گروه جنگ نرم مشرق- اخبار ایران و تحلیلهای پیرامون آن به طور مستمر در رسانههای خارجی - اعم از غربی، شرقی و منطقهای - منعکس میشود. نگاهی به موضوعات پرداخته شده درباره ایران میتواند تصویری کلی از نقاط تمرکز این رسانهها در داخل و نحوه انعکاس و جهتدهی آن به فضای افکار عمومی در کشورهای خود و جهان ارائه دهد.
***
تجلیل از کیارستمی با نمایش یکی از فیلمهای ممنوع وی در جشنواره فیلم در ایران
فایننشال تایمز، در گزارشی که از وضعیت سینمای ایران نوشته، آورده است: پنج سال پیش، کیارستمی معروفترین کارگردان سینمای ایران به علت ممنوعیت نمایش فیلمهای آزادی خواهانه و الزام در تایید فیلمنامه توسط دولت پیش از ساخت آن ها، با صراحت اعلام کرد دیگر فیلمی در کشورش نمیسازد. وی گفت که دولت محمود احمدی نژاد این پیام را داده بود که آنها سینما نمیخواهند.
این کارگردان با بوسیدن کاترین دونوو، هنرپیشه فرانسوی، در جشنواره فیلم «کن» موجب خشم محافظهکاران ایران شده بود. اما اکنون با افزایش فضای آزاد در ایران هفته گذشته جشنواره بینالمللی فیلم فجر در تهران با نمایش فیلم«کپی برابر اصل» کیارستمی که زمانی ممنوع شده بود، افتتاح گردید.
کیارستمی پیش از نمایش فیلمش به حضار گفت من انتظار این را نداشتم که برگزارکنندگان این جشنواره نه تنها به من بلکه به فیلمهایی که نمایش آنها ممنوع شده بود، چنین لطفی کنند.
در حالی که فیلمهای خارجی به ندرت در ایران نمایش داده میشوند ، اما امسال این جشنواره برنامه ریزی ویژه ای را برای نمایش این گونه فیلم ها انجام داده است. در ماه فوریه این جشنواره تنها فیلم های داخلی را به نمایش گذاشت و این فرصت به وجود آمد تا در ماه آوریل به نمایش فیلم های خارجی بپردازد. درماه آوریل بیشتر 150 فیلم به نمایش درآمده، خارجی بودند. این جشنواره شنبه شب، با اهدای جایزه سیمرغ بلورین به بهترین فیلم این دوره به کار خود پایان می دهد.
فیلم کپی برابر اصل در سال 2010 توسط کیا رستمی در ایالت توسکانی ایتالیا کارگردانی شد و داستان یک نویسنده انگلیسی و صاحب گالری هنری و فرانسوی می باشد که روابطش در طی یک روز دستخوش تغییرات عجیبی می شود. نمایش این فیلم از ابتدا به خاطر لباس های کوتاه ژولیت بینوش در فیلم ،ممنوع شد. در نمایش هفته گذشته این فیلم در تهران، به خاطر رعایت مسایل اخلاقی قسمت های برهنه این هنر پیشه فرانسوی ،مات و تیره شده بود.
حتی با پذیرش و قبول نمایش این گونه فیلم ها توسط رژیم محافظه کار ایران ، نمایش این فیلم از سوی دیگر تکاپو و رونق فزاینده موجود در صحنه فرهنگی ایران را نشان می دهد.
از سال 2013 با روی کار آمدن دولت میانه روی آقای حسن روحانی تاکنون، عرصه های هنری صحنه نبرد نیروهای میانه رو و تندرو در ایران شده است. در حالی که دولت روحانی تلاش کرده است تا آزادی بیشتری را برای سینما ، تئاتر ، رسانه ها و موسیقی فراهم کند ، اما تندروها گهگاهی برای مانع تراشی و مخالفت با روحانی و حامیانش، نمایش برخی فیلم ها و اجرای کنسرت ها را ممنوع می کنند.
کیارستمی که با فیلم زیر درختان زیتون معروف شد و فیلم گیلاس وی برنده نخل طلایی گردید، اصغر فرهادی برای شهرتش به خاطر فیلم «جدایی» و «گذشته» و جعفر پناهی با فیلم ها بادکنک سفید ، طلای سرخ و تاکسی، کارگردانانی هستند که به جشنواره های کن و برلین دعوت شده-اند و در مراسم اسکار و گلدن گلوب، افتخاراتی را کسب کرده اند.
