای قراردادی بوده است که به واسطه نیاز جذب شده اند و از نیروهای رسمی که معمولاً فضای غالب کارمندی بر ان حاکم است. با این مقدمه نگه داشتن نیرو های رسمی و حذف قراردادی ها چه اثری بر تولیدات خواهد داشت؟
بیش از این فعلاً باز کردن مسایل به صلاح نیست و در حالی که قدر دان خیل کثیر مدیران و کارمندان متدین و دلسوز و انقلابی سازمان هستیم با حسن ظن منتظر اصلاح روند ویا پاسخ قانع کننده می مانیم . امیدواریم لازم نشود از بازگشت مافیای حوزه های خاص، برخی افراد مشکل دار اقتصادی و برخی که بی تردید در حوزه اعتقادی مشکل دارند، قلم بزنیم تا شاید سیر موجود اصلاح شود.