به گزارش مشرق، علی اصغر پورمحمدی همیشه به صریح صحبت کردن و خودمانی بودن مشهور است و همین باعث شده تا معدود گفتگوهای رسانهای او، همیشه جذابیتهای خاص خود را داشته باشد.
معاون کهنهکار سیما در نخستین گفتگوی رسانهای خود در دوران مسئولیت تازهاش، به خیلی از حواشی این روزهای تلویزیون پاسخ داده است؛ از تعطیلی پرحاشیهی سریال «در حاشیه» و بازگشت «رضا عطاران» به سیما و بیمهریهای دولت گرفته تا سرنوشت برنامههایی چون «پایش» و «ثریا» و «مناظره» و تعطیلی تلهفیلمها و تغییراتی که در انتظار تلویزیون است. بخشی از گفتگو نیز به انتقادات صریح او از مدیریت قبلی رسانهی ملی اختصاص دارد که در نوع خود شنیدنی است. شاید به جای توصیف، خواندن گفتگوی پرتیتر پورمحمدی، توصیهی بهتری باشد. آنچه در زیر میخوانید، مشروح این گفتگوست:
مشکلات فعلی رسانهی ملی
امروز چه از لحاظ محتوا و چه تکنیک و فرم ضعیف هستیم و به ضعیف بودن خودمان اعتراف میکنم. از دنیا عقب هستیم. مشکل مهم ما این است. هم اکنون مشکلات از لحاظ مالی و فنی بیشتر شده است. از لحاظ نیروی انسانی کارآمد، با تجربه و هنرمند مشکل داریم. در کادرسازی عقب هستیم. ظرفیت هنری ما ظرفیت بالایی نیست. بهر حال اگر شبانه روز کار کنیم کم کار کردهایم. تلاش ما این است که به آن روزهای طلایی که بالای ۸۰ درصد مخاطب و بالای ۹۰ درصد رضایت داشتیم برسیم. من موقعی که در سازمان نبودم دیدم چه فرصتهای گرانبهایی را از دست دادیم. قبلا ماهواره را رقیب اصلی میدانستم اما الان شبکههای اجتماعی که روز به روز هم بیشتر میشود.
رقیبی به نام ماهواره
یکی از کارکردهای اصلی تلویزیون ایجاد سرگرمی است که ماهواره و شبکههای اجتماعی سعی میکنند این کارکرد تلویزیون را بگیرند و در خیلی جاها گرفتند. من این نظر را که میگویند مردم برای کنجکاوی ماهواره تماشا میکنند را قبول ندارم. واقعیت این است که برخی از مردم به ماهواره معتاد شدهاند. ما وظیفه داریم برنامههای جذاب تری به خصوص در حوزه طنز، تفریح و سرگرمی بسازیم. تقسیم بندی خوبی را که آقای سرافراز در تعریف شبکههای جدید کردند سعی دارد به این هدف برسد و امید داریم کارهای تلخ، خشن و ژانر وحشت در سیما کمرنگتر شود. مشکل مهم دیگر ما منابع مالی است. بدهکاریهای ما به افراد و شرکتهای داخلی و خارجی زیاد است.
رابطه صداوسیما با دولت
متأسفانه دولت نگاه همدلانهای ندارد و در تأمین هزینهها ما را بازی میدهد و یک ریال هم تا کنون به ما کمک نکرده است و هر روز توقعاتش از ما بیشتر میشود و ما اکنون به مرز بحران رسیدهایم.
تغییرات در هویت و ساختار سیما
شبکه پنج شبکه اقتصاد خواهد بود، ولی تا زمانی که شبکه تهران ایجاد شود وظایف آن را هم انجام میدهد. شبکه قرآن نیز که قبلا شبکه قرآن و معارف بوده است هویت جدیدی به خود میگیرد و فیلم و سریال پخش نمیکند. بخش معارف نیز در همه شبکهها ایجاد خواهد شد. شبکه مستند نیز بیشتر بر روی ایران گردی و گردشگری متمرکز خواهد شد.
شبکه کشاورزی نیز در شبکه شما مستقر میشود. ضمنا شبکه تخصصی کودک با رویکرد جدید به زودی راه اندازی میشود. یکی از آرزوهای مدیران قبلی که هم اکنون محقق شده است تمرکز نمایش در مرکز نمایشی سیما است که برکات فراوانی دارد. اول صرفه جویی در منابع مالی دوم جلوگیری از تکرار موضوعات و سوم جلوگیری از تولید کارهای ضعیف. دیگر قرار نیست کار ضعیف بسازیم. سلیقههای مردم در اثر ضعف ما تغییر کرده است اما میتوانیم مخاطب از دست رفته را به دست بیاوریم هرچند که بسیار سخت است.
الان هم تکانی خوردهایم و نظرسنجی از افکار عمومی نشان میدهد گرایش و رضایت بیشتری نسبت به تلویزیون ایجاد شده است. برنامههای نمایشی قویتر، مستندهای جذابتر و برنامههای مشارکتی کمتر شده است. رنگ و لعاب تلویزیون دارد بهتر میشود. تجربه گرایی، دانش رسانهای، تعهد و تدین ملاکهای انتصاب مدیران سیما بوده است.
طنز در برنامههای سیما
متأسفانه چیزی به عنوان طنز فاخر نداریم. ما بنیانگذار طنزهای تلویزیونی در شبکه سه و پنج و برنامههای نود قسمتی بودهایم. همه افرادی که ظرفیتهای طنز داشتند کار کرده و امتحان پس دادهاند. عطاران دوست دارد در تلویزیون کار کند اما بیشتر در سینما مشغول شده و حتما باید بیاید در سیما کار تولیدی انجام دهد و میآید. هر نویسنده، کارگردان و هنرپیشهای در حوزه طنز هست ما میخواهیم بیاید کمک بدهد. ما در همه شبکهها به طنز نیاز داریم چرا که باید هر شب یک یا دو برنامه طنز خوب داشته باشیم. طنز کار سادهای نیست. از ملودرام و تولیدات نمایشی طولانی و کوتاه سختتر و پیچیدهتر است. خنداندن مردمی که ذاتا شوخ طبعند سخت است. برای هر چیزی هم نمیشود مردم را خنداند. خط قرمزهای فراوانی نیز وجود دارد. دین، مقدسات، اخلاق، قومیت، مشاغل، فرهنگ و پاره فرهنگها و دهها موضوع دیگر جزو خطوط قرمز طنز است. گرچه در برخی موارد کجدار و مریز وارد شدیم و خطرات آن را هم به جان خودمان خریدیم.
حاشیههای فصل اول طنز «در حاشیه»
از ابتدا قرار بود «در حاشیه» ۹۰ قسمتی باشد، اما قرار نبود در ایام نوروز آن را پخش کنیم. نظر آقای سرافراز این بود که نیمه دوم نوروز و پس از ایام فاطمیه کار پخش شود. برای همین گروه سازنده فرصت نکردند بیش از ۲۶ قسمت کار کنند و همین را هم شبانه روز کار کردند که به آنتن رسید. الان هم در حال کار هستند تا نهایتا بخش دوم این مجموعه را به تنهایی یا همراه با بخش سوم آن باهم پخش کنیم.
موضوع فصل دوم در زندان شروع میشود و حالا باید ببینیم قوه قضائیه چگونه برخورد میکند. واقعیت این است که شاید طرح اولیه باعث نارضایتی بیشتر پزشکان میشد، اما کار عقب افتاد و روند تولید این مجموعه دو ماه متوقف شد تا بازنگری صورت پذیرد که مایه توهین به پزشکان نباشد. آنچه پخش شد حاصل همه این بازنگریها بود. اگر ما وقت داشتیم ساخت و پخش هر ۴۵ قسمت این مجموعه را ادامه میدادیم چرا که طرح اولیه این بود که ۴۵ قسمت در موضوع پزشکی و ۴۵ قسمتی غیر پزشکی باشد. او به شوخی گفت خدا به کمک پزشکان آمد و نشد بیش از این در این موضوع بسازیم چرا که زمان نداشتیم. در مورد آنچه که در فصل دوم و در موضوع زندان و زندانیان پرداخته خواهد شد باید بگویم هماهنگیهای زیادی انجام شده که به نفع کشور و همچنین پیشگیری از وقوع جرم باشد.
سخت بودن انتقاد در سیما
از یک سو شیوه نقد کردن را بلد نیستیم و از سوی دیگر مسوولان و مردم نقدپذیری پایینی دارند. باید آستانه تحمل را بالاتر برد. یکی از برنامههای سیما را به نقد از خود سازمان صدا و سیما اختصاص میدهیم و برنامهای تولید میکنیم که آثار تلویزیونی را نقد و بررسی کنیم. خودسانسوری نداریم و در نقد باید پیشتاز باشیم. البته رعایت انصاف، عقلانیت و عدالت باید در نقدها متبلور باشد.
ماجرای حواشی دو مجری سیما در ماههای گذشته
این مسئله به ما برنمی گردد و پشت صحنه خوبی هم ندارد.
پایش، ثریا و مصیر در سال جدید ادامه مییابد
قرار شد برنامه مصیر در شبکه دیگری باشد. حجم این برنامهها در شبکه یک زیاد بود. برنامههایی مثل پایش، ثریا، مناظره، این شبها و... خیلی برای یک شبکه سنگین است. ثریا هم به زودی راه میافتد. این برنامهها از لحاظ میزان جذب مخاطب آمار پایینی داشت. سعی ما این است که این برنامهها، با کار بیشتر و شکل بهتر روی آنتن بیاید. جذابیت و اثرگذاری برنامهها باید ارتقا یابد. آمار و ارقام همه برنامهها به دست ما میرسد. با مخاطب زیر ۴ درصد نباید هزینه و وقت طلایی شبکه را به یک برنامه واگذار کرد. پشت پرده این دو برنامه، نه کسی از دولت نکتهای گفته و نه چیزی بوده است. البته در فضای شبکههای اجتماعی لابیهایی میشود ولی از طرف دولت ملاحظهای نبوده است.