در سال های اخیر ،پناهی توانست با دور زدن ممنوعیت ها ، فیلم «تاکسی» را بسازد و درکمال تعجب، وی برای این کار تنبیه و بازخواست نشد. این فیلم امسال برنده جایزه خرس طلایی در جشنواره فیلم برلین شد. با وجود درخواست پناهی، مقامات و دولت ایران اجازه ندادند این فیلم در ایران نمایش داده شود.
تحلیلگران می گویند نمایش فیلم کپی برابر اصل و فیلم های خارجی، ممکن است نخستین گام برای هویت و رسمیت بخشیدن به سینمای ایران باشد. رستمی در داخل کشور و در خاورمیانه استحقاق آن را دارد اما هنوز راه زیادی باید در این زمینه طی شود. گرچه ممکن است فیلم هایی تاکنون به نمایش درآمده باشند اما تعداد بسیار کمی از ستارگان مطرح خارجی در آنها حضور داشته اند.
یک تحلیلگر سینمایی گفت برگزارکنندگان جشنواره دبی، نیکول کیدمن ( هنرپیشه زن استرالیایی) را در این جشنواره دعوت می کند، اما ما بیشترین کاری را که می توانیم انجام دهیم این است که کیارستمی را بیاوریم.
ایران به دنبال حمایت روسیه است
نشریه روسی راسیسکایا گازتا در پایگاه اینترنتی خود نوشته است: حسین دهقان، وزیر دفاع ایران، به روسیه عقد پیمان نظامی برای دفاع در برابر ناتو را پیشنهاد کرده است. احتمال دارد که در آینده، هند و چین نیز به این اتحاد بپیوندند. در چنین شرایطی، این اتحاد دارای قویترین ارتش بر روی کره زمین خواهد بود. در حال حاضر، ایران تلاش می کند از ابتلا به سرنوشت اندوه بار یوگوسلاوی، لیبی و عراق بگریزد و ما نیز موظفیم در این زمینه به این کشور کمک کنیم.
عقد پیمان با ایران با منافع راهبردی ما همسویی دارد. از مدتها پیش، ما در انتظار چنین لحظه ای بودیم. دستکم، از این نظر که ایران – تنها کشوری است که حمل و نقل از طریق آن، می تواند برای روسیه، راه مناسبی را برای دسترسی به اقیانوس هند فراهم آورد. ایران نیز با قرار دادن خاک خود در اختیار پایگاه های نظامی روسیه، در حقیقت همین راه را پیشنهاد می کند.
وجود این پایگاهها برای حراست از نفت ما ضرورت دارند. بله، دقیقا برای حراست از نفت ما در خلیج فارس. قضیه از این قرار است که جمهوری اسلامی ایران عملا، منابع زیر زمینی خود را تحت کنترل ما قرار داده است. شرایط حاکم باعث شده است که روسیه به زودی، با وارد کنندگان مواد هیدروکربنی از موضع بسیار قدرتمندتری وارد گفتگو شود.
در ازای آن، ما اشباع شدن بازار ایران با کالاهای مورد نیاز را وعده داده ایم که در اثر اعمال تحریم ها در وضعیت نامناسبی قرار دارد. در این فهرست بلند بالا، فقط کالاهای پر مصرف و خوار و بار منظور نشده است. روسیه در ایران نیروگاه اتمی احداث خواهد کرد. قراردادهای مربوط به ساخت و مونتاژ با شرکت های آوتوواز، کاماز و گاز نیز در دست تدوین است. شرکت «راه آهن روسیه» در مدرنیزه کردن خطوط راه آهن ایران شرکت خواهد داشت.
این مساله نیز خوشایند می نماید که ایران جزء آن دست از دوستانی قرار گرفته که بلافاصله بعد از دریافت حتی یک پیج، بهای آن را نقدا پرداخت می کند. البته در این دوستی، مساله اصلی، وجود پول نیست. برادر ما ایران حاضر است، نقش سپری را ایفا کند که از روسیه در برابر داعش – دشمن اصلی و کنونی ما که راه ورود به قفقاز شمالی را در پیش گرفته است، دفاع کند.
