در دولتهای گذشته قســمتی از خاک کشورمان را از دســت دادیم
در مورد ماهواره از ســال 1945 که آقای آرتور ســی کلارک (Arthur Charles Clarke) متوجه شــد اگر یک ماهواره یا فرســتندهای در فاصله 36 هزار کیلومتری زمین قرار بگیرد، ســرعت زاویــهای زمین به دور خودش و ســرعت زاویهای ماهواره به دور زمین مساوی میشود، یعنی آن نقطه میتواند بهطور ثابت در فضا منطقه ثابتی را پوشــش دهد و تغییر ندهد، تحول عظیمی نهفقط در عرصه رســانه بلکه در همه عرصههای زندگی بشر اتفاق افتاد.
قبل از آن در مدارهای پایینتر اوربیتالهای پایینتر در اصطــلاح لــو اوربیــت (Low Orbit) ماهوارههای مختلفی پرتابشده بود باانگیزهها و اهداف مختلف، مثــل ماهوارههای مخابراتی که ارتفاعشــان کمتر از 36 هزار کیلومتر بود. معنایش ایــن بود که وقتی زمین یک دور در 42 ساعت، دور خودش میگردد، آن ماهواره چند دور، دور زمین میگردد؛ اما وقتی ارتفاع گرفتند، متوجه شدند که در این نقطه در سرعت یکی میشود و این کشف بزرگی بود.
شــخصاً معتقدم این کشف چیزی نبود که اگر کلارک کشــف نمیکرد، کســی هم متوجه نمیشد و اتفاقی نمیافتاد، چون بشر در راه شناخت مدارها بالاخره به مدار «سنکرون» میرسید و به این مسئله پی میبرد.
بعد از کشف این مسئله و اینکه بشر پی برد اگر یک فرستندهای که بتواند گیرنده هم باشــد و تصاویــر را از آن نقطه 36 هزار کیلومتری بفرستد، یک نقطه ثابت در زمین میتواند فرکانــس را دریافت کند و اســتفاده کند تحول عظیمی رخ داد. همــه دنیا به فکر افتاد تــا بتواند از امکانی که در فضا ایجاد شده اســتفاده کنند. از همین رو سازمانهای بینالمللی ایجاد و فضا تقسیم شد و حدود 180 نقطه بهعنوان نقطه مداری تعریف شد؛ یعنی در 180 درجه، نقاط مداری تعریف شد و در طول این مدت 300 ماهواره روی این مدار قرار گرفت.
با توجه به قوانین بینالمللی، به دلیل محدود بودن نقاط، هر کشوری صاحب یک نقطه یا بیش از یک نقطه شــد و بنابراین قانــون که در ITU تصویب شد، مشخص شد کدام نقاط مربوط به هر کشور است که این نقاط مانند خاک آن کشور تلقی میشود و آن کشور میتواند ماهواره بگذارد و کشور خود را پوشش دهد.
اولیــن نکته حقوقی این بود که آیا کشــوری میتواند کشــورهای دیگر را هم پوشــش دهد و آیــا این اجازه را دارد؟ این از مســائل حقوقی است که همواره مطرح است و به خاطر نگاههای اســتکباری، همیشه مورد بیاعتنایی قرارگرفته؛ یعنی هر کشــوری در نقطه مداری خود قرار میگیرد ولی منطقه عظیمی از کره زمین را مورد پوشش تصاویر و خبری خود قرار میدهد.
جمهوری اسلامی سهنقطه را دریافت کرد. قانونی هم تصویب شــد که اگر ظرف زمان مشخصی مثلاً 15 سال کشــوری از نقطه مداری خود استفاده نکند به کشورهای دیگر واگذار میشود. متأسفانه در دولتهای گذشته یکی از نقــاط خوب مداری - چون درک درســتی از مســائل ماهواره نشــد و ســرمایهگذاری صورت نگرفت و اهمیت آن موردتوجه قرار نگرفت - را از دســت دادیم. در واقع قســمتی از خاک کشورمان را از دســت دادیم و دیگر ما صاحب آن نقطه مداری نیســتیم.
وقتی مسئول سازمان صداوسیما شدم، نقطه دوم که 62 درجه شرقی بود آنهم داشــت به سرنوشت نقطه قبلی دچار میشد و تقریباً کار آن تمامشده بود و «عرب ست» هم آن نقطه را در اختیــار گرفته بود. تلاشهای زیادی در ســازمان صداوسیما صورت گرفت. معاونت فنی سازمان تلاش و مذاکرات زیادی کرد و نگذاشتیم آن نقطه از دست برود و آن نقطه را بهصورت مشــترک با عربستان اســتفاده کردیم. الآن ماهواره «ایران ست» و «عرب ست» در این نقطه مستقرشده که نیمی از آن ماهواره مال مــا و نیمی از آن مال عربستان است و همه شبکههای ما روی این مدار است و مردم هم میتوانند بهصورت مستقیم برنامهها را ببینند و هم وظیفه سیگنال رسانی دارد.
اختلاف احمدی نژاد با صداوسیما خسارت زیادی متوجه کشور کرد
بنابرایــن همیــن الآن ماهواره ایرانســت داریم که شبکههای جمهوری اســلامی روی آن است. نقطه مدار دیگری داریم که در حال مذاکره و در روند قرارداد اســت تــا ماهواره را برای نقطه ســوم در نظر بگیریم که با ایجاد تحریمها مشخصاً با نظر کاخ سفید بهشدت این پروژه دچار مشکل شد و الآن این کار دوباره به جریان افتاده و کار در این حوزه پیش میرود.
در حوزه ارسال تصویر و صوت با توجه به نقش مهمی که شبکههای ماهوارهای در شکلدهی افکار عمومی دارند، تبدیل به ابــزار تأثیرگذار خبری، علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاســی و اقتصادی در همه ابعاد زندگی مردم شدند. ایدهای است که به این معتقد است، دلیلی که اینهمه شبکههای ماهوارهای فارسیزبان گسترش پیدا کرد به خاطر مقابله با جمهوری اسلامی بود. وجود بیش از 100 شــبکه به زبان فارسی که در شبکههای ماهوارهای رقم بسیار بالایی است نشان میدهد استکبار روی زبان فارسی و جمهوری اسلامی سرمایهگذاری کرده است.
پنج ماهواره مهم اســت که ایران را پوشش میدهند
وضعیتی کــه ما در ایران باید به آن توجه کنیم، از آن 300 ماهواره که تقریباً 12 هزار شبکه ماهوارهای را پوشش میدهــد با توجه به پهنای باندی که دارند از زمانی که از آنالوگ به دیجیتال تبدیل شــد، انقلاب مجددی در این تغییر فنی صورت گرفت.
در ایــران حدود 30 ماهواره را بهصورت خانگی میتوانیم دریافت کنیم و حدود 5 هزار شبکه آزاد، کارتی و تکرار قابل دریافت است .بدون اغراق میتوان گفت با حذف شبکههای تکراری در جمهوری اســلامی میتوان با تغییــر زاویه دیش، حــدود 2 هزار شــبکه را دریافت کرد. ارقامی که برخی افراد غیرمسئول میگویند عدد 2 هزار بســیار رقم بالایی است و با 5 هزار فرقی نمیکند که از یک حدی به بعد با توجه به کاربری، رقم بسیار بالایی است.
پنج ماهواره مهم اســت که ایران را پوشش میدهند؛ ماهواره «هاتبرد» کــه قدیمیترین و متنوعترین ماهواره است، «ترکست»، «عربســت»، «نایلست» و «اینتلست» که در سالهای اخیر «یَحست» هم اضافهشده و با توجه به توانمندی و بزرگی، این ماهواره قدرت زیادی در ارسال تصویر دارد.
شبکههای خاص سرگرمی که بخش مهمی است برای مخاطبان خاص، تصاویر مبتــذل حتی پورنو گرافی بدون محدودیت در ماهواره هاتبرد در این شبکهها وجود دارد. شاید یکی از دلایلی که ماهواره یک امکانی است که برخی اســتفاده کنند همین تنوع شبکهها، تعداد بالا ورود در عرصههایی اســت که تلویزیونهای ملی در هیچ کشوری در دنیا از این تصاویر اســتفاده نمیکنند؛ مثلا تلویزیون رســمی ترکیه (TRT) 15 کانال شبکه رسمی ترکیه که زمینی هم سیگنال رسانی میکند با شبکههای ماهوارهای «ترکست» متفاوت است.
ترکیه به شبکه پورنو گرافی اجازه ورود داد ولی به شبکه های ایران، خیر
ماهواره ترک ست 450 شبکه دارد. جمهوری اســلامی روی همه ماهوارهها از 15 سال قبل بوده تنها جایی که هرگز اجازه نداد شبکه جمهوری اســلامی روی ماهــوارهاش قرار بگیرد، ترک ســت بوده اســت. ترکها در بهترین زمان رابطه با ایران هرگز اجازه ندادند یک شبکه آذریزبان ما که مخاطب بسیار زیادی هم میتوانست برای آنها داشــته باشد روی شبکههای خود قــرار دهند، یا با رقم بالا قــرارداد خوبی ببندیم. به شبکههای پورنو گرافی اجازه دادند امــا بااینکه مقامات جمهوری اسلامی از آنها خواســتند بازهم اجازه ندادند.
البته هیچوقت این درخواست ما را بهصراحت نفی نکردند. میگفتند دستور میدهیم و پیگیری میکنیم ولی هرگز ایــن کار را نکردند. بااینکه روابط بســیار خوبی با رئیسTRT که اخیرا عوض شــدند داشــتم و بارها درباره این موضوع مذاکــره کردم این موضوع به نتیجه نرســاندند.
میگفت حتی اردوغان هم دســتور پیگیری داده اســت. ولی کاملاً مشــخص بود. آقای احمدینژاد در چند جلسه پیگیری کردند اما هیچوقت به نتیجه نرســید. این نشاندهنده تأثیر جمهوری اسلامی است ما روی این ماهوارهها شبکههای مختلف را گذاشتیم.
کلاً وقتی جنگ رســانهای که جنگ گستردهای است، آغاز میشود، نگاهها به ســمت جنگ نرم و جنگ محتوا میرود که فوقالعاده مهم اســت؛ امــا به نظر من جنگ سخت یعنی بخش سختافزاری جنگ رسانهای. اگر بیشتر از محتوا پیچیدگی و حساسیت نداشته باشد، حتماً کمتر نیست؛ اما بیشتر اخبار این حوزه موردبحث قرار نمیگیرد البته ضروری هم نیســت چون ممکن اســت مورد اقبال عمومی قرار نگیرد.
ما در مقطعی 29 ماهواره را اجاره کرده بودیم و در مقطعی که شبکههای جمهوری اسلامی مورد محدودیت قرار گرفت، این 29 تا به یک ماهواره تقلیل پیدا کرد و برای کوتاه کردن دست جمهوری اسلامی از ماهواره اصلاً احتیاجی به بهانه نداشــتند. هرلحظه که انگیزه و اراده پیدا میکردند، شبکههای جمهوری اسلامی را قطع میکردند.
مجبور شدیم شبکه سحر را به دلیل پخش "فیلم چشمان آبی زهرا"، حذف کنیم
بعضی مواقع تمام شبکهها یکجا قطع شد؛ مثلاً «اینتل ست» که وظیفه سیگنال رسانی ما را بر عهده داشت، در زمان انتخابات که برنامههای تبلیغاتی کاندیداها بود، همه شبکهها را قطع کردند و اگر ما Back Up نداشــتیم، مسئله انتخابات پیچیده میشد.
نقش ماهواره در سیگنال رسانی شبکههای ماهواره دو کار انجام میدهد؛ تصاویر را پخش میکند با فرستندههای عمومی تصاویر دریافت میشود، اما استفاده مهم وظیفه سیگنال رسانی برای فرســتندههای زمینی است؛ یعنی وقتــی تصویر تولید میشود توســط تولیدکننده برای توزیع در منطقه وسیع به ماهواره داده میشود و ماهواره با فرکانس خاصــی پخش میکند و بهصورت Local گیرندههای رسانهای با فرستندههای کم قدرت آن را در منطقه پخش میکنند.
درگذشته با روش دیش به دیــش بهصورت لینک بشقابها همدیگر را ببینند در مدیریتهای گذشته انجام میشد؛ اما چون باید نقاط بیشتری پوشش داده میشد، فرســتندهها از 2 هزار و 500 در طول 10 سال به 7 هزار و 500 فرستنده افزایش پیدا کرد؛ یعنی بسیاری از نقاط کور را که جمهوری اســلامی حضور نداشت، پوشش داده شد. یک دلیل آن این بود که چون از ماهوارهها بهخوبی استفاده شد توانستیم تصویر را بگیریم و بهصورت منطقهای توزیع کنیم. از همین رو سیگنال رسانی برای ما بسیار مهم بود.
چینی ها از ترس آمریکا به راحتی سیگنال رسانی ایران را محدود کردند
مثلاً ماهواره آسیاست در هنگکنگ که ما از نزدیک رفتیم دیدیم ماهواره بســیار خوبی بود به لحاظ قیمت و موقعیت جغرافیایی با مبلغ کمی مثلاً دو میلیون دلار برای یک مدت خیلی خوبی ما Transponder را اجاره کردیم و تمام شبکههایمان را روی آسیاست گذاشتیم که بعد از تحریم شدید در حوزه ماهواره در جنگ رسانه در منطقه، ازجمله جاهایی که بدون هیچ دلیلی قرارداد ما را زیر پا گذاشت و قطع کرد و دیگر به ما سرویس نداد و شبکههای ما قطع شد و سیگنال رسانی ما به خطر افتاد، همین «آسیاست» بود.
خیلی جالب اســت که در قرارداد ما با آسیاست این نکته ذکرشده بود که اگر اختلافی پیش آمد این اختلاف را در دادگاهــی در چین قضاوت کنند. چون بخشــی از «آسیاست» و سهامداران آن آمریکایی هستند، چینیها گفتنــد اگر قطع نکنیم از طــرف آمریکا دچار محدودیت میشویم. پس چینیها و شــرکا ضرر میکردند بنابراین حق را به آمریکا دادند.
پس ما در سیگنال رسانی نیازمند ماهواره هستیم. این توضیح برای این اســت که برخی قضاوتهای ســطحی میکنند و الفبای مسائل فنی سیگنال رسانی را نمیدانند و قضاوتهایی میکنند؛ مثلاً درباره اســتفاده مســتقیم از تصاویر ماهــواره، برخی از خواص کــه بهظاهر مطلع هســتند مقایســهای میکنند که اطلاعاتشان در حوزه سیگنال رسانی محدود اســت.
پروژه کاملا محرمانه ای در صداوسیما برای حفظ پوشش رسانه ای انجام گرفت
در زمان دولت آقای احمدینژاد کار خیلی خوبی که انجام گرفت پروژه فیبر نوری برای مخابرات از تهران به تمام مراکز استانها کشیده شــد. این اتفاق خیلی بزرگ و زیربنایی در حوزه فنی بود. ما آمدیم از محل مراکز مخابراتی به محل مرکز صداوسیما فیبر نوری کشیدیم و افتتاح کردیم؛ درآنواحد از 30 استان تصاویر از فیبر آمد و بهصورت موازی با سیگنال رسانی فیبر نوری تست کردیم.
مرحله بعد این بود که ســیگنال از محل مرکز صداوسیما که تولید میشود، به فرســتندههای ما در استان مقصد برود، این پروژه بســیار مهمی است که ناقص است که گزارش آن را به رهبر معظم انقلاب دادم و ایشان یک ســاعت گزارش من را بهدقت و علاقه اســتماع فرمودند و دســتوراتی دادند و یک دســتور این بود که این پروژه سیگنال رسانی - که پروژه ســنگینی هم نیست و در آن مقطع 300 میلیارد تومان نیاز داشت اما فوقالعاده حیاتی است و هنوز تکمیلنشده است- را انجام دهیم.
این پروژه در انتهــای دولت قبــل متوقف شــد و در این دولت هم انجامنشده است. البته مجلس هم در سال قبل بودجهای گذاشت و این پروژه به جریان افتاده که اگر این کار انجام شــود، ما تا حد زیادی مسئلهمان با فیبر حل میشود و فازبندیها صورت گرفته و بر اساس اعتبارات فازبندی شده است و این مسئله کامل میشود، عملیاتی شود.
** برخی میگویند نقاطی هست حدود 10 درصد قابلیت دریافت سیگنالهای پوشش کشور را ندارد آیا این صحت دارد؟ عدد منطقی و واقعی آن چقدر است؟
ما نقاط کور در کشــور داریم با تعداد جمعیت خیلی کم. چون ارســال ســیگنال ما زمینی است. ما ماهوارهای را میگیریم و بهصورت فرستنده زمینی توزیع میکنیم. جاهایی که زمین کوهستانی است، سیگنالها بهدرستی نمیرسد و در وضعیتی از توپوگرافی هســتند که قابل پوشش نیســتند که میتوانیم فرستنده بگذاریم ولی این هزینه زیادی میبرد.
امــروز در جمهــوری اســلامی بــه خاطــر اینکــه سیگنال رسانی، زمینی است، هزینه بســیار بالایی دارد، یعنی مردمی کــه نگران فرهنگ هســتند و میخواهند وقتی فرزندانشــان از تلویزیون استفاده میکنند، از یک حداقل امنیت فکری برخوردار باشــند و نمیخواهند وارد شبکههای خانمانبرانداز شوند، جمهوری اسلامی در حال پرداخت هزینه بســیار بالایی اســت؛ یعنی اگر فرستنده زمینی را قطــع کنیم و فقط از ماهواره اســتفاده کنیم، هزینه بسیار کمی میبرد، اما هزینه زیاد فنی ما به خاطر 7500 ایستگاهی اســت که عوامل دارد. بعضی اعتبارات و یا مثلا تعداد کارمندان صداوسیما را نگاه میکنند خیال میکنند اینها بدون اینکه کار کنند حقوق میگیرند. همین تعداد فرستندهای که میبینید بالاخره عوامل دارد، نیروی فنی میخواهد، جاده میخواهد، بعضیاوقات این فرســتندهها در ارتفاعی قرار دارند که جز ماشین صداوسیما هیچکس آنجا نمیتواند برود.
بخشی از مردمی که ماهواره دارند اتفاقاً برای دریافت تصاویر سیمای جمهوری اسلامی است
بخش زیادی از این ایستگاهها مرزی است و مظلومیت مردم ما در مناطق مرزی این اســت که پس از 36 ســال از پیروزی انقلاب اســلامی هنوز نمیتوانند شبکههای تلویزیونی را از طریق زمینی دریافت کنند. این حق مردم اســت که صداوسیمای جمهوری اسلامی را ببینند. به همین دلیل اســت بخش زیادی از مردمی که از ماهواره استفاده میکنند، برای اســتفاده از شبکههای جمهوری اســلامی اســت؛ در دو بعد: یک بعد در نقاطی است که شبکهها در برخی از استانها پخش نمیشود. در بعد دیگر هم شبکههای استانی است که امروز شبکههای استانی ما مخاطب زیادی دارد. شبکههای ترکزبان ما، شبکههای کردی و استانیها که مردم بهشدت به آنها علاقهمند هستند و مردم ســؤال میکنند ما فکر میکردیم که دیجیتال راه بیفتد، شبکههای استانی هم راهاندازی میشود که به آنها توضیح میدادیم به جهت هزینهها این امکان وجود ندارد.
بنابراین بخشی از مردمی که ماهواره دارند اتفاقاً برای دریافت تصاویر سیمای جمهوری اسلامی است، بخصوص آن شبکههایی که ما بهصورت زمینی سیگنال رسانی نمیکنیم.
برگردیم به بحث ماهــواره. در ماهواره در مقطعی که فیبر کامل نشده و لینک هم قدیمی بود و پایداری پایینی هم داشت، امکان سیگنال رسانی بسیار قوی و پرحجم و باکیفیتی داشت که ما از آن استفاده کردیم که متأسفانه، اینها با مواردی که گفتم برای ما مشکل درست کردند.
ارسال وسیع پارازیتهای پرقدرت از سوی کشورهای منطقه روی شبکههای برونمرزی در حوادثی که بخش زیادی از آن مربوط به بیداری اسلامی که عربستان نقش محوری در تخریب آن داشت با پارازیتهای زیاد از محل ترانســپوندر توانســت جلوی برنامههای ما را بگیرد. هیچ اعتراضی هم پذیرفته نمیشد. هر وقت به این نهادهای بینالمللی اعتراض میکردیم، هیچ اقدامی نمیکردند.
مورد بعدی، تهدید علنی و کتبی عربســت در مورد قطع ماهواره مشترک ایرانست که نتوانستند این کار را بکنند، میگفتند اگر روال العالم همین باشــد، ایرانست را که محل آن در عربســتان اســت، قطع میکنند؛ عدم همکاری شــرکت ساخت و پرتاب ماهواره در عقد قرارداد با جمهوری اســلامی؛ ممانعت جدی و گسترده با فروش قطعات فنی و مدرن مورد نیاز جمهوری اسلامی در مورد ماهــواره بود کــه البته خیلی از اینها بعــداً در جمهوری اسلامی ساخته شد، اما الآن همان نکتهای که رهبر معظم انقلاب میفرمودند همان نگاه جهادی بود که بســیاری از قطعات و امکاناتی را که ما برای سیگنال رسانی ماهواره نیاز داشــتیم، آنها قطع کردند، همه آنها را در داخل ساختیم و الآن هیچ مشــکلی نداریم.
ایران در فرستندههای دیجیتال به خودکفایی کامل رسیده است
در سیگنال رســانی که بهصورت آنالوگ بود، در طول دهه گذشــته تلاش بسیار جدی صورت گرفت که کل این اعتبار یک هزار میلیارد تومان بود که بایســتی صرف تولید، ارسال و دریافت دیجیتال میشد، پرداخت نشد؛ اما آیندهنگری خوبی که در رســانه ملی صورت گرفت، آرامآرام توانســتیم بخشهای کلیدی سیگنال رسانی را حل کنیم.
اولین مرحله دریافت مردم بود؛ چون ما بنا نداشتیم وقتی ارسال دیجیتال انجام میدهیم، مردم بروند تلویزیون جدید بخرند. این خود هزینه زیادی بود، لذا دستگاه مبدل دیجیتال که آنالوگ را به دیجیتال تبدیل کرد که داستان مفصلی دارد و کار بســیار بزرگی بود و بعد عمومی کردن این سیســتم که در عرض مدت کمی نواقص آن برطرف شد و مردم توانســتند تصاویر را دریافت کنند. چون این سیستم بهقدری باید ساده باشد که مردم در روستاها هم از آن اســتفاده کنند. لذا مــردم تلویزیون خود را تعویض نکردند و با همان تلویزیون توانســتند تصاویر را بهصورت دیجیتال دریافت کنند؛ مرحله بعد «تولید» است. الآن تولید دیجیتال در صداوسیما بسیار گســترده است. رادیو کاملاً دیجیتال شد و بعد بهمرورزمان بخشهای تلویزیون هم دیجیتالی شد.
امروز سیستم تولید ما مسئله دیجیتال را حل کرده و امروز سازمان به سمت HD میرود. این سیستم DH به اعتبار نیــاز دارد. درباره بخش فنی ایــن موضوع توضیح بدهم، وقتی سیستم دیجیتال میشود، کیفیت خیلی بالا میرود و خود این توانست با ماهواره بسیار رقابت کند. چون یکی از ویژگیهای ماهواره کیفیت تصویر اســت. در سیســتم آنالوگ که مردم باید آنتن در پشتبام نصب میکردند و آن را جابهجا میکردند و در آخــر باز چند کانال برفکی میشد، الآن دیگر چنین چیزی وجود ندارد. منتهی بستههایی که سیگنال دیجیتال را ارسال میکند، 8 شبکه را بهطور طبیعی SD نه HD که پهنای باند آن 3 برابر SD دارد ارسال میکند.
لــذا در تهران اولین دو تا باکس 8 تایی را راه انداختیم و 16 کانــال تحویــل دادیم. بعدهــا بــا روش انترپوله (Interpolation) طراحی کردند 4 شــبکه را با طراحی خودمان با TS8 تایی اضافه میکنیم و آرامآرام در تمام مراکز اســتانی 2TS و 20 کانال را دارند. در تهران یک TS دیگر گذاشــتیم که مجموعاً تا 30 شبکه را دریافت میکنند که به نظر من امروز اگر جمهوری اسلامی هزینه چند صدمیلیاردی (حتماً بالای 500 میلیارد اســت) بگذارد همه استانها میتوانند TS سوم را بگذارند و تا 30 شبکه برسند.
پــس امروز ازنظر توان ســاخت افزایش شبکههای جمهوری اسلامی هیچ مشکلی ندارد. فرستندهها ساختهشده و دریافتکنندهها تجهیز شــدهاند. الآن نیمی از مردم مــا تصاویر دیجیتــال را از تلویزیونهای دیجیتال میگیرند. اکثر خانهها الآن دو تلویزیون دارند که همه تلویزیون دیجیتال خریــداری میکنند که احتیاج به آن SetUp Box هــم ندارد. امروز هم این توان را داریم که شبکههای استانی را روی شبکههای دیجیتال قرار دهیم. یکی از مهمترین روشهای مبارزه با ماهواره و شبکههای ماهوارهای راهاندازی شبکههای دیجیتالی و تنوع موضوعی آن است.
مــا در ماهواره یک احســاس تکلیفی میکردیم و این مبارزه تنها به عهده صداوسیما نبود اما ما احساس تکلیف میکردیم. حس میکردیم نقش محوری داریم در مبارزه با ماهواره؛ لذا سیاسـتمان را در همــان روز اول- 6 ماه اول- تهدیدات و فرصتها و نقاط ضعف و قوت را مشخص کردیم و در اولین جلسه افق رسانه تمام راهبردها را توضیح دادیم و مهمترین راهبرد و سیاست ما، «سیاست رقابتی» بود که برای سازمان تعریف کردیم.
برخیها معتقد به این موضــوع نبودند حتی برخی خواص. میگفتند برنامههای خوب را در چند کانال برای مردم بفرســتید و چهکار دارید که دیگران چهکار میکنند، ولی همان موقع تشخیص این بود که سیاستها باید رقابتی باشد تا مردم بتوانند انتخاب کنند. چون این تصاویر میآید و دریافت میشود و مردم باید انتخــاب کنند. امروز که با شــما صحبت میکنم 3 سیاست بهپیش رفته است؛ سیاست اول این بود تا جایی که میتوانیم تلاش کنیم از گســترش دیشهای ماهواره جلوگیری کنیم. امروز در ســطح ملی 40 درصد- بهطور میانگین- مردم از دیش ماهواره استفاده میکنند که این رقم حفظشده اســت که اگر این اقدامات انجام نمیشد، این رقم میتوانست به دو برابر برسد ولی چنین اتفاقی نیفتاد.
دوم اینکه مردم دیش ماهواره داشــته باشند اما زمان اســتفاده از ماهواره به حداقل برســد؛ یعنی برنامهها به حدی باشد که مردم با تماشا و استفاده از برنامههای صداوسیمای خودمان، نیازی برای اســتفاده از ماهواره پیدا نکنند. وقتیکه این شبکهها راهاندازی شــد در کوچه و خیابان که میرفتم و با مردم صحبت میکردم میگفتند فلانی ما ماهواره داریم ولی اینقدر تلویزیون ما برنامه خوب دارد وقت نمیکنیم نگاه کنیم.
نکته سوم برنامههایی است که ماهواره پخش میکند که باید آنها را خنثی کنیم و خنثی کردن آن توسط رادیو و تلویزیون بود که بازهم بســیاری حتی از دلسوزان هم اهمیت یک برنامه را نمیدانند که چرا ساخته میشود.
** دربــاره آمارهایی که دربــاره موفقیت یا عدم موفقیت این برنامهها وجود دارد، صحبت کنید. چون منطق این آمارها را که نگاه میکنیم شاید به دست آوردن آمار دقیق کسانی که ماهواره دارند و نگاه میکنند یا نمیکنند هم موردشک قرار بگیرد. آیا آماری که بتوان به آن اتکا کرد وجود دارد؟ آیا این آمار برای صداوسیماســت و یا نهاد دیگری آمارها را تهیه میکند؟ چطور میشود آماری داشته باشیم که بدون اینکه تخمین بزنیم بدانیم حدوداً چند درصد مردم ماهواره نگاه میکنند؟
در مورد سازمان صداوسیما امروز در کشور ثابتشده نظرسنجیهایی که توســط مرکز تحقیقات صداوسیما انجام میشود از علمیترین نظرسنجیها است.
در انتخابات نیز چنین چیزهایی داشــتیم و وضعیت جامعه را تحلیل میکردیم و در دوران فتنه هم رئیس مرکز تحقیقات در برنامه تلویزیونی شرکت کرد و نظرسنجیها را ارائه دادند. صداوسیما نمیتواند بدون نظرسنجی پیش برود. هفتگی از فیلم و سریالها نظرسنجی میشود. شهرستانی و ملی و صداوسیما این گزارشات و نتایج را به دستگاهها و مقامات مســئول هم ارائه میکنند و مقامات نظارتی مسئول این گزارشات طبقهبندیشده ما را میگیرند که ممکن است اعلام نشود و اعتماد بالایی به آن است.
بواسطه برنامه های متنوع، 5 تا 8 درصد آمار بینندگان ماهواره کمتر شد
درباره ماهواره در زمانهایی که میخواستیم اهداف خاصی را دنبال کنیم، نهادهایی مثل بســیج، نیروی انتظامــی، وزارت اطلاعات و صداوسیما چند بخش خصوصی با هم نظرســنجی میکردند و طبق برآوردهای کلی، نظرسنجیها به هم میخورد. اشکالی که پیش میآمد، این بود که برخی افراد مصاحبه میکردند که یکبار به وزیر ارشاد گفتم که وقتی شما آمار تهران را به استفاده از ماهواره میگویید، اشتباه است. رادیوی ما پرشنوندهترین رادیو در مهاباد است اما از گذشــته دور همان زمان که ماهواره آنالوگ بود، ماهواره در مهابــاد زیاد بود از همین رو نمیتوان این آمار را به کشور تســری داد. ما در مقطعی شبکههای متنوعی که ایجاد کردیم. در یک نظرســنجی بین 5 تا 8 درصد آمار بینندگان ماهواره کمتر شد.
ما در منازل نمیرویم بنابراین مردم نگرانی ندارند. روشهای علمی ما روشهای میدانی اســت؛ فقط مناطق مختلف را میانگیــن میگیریم. برای ما مهم کســانی هستند که ماهواره میبینند. برای همین ســؤال ما این است که دسترســی به ماهواره داریم و این آمار در کشــور 40 درصد اســت و این در مقاطع مختلف فرق میکند. در تهران این آمار بالای 60 درصد اســت. در تهــران آنها که ماهواره دارنــد 15، درصد گفتهاند که ما به خاطر شبکههای استانی ماهواره میبینیم. امروز در دنیــای آزاد اطلاعات این برای ما مهم اســت. ما برخورد قهری با ماهواره در کشــور نمیبینیم، البته ازنظر قانونی ممنوعیت دارد. مردم هم دیش دارند و استفاده میکنند و من بر این اســاس برنامهریزی میکنم که اگر ماهواره را دارند حتیالمقدور از برنامههای رسانه ملی استفاده کنند.
وقتیکه ما در حوزه ورزشی میبینیم بسیاری از مخاطبان ماهواره برای اینکه شبکههای ورزشی ماهواره که 40 -30 شبکه ورزشــی بود تمایل به دیدن برنامههای ورزشی را ببینند، اصلاً به برنامههای دیگر علاقهمند نیستند. این افراد وقتی شــبکه ورزش ایجاد شد، نیازی نداشتند به ماهواره مراجعه کنند. این مهم است. این اتفاق که افتاد، بسیاری از کسانی که کانالهای ورزشی را میگشتند تا یک برنامه ورزشی ببینند این نیازشان پاسخ داده میشد. من معتقدم این شبکهها باید تکثیر پیدا کنند. حتماً سیاست تکثیر شبکهها سیاســت درستی اســت و البته این را به تأیید نهادهای نظارتی رســاندیم.
تنوع شبکهها یکی از راههای جدی مقابله با شبکههای بیگانه است و بعضیها به دلیل اینکه مسئله را محدودتر نگاه کردند گفتند اگر شبکههای موضوعــی را زیاد کنید بعضی از شبکهها را که باید در برنامهها باشد وقتی شبکهها متنوع باشد، بینندهها کم میشود و این تصمیم صد در صد مکانیکی است.
این شبکهها سرجمع، مخاطبان جمهوری اسلامی را بالا میبرند وقتی مخاطب بالا برود، اینها همه متعلق به یک خانواده هستند چون شبکههای تخصصی بینندههای خوبی هم دارد.
در انتخابات 92 که توانستیم عملکرد خوبی داشته باشیم اتفاقاً به دلیل وجود همین شبکههای تخصصی بود چون این شبکههای تخصصی بینندههای خوب هم دارد و ما همان برنامهها و هر چیزی که برای آگاهی مردم برای انتخابات بود، مدیریت میکردیم.
شبکه های فیلم و سریال، شبکه های مجانی صدا و سیما هستند
ما اصلاً سریال جدید نداشتیم. منتهی آن سریالها درست انتخاب میشد، هارمونی مخاطبان در نظر گرفته میشد و نسل جدید سریالهایی بود که خانوادهها به آنها علاقهمند بودند. مدیر شبکه، این شبکه را با 8 نفر اداره میکرد و ساختمان کوچک 12 اسفند برای همین شبکهها راهاندازی شد.
به این ساختمان میگفتیم ساختمان پخش پلی اوتی (Playout) که استودیو ندارد؛ یعنی نوارها از قبل آماده است و با خروجی دیجیتال روی آنتن میرود. اکثر کارمندان آنجا هم کارمندان خود سازمان هستند که وقت خالی خود را صرف کمک به آن شبکه میکردند.
اینها کمترین میزان اعتبار را دارند؛ بنابراین این ادعا را داریم که شبکههای جدید برای ما مجانی تمام شد البته مجانی نه ولی در برابر هزار و 500 میلیارد بودجه صداوسیما هزینه بسیار محدودی است.
برخیها میگویند فلان ماهواره با این هزینهها فلان اندازه بیننده دارد این قیاس، بسیار قیاس معالفارقی است. اولاً آن شبکه روی ماهواره است، ماهواره فرستنده زمینی ندارد آن هزینه سنگین روی فرستنده زمینی است. بله اگر ماهواره آزاد بود و جمهوری اسلامی تشخیص میداد 20 شبکه را از ماهواره ببیند و هزار شبکه فاسد را ببینند. نکته دوم اینکه آنها اصلاً تولید ندارند بهجز چند تا برنامه، همه آماده را میگیرند و پخش میکنند.
ما در جمهوری اسامی با هزینههای بالا توسط خود رسانه سریال سازی میکنیم. در دنیا شرکتهای سریال سازی وجود دارد که سریال میسازند و به کشورهای مختلف میفروشند؛ اما ما فقط برای مخاطب داخلی صداوسیما سریال تولید میکنیم. خود این سریالها هزینه بسیار بالایی دارد. ما نمیتوانیم از فیلمهای سینمایی استفاده کنیم از 100 فیلمی که در سال ساخته میشود، حتی 10 فیلم را نمیتوانیم پخشکنیم. خود مردم اجازه نمیدهند فیلمهایی که در حال اکران است را در تلویزیون ببینیم. به لحاظ اخلاقی، سیاسی و اجتماعی سرمایهگذاری کردیم روی تلهفیلم؛ الآن توانمندی سازمان تا ساخت 300 تلهفیلم در سال است که در مقابل فیلمهای سینمایی ارزانقیمت است.
از همین رو ما باید برویم سراغ رقابت و به سمت تولید برویم. میانگین دیدن کی فیلم تلویزیونی در تلویزیون 3 تا 4 درصد است و در تمام دنیا اینگونه است. وقتی فیلمی 3 تا 4 درصد مخاطب دارد، آیا نباید برود در شبکهای تکرار شود و مردم آن را ببینند. من خودم بااینکه کی بیننده حرفهای هستم، علاقهمند به فیلم هستم، من همه اینها را میبینم، مسئول باشم یا نباشم من همه این فیلمها را میبینم، بااینحال شب وقتی ساعت 11 فیلم سینمایی میبینم و بااینکه شبکههای ما همیشه در حالتکرار است 95 درصد فیلمهایی که در تلویزیون میبینم، برای من جدید است و قبلاً ندیدم؛ یعنی در نوروز 100 فیلم جدید پخششده است و ما همه آنها را ندیدهایم.
اینها را که میگویم برخی رسانهها یا نمیدانند یا مغرض هستند که بسیاری از شبکههای معروف ماهوارهای نه فارسیزبان، مثل شبکههای آلمانی، یک فیلم سینمایی جدید را از یک ماه قبل دائماً تبلیغ میکنند. هیچکدام مثل جمهوری اسلامی امکان تصویری فراهم نکرده است. برای همین باید برای بار دوم پخش شود و این نیاز مردم است و مردم هم همیشه حقش ناس هستند و طبق نظرسنجیها، اقبال مردم از شبکههای جدید فوقالعاده است. مثلاً شبکه نسیم که نوآوری جدید خود ما است، گلچینی از برنامههای مفرح است. طنز در شبکه نسیم گرفت. این برنامه در استان پخش شد و مردم توانستند با آن ارتباط برقرار کنند و در برآوردهای ما جزو پربینندهترین برنامههای نسیم، برنامههای طنز استانی بود.
** با توجه به اینکه شبکه نسیم سبک جدیدی بود، قبول دارم که ما برخی از برنامههایی که میسازیم باهدف خنثی کردن برنامههای ماهوارهای است، برخی شبکهها باهدف پاسخگویی هستند و برخی دارای مشابهتها و تقلیدی هستند. به نظر شما آیا حرفهای است؟
در جلسات افق رسانه یکی از کارهای ما نقد کارهای خودمان بود و در جلسه آخر که عملکرد خود را ارائه میدادیم، نقد کارها بود برای مدیر بعدی که میآید. این حرف که خیلی حرف درستی است. ولی باید از تجربههای خوب استفاده شود؛ اما اینکه تقلید ناشیانه و دست چندمی شود، حتماً کار غلطی است. برای ما برداشت آن آدم مهم است. در رسانه برداشت از واقعیت مهم است نه خود واقعیت. همینجا تأکید کنم کسانی که به دنبال فضاسازی غیرواقعی هستند که از سوژهای که قصد خاصی در آن نبوده، بهرهبرداری خاصی کنند و ناامنی ایجاد کنند و فضای منفی بسازند، بحث دیگری است. بحث ما مردم است. همینکه یک آدم سالم یعنی یک بیننده بیغرض که نمیخواهد رسانه را متهم کند و ماهواره هم میبیند، اگر برنامهای را دید و گفت بهتر از آن در ماهواره است، یعنی روش ما نادرست است. احتمال دارد این اتفاق بیفتد.
در اینهمه برنامهسازیها ممکن است فردی چیزی را کپی کند. البته چون نظارت ما بسیار قوی است، میتواند این مسئله بهسرعت حل شود؛ اما حتماً این نکته میتواند یکی از اشکالات باشد.
** درباره نظرسنجیها و بحث رقابت و تأثیرگذاری گفتید، برخی مخاطبان شبکههای ورزشی و... بوده برخی از شبکههای ما برونمرزی است شبکههای خبر و العالم و پرستی وی میبینیم با آن برخورد میشود؛ آیا آمار مخاطبان را در کشورهای منطقه دارید بهخصوص درباره بیداری اسلامی؟
در انقلاب مصر که شاید از جدیدترین اتفاقاتی بود که رخ داد و حکومت مبارک سرنگون شد - که متأسفانه به علت نادانی و تکبر رهبران آن، انقلاب به بیراهه رفت - در میدان التحریر که مرکز تجمعات بود، 3 شبکه را روی مانیتور گذاشته بودند. شبکه العالم یکی از این شبکهها بود و این نشاندهنده اهمیت و تأثیرگذاریاش بود. بعد از پیروزی انقلاب در مصر مصاحبههای فراوان رهبران اخوان از نقش رسانههای جمهوری اسلامی مثل العالم و پرستی وی پخش شد. در منطقه عربی شبکههای ما اثرگذار است البته مثل داخل امکان نظرسنجی دائمی نیست در کشوری مثل لبنان چون شبکههای لبنان اخبار لبنان را خوب پوشش میدهند. العالم آنجا اول نمیشود آن مهم نیست؛ مهم این است که مردم در کنار شبکههای خودشان العالم را هم ببینند، اینها بودجه میخواهد. ما به خاطر کمبود بودجه خیلی از کارهای تحقیقاتی خود را تعطیل کردیم.
وقتی ما را با الجزیره مقایسه میکنید این شبکه در 80 کشور دنیا به معنای واقعی «دفتر» دارد؛ یعنی اس.ان.جی، واحد سیار و خبرنگار دارند. مقایسه کنید با العالم که در آن زمان ما در 3 کشور دفتر داشتیم. آن موقع هم وقتی بچهها به مأموریت میرفتند و در درگیریها تجهیزات آنها از بین میرفت، پولی برای جایگزین کردن آنها نداشتیم.
با اضافه شدن پرس تی وی، رویه شبکه های غربی بهم ریخت
آقای جبلی، معاون سیاسی سازمان درگذشته مسئول دفتر در لبنان بود. میدیدیم با چه محدودیتهایی همه کارها را خودشان انجام میدادند. نمیخواهم شعار بدهم ولی ما حرف متفاوت میزنیم، العالم حرف متفاوت میزند، برای همین حتماً بیننده دارد، شبکهای که حرف متفاوت میزند، مخاطب دارد. چون امپریالیسم خبری و امپراتوری رسانهای استکبار، خودش یک موضوع مهمی است. وقتی میخواهند عملیات کنند واقعاً در حوزه رسانهای عملیات میکنند؛ چطور وقتی میخواهند کاری پیش ببرند، همه کشورهای اروپایی و آمریکایی باهم متحد میشوند حتی با حکومت مرتجع عربستان که ازلحاظ حقوق بشری وحشتناک است و هیچ جای دفاعی ندارد، اما اینها برای پیشبرد اهدافشان اراده که میکنند عربستان انجام میدهد،
وقتی میخواهد خبر خاصی برود همه شبکهها BBC و CNN و Fox News و همه در یک فضا خبر میدهند، با اضافه شدن پرس، کار اینها به هم خورد. این خیلی مهم است، خیلیها بر این اعتقادند که در سالهای اخیر تغییر رفتاری که در برخی از این شبکهها میبینیم که کمی از وقایع را مجبورند پوشش بدهند مثلاً جنبش ضد والاستریت برای اینکه عقب نمانند، مجبور میشوند بخشی از آن را پخش کنند. در قصه حملات وحشیانه اسرائیل به فلسطین که کودک کشی عظیمی راه افتاد، BBC سکوت مطلق کرد اما بعد که شبکههای جمهوری اسلامی آن را پخش میکردند، مجبور شدند پخش کنند. یکی از نقشهای جمهوری اسلامی این بوده که توانسته تغییر رفتاری در آنها ایجاد کند و آنها نمیتوانند مثل گذشته هر جور که خواستند هر خبر را بدهند. ما از مزیتهای شبکههای ماهوارهای که توانستیم تأثیرگذاری زیادی در کشورهای دیگر داشته باشیم استفاده کردیم.
هیسپان تیوی (HISPANTV) که در اوج بیپولی راهاندازی شد برای نیمی از کره زمین است و میتوانست راه نیفتد؛ اما با مشقات و صرفهجویی و در واقع مدیریت برونمرزی راهاندازی شد. امروز بیش از 30 کشور امریکای جنوبی و اسپانیایی زبانها در غرب و اروپا از آن استفاده میکنند؛ اما جای یک نظرسنجی در این حوزه خالی است.
اولاً برخی بر این تصورند وقتی اعلام میشود آن چیزی که در ایران بهعنوان ماهواره از آن استفاده میشود، پدیدهای است که درمجموع آثار مخرب و ویرانگر دارد، ما در مورد مجموع برنامههای ماهواره این حرف را میزنیم.
در ماهواره برنامههای بسیار خوبی هم هست. در ماهواره شبکههای بسیار خوبی هم وجود دارد. شبکههایی که برنامههای قرآنی دارد. برخی شبکههای ماهوارهای برنامههای بسیار خوبی دارند و در جمهوری اسامی با حفظ رایت (Right) حقوقی و حق رایت آن را میگیرند و در برنامههای داخل پخش میکنند؛ بنابراین ما بههیچوجه منکر برنامههای خوب در ماهواره نمیشویم. بحث ما مثل بسیاری از پدیدهها، بر سر کلیات پدیدهای به اسم ماهواره است. چون دیدن ماهواره برای مخاطب و آنهم برای مخاطب ناآگاه و نسل جدید کودک و نوجوان کاملاً حالت Passive دارد در مورد نگاهی که جمهوری اسلامی بهحسب وظایفی که قانون اساسی بر عهده آن گذاشته است، موضوع را خطرناک و پیچیده میکنند.
اگر فیلمی روی سیدی یا فلش وجود داشته باشد کسی که از آن استفاده میکند، حالت active و فعال دارد، اما اگر مخاطب ناآگاه پای ماهواره عادت کرد، این مخاطب دیگر فعال و اکتیو نیست، این مخاطب منفعل و Passive است، یعنی شبکهای را میخواهد ببیند اگر همه شبکهها را دید، آنوقت به مسیر دیگری هدایت میشود یا برنامه خوبی را میبیند در همان برنامه خوب انواع و اقسام افزودنیها را از هر نظر دارد مثل تبلیغات، زیرنویس و... که در برابر آن برنامهها منفعل میشود.
یکی از اساتید سطح بالای کشور میگفت برای چند برنامه علمی ماهواره تهیهکرده بودم و میدانستم کدام شبکهها برنامههای موردنظرم را دارند، وقتی برنامهها را دیدم، آنقدر موارد مبتذل و مستهجن وجود داشت که ترجیح دادم ماهواره را کنار بگذارم؛ یعنی برای یک مخاطب سطح بالا و استاد دانشگاه آنقدر آثار منفی زیاد است که از استفاده آن منصرف میشود.
در اینجا درباره مخاطب منفعلی صحبت میکنیم که ناخودآگاه در معرض هجوم صدها شبکه که هرکدام باانگیزههای خاص فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فعالیت دارند و این فرد منفعل میشود و حق دارد که در آینده از ما سؤال کند که چرا برای این مخاطب برنامه روشنی نداشتید؟
شبکه آسترا سریال اروتیک Baywatch را کامل پخش می کرد
همینجا شبههای را که برخی میگفتند که شما مانند شبکه آسترا (Astra) در مالزی برنامههای شبکههای مختلف را بگیرید صحنههای بد برنامهها را پالایش کنید و صحنههای خوب را بگیرید. این حرف کاملاً بیپایه و اساس است. خودم این شبکه را از نزدیک دیدم. این شبکه با فرکانس بالا شبکههایی را که میخواهند روی منطقه مالزی پوشش میدهد. چون ماهواره اینها (های ست) است با دیشهای کوچکتر هم قابل دریافت است که میتواند آن را کنترل کند. در بازدید از این شبکه در اتاق کنترلآنها وقتی وارد شدیم، دیدیم 80 مانیتور روی دیوار است. اپراتورها نشسته بودند و 40 تا مانیتور ورودیها است مثل نودال ما و 40 مانیتور خروجیها است. وقتی نگاه کردیم، دیدیم کل این شبکههای Input و Output فرقی نمیکند، یعنی بسیار چیزهای مبتذل در دو طرف هست. به اپراتورها گفتم پس شما چه چیزی را پالایش میکنید؟ گفتند ما طبق جدولی تبلیغات را حذف و تبلیغات خودمان را میگذاریم، یعنی بخش عمده آن بحث اقتصادی بود.
مثلاً سریال بی واچ (Baywatch)، این سریال بسیار مبتذل و اروتیک بود که داستان چند نجاتغریق است که در بین اینها چهار پنج زن با پوششهای بسیار زننده بازی میکنند که هر قسمت سریال اتفاقی میافتد و نقشها را ایفا میکنند؛ یعنی شما در این سریال چیزی جز زنهای بزککرده با پوشش زننده نمیبینید. این سریال بهطور کامل از آن شبکه پخش میشد. با نمایندگان مجلس ششم آنجا رفته بودم. به آنها گفتم آیا این سریال قابل پخش است؟ شما چه تصویری را میتوانید از این سریال پخشکنید؟ این مسئله در مستندش هم هست، در تمام حوزهها هم وجود دارد. اصلاً امکان پالایش نیست؛ بنابراین از این آسترایی که حرف میزنند، یکچیز کلی بافرهنگ آنها در ذهنشان است.
** شاید به خاطر آن جدولی است که به آنها دادند که طبق آن باید عمل کنند. اگر آن جدول فرق کند مشکل حل نمیشود؟
نه بحثهای فرهنگی برای ما بسیار مهم و تنوع آن بسیار زیاد است. مثلاً لباس زننده زنی که در تصویر دیده میشود برای ما قابل پخش نیست. بسیاری از فیلمهای علمی و پزشکی هم به همین صورت است. مثلاً شما نگاه میکنید در اتاق عمل، نهفقط مواردی که مربوط به اندام زن است که اتفاقاً برنامههای بسیار پربینندهای است بازهم دارای پوششهای زننده هستند. این را برای مخاطبین جوان نشریه شما میگویم، در دنیا زنهایی که در ماهواره نشان میدهد، اینها وجود خارجی ندارند، اینها کالای مجازی هستند. من در دورهای در دانشگاه به یکی از اساتید اقتصاد گفتم زن در این برنامهها کالای مجازی است، بسیار استقبال کرد و گفت تا حالا این عنوان را نشنیده بودم؛ زنانی را که در برنامههای ماهواره نشان میدهند تمام فاکتورها از قبیل زاویه دوربین، نور، رنگ، موسیقی و حس و حال را وارد میکنند تا زن را چیزی متفاوت از خودش نشان دهد؛ یعنی اگر آن زن را در خیابان ببینید اصلاً آن چیزی نیست که در تصاویر دیده میشود. در واقع آنها این زنان را میسازند.
جوان ایرانی می خواهد همسرش در کنار بچه داری، مانکن هم باشد
اتفاقاً در آثار تخریبی ماهواره در حوزه خانواده که مفصل درباره آن کارکردیم، ازهمپاشیدگی خانوادهها بسیار به خاطر برنامههای ماهواره است. درباره زنانی که در برنامههای مربوط به مانکنها هستند، کل کانالهای مد و فشن، جوانان بر این باور هستند که زن باید شبیه آنها باشد، خیال میکنند که این زنها با این اندامها در خیابانها فراواناند، درحالیکه اصلاً اینها وجود خارجی ندارند. این واقعیت ماهواره است.
در برنامه مستندی در ماهواره نشان میداد زنانی که برای مانکن شدن تست میدادند برای اینکه اندام یک مانکن را پیدا کنند مدتها خود را در اختیار آنها قرار میدادند تا در عملهای جراحی متوالی تمم اندامش بهگونهای که آن برنامه میخواهد تراش داده شود تا پذیرش شود. جوان ما آیا همه اینها را میداند و فکر میکند زن او هم باید همانگونه باشد در کنار بچهداری و خانهداری باید مانکن هم باشد و این همان چیزی است که بهعنوان آثار ویرانگر ماهواره عنوان میشود و اینیکی از هزار موردی است که ویرانگری میکند و تازه بعد میفهمد چه شده است. واقعیت ماهواره این است.
تازه او هم که آماده میشود با تصویر و نور و هزار مورد دیگر چیز دیگری نشان میدهند. آیا جوان ما همه اینها را میداند؟ انتظار دارد زن در خانه همه کارها را از بچهداری تا شستوشو انجام دهد، شب هم که به خانه رفت زنش مثل مانکن جلوی او راه برود. اینیکی از هزار اثر ویرانگر ماهواره است.
** 2 هزار شبکه ماهوارهای را میتوانیم در حوزه سبک زندگی و خبر و... تقسیمبندی کنیم. آیا این 2 هزار شبکه در همین گروهها قابلتقسیم است و هیچکدامشان برای ما قابل پخش نیست؟
پاسخ من منفی است؛ به لحاظ کارشناسی همچنین چیزی وجود ندارد و من حاضرم با هرکسی که ادعا دارد وجود دارد مناظره کنم. بله ما شبکه «اقراء» عربستان داریم که صبح تا شب قرآن میخواند و خوب هم است یا شبکه امام حسین (ع) هست که دوربینی جلوی ضریح گذاشتند و پخش میکنند که خوب هم است، اما کاربردی ندارد یا شبکه المنار نیز همینطور که شبیه شبکههای جمهوری اسلامی است؛ اما شبکهای که در آن تنوع برنامهای داشته باشد، اصلاً وجود ندارد اگر وجود داشت الآن آن راه را میرفتیم، ما روی همه اینها مطالعه کردیم.
** درباره دیش ملی هم توضیحی بفرمایید.
دیش ملی را طراحی کردیم که بتوانیم خودمان دیش اختصاصی در جمهوری اسامی داشته باشیم و شبکههایی که علاقهمندیم دریافت شود، مثل شبکههای استانی، ملی و حتی رادیوها را روی ماهواره قرار دهیم و بجای اینکه زمینی بدهیم با دیشها دریافت کنیم، این طراحی هم شد، اما به دلایل مختلف کاربری نداشت که اگر خواستید بازگو میکنم. بیش از 10 دلیل وجود داشت و ما دیدیم که عملاً آن کار چون پیچیده و فنی بود و نصب دیش و ریسیور خاص که باید پلمب میشد که Setup Box های معمولی همین کار را انجام میدادند.
در جمهوری اسامی از کارهای سخت صداوسیما این است که از بین اینهمه تصاویر یکدفعه یک تصویر نامأنوس پخش شود اعتراض میشود، درست هم است. حالا از این شوخی که با علی مطهری داریم، سر تصویر یک زنی در انبوه جمعیت در یک مسابقه والیبال که حق دارد بگوید چرا نشان دادید. درست است که مردم هرروز آگاهتر میشوند ولی بعضی نگرانیهایی که از وضع فرهنگی میشود وقتی با دنیا مقایسه میکنیم، میبینیم چقدر فضای ایران سالمتر است بااینکه در ایران سخت گیری خیلی کمتر است.
فهرست آثار تخریبــی ماهواره در حوزه تربیتی ماهوارهها
پس این را گفتیم که ماهواره برنامه خوب و بد دارد اما تفوق آن به خاطر منفعل بودن بیننده، تفوقی است که آثار مخرب فراوانی دارد که درمجموع در شــرایط فعلی کشور این پدیده در کل برنامه مفیدی ارائه نمیدهد.
در اینجــا میخواهم آثار تخریبــی در حوزه تربیتی ماهوارهها را ذکر کنم که بهطور فهرستوار از آنها نام میبرم.
1- افزایــش آنتروپــی (Entropy) یعنــی میل به بینظمی؛ جوانی که مرتب این شبکهها را میبیند، این ذهنش به پرش دائمــی عادت میکند بعد از یک مدت آنتروپی او افزایش مییابد و قدرت تمرکز نخواهد داشت و نمیتواند مسائل را حل کند.
2- فزونخواهی جنسی در زنان و مردان و ترویج بیبندوباری جنسی.
3- ایجاد گسست نسلی بهوسیله تغییر در نگرشهای نسل نو نسبت به ارزشها و هنجارهای اخلاقی جامعه.
4- ترغیب بیشتر گرایشهای روانی (سلیقه و ذوق) که منجر به افزایش کششهای نفسانی و بلوغ زودرس در نوجوانان میشود.
5- ذائقه سازی عاطفی و هیجانی برای تحریک سریع و بدون تأمــل و تعقل باهدف رفتار و کنش سیاســی اجتماعی.
6- ناتوان ســاختن افراد و جوانــان خصوصاً در مهار کششهای جنسی.
7- قبح زدایی از امور ذاتاً قبیح و عادیسازی روابط نامشــروع در نتیجه کاهش ســطح احســاس گناه در مخاطبان، یعنی عادیسازی گناه.
8- ایجــاد تعارضات روانی به منظور به هم زدن نظام ارزشی و اعتقادی.
9- از بین بردن ساختار سیستمی خانواده.
10- آرامش زدایی از آحاد جامعه.
یا مثلا در حــوزه تهدیدات اجتماعــی- فرهنگی؛ تسریع درروند یکسانسازی فرهنگها و پیشبرد پروژه جهانیسازی فرهنگی، ترویج سبک زندگی و خانوادگی اجتماعی غربی، تخریب نهاد خانواده در ســطح جامعه، ترویج اباحه گری، ترویــج و تأکید اغراقآمیز بر ضرورت پلورالیزم فرهنگی باهدف تضعیف و تخریب فرهنگ ناب دینی، ترویج مدگرایی به سبک غربی بهویژه در میان جوانــان، تخریب پایههای فرهنگ و هنر اصیل ایرانی از طریق الگوســازی چهرههای هنرمندان تأثیرگذار فاسد، کاهش قــدرت و توان تربیت و کنتــرل نوجوانان برای والدین، کاهش گرایش به مطالعه و اختلال در پیشرفت تحصیلی جوانان، تغییر ذائقه مخاطبان، عادت دادن آنها در بهکارگیری لغات و اصطلاحــات زبانهای بیگانه در زبان فارسی از آثار مخرب در این حوزه است.
** اینها خطراتی اســت که جامعهای را هدف قرار دادهاند و روی آن کار میکنند. برخی افراد میگویند بیشتر طلاقها به این دلیل است. آیا در این حوزه تحقیقی انجامشده است. چه اندازه در معلولهای قضیه کارشده است؟
حریم سلطان قصه خوبی داشت ولی آبروی حکومت عثمانی را برد
این موضوع از مســائل مهم جامعه است، در مصاحبه مسئولان قضایی کشــور، دیدن برنامههای ماهوارهای را عامل جدایی عنوان کردهاند. مثل بحث ســوء تفاهمات. در دورهای فیلم ویکتوریا پخش شــد. مخاطبان برخی فیلمها که زیاد میشود، برخی فکر میکنند این یعنی افزایش کلــی مخاطبان ماهواره. مثلاً ممکن اســت در مقطعی خیلی ویژه، مخاطبان بر برنامه یا شبکه خاصی متمرکز شوند و بیننده از 10 درصد به 30 درصد برسد؛ اما در مقطعی ممکن است شبکهای به خاطر یک سریال افزایش مخاطب پیدا کند. مثلاً یکی از شبکهها سریال حریم ســلطان را پخش میکرد. این سریال قصه خوبی داشــت اما آبروی حکومت عثمانی را برده اســت. خود آنها هم خیلی اعتــراض کردند؛ بنابراین اگر در مقطعی به خاطر فیلم یا ســریالی مخاطب زیاد میشود دلیل نمیشود مخاطبان دیگر برنامههای این شبکه را ببینند.
اما متأسفانه خیلی از مسئولان این مسئله را نمیفهمند. برخی که فکر میکنند میفهمند، جهل مرکب دارند و محکم میگویند این شــبکه گوی سبقت را برد. البته سریال مذکور که تمام شــد این شبکه ازلحاظ بیننده افت کرد.
اما درباره سریال «ویکتوریا»؛ این سریال، قصه داشت اما داستان خیانت زن به مرد بود و او به خودش اجازه داد به شوهرش خیانت کند و قصه را طوری طراحی کردند که حق را به این زن بدهند که به شوهرش خیانت کند. برخی میگویند ببینیم چیســت و وقتی نگاه میکنند، آثار منفــی دارد حالا این فــرد در اختلافات خانوادگی وقتی به دادگاه مراجعه میکند، نگوید که این ســریال را دیده و بگوید اخلاقمان به هم نمیسازد. ســوءظن ایجاد میشود و اعتمادها از بین میرود که البته من در این مباحث ورود نمیکنم و این را واگذار میکنم به کارشناسهایی که در این حوزه فعالیت میکنند.
** برداشت من این است که یک اتاق فکری این برنامههای ماهوارهای را در خارج رصد و مدیریتم یکاند. آیا این نگاه من اســت یا واقعاً صحت دارد؛ یعنی واقعاً یک افرادی نشستهاند و تصمیم میگیرند و درباره فرهنگ و ســبک زندگی ما برنا مهریزی میکنند؟
کاملاً درست است؛ استکبار جهانی هم آنطور که در حوزههای دیگر بســیار پیچیــده و دقیق عمل میکند، همانطور که یک موشــک قارهپیما میسازد و طراحی میکند، واقعاً در این حوزهها هم فکر میکنند. آنها انقلاب اســلامی و اسلام را دشمن خودشــان میدانند و امروز جمهوری اســلامی یک شعار نیست بلکه پرچمدار نگاه درست الهی به جامعه است. از همین رو آن را باید از بین ببرند، به خاطر همین مرتب پشــتیبانی میکنند، جامعه را میسنجند و تحقیقات میکنند. اگر ببینند شبکهای جواب نمیدهد، یک شــبکه دیگر جایگزین میکنند تا بتواند راحتتر نفوذ کنند. البته اینکه اینها مدیریت واحد دارند و رقابت ندارند در این حد قبول ندارم. اینها در بین خودشان هم رقابت دارند؛ اما آنکسی که از آن بالا اینها را مثل عروســک جابهجا میکند، او میداند که اینها تا چه حد باید با هم رقابت کنند او میداند که چطور اینها را بــا هم همافزا کند تا با هم یک هدف را جلو ببرند و آنها متناسب با این قصه رنگ عوض میکنند.
ایــن را بهعنوان یک تجربه رسانهای بگویم؛ جامعه ایران یک جامعه بســیار ویژه اســت، مردم ما فرهنگ خاصی دارند انقلاب مردم را کاملاً متحول کرده آنها در تمام مطالعاتی که میکنند، در ســر بزنگاهها تصمیمات راهبــردی آنها کاملاً غلط از آب درمیآید. بهترین مثال وقوع پدیــده 9 دی به خاطر عصر عاشــورایی که آنها ایجاد کردند، یعنی آنها نفهمیدند اینهمه کار سیاســی که میکنند، تحقیق میکنند و قصد دارند یک جنبش اپوزیســیون را تقویــت کنند اما اگر نشــان دادند یک عــده رفتند و تکیه امام حســین (ع) را تخریب کردند و سیاهیهای امام حســین (ع) را آتش زدند و پایکوبی کردند، نفهمیدند که این نتیجه عکس دارد.
اگر کســی کمــی جامعه ایران را بشناســد، میداند که مردم ایران متدین هســتند و هر تفکری که دارند، به امام حســین ارادت دارنــد و آنها همین را نفهمیدند. آن روز میدیدم که آنها چه چیزی را نشــان میدهند همان تصاویر ما از حادثه روز عاشــورا محدود بود و ما از تصاویر ماهوارهای استفاده کردیم و در شبکههای خودمان پخش کردیم که درنهایت منجر به 9 دی شد. این نشان میدهد هر کاری که میکنند باز مردم ما را نشناختند.
اما در حوزه مســائل قومی و فرقهای، تجزیهطلبی، دامــن زدن به افکار افراطی در میــان قومیتها، ایجاد واگرایی در قومیتها و مقابله با همگرایی مثالزدنی در جمهوری اسلامی، سیاه نمایی وضعیت قومیتها و القای وجــود نابرابری و تبعیض میــان قومیتها و اقلیتهای مذهبی، ایجاد تشکلهای کاذب و گروههای برانداز قومیتی که بهصورت مجازی اعلام وجود میکنند و خط دادن برای راهاندازی حرکتهای مردمی و اعتراضی از آثار مخرب در این حوزه است.
به نظرم یکی از اشتباهاتی که در عرصه ماهواره انجام دادیم اولویت دادن نخســت در مواجهه با موضوعات امنیتی و سیاســی بوده تا فرهنگی و اجتماعی. یعنــی اگر به مردم میقبولاندیم که حوزه فرهنگی و اجتماعی مهمتر است خودشان همراهی میکردند. اینقدر بحث شبکههای ضدانقلاب پررنگ شــد که مردم از اقدام برای جمعکردن دیش در جامعه برداشت سیاسی میکنند.
این حرف درســتی است؛ تشــکیل اتاق جنگ برای اداره بحرانهای اجتماعی و سیاســی و مداخلات آشکار امنیتــی هنگام بروز التهابات اجتماعی؛ یعنی من خودم میدیدم که دریکی از همین برنامههای ماهواره مجری طرز ســاخت کوکتل مولوتوف را آموزش میداد، به این صورت که یــک نفر زنگ میزد و میگفت ما الآن فلان خیابان هســتیم و اینجا شلوغ اســت، مثلا برویم فلان میدان؛ یعنی مثل اتاق جنگ مانیتور میکردند. آنهایی که در بعضی شبکهها ما را متهم میکردند که ما دخالت میکردیم در فلان مسئله و شبکههای ما را قطع میکردند.
در نامهای که به رئیس ســازمان ملل نوشتم این را گفتم که شبکههای شما رسماً اعلام جنگ به ما کردند. اینها تخریب زندگی مردم است؛ تخریب نیروهای همســو با نظام بهویژه هنرمندان.
در جلسهای که آخرین بار خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، هنرمندان بسیار زیادی با مــا بودند. بعد از وقایــع 88 بود. خیلیها هم میخواستند بیایند که جا نبود. آقا هم میخواستند صحبت مفصلی کنند اینقدر با اینها صحبت داشتند که آقا فرمودند صحبتم را جــای دیگری با یک گروه دیگر میکنم. بلافاصله برنامههای زیادی در ماهواره پخش شد کــه چقدر به این هنرمندان حملــه کردند. یکی از این هنرمندان خانم پروانه معصومی بود که ماهوارهها چقدر ایشان را تخریب کردند.
ناکارآمد نشــان دادن حاکمیت جمهوری اســلامی، تشــکیک در دســتاوردهای علمی و فناوری بخصوص پیشرفتهای هستهای ایران. در مقطعی اینها مرتباً میگفتند ایران هیچ پیشرفتی نکرده است، بزرگنمایی معضــلات، جریان سازی از طریــق دروغپردازی و شایعهسازی، ارائه تصویر مبهم از آینده کشــور، تلاش برای کاســتن از مشــارکت سیاســی از طریــق القای ناکارآمدی و بیکفایتی سیســتم مدیریتی، بیاعتمادی به صندوقهای رأی، ترویج اسلام هراسی، تخریب چهره جمهوری اسلامی بهعنوان محور این جریان، دامن زدن و بزرگنمایی ادعای نقض حقوق بشر در ایران، بهرهبرداری از مطالبــات اجتماعی زنان، نوجوانان و دیگر اقشــار در جامعه، اختلافافکنی بین مســئولان، شبهات فکری و دینی، ترسیم چهره خشن از دین اسلام و مذهب تشیع نیز از آثار مخرب در حوزه دینی و سیاسی است.
** در ایــن نقــاط اجتماعی و سیاســی برخی شبکهها فعالیت میکنند. مثلاً BBC و VOA آن اطلاعاتی که در رسانهها میبینیم برخی اطلاعات نشان میدهد برخی از این کارکنان اینها در حال آموزش دیدن هستند. اینها همه با هدفگذاری و روش خاص موضوعاتی را پیگیری میکنند؛ مثلا یک مجری فراخوانی گذاشته بود در وایبر و... که همه دورهم جمع میشوند اما این خبرنگاران جای خاص آموزش میبینند. چه اقداماتی در راستای رصد و تحقیق درباره این تحرکات انجامگرفته است؟
مــن این را تأیید میکنم. تحلیل هم نیســت، اخبار اســت. بارها فراخوانهایی که در داخل کشور با عناوین مختلف انجام دادند توســط وزارت اطلاعات کشــف و برخورد شــد و چند بار هم اطلاعرسانی شد. آنها حتماً دنبال این هستند که نخبگان و هنرمندان را جمع کنند و آمــوزش دهند و یکی از نگرانیهایی که باید داشــت این اســت که ما توان تولید بالایی در کشــور داریم که باید داخل کشور مورداستفاده قرار گیرد. بارها این را به مســئولین امر گفتم که اگر امکان خوب کار را فراهم نکنیم، ممکن است بلافاصله برای شبکههای ماهوارهای کار نکنند و این کار را هم نمیکنند، انگشتشمار هم هســتند، ولی وقتی از شبکههای خارجی میآیند و با لایههای مختلف در داخل مستند میسازند و هنرمندان ما نمیدانند بعــداً در دل چه برنامهای قرار اســت کار شــود، شاید ناکارآمدی نظام را نشــان خواهند داد و یا قصد سیاه نمایی داشته باشند، این را در شبکههایشان برجسته میکنند این مشکل است. از اینطرف هم وقتی بابت آخرین روستایی در کشورمان که برق رفت جشن میگیریم، هیچچیزی از آن به نمایش درنمیآید؛ ولی وقتی مشــکل بیآبی در روستایی را برجسته میکنند، اینها را ممکن اســت نیروهای آنها در داخل بسازند، این در حالی است که هنرمند ما که مثلا در آن مستند ایفای نقش کرده است این را نمیداند.
** نکته دیگر دسترســی اینها به یک ســری آرشیوها اســت یا فعالیت مثلا برخی دوبلورها با آنها. آیا شبکههای اتصالی آنها شناساییشده است؟
جامعــه زبان گردانهای ما بســیار هنرمند و قانع و وظیفهشناس و متعهد هستند. ازنظر حرفهای جزو 6 -5 کشــور دنیا هستیم در دنیا که دوبلورهای بسیاری قوی و صداهای اســتثنایی داریم. رهبر معظم انقلاب فرمود برخی فیلمهای خارجی که جذابتر هســتند به خاطر دوبلههای قوی است که این صداهای استثنایی جذابیت برنامهها را چند برابر میکنند؛ اما درباره این مسئله یکی دو بار پیش آمد که از نسل جوان دوبلورهای ما استفاده کــرده بودند که خیلی از اینها یا نــاآگاه بودند و اطلاع نداشتند و عدهای هم حساسیت موضوع را نمیدانستند. ولی واقعاً باندی شکلگرفته بود کــه برنامههای نوعاً مبتذل را دوبله میکردند که وزارت اطلاعات این گروه را متلاشــی کرد و آگاهیهای لازم را دادند. برای دوبلورها هم خوب شد جلسهای تشکیل شد و اقداماتی صورت گرفت تا زیربناییتر و فرآیندی، جلوی آنها گرفته شود.