اولویتهای برنامههای تلویزیونی در سال ۹۴
ما جلسات زیادی داریم که چه کنیم. اول اینکه برنامههای ضعیف و کم بیننده تعطیل میشود. چنانکه برخی از آنها متوقف شده است. دوم برنامههایی که ضرورت دارد باشند با موضوع خانواده، اجتماعی، ارزشها، انقلاب، آموزشی و.. بهتر و قویتر باشند. سوم شبکهها بر اساس تعریف و ساختار برنامه تولید کنند و هویت هر شبکه مشخص باشد. مردم بدانند این شبکه چه میسازد. هویتها واضحتر و مشخصتر بشود. چهارم اینکه مستندهای جذابتر از لحاظ موضوع و سوژه بسازیم. پنجم اینکه در برنامههای نمایشی کارهای ضعیف متوقف میشود.
مسئلهی تلهفیلمها
ما جلوی برنامههایی را که بعضا مصوب بوده را گرفتیم. قبلا پولهای زیادی را صرف تله فیلمهایی که معلوم نیست چه بوده و چه کسی دیده است میکردیم. نزدیک به ۱۰۰۰ تله فیلم که مردم چیزی از آنها به یاد ندارند در چند سال اخیر ساخته شده است. از ساخت تله فیلم ضعیف جلوگیری میکنیم. رئیس سازمان از من خواسته است تولید کمتر و کیفیت بالاتر را محقق کنم. برنامه و بودجه سال ۹۴ بر همین نکته متمرکز است. از ۴ عصر تا ۱۲ شب مردم باید بتوانند حداقل یکی دو برنامه خوب در این هشت ساعت از تلویزیون ببینند.
برنامههای دینی
ششم اینکه باید برنامههای دینی با کیفیت تولید کنیم. وقتی میخواهیم وارد حریم قدسی و الهی بشویم باید جذاب و پژوهش شده باشد. برنامهها پشتوانه تحقیقاتی مناسبی ندارد. نویسندهای پختهتر و تحقیقات عمیقتر و گستردهتر نیاز است. عوام باید بگویند میفهمیم چه گفته میشود و لذت ببرند، نخبگان بگویند فرد عالم و عاقلی در پشت صحنه این برنامه قرار دارد.
صدا و سیمای انقلاب؟
ما مردم را جدا از انقلاب نمیدانیم. اگر هم قبلا گفته میشد باید صداوسیمای مردم انقلابی ایران را داشته باشیم لازمهاش این است که برای تودهها برنامه بسازیم و بتوانیم آنها را جذب کنیم. تلاش کنیم آسیب نرسانیم و برنامهها بدآموزی نداشته باشد. باید در چارچوب دین، اخلاق، آگاهی و امید حرکت کرد. هر چقدر بتوانیم جذب کنیم و به نهادهایی مثل خانواده، آموزش، قومیتها و... خدشهای وارد نکنیم موفق خواهیم بود. بحثهایی قدیم بود که رویکرد ما باید مخاطب گرا یا اصول گرا، اصول گرا یا مصلحت گرا، نگاه به نیاز یا میل مخاطب، توجه به میل یا مصلحت مخاطب باشد. به نظر من وظیفه داریم در چارچوب کار کنیم و به مصلحت، میل و نیاز مخاطب با هم و جامع بیندیشیم تا موفق شویم. الان در آغاز راه هستیم.
انتقادات «پورمحمدی» از مدیریت قبلی رسانهی ملی
انتقادات قبلی من از مدیران رسانهی ملی، بیشتر به شیوه کار مدیران متمرکز بود و به هیچ عنوان رگههای اعتقادی و سیاسی نداشت. به نظر من باید از افراد با تجربه، متخصص و متعهد استفاده کرد اما در خیلی کارها اینگونه نبود و آزمون و خطا میشد.
استقبال اهالی فرهنگ و هنر از انتصاب او
این نظر لطف آنها است. من برونگرا و فرد فعالی در ارتباطات اجتماعی هستم. چون کار تلویزیون دلی هست و دستوری نیست به همین خاطر سعی کردم در بستر دوستانه با عوامل کار کنم. نگاهم به هنرمندان به عنوان همکار بوده است. سعی کردم همدیگر را قانع کنیم تا کار شکل بگیرد. البته از اصول کاری و سیاستهای حاکم دفاع کردهام و چارچوبها را سخت گرفتهام. در کار به کسی دروغ نگفتم و نامردی هم نکردم. راحت حرفم را زدهام. تا زمانی از کاری دفاع کردهام که قابل دفاع بوده است.
رابطه با رئیس فعلی سازمان صداوسیما
با برادر بزرگ آقای سرافراز که در حزب شهید شدند و جزو شهدای ۷۲ تن بودند از اوایل انقلاب آشنایی داشتم و با خود ایشان هم بیش از بیست سال همکار بودم. بسته به مراجعات و توانمندیها اگر کسی را به معاونت برون مرزی که قبلا در تصدی ایشان بود معرفی میکردم میدیدم آقای سرافراز از اصول و ضوابط سختی پیروی میکند. شاید نیمی از افراد را رد میکرد. التزام به اصول و ضوابط ایشان برای من جالب و قابل احترام بود.