کد خبر 414102
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۹

بر اساس تعدادی از اسناد بانکی که پهلوی‌ها ‏به هنگام فرار دسته‌جمعی‌شان از ایران در سال 1978 از خود باقی گذاشتند معلوم می‌شود که اظهارات ‏نیشدار «هارت» درباره حساب‌های بانکی رضاشاه در لندن از روی حدس و گمان نبوده است.

به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ در سال 1931، «چارلز. سی. هارت»، وزیر مختار آمریکا در تهران، گزارش داد که رضاشاه شخصاً بیش از ‏یک میلیون پوند در لندن به حساب خود واریز کرده است.

بر اساس تعدادی از اسناد بانکی که پهلوی‌ها ‏به هنگام فرار دسته‌جمعی‌شان از ایران در سال 1978 از خود باقی گذاشتند معلوم می‌شود که اظهارات ‏نیشدار «هارت» درباره حساب‌های بانکی رضاشاه در لندن از روی حدس و گمان نبوده است. آنچه هارت ‏نمی‌دانست این بود که رضاشاه حساب‌های دلاری متعددی در لندن، ژنو و برلین دارد. اسناد باقیمانده ‏حاکی از انحراف مسیر درآمدهای نفتی ایران به حساب‌های شخصی رضاشاه است.‏

سرهنگ رضاقلی امیرخسروی، مدیرکل بانک پهلوی، در تاریخ 17 اوت 1931 طی نامه‌ای محرمانه به دکتر ‏کورت لیندن بلات، رئیس بانک ملی ایران نوشت: «عالیجناب، بنا به دستور اعلیحضرت، خواهشمند است ‏با ارسال دستورالعمل تلگرافی به بانک میدلند در لندن دستور واریز 150 هزار دلار به حساب اعلیحضرت ‏نزد بانک وست مینیستر را صادر و مراتب را با تلگراف تأیید فرمایید. با احترام فراوان آقای رئیس، مدیر ‏کل، سرهنگ امیرخسروی.»(1) لیندن بلات در پاسخ نوشت: «عالیجناب، عطف به دستورالعمل شماره ‏‏5170 مورخ 17 اوت حضرتعالی، احتراماً به عرض می‌رساند که روز گذشته به محض دریافت نامه شما، ‏دستورالعمل تلگرافی برای واریز 150 هزار دلار به حساب اعلیحضرت در بانک وست مینیستر با مسئولیت ‏محدود در لندن به بانک میدلند با مسئولیت محدود در لندن ارسال شد. بانک وست مینیستر دستورالعمل ‏تلگرافی ما را دریافت کرده و شما را از رسید پول مطلع خواهد ساخت. با احترام و سپاس فراوان ‏عالیجناب، دکتر لیندن بلات، بانک ملی ایران.»(2)‏

در تاریخ 4 سپتامبر 1931، بانک وست مینیستر واریز 150 هزار دلار را تأیید کرد. البته انتقال پول در ‏حواله‌های 150 هزار دلاری به حساب‌های رضاشاه متوقف نشد. مثلاً، در تاریخ 25 اوت 1932، بانک ‏وست مینیستر واریز 150 هزار دلار دیگر را به حساب اعلیحضرت تأیید کرد. در سال 1931، علاوه بر ‏‏150 هزار دلاری که به حساب بانکی‌اش در لندن واریز شد، 150 هزار دلار نیز در وجه او به یونیون بانک ‏سوئیس و رایش کردیت گزلشافت برلین پرداخت شد.‏

البته اهمیت نامه‌نگاری بالا به مبلغ جابجا شده نیست. با معیارهای رضاشاه، 150 هزار دلار مبلغ بسیار ‏ناچیزی بود، که فقط کسری از حواله‌های ماهیانه ارسالی از نیویورک به سوییس را تشکیل می‌داد. مطلب ‏مهم اینجاست که درآمدهای نفتی ایران از طرف شرکت نفت انگلیس و ایران به ذخیره مملکتی در لندن ‏واریز می‌شد. این ذخیره در ابتدا نزد شعبه لندن بانک شاهنشاهی ایران نگهداری می‌شد، ولی بعد از مدتی ‏به بانک میدلند لندن انتقال یافت. از اینجا کاملاً معلوم می‌شود که رضاشاه در‌آمدهای نفتی ایران را به ‏حساب‌های شخصی‌اش سرازیر می‌ساخت.‏

بلافاصله پس از تهاجم نیروهای خارجی به ایران و اشغال کشور در اوت 1941، دولت انگلیس اعلام کرد ‏‏«ایرانی‌هایی» که در لندن سپرده استرلینگ دارند، در چارچوب نظارت‌‌های ارزی، هیچ‌گونه محدودیتی برای ‏دسترسی به پولشان نخواهند داشت. مجله اکونومیست در یکی از مقالات خود نوشت: «ورود نیروهای ‏انگلستان و شوروی به ایران با ستیزه‌جویی‌های مالی معمول جنگ همراه نبوده است. ایران به سرنوشت ‏دشمن و سرزمین‌های اشغالی، و یا حتی سرنوشت‌ ژاپن، که دارایی‌های استرلینگ‌شان مسدود شده است، ‏گرفتار نخواهد شد. اتباع ایرانی کاملاً آزاد هستند – البته در چارچوب نظارت‌های ارزی – که به دلخواه ‏خود با حساب‌هایشان و یا اوراق بهادار استرلینگ‌شان کار کنند.»(3)‏

چنانکه اشاره شد، به هنگام اعلام این خبر، موجودی خالص ذخیره مملکتی فقط 3/1 میلیون لیره بود. البته ‏تنها تبعه ایرانی که مبالغ هنگفتی به لیره استرلینگ در لندن داشت همان رضاشاه بود. هدف از اعلان این ‏خبر جلب اطمینان و ترغیب رضاشاه به همکاری با انگلیس بود. او باید سریعاً تسلیم می‌شد و بدون سر و ‏صدا با یک کشتی انگلیسی کشور را ترک می‌کرد. حتی در همان موقع هم در ایران می‌دانستند که رضاشاه ‏نزدیک به 30 میلیون لیره در لندن دارد. می‌گویند که عبدالحسین هژیر، از دستیاران معتمد خاندان پهلوی، ‏‏«در اوایل دهه 1940 به انگلستان رفته بود تا ثروت رضاشاه را آزاد کند – چیزی حدود 20 تا 30 میلیون ‏لیره یا بیشتر – که دولت بریتانیا در طول جنگ مسدود کرده بود.»(4)‏

پی‌نوشت‌ها:‏

‏1- نامه امیرخسروی به لیندنبلات، مورخ 17 اوت 1931.‏
2- نامه لیندنبلات به امیرخسروی، مورخ 18 اوت 1931.‏
3- اکونومیست، مورخ 30 اوت 1941.‏
4- فرمانفرماییان و فرمانفرماییان، خون و نفت، ص 204.‏
منبع: دکتر محمدقلی مجد، رضاشاه و بریتانیا‏ مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی صص 366-364‏

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس