به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ در سال 1931، «چارلز. سی. هارت»، وزیر مختار آمریکا در تهران، گزارش داد که رضاشاه شخصاً بیش از یک میلیون پوند در لندن به حساب خود واریز کرده است.
بر اساس تعدادی از اسناد بانکی که پهلویها به هنگام فرار دستهجمعیشان از ایران در سال 1978 از خود باقی گذاشتند معلوم میشود که اظهارات نیشدار «هارت» درباره حسابهای بانکی رضاشاه در لندن از روی حدس و گمان نبوده است. آنچه هارت نمیدانست این بود که رضاشاه حسابهای دلاری متعددی در لندن، ژنو و برلین دارد. اسناد باقیمانده حاکی از انحراف مسیر درآمدهای نفتی ایران به حسابهای شخصی رضاشاه است.
سرهنگ رضاقلی امیرخسروی، مدیرکل بانک پهلوی، در تاریخ 17 اوت 1931 طی نامهای محرمانه به دکتر کورت لیندن بلات، رئیس بانک ملی ایران نوشت: «عالیجناب، بنا به دستور اعلیحضرت، خواهشمند است با ارسال دستورالعمل تلگرافی به بانک میدلند در لندن دستور واریز 150 هزار دلار به حساب اعلیحضرت نزد بانک وست مینیستر را صادر و مراتب را با تلگراف تأیید فرمایید. با احترام فراوان آقای رئیس، مدیر کل، سرهنگ امیرخسروی.»(1) لیندن بلات در پاسخ نوشت: «عالیجناب، عطف به دستورالعمل شماره 5170 مورخ 17 اوت حضرتعالی، احتراماً به عرض میرساند که روز گذشته به محض دریافت نامه شما، دستورالعمل تلگرافی برای واریز 150 هزار دلار به حساب اعلیحضرت در بانک وست مینیستر با مسئولیت محدود در لندن به بانک میدلند با مسئولیت محدود در لندن ارسال شد. بانک وست مینیستر دستورالعمل تلگرافی ما را دریافت کرده و شما را از رسید پول مطلع خواهد ساخت. با احترام و سپاس فراوان عالیجناب، دکتر لیندن بلات، بانک ملی ایران.»(2)
در تاریخ 4 سپتامبر 1931، بانک وست مینیستر واریز 150 هزار دلار را تأیید کرد. البته انتقال پول در حوالههای 150 هزار دلاری به حسابهای رضاشاه متوقف نشد. مثلاً، در تاریخ 25 اوت 1932، بانک وست مینیستر واریز 150 هزار دلار دیگر را به حساب اعلیحضرت تأیید کرد. در سال 1931، علاوه بر 150 هزار دلاری که به حساب بانکیاش در لندن واریز شد، 150 هزار دلار نیز در وجه او به یونیون بانک سوئیس و رایش کردیت گزلشافت برلین پرداخت شد.
البته اهمیت نامهنگاری بالا به مبلغ جابجا شده نیست. با معیارهای رضاشاه، 150 هزار دلار مبلغ بسیار ناچیزی بود، که فقط کسری از حوالههای ماهیانه ارسالی از نیویورک به سوییس را تشکیل میداد. مطلب مهم اینجاست که درآمدهای نفتی ایران از طرف شرکت نفت انگلیس و ایران به ذخیره مملکتی در لندن واریز میشد. این ذخیره در ابتدا نزد شعبه لندن بانک شاهنشاهی ایران نگهداری میشد، ولی بعد از مدتی به بانک میدلند لندن انتقال یافت. از اینجا کاملاً معلوم میشود که رضاشاه درآمدهای نفتی ایران را به حسابهای شخصیاش سرازیر میساخت.
بلافاصله پس از تهاجم نیروهای خارجی به ایران و اشغال کشور در اوت 1941، دولت انگلیس اعلام کرد «ایرانیهایی» که در لندن سپرده استرلینگ دارند، در چارچوب نظارتهای ارزی، هیچگونه محدودیتی برای دسترسی به پولشان نخواهند داشت. مجله اکونومیست در یکی از مقالات خود نوشت: «ورود نیروهای انگلستان و شوروی به ایران با ستیزهجوییهای مالی معمول جنگ همراه نبوده است. ایران به سرنوشت دشمن و سرزمینهای اشغالی، و یا حتی سرنوشت ژاپن، که داراییهای استرلینگشان مسدود شده است، گرفتار نخواهد شد. اتباع ایرانی کاملاً آزاد هستند – البته در چارچوب نظارتهای ارزی – که به دلخواه خود با حسابهایشان و یا اوراق بهادار استرلینگشان کار کنند.»(3)
چنانکه اشاره شد، به هنگام اعلام این خبر، موجودی خالص ذخیره مملکتی فقط 3/1 میلیون لیره بود. البته تنها تبعه ایرانی که مبالغ هنگفتی به لیره استرلینگ در لندن داشت همان رضاشاه بود. هدف از اعلان این خبر جلب اطمینان و ترغیب رضاشاه به همکاری با انگلیس بود. او باید سریعاً تسلیم میشد و بدون سر و صدا با یک کشتی انگلیسی کشور را ترک میکرد. حتی در همان موقع هم در ایران میدانستند که رضاشاه نزدیک به 30 میلیون لیره در لندن دارد. میگویند که عبدالحسین هژیر، از دستیاران معتمد خاندان پهلوی، «در اوایل دهه 1940 به انگلستان رفته بود تا ثروت رضاشاه را آزاد کند – چیزی حدود 20 تا 30 میلیون لیره یا بیشتر – که دولت بریتانیا در طول جنگ مسدود کرده بود.»(4)
پینوشتها:
1- نامه امیرخسروی به لیندنبلات، مورخ 17 اوت 1931.
2- نامه لیندنبلات به امیرخسروی، مورخ 18 اوت 1931.
3- اکونومیست، مورخ 30 اوت 1941.
4- فرمانفرماییان و فرمانفرماییان، خون و نفت، ص 204.
منبع: دکتر محمدقلی مجد، رضاشاه و بریتانیا مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی صص 366-364
بر اساس تعدادی از اسناد بانکی که پهلویها به هنگام فرار دستهجمعیشان از ایران در سال 1978 از خود باقی گذاشتند معلوم میشود که اظهارات نیشدار «هارت» درباره حسابهای بانکی رضاشاه در لندن از روی حدس و گمان نبوده است. آنچه هارت نمیدانست این بود که رضاشاه حسابهای دلاری متعددی در لندن، ژنو و برلین دارد. اسناد باقیمانده حاکی از انحراف مسیر درآمدهای نفتی ایران به حسابهای شخصی رضاشاه است.
سرهنگ رضاقلی امیرخسروی، مدیرکل بانک پهلوی، در تاریخ 17 اوت 1931 طی نامهای محرمانه به دکتر کورت لیندن بلات، رئیس بانک ملی ایران نوشت: «عالیجناب، بنا به دستور اعلیحضرت، خواهشمند است با ارسال دستورالعمل تلگرافی به بانک میدلند در لندن دستور واریز 150 هزار دلار به حساب اعلیحضرت نزد بانک وست مینیستر را صادر و مراتب را با تلگراف تأیید فرمایید. با احترام فراوان آقای رئیس، مدیر کل، سرهنگ امیرخسروی.»(1) لیندن بلات در پاسخ نوشت: «عالیجناب، عطف به دستورالعمل شماره 5170 مورخ 17 اوت حضرتعالی، احتراماً به عرض میرساند که روز گذشته به محض دریافت نامه شما، دستورالعمل تلگرافی برای واریز 150 هزار دلار به حساب اعلیحضرت در بانک وست مینیستر با مسئولیت محدود در لندن به بانک میدلند با مسئولیت محدود در لندن ارسال شد. بانک وست مینیستر دستورالعمل تلگرافی ما را دریافت کرده و شما را از رسید پول مطلع خواهد ساخت. با احترام و سپاس فراوان عالیجناب، دکتر لیندن بلات، بانک ملی ایران.»(2)
در تاریخ 4 سپتامبر 1931، بانک وست مینیستر واریز 150 هزار دلار را تأیید کرد. البته انتقال پول در حوالههای 150 هزار دلاری به حسابهای رضاشاه متوقف نشد. مثلاً، در تاریخ 25 اوت 1932، بانک وست مینیستر واریز 150 هزار دلار دیگر را به حساب اعلیحضرت تأیید کرد. در سال 1931، علاوه بر 150 هزار دلاری که به حساب بانکیاش در لندن واریز شد، 150 هزار دلار نیز در وجه او به یونیون بانک سوئیس و رایش کردیت گزلشافت برلین پرداخت شد.
