آمريكن اينترپرايز مي‌نويسد: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سازمانی صرفاً نظامی نیست، بلکه بعد اقتصادی نیز دارد. بازوی اقتصادی آن یعنی قرارگاه خاتم الانبیاء بر صنعت و صادرات-واردات نفت و گاز ایران سلطه دارد. این بدان معناست که هر قراردادی که با ایران پس از امضای توافق بسته می‌شود در حقیقت با سپاه پاسداران و نه ایرانی‌های عادی منعقد می‌گردد.

گروه جنگ نرم مشرق- اخبار ایران و تحلیل‌های پیرامون آن به طور مستمر در رسانه‌های خارجی - اعم از غربی، شرقی و منطقه‌ای - منعکس می‌شود. نگاهی به موضوعات پرداخته شده درباره ایران می‌تواند تصویری کلی از نقاط تمرکز این رسانه‌ها در داخل و نحوه انعکاس و جهت‌دهی آن به فضای افکار عمومی در کشورهای خود و جهان ارائه دهد.

***

سه افسانه درباره تحریم‌های ایران

به گزارش بولتن دانشمندان اتمی، اوایل این ماه اوباما درباره جزئیات چارچوب توافقی بین ایران و گروه 5+1 صحبت کرد، توافقی که قرار است مسیر دستیابی ایران به تسلیحات اتمی را برای 15 سال آینده مسدود سازد. اگرچه قرار است که جزئیات توافق تا آخر ماه ژوئن نهایی شود، آنچه مشخص است این است که تحریمهای ایران در ازای یکسری اقداماتی که ایران باید انجام دهد از قبیل محدودسازی غنی‌سازی اورانیوم، بازطراحی راکتور اراک، محدودسازی تعداد سانتریفیوژها و اجازه بازرسی‌های سرزده برداشته می‌شوند.

منتقدان توافق می‌گویند که این توافق مانع ایران برای دستیابی به توافق هسته‌ای نمی‌شود. به همین خاطر، کنگره آمریکا در نظر دارد تا متن توافق نهایی را قبل از اجرایی شد مورد بررسی قرار دهد. اگر کنگره این توافق را تایید نکند، تنها گزینه ممکن افزایش تحریمهاست.

این دیدگاه که افزایش تحریمها می‌تواند به دستیابی به توافقی بهتر بینجامد با واقعیت رژیم فعلی تحریمها مطابقت نداشته و بر اساس فرضیه‌های بد و افسانه‌های آشکار بنا نهاده شده‌اند.

افسانه اول: شرکای بین‌المللی از تحریمها به رهبری آمریکا حمایت می‌کنند. تحریمهای بخشهای انرژی، کشتی‌رانی و بیمه‌ای ایران به همراه انزوای کامل مالی خسارات زیادی به بار آورده‌اند. می‌توان تصور کرد که این تحریمهای سختگیرانه بود که ایران را پای میز مذاکره آورد و بنابراین، آمریکا باید به اعمال تحریمها ادامه دهد تا توافق نهایی حاصل شود. اما تعداد کمی از متفکران بر این باورند که راهبرد افزایش تحریمها می‌تواند توافق بهتری را برای آمریکا به ارمغان بیاورد. یک دلیل این است که مشخص نیست که آمریکا بتواند ائتلاف بین‌المللی را برای حمایت از نظام تحریمها همچنان حفظ نماید.

در حقیقت، افزایش تحریمها می‌تواند باعث از هم فروپاشیدن حمایت بین‌المللی از تحریمهای اعمال شده توسط آمریکا باشد، حمایتی که چندی است دچار تزلزل شده است. حتی اوباما هم از پا برجا ماندن تحریمها در صورت شکست مذاکرات ابراز تردید کرده است.

نفت در این جا نقش اصلی را ایفا می‌کند.تحریمهای بیشتر به معنای کاهش بیشتر نفتی صادراتی از ایران است. مصرف‌کنندگان نفت ایران معتقدند که تحریمهای آمریکا وسیله‌ای برای دستیابی به راه‌حل است و خود راه‌‌حل نیست. از نقطه نظر آنها، دیپلماسی شکست خورده دلیلی برای برای پذیرش کاهش بیشتر واردات نفت ایران نیست.