در مورد آرشــیو برخی فیلمهای سیاسی که در طول سال گذشته درباره رژیم طاغوت در شبکههای مختلف خارجی پخش شد، این آرشیو اصلاً در ایران نبود و آرشیو شبکههای خارجی است و بسیاری از عنوان آنها هم در آرشیو ما نیســت، کیفیتهایی که داشت نشان میداد که کیفیت خوبی داشــت. در دوره من یکی از کارهایی که انجام شد در آرشــیو باز شد و این را همه میدانند. از مصاحبه مرحوم گلسرخی تا تمام تصاویر مربوط به دولت موقت و غیره را نشان دادم و فکر میکردم دانستن حق مردم است. نشــان دادم چپیها در دانشگاه تهران جمع شدند و مارکسیستها قبول کرده بودند رهبری با امام خمینی است. تأثیر بسیار بالایی هم داشت و این روال را تا آخر هم ادامه دادم. چیزی ما نداریم که بگوییم در آرشیو نداشتیم و کسی آن را کشف کرد. چون دیدم در بعضی سایتها نوشته بودند که اینها را از آرشیو صداوسیما بردند! اگر بود که خود ما نشان میدادیم. اگر هم پخش کردیم همه میتوانند آن را ضبط کنند.
چند نکته درباره پروژه آنالوگ به دیجیتال عرض کنم که یکی از اقدامات مهم در مقابله با ماهواره بود. پوشش فیبر نوری و سیستم IPTV نیز بسیار جذاب و کارآمد است که نیازمند است اختیارات داده شود و الآن هزار نفر در کشور این سیستم را دارند و برخی مکانها بهصورت شهرکی از این سیستم استفاده میشود.
IPTV یک سیســتم بســیار کارآمد اســت برای شبکههای مجازی که از محوریترین موضوعاتی است کــه میتواند خیلی از نیازهای مردم را در حوزه رســانه برطرف کند. نرمافزار IT Media نرمافزاری اســت که به مدیریت زمان کمک میکند که میتواند به نیازهای بومی کمک کند.
راهاندازی سختافزارها برای راهاندازی شبکههای جدید، افزایش تولید کیفی و کمی و اینها بهعنوان کارهایی که انجامشده و باید تقویت شــود.
این نکاتی که درباره شبکههای ماهوارهای گفتیم از چگونگی آمدن و گسترشــان؛ اما جمهوری اســلامی و توانمندی نظام بسیار بالاتر از آن است که ماهواره برای آن تهدید جدی باشــد به خاطر توانمندی ما در تولید و آزادی عمل در کشور در سازمان در جلسهای مزیتهای نسبی شبکههای جمهوری اسلامی را بررسی کردیم که 40 مزیت نســبی داریم که شبکههای ماهوارهای ندارند کــه اگر این 40 مورد، در ذهن مدیران باشــد، برنامههای آنها فوقالعاده کارآمدتر میشود و ماهوارهها این مزیتها را ندارند.
بخشــی از این مزیتهای نسبی به رسانههای دیگر هم برمیگردد. رسانههای ماهوارهای نشان دادند که تأثیرگذاری مقطعی داشــتند و برخی مواقع توانســتند آسیبهای جزئی بهنظام بزنند، اما نشــان دادیم باقوت مذهبی و انقلابی نظام و قوت انقلابی نظام و قوت اعتماد مردم و مسئولان و توانمندیهای هنرمنــدان و توانمندیهای تولید که داریم، این جمهوری اسلامی است که با تمام مشکلاتی که دارد، سرمایهگذاری میکند که بتواند بخش کوچکی از ایــن فرهنگ غنی را به زبان رســانه به مردم منتقل کند و من معتقدم اگر از این مزیتهای نســبی استفاده کنیم، ما هیچوقت با هوشیاری مردم و با استفاده درست از رسانهها و انتخاب درست برنامهها و تدوین و پالایش رسانهها و بسترسازی سالم رسانهای، مورد تهدید نیستیم.
اینترنت هم همینطور اســت. در بسیاری از کشورها قبل از اینکه اینترنت بیاید شــبکه ملی اطلاعات درستشده است؛ اما اصلاً مردم حتی نفهمیدند اینترنت ممنوع اســت یا آزاد؟ چون همه این اتفاقــات افتاد و هیچ جا متأسفانه بهاندازه کشــور ما آنقدر بیبرنامه نبوده است؛ یعنی ما سنگاپور هم رفتیم که دولت الکترونیک دارند، به کارشناس اینترنت خیلی با کنایه گفتیم شما چگونه پالایش میکنید و آیا سانسور دارید؟ گفت بله ما داریم و با چارچوب عمل میکنیم.
اگر بتوانیم بســتر لازم را فراهم کنیم هم در فضای مجازی و هم در فضای رسانه، ماهوارهها برنامههای بسیار خوبی دارند. این برنامهها را بهدرستی بگیریم و پالایش و آماده کنیم، هم سرگرمی مردم، ورزش و مسائل علمی را میتوانیم پوشــش بدهیم و مردم هــم حتماً راضی میشوند و از آن استقبال کنند.
ما بــه تعداد افراد بســیار محدودی کــه در اصطلاح ریاضی به آنها منحنی خراب کن میگویند و فکر میکنند تلویزیــون را که باز کردند همهچیز باید ببینند اینها را اینقدر کم میدانیم که در محاسبات بهحساب نمیآیند و معتقدیم اگر فضای لازم فراهم شود ذائقههای آنها هم در یک فضای فرهنگی سالم تنظیم میشود.
** در حوزه ماهواره بهصورت محتوایی اشاره شد. در بخش فنی آن، آیا این آیندهنگری و آیندهپژوهی را داریم که مثلا در یک سال آینده باز هم دیش و ریسیور خواهد بود یا نه؟
ما آیندهپژوهی در حوزه فناوری در ســازمان بهصورت مفصل داشــتیم و داریم و کارشناسان زیادی روی آن کار میکنند و مرکز تحقیقات آخرین تحولات را رصد میکند و در جریان این تحولات اســت و هر چه جلوتر میرویم، فناوریها پیچیدهتر و دسترسیها آسانتر میشود؛ اما امروز که با شــما صحبت میکنم بــدون بحث اینترنت بهصورت برود کست (broadcast) برای دریافت تصاویر ماهوارهای باید دیش داشــته باشــید و این دیش باید در موقعیتی قرار بگیرد که امواج را دریافت کند و اگر ارتفاع لازم را داشــت، شاید الآن عمومیت نداشته باشد اما دنیای آینــده دنیای پهن باند اســت و ممکن اســت در آینده تلویزیون را هم از پهن باند ببینیم. حداقل تا 5 سال آینده و بعدازآن «برود کست» هست؛ بنابراین تلویزیون به سمت پهن باند و اینترنتی شدن میرود که بعدازآن وارد قوانین فضای مجازی میشود.
در رابطــه با نگاه سیاســی به مقوله ماهــواره. یکی از مســئولان در حوزه اینترنت صحبت میکرد و میگفت تا زمانی که افراد بهعنوان ابزار به این موضوع نگاه میکنند، ســاماندهی نمیشود. در حوزه ماهواره هم شــاید قابل رصد باشــد که برخی جریانات سیاسی نگاه ابزار سیاسی به ماهواره داشــته باشــند و برخی به دنبال ایجاد شبکه ماهوارهای برای خودشان بودند.
دولت ها از صداوسیما توقه دارند مثل روزنامه دولیت عمل کند
چون ســازمان صداوسیما زیر نظر دولت نیســت؛ دولتها توقــع دارند همانطور که اگــر روزنامهای دارند کاملاً در خدمت سیاستهای دولت باشد. سازمان اینطور نیست و این نقطه قوت است و متعلق به همه کشور است و هر ســه قوه نماینده ناظر دارند و حکم اینجا را رهبری میدهند.
وظیفه صداوسیما پیگیری راهبردهای کلان نظام اســت. راهبردهــای کلان نظام در صداوسیمای جمهوری اسلامی متجلی میشود و از طریق صداوسیما میتوان فهمید جمهوری اســلامی چه مشخصاتی دارد. طبیعی اســت که دولتها طبیعتاً میخواهند خودشــان را از صداوسیما تبلیغ کنند. مــا در نگاه ملی که داریم 100 درصد توانمان در خدمت دولتها اســت و این را برخی از دولتها گفتهاند.
ممکن اســت بعضی فکر کنند اگر شبکهای کارهای دولتها را پشت سر هم بگوید این شبکه موفقم شود اتفاقاً ازنظر قانون اساسی این اجازه را نداریم. ولی اگر میتوانستیم این کار را میکردیم، آنوقت ببینیم کســی به این شبکه مراجعه میکند؟ رسانه ملــی نگاه جامعتری دارد و انتقاد میکند، راهکار نشان میدهد و به دیگران هم اجازه میدهد حرف بزنند خیلی بهتر میتواند دولت را تقویت و پشتیبانی کند تا شبکهای که فقط تعریف کند.
یک اشــتباه بسیار سطحی میکنند برخیها میفهمند که اشتباه است، چون نگاه صداوسیما بر اساس سیاستهای رهبری مشخص است. وقتی میان قوا اختــلاف پیش میآید، صداوسیما اخبار را تعدیل میکند چون برخی خبرها در کلان ایجاد اختلاف میکند و کار دستگاههای نظارتی را تبیین میکنیم. رفتار دولتها فرق میکند ولی رویکرد صداوسیما فرقی نمیکند.
آقای روحانی با شورای سرپرستی اشــتباه گرفته بود. ولی همان شب گفتم مگر شــورای نظارت ازنظر ایشان همان شــورای سرپرستی نیست؟ پس هرچه شورای نظارت گفت! که آنها هم گفتند مجری با صداوسیما اســت، رئیسجمهور که نمیتواند مجری معرفی کند.
گاهــی از طرف قوه قضائیه هم مشــکلاتی برای ما به وجود میآید. بعضیاوقات بعضی قضات تهدید کردند و احضار کردند، البته میزان آن خیلی کم است. ولی از طرف مجلس زیاد است. کافی اســت انتقادی به مجلس کنید، چون تربیونش باز اســت و بعضاً رئیس مجلس احساس میکند باید از نظرات نمایندگان دفاع کند، حمله از طرف مجلس به صداوسیما زیاد میشود. پس اول دولت، بعد مجلــس و بعد قوه قضائیه.
ولی بههرحال مدیریت صداوسیما باید بااقتدار، با درک درست از جایگاه خود بهصورت مستقل عمل کند، برای اینکه بهموقع هم بتواند به همان قوا کمک کند و سازمان سعی کرده در این 10 سال همین نحو عمل کند.