البته اهمیت نامهنگاری بالا به مبلغ جابجا شده نیست. با معیارهای رضاشاه، 150 هزار دلار مبلغ بسیار ناچیزی بود، که فقط کسری از حوالههای ماهیانه ارسالی از نیویورک به سوییس را تشکیل میداد. مطلب مهم اینجاست که درآمدهای نفتی ایران از طرف شرکت نفت انگلیس و ایران به ذخیره مملکتی در لندن واریز میشد. این ذخیره در ابتدا نزد شعبه لندن بانک شاهنشاهی ایران نگهداری میشد، ولی بعد از مدتی به بانک میدلند لندن انتقال یافت. از اینجا کاملاً معلوم میشود که رضاشاه درآمدهای نفتی ایران را به حسابهای شخصیاش سرازیر میساخت.
بلافاصله پس از تهاجم نیروهای خارجی به ایران و اشغال کشور در اوت 1941، دولت انگلیس اعلام کرد «ایرانیهایی» که در لندن سپرده استرلینگ دارند، در چارچوب نظارتهای ارزی، هیچگونه محدودیتی برای دسترسی به پولشان نخواهند داشت. مجله اکونومیست در یکی از مقالات خود نوشت: «ورود نیروهای انگلستان و شوروی به ایران با ستیزهجوییهای مالی معمول جنگ همراه نبوده است. ایران به سرنوشت دشمن و سرزمینهای اشغالی، و یا حتی سرنوشت ژاپن، که داراییهای استرلینگشان مسدود شده است، گرفتار نخواهد شد. اتباع ایرانی کاملاً آزاد هستند – البته در چارچوب نظارتهای ارزی – که به دلخواه خود با حسابهایشان و یا اوراق بهادار استرلینگشان کار کنند.»(3)
چنانکه اشاره شد، به هنگام اعلام این خبر، موجودی خالص ذخیره مملکتی فقط 3/1 میلیون لیره بود. البته تنها تبعه ایرانی که مبالغ هنگفتی به لیره استرلینگ در لندن داشت همان رضاشاه بود. هدف از اعلان این خبر جلب اطمینان و ترغیب رضاشاه به همکاری با انگلیس بود. او باید سریعاً تسلیم میشد و بدون سر و صدا با یک کشتی انگلیسی کشور را ترک میکرد. حتی در همان موقع هم در ایران میدانستند که رضاشاه نزدیک به 30 میلیون لیره در لندن دارد. میگویند که عبدالحسین هژیر، از دستیاران معتمد خاندان پهلوی، «در اوایل دهه 1940 به انگلستان رفته بود تا ثروت رضاشاه را آزاد کند – چیزی حدود 20 تا 30 میلیون لیره یا بیشتر – که دولت بریتانیا در طول جنگ مسدود کرده بود.»(4)
پینوشتها:
1- نامه امیرخسروی به لیندنبلات، مورخ 17 اوت 1931.
2- نامه لیندنبلات به امیرخسروی، مورخ 18 اوت 1931.
3- اکونومیست، مورخ 30 اوت 1941.
4- فرمانفرماییان و فرمانفرماییان، خون و نفت، ص 204.
منبع: دکتر محمدقلی مجد، رضاشاه و بریتانیا مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی صص 366-364