افسانه دوم: بازگشت تحریم‌ها در برابر شتاب اقتصادی ایران بی‌تاثیر است. بحثهای بسیاری درباره بازگشت تحریمها مطرح شده است. درحالیکه چارچوب فعلی درباره بازگشت تحریمها درصورت تخلف ایران از مفاد توافق‌نامه سخن می‌گوید، مخالفان ادعا می‌کنند که برداشتن تحریمها می‌تواند آنچنان شتابی به اقتصاد ایران به دهد که تاثیر هرگونه تحریمی را خنثی خواهد کرد.

برخی اقتصاددانان معتقدند که اقتصاد ایران پس از امضای توافق هسته‌ای شاهد رشد 7 تا 8 درصدی تولید ناخالص داخلی خواهد بود. منتقدان امکان برگشت تحریمها به چالشهایی که ایران پس از برداشته شدن تحریمهای آمریکا، اروپا و سازمان ملل با آنها مواجه است توجه نمی‌کنند.

به‌عنوان مثال، بودجه دولت روحانی بدون توجه به برداشته شدن تحریمها به صورت مقاومتی بسته شده است و در این بودجه بیشتر به اقتصاد داخلی توجه شده است و سعی شده است که در صورت رفع تحریمها از صنایع داخلی محافظت شود.

چالش بعدی که ایران با آن روبروست ملحق شدن دوباره ایران به سیستم بانکداری بین‌المللی است. دسترسی ایران به این سیستم از سال 2011 توسط آمریکا قطع شد. آمریکا این تصمیم را به بهانه حمایت ایران از گروه‌های نیابتی گرفت. اگرچه توافق هسته‌ای می‌تواند باعث برداشته شدن تحریمهای مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران شود، اما بسیاری از تحریمهای بانکی ایران همچنان پابرجا می‌مانند. بانکهای آمریکایی همچنان علاقه چندانی به ملحق شدن ایران به سیستم بانکی جهانی نشان نخواهند داد.

افسانه سوم: آمریکا همچنان می‌توانند به کنترل سیستم مالی جهانی ادامه خواهند داد. تحریمهای ایران به رهبری آمریکا باعث قطع رابطه ایران با اقتصاد جهانی شده است. به عنوان مثال، یکی از بانکهای چین به سبب تسهیل تراکنش‌های مالی بانک‌های ایران در سال 2012 از جانب آمریکا مورد تحریم قرار گرفت.

با این حال، کارآمدی این تحریم‌ها تا حدی به ساختار سیستم مالی بین‌المللی متکی است؛ اعمال تحریمهای سختگیرانه‌تر به منظور حصول توافقی بهتر بر این فرض استوار شده است که این ساختار دست‌نخورده باقی می‌ماند. با این حال، واقعیت این است که تغییراتی مهم بانکداری بین‌المللی به شدت باعث تضعیف حفظ رژیم قوی تحریمها شده است. به عنوان مثال، تحریمهای ایران در سال 2012 شروع شد، زمانیکه شرکت بلژیکی سوئیفت دسترسی ایران را شبکه سوئیفت به عنوان بخشی از تحریمهای اتحادیه اروپایی قطع کرد. این مساله باعث قطع دسترسی ایران به بازارهای جهانی شد.

این مساله باعث شد که دیگر کشورها به خاطر وابستگی به تنها یک سیستم بانکداری بین‌المللی احساس خطر کنند و آنها را تشویق کرد تا اقداماتی را برای کاهش این ریسک انجام دهند. به عنوان مثال، چین درصدد است که تا سال 2015 سامانه سوئیفت جایگزینی را طراحی کند.

واقعیت در برابر افسانه: تلاش برای دستیابی به یک توافق بهتر با استفاده از ابزار افزایش تحریمها بر اساس دیگاهی واقع‌گرایانه از شرایط فعلی رژیم تحریمهای بین‌المللی علیه ایران نیست. این سیستم در حال تغییر است.

ده‌ها تحریم نتایج جهانی متفاوتی در بر داشته است و روندهای در حال ظهور نشان می‌دهند که تحریمهای آمریکا نمی‌تواند مثل گذشته از مشروعیت لازم برخودار باشند. با توجه به سلطه اقتصادی آمریکا و ظاهر کارآمد تحریمها، این مساله قابل فهم است که چطور تحریمها به علاج دیپلماسی بین‌المللی تبدیل شده‌اند. با این حال، واقعیت این است که بدون وجود سیاست‌گزاری مبتنی بر شواهد، آمریکا نمی‌تواند برای مقابله با پیامدهای تحریمها آمادگی لازم را داشته باشد.


صلح کاغذی و جنگ نیابتی با ایران

به گزارش پایگاه کانترپانچ، دیپلماسی خارجی اوباما با هزاران گره به هم متصل شده است و امکان دارد که در هر زمانی این گره‌ها از هم باز شوند. در همان زمانی که آمریکا مشغول مذاکره با ایران درباره برنامه هسته‌ای این کشور است، این دو کشور دارند با یکدیگر در یمن و سوریه جنگ نیابتی می‌کنند.

سوالی که مطرح می‌شود این است: اگر دو کشور با هم در حال جنگ هستند، آیا گفتگوهای هسته‌ای معنایی دارد؟

درست که اوباما جمهوری‌خواهان و لابی صهیونیست را برای مذاکره هسته‌ای با ایران راضی کرده است، اما هنوز صدای بمب از صدای معاهدات بلندتر است.

حالا اوباما وارد جنگ یمن شده است و از دو کشتی جنگی آمریکا خواسته است تا برای محکم کردن محاصره دریایی یمن به آبهای این کشور بروند. جالب اینجاست که رسانه‌ها هدف این اقدام را مقابله با ارسال کمک‌های ایران برای حوثی‌های یمن عنوان کرده‌اند.

از منظر سعودی‌ها حمله به یمن لازم است به به این خاطر که حوثی‌ها تروریست هستند، بلکه به این خاطر که آنها از جانب ایران حمایت می‌شوند. در حقیقت، القاعده دشمن حوثی‌ها است و آنها سالهاست که با این گروه در حال جنگ هستند. حال، آمریکا به جای آنکه به حوثی‌ها برای مبارزه با القاعده کمک کند به کمک سعودی‌ها در حمله به یمن رفته است.

نمی‌توانیم مناقشه یمن را جنگی سعودی به نامیم چرا که جمله سعودی‌ها بدون اجازه آمریکا متوفق نمی‌شودو سعودی‌ها بدون کمکهای آمریکا نمی‌توانستند این جنگ را شروع کنند.

حال دوباره به سراغ ایران می‌رویم. به سختی می‌تواند مقاصد آمریکا در مذاکرات هسته‌ای با ایران را پیش‌بینی کرد، در حالیکه جنگ در سوریه و یمن هنوز در جریان است. برخی استدلال کرده‌اند که سیاست اوباما در قبال ایران بخشی از تغییر سیاست خاورمیانه‌ای وی است که تلاش می‌کند تا وابستگی آمریکا به عربستان و رژیم صهیونیستی کاهش دهد.

اما در نهایت همانگونه که جنگ در یمن نشان داد آمریکا عربستان و رژیم صهیونیستی را به ایران ترجیح می‌دهد. دلیل این هم ساده است: سیاست خارجی آمریکا به هم‌پیمانانی وابسته است که هر کاری که آمریکا می‌خواهد را انجام می‌دهند. برخلاف پادشاهی‌های عربی، بعید است که ایران تسلیم سیاست خارجی آمریکا شود.

به علاوه، تمامی هم‌پیمانان آمریکا در حال حاضر ایران را به سبب رقابت‌های تاریخی، مذهبی، و مهمتر از همه اقتصادی به عنوان یک تهدید در نظر می‌گیرند. ایران یک قدرت منطقه‌ای است. دلیل اصلی اینکه هم‌پیمانان آمریکا با جنگ یمن موافقت کردند این بود که اولین مرحله برای شکست دادن ایران بود.


آیا ائتلاف چین-ایران-روسیه برای مقابله با ناتو در مسکو شکل گرفت؟

به گزارش راشاتودی، کنفرانس امنیت بین‌الملل که در ماه آوریل در مسکو برگزار شد محلی بود برای اخطار به آمریکا و ناتو که دیگر کشورها به آنها اجازه نخواهند داد که هر کاری که می‌خواهند انجام دهند.

گفتگوها درباره همکاری‌های مشترک بین چین، هند، روسیه و ایران برای مقابله با توسعه ناتو با برگزاری گفتگوهای سه جانبه بین پکن، مسکو و تهران قوت گرفت.

در جریان این کنفرانس ملاقاتهای بسیار مهمی صورت گرفت و بیانیه‌های مهمی نیز قرائت شد. در یکی از این بیانیه‌ها سردار حسین دهقان وزیر دفاع ایران از چین، هند و روسیه خواست تا با هم برای مقابله با گسترش ناتو به شرق وتهدید سپر موشکی ناتو هم‌پیمان شوند.

همچنین در جریان ملاقات‌هایی که بین نمایندگان دفاعی ایران و مسکو برگزار شد طرفین بر این نکته تاکید کردند که همکاری‌ آنها مبنای ایجاد نظام جدید چندقطبی خواهد بود و تهران و مسکو رویکرد راهبردی مشترکی در قبال آمریکا دارند.

پس از آنکه سردار دهقان و هیات ایرانی ملاقاتی با سرگئی شوگی وزیر دفاع روسیه و همتایان روسی داشتند، اعلام شد که قرار است ملاقات سه جانبه‌ای هم بین هیات‌های نظامی ایران، چین و مسکو برگزار شود.

محیط ژئوپولتیک در حال تغییر است و این تغییر چندان مطابق منافع آمریکا نیست. پکن، مسکو و تهران به عنوان سه کشوری مهمی که در منطقه اوراسیا روابط حسنه‌ای دارند در فرآیندی بلند مدت حالا منافع سیاسی، راهبردی، اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی مشترکی پیدا کرده‌اند. هارمونی و یکپارچگی ارواسیا می‌تواند چالشی برای جایگاه آمریکا و متحدان اروپایی آن باشد.

آمریکا و ناتو در چند سال گذشته سعی کرده‌اند تا سپر آهنینی اطراف چین، ایران، روسیه و هم‌پیمانان آن ایجاد نمایند. هدف پنتاگون خنثی‌سازی واکنش‌های دفاعی از جانب روسیه و دیگر کشورهای اوراسیا در برابر حملات موشکی آمریکا است. واشنگتن نمی‌خواهد به روسیه و دیگر کشورها اجازه دهد که توان مقابله به مثل داشته باشند.

ایده همکاری‌های دفاعی بین چین، ایران و روسیه برای مقابله با سپر موشکی ناتو از سال 2011 مطرح شد. از آن سال، ایران به عضویت در سازمان پیمان امنیت جمعی نزدیکتر شده است. پکن، تهران و مسکو هم مواضع نزدیکتری هم به سبب مسائلی از قبیل بحران سوریه، بحران اوکراین و تمرکز آمریکا بر آسیا به دست آورده‌اند.

صحبت‌های بسیاری درباره فروش سامانه اس-300 به ایران مطر شده است. گفته می‌شود که روسیه با این اقدام می‌خواهد برای ورود مجدد به بازار ایران با دیگر کشورها رقابت کند. اما، واقعیت چیز دیگری است. هرچند که ایران مقادیر زیادی تسلیحات از روسیه و دیگر کشورها می‌خرد، اما این کشور تمام توان خود را صرف تولید تسلیحات به صورت بومی می‌کند. فروش سامانه اس-300 تنها یک تجارت صرف محسوب نمی‌شود. این اقدام برای تحکیم همکاری‌های نظامی ایران و روسیه و برای افزایش همکاری‌های اوراسیا برای مقابله با گسترش سپر موشکی ناتو صورت می‌گیرد. می‌توان از این اقدام روسیه به عنوان گامی برای تحقق شبکه پدافند هوایی اوراسیا در برابر تهدیدات موشکی آمریکا و ناتو نام برد.


چهار درس تاریخی از توافق با ایران

به گزارش مجله دیپلمات، جهان در حال حاضر منتظر نتیجه نهایی مذاکرات هسته‌ای با ایران است و دغدغه‌ها هم کم نیستند. گفتگوها بخش ساده کار هستند. چالش واقعی زمانی شروع می‌شود که توافق حاصل شده و آماده اجرا می‌باشد.

در حالیکه سیاست‌گزاران و جامعه بین‌الملل درباره تمامی انواع احتمالات در آینده می‌اندیشند، مذاکرات قبلی در زمینه خلع سلاح هسته‌ای می‌توانند راهنمایی برای آینده محسوب شوند. در اینجا چهار درس از مذاکرات گذشته در زمینه خلع سلاح مطرح می‌شود که باید در جریان توافق هسته‌ای با ایران به آنها توجه شود.

1. هیچ ضمانتی برای اجرا وجود ندارد: در سال 2002، هشت سال پس از توافق بین آمریکا و کره شمالی که در آن توافق پیونگ‌یانگ متعهد شد تا تسلیحات هسته‌ای خود را متوقف نماید، آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا مدعی شدند که این کشور به صورت مخفیانه برنامه هسته‌ای خود را دنبال می‌کند و در نتیجه توافق برهم خورد.

هیچ توافق نظارت کاملی ایجاد نماید. بهترین کاری که جامعه بین‌اللمل می‌تواند انجام دهد این است که مکانسیم‌های حل اختلاف دقیقی ایجاد نماید تا در صورت مطرح شدن هرگونه ادعا به آنها رسیدگی شود. مکانسیم‌های بازرسی و نظارت مهم هستند، اما آنها هیچ‌گاه نمی‌توانند اجرای توافق را ضمانت کنند.

2. سرعت حائز اهمیت می‌باشد: برخی طرفدار کاهش سرعت توافق با ایران هستند، اما این مساله می‌تواند به نابودی توافق بینجاند. به عنوان مثال، لیبی از ارسال اورانیوم غنی‌شده خود به روسیه برای نابود کردن خودداری کرد چرا که معتقد بود که به وعده‌های داده شده عمل نشده است. در ایران، مردم و مقامات می‌خواهند تا بلافاصله پس از توافق روابط اقتصادی با غرب برقرار شود. اما برداشتن برخی تحریمها زمان می‌بردو بسیاری از تحریمهای ایران به سبب مسائلی به جز بحث هسته‌ای هستند.

از سویی دیگر بانکها و دیگر شرکتهای تجاری پس از امضای توافق فوراً وارد بازار ایران نمی‌شوند چرا که هنوز مشخص نخواهد بود که چه چیزی قانونی است و چه چیزی نیست.

3. آمال هسته‌ای ریشه‌های عمیق‌تری به نسبت برنامه‌های هسته‌ای دارد: هیچ کشوری از روی هوا و هوس به دنبال برنامه هسته‌ای نمی‌رود. به عنوان مثال، کره شمالی پس از سالها مورد تهاجم و تهدید قرار گرفتن از جانب دیگر کشورها، به این نتیجه رسید که به ابزاری برای بازدارندگی نیاز دارد.

به همین شیوه، ایران نیز سالهاست که به دنبال برنامه هسته‌ای است. عدم اعتماد ایران به آمریکا و سیاستهای مداخله‌گرایانه آمریکا در منطقه سالهاست که ادامه دارد.

4. یک بخش همیشه نمی داند که بخش دیگر دارد چه کاری انجام می‌داد: تفاهم بین روسای کشور یک چیز است و توافق بین ملتها چیز دیگر. این مساله خصوصاً برای کشورهایی معنا پیدا می‌کند جنگ‌های سیاسی بین جریانها مبهم است و می‌تواند به شکل‌های متفاوتی ظهور یابد.

در حالیکه به نظر می‌رسد که تندروها در ایران تا حدی از توافق حاصله رضایت دارند، اما در آمریکا اینطور نیست. توافق به معنای قرارداد نیست. در حالیکه هر دو طرف چارچوبی را برای همکاری ترسیم می‌کنند، اما آمریکا و ایران هیچ‌یک نمی‌توانند بقای این توافق را در آینده سیاسی کشور خود ضمانت نمایند.


ایران از سال 2017 می‌ترسد. ما نباید به ترسیم

به گزارش موسسه امریکن اینترپرایز، تصویب لایحه بررسی توافق هسته‌ای توسط کنگره موسوم به لایحه کروکر- منندز در هفته گذشته خیلی تهران را ناراحت نکرد. مقامات ایران می‌دانند که این لایحه تاثیر اندکی بر دستیابی به توافق نهایی دارد و بنابراین بر این اساس واکنش نشان دادند. حسن روحانی با بی‌تفاوتی به این خبر واکنش داد. وی گفت که ایران با 6 کشور دنیا و نه کنگره آمریکا مذاکره می‌کند.

ایران نگران چه چیزی است؟ نگرانی این کشور به طور خاص درباره سال 2017 است. اگر توافق هسته‌ای تا آخر ماه ژوئن نهایی شود، حداقل برای مدت شش ماه اجرایی نمی‌شود و این یعنی دقیقاً یکسال قبل از زمانی که اوباما باید با ریاست جمهوری خداحافظی کند. این به معنای حدود یکسال فعالیت اقتصادی بدون تحریم در بازارهای جهانی و خیال راحت ایران از هرگونه تهدید از جانب آمریکا است، البته تا زمانی‌که رئیس جمهور جدید روی کار بیاید. به این خاطر است که مقامات ایران بسیار خواهان دستیابی به توافق نهایی تا آخر تابستان امسال هستند.

فضای مبهم پس از ریاست جمهوری اوباما نیز یکی دیگر از دلایلی است که ایران را بسیار مشتاق کرده است تا قرارداد خرید اس-300 را به نتیجه برساند. هرچند که سردار حسین دهقان وزیر دفاع ایران گفت که ایران نوع ارتقاء یافته اس-300 را دریافت خواهد کرد تا نیازی به حضور مشاوران و مستشاران روسی نباشد، اما عملیاتی شدن کامل این سامانه در اطراف سایتهای حساس ایران به حدود دو سال وقت نیاز دارد. با آمدن سال 2017، تهران بسیار خوشحال خواهد شد تا یک ابزار بازدارندگی در برابر احتمال حمله رژیم صهیونیستی داشته باشد.


آیا پول رفتار ایران را تغییر خواهد داد؟

به گزارش موسسه امریکن اینترپرایز، با تاکید رهبر، رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ایران مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی توافقی که نتیجه‌ای در برنداشته باشد را امضا نخواهد کرد، وزارت امور خارجه نشان داده است که آمریکا ممکن است برخلاف آنچه اوباما و جان کری گفتند که تحریمها تنها در صورت اثبات صداقت ایران برداشته می‌شوند از این خواسته خود کوتاه بیاید. ماری هارف سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا تا آنجا پیش رفته است که می‌گوید در صورت برداشته شدن تحریم‌ها، ایران از 100 میلیارد دلار پول بلوکه شده خود می‌تواند برای بازسازی اقتصاد کشور استفاده نماید و به این کشور اجازه داده نخواهد شد تا از این پول برای برنامه تسلیحاتی، ارتقاء برنامه هسته‌ای و یا جاه‌طلبی‌های نظامی خود استفاده نماید.

این تنها یک فرضیه است. آیا این پایه و اساسی در واقعیت دارد؟ پاسخ این سوال منفی است. دلایل آن عبارتند از:

- تصمیم اینکه این پول‌ها در کجا هزینه خواهد شد توسط رهبر ایران گرفته می‌شود.

- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سازمانی صرفاً نظامی نیست، بلکه بعد اقتصادی نیز دارد. بازوی اقتصادی آن یعنی قرارگاه خاتم الانبیاء بر صنعت و صادرات-واردات نفت و گاز ایران سلطه دارد. این بدان معناست که هر قراردادی که با ایران پس از امضای توافق بسته می‌شود در حقیقت با سپاه پاسداران و نه ایرانی‌های عادی منعقد می‌گردد. سپاه به همراه بنیادهای انقلابی مختلف بیش از 40 درصد اقتصاد ایران را در دست دارند.

- این مساله در گذشته نیز مورد آزمایش قرار گرفته است. بین سال‌های 2000 تا 2005، اتحادیه اروپایی قصد داشت روابط خود را با ایران افزایش دهد. در نتیجه، حجم تجارت بین ایران و اتحادیه اروپایی سه برابر شد. در آن زمان، عقلای اروپایی درباره «مدل چینی» صحبت می‌کردند که طبق آن لیبرال کردن اقتصاد می‌تواند به لیبرال کردن سیاست منجر شود. در همین زمان قیمت نقت تقریباً دو برابر شد. نتیجه چه شد؟ برخی تخمین می‌زنند که 70 درصد درآمد به سمت برنامه‌های نظامی و هسته‌ای سوق داده شد. کسی که هماهنگی این کارها را در آن زمان انجام می‌داد حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود.

- اوباما و تیم ایرانش استدلال کرده‌اند که عدم وجود دیپلماسی درست در زمان دولت جورج بوش باعث شد که ایران تعداد سانتریفیوژهای خود را به سرعت افزایش دهد. اما کاملاً برعکس است: سرازیر شدن پول نقد به داخل ایران به همراه دیپلماسی جدید باعث توسعه هسته‌ای ایران شد.

نویسنده این مقاله در انتها ادعا می‌کند: هیچ ضمانتی وجود ندارد که این پول باعث ایجاد اصلاحات در ایران شود. اقتصاد ایران و ساختار سیاسی ایران اینگونه طراحی نشده است. سرازیر کردن این مقدار پول به داخل ایران باعث تقویت نظام، از بین رفتن اصلاحات و توانمندسازی ایران برای صدور ارزش‌های انقلاب می‌شود.


ایران روابطش با حماس را از سر می‌گیرد

به گزارش روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال، ایران رهبر شیعیان در جنگ با رقبای مسلمان سنی در جهان عرب به شمار می‌آید. اما این مساله مانع از ازسرگیری روابط با یکی از هم‌پیمانان سنی تهران نشده است. نظام ایران در حال بازسازی روابط خود با شاخه نظامی حماس است.

طبق ادعای یک مقام ارشد اطلاعاتی غربی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ظرف چند ماه گذشته ده‌ها میلیون دلار به گردان‌های عزالدین قسام شاخه نظامی حماس کمک کرده است. گزارشات اطلاعاتی نشان می‌دهند که این کمک‌ها به دستور مستقیم سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران انجام شده است.

طبق گزارشات، این کمک‌ها در وهله اول برای بازسازی تونلهایی انجام شده‌اند که توسط رژیم صهیونیستی تخریب شده‌اند.

علاوه بر بازسازی این تونلها که به هدف تقابل نظامی با رژیم صهیونیستی در آینده انجام خواهند شد، این گردانهای فلسطینی می‌توانند از این پول برای خرید تجهیزات نظامی و موشکهای با برد متوسط استفاده کنند.

احیای روابط بین سپاه پاسداران و حماس تازه‌ترین نمونه افزایش حضور ایران در خاورمیانه است. سپاه پاسداران امسال تنها در عراق، سوریه، و اخیراً در یمن فعالیت داشته است. ایران آمادگی لازم را برای کمک به شیعیان در عراق، سوریه و یمن دارد. اما وقتی نوبت به حماس می‌رسد تهران به راحتی تمامی خاطرات بد از تندروهای اهل تسنن را کنار می‌گذارد.

تا سه سال پیش، ایران تسلیحات نظامی در اختیار رزمندگان حماس قرار می‌داد. اما روابط تهران و این گروه بر سر بحران سوریه و حمایت از حکومت بشار اسد تیره و تار شد.

گزارشات اطلاعاتی می‌گویند که خالد مشعل که تمامی عمر خود را خارج از فلسطین گذرانده است رابطه خوبی با فرماندهان شاخه نظامی در باریکه غزه ندارد. این فرماندهان نیز معتقدند که مشعل درک درستی از نیازهای آنها ندارد. به نظر می‌رسد که ایران از این شکاف به وجود آمده بین شاخه نظامی و شاخه سیاسی حماس دارد کمال استفاده را می‌کند و به دنبال افزایش ارتباط خود با گردانهای قسام است.

سپاه پاسداران علاقه زیادی برای ازسرگیری روابط خود با حماس دارد چرا که این ارتباط می‌تواند باعث دسترسی ایران به مرز جنوبی رژیم صهیونیستی شود. تهران بسیار تمایل دارد تا بسیاری از اختلاف‌نظرهای فرقه‌گرایانه خود با حماس را کنار گذارد چرا که دو طرف اهداف بلندمدت مشترکی را دنبال می‌کنند: نابودی کامل رژیم صهیونیستی.

افزایش ارتباط بین حماس و غزه باعث افزایش تنش‌ها بین ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج‌ فارس از قبیل قطر می‌شود، کشورهایی که می‌خواهند همچنان روابط خود را با حماس حفظ نمایند. از یک سو، قطر در حمله عربستان به یمن شرکت کرده است و از سویی دیگر، ایران دارد جایگزین قطر به عنوان حامی اصلی حماس می‌شود. این مساله می‌تواند حاکی از دور جدید تنشها بین تهران و دوحه باشد.


افغانستان در تلاش برای ایجاد توازن در رقابت در حال افزایش ایران و عربستان

به گزارش روزنامه گاردین، اشرف غنی نخست وزیر افغانستان با حمایت از حمله عربستان به یمن کشور بحران زده‌اش را وارد جنگ نیابتی سنی - شیعی کرده است. اگر افغانستان نتواند توازنی بین رابطه‌اش با ایران و عربستان ایجاد نماید، می‌تواند کشورش را دچار چنددستگی کرده‌ و وارد درگیری‌های قدرتهای منطقه شود. اما اگر کابل از امتیازش به خوبی استفاده نماید، نقش تاریخی افغانستان در مخالفت با کانونهای تاثیرگذاری می‌تواند باعث ایجاد توازنی در منطقه شود.

اگرچه از زمان روی کار آمدن اشرف غنی در افغانستان رابطه این کشور با عربستان بسیار گسترش یافته است، اما سفر غنی به ایران در چند روز گذشته نشان داد که کابل درصدد است تا توازنی در روابطش با همسایگان غربی خود نیز ایجاد نماید. در جریان این سفر رئیس جمهور دو کشور از افزایش همکاری‌های تجاری، فناوری و فرهنگی سخن گفتند.

افغانستان به عنوان صفحه شطرنج در قرن نوزدهم بین امپراطوری‌های انگلستان و روسیه مطرح بوده است. پس نقش این کشور در ایجاد توازن بین قدرتهای رقیب چیز جدیدی نیست. این کشور همچنین بین آمریکا و روسیه در زمان جنگ سرد و اخیراً بین هند و پاکستان گیر افتاده است. تا حدی این کشور از رقابت بین ایران و آمریکا نیز متاثر شده است.

اما از آنجایی‌که کابل در تلاش است تا کشورش را پس از دهه‌ها جنگ به سمت جلو حرکت دهد، تقابل ریاض-تهران می‌تواند تاثیرات مخربی بر افغانستان داشته باشد. هرچند که درگیری‌های یمن فعلاً به داخل این کشور منحصر شده است، اما همین تنشهای فرقه‌گرایانه می‌تواند در افغانستان نیز رخ دهد چراکه ایران و عربستان تاثر بسیاری بر قبایل و رهبران مذهبی افغان دارند.