تردیدی در این نیست که روسیه تا حد توان خود در خاموش کردن آتش انقلابی که امریکایی ها در خاور نزدیک به راه انداختند، مشارکت خواهد داشت. شعله های آتش بسیار نزدیک شده است. و کمک ایران در خاموش کردن آن، ارزش زیادی دارد.
افزون بر آن، این متحد قدرتمند که در پشت گرجستان، ارمنستان و آذربایجان واقع شده است، جمهوری ها را از آغاز مناقشه ای از نوع روسیه – گرجستان در سال 2008 میلادی باز خواهد داشت و برای کشور ما به میدان عملیات استراتژیکی کلیدی، هموار کننده راه برقراری ثبات در چندین منطقه بدل خواهد شد. اما، برای نیل به این هدف، ما باید ابتدا از خود ایران در برابر تجاوز امریکا دفاع کنیم. برای این منظور، ولادیمیر پوتین فرمان لغو تحریم مربوط به ارسال سیستم زمینی – موشکی «اس – 300» به جمهوری اسلامی ایران را امضا کرده است.
باراک اوباما که در برابر این اقدام، مات و مبهوت مانده بود، بلادرنگ اعلام کرد که این مجموعه زمینی – موشکی، در صورت آغاز عملیات نظامی توسط امریکایی ها، تهران را نجات نخواهد داد. ای جوان هاوایی و ساده لوح. آیا شاهینها با علم از این که در راه پرواز به سوی ایران، مجموعه «اس – 300» از آنها استقبال خواهد کرد که قادر است در یک شلیک، بیش از 100 هواپیما و یا موشک های کروز از نوع «تاماهاگ» را منهدم کند، حاضر خواهند بود این پرواز را انجام دهند؟
البته، امریکاییها قادرند به کمک چند صد فروند موشک کروز، مجموعههای «اس – 300» ارسالی به ایران را منهدم کنند. اما، نخست تعداد این مجموعه را می توان افزایش داد. دوم این که هیچ چیز نمی تواند مانع از آن شود که ما به ایران تسلیحات دیگری نیز ارسال کنیم. برای نمونه، مجموعه ساحلی «باستیون» که به موشکهای ضد کشتی ما فوق صوت «یاخونت» مجهز است و قادر است ناو هواپیمابر را به عملیات آکروباسی (اتراکسیون) برای غواصان بدل کند. با توجه به این که دقت عمل «یاخنوت» در انهدام هدف بیش از 99 درصد است، این موشک میتواند تمامی کشتیهای شخصی در خلیج فارس را نیز زیر پوشش مفرغی قرار دهد.
آنچه کشورهای حاشیه خلیج فارس میخواهند: مهار کردن ایران
روزنامه لسآنجلس تایمز درباره دغدغه این روزهای کشورهای عربی و دمیدن آنها در موج ایرانهراسی مینویسد: این هفته باراک اوباما، شیوخ و پادشاهان عرب کشورهای حاشیه خلیج فارس را در کمپ دیوید با هدف تقویت ائتلاف بین آمریکا و این کشورهای سنی دور همدگیر جمع میکند.
دهههاست که کشورهای عربی چانهزنیهای شدیدی با آمریکا داشتهاند: آنها نفت را تامین کردهاند و ما به آنها سلاح و نیرو برای دفاع از آنها دادهایم. اخیراً هم، زمانیکه این پادشاهیها فهیمدند که تروریسم اسلامی هم برای آنها و هم برای ما تهدیدی محسوب میشود، ما با همدیگر علیه القاعده همکاری کردیم.
اما این ائتلاف همیشه به خاطر نظرات مختلف درباره ایران رقیب دیرینه اعراب و به عنوان یک کشور شیعی با تنشهایی همراه بوده است. برای عربستان سعودی و اکثر کشورهای اهل تسنن، ایران سرمنشاء تمامی گرفتاریهاست. ملک عبدالله پادشاه اسبق عربستان از جورج بوش و اوباما خواست تا به ایران حمله کنند. ملک عبدالله معتقد بود که حمله آمریکا به عراق غیرعاقلانه بود چرا که این اقدام باعث شد که یک حکومت شیعی جایگزین حکومت صدام حسین شود. سلمان پادشاه فعلی عربستان نیز از اوباما خواسته است تا در سوریه مداخله نظامی کند و حکومت بشار اسد را که هم پیمان ایران است را سرنگون نماید.
در ماههای اخیر هم در حالیکه دولت اوباما به توافق هستهای با ایران نزدیک شده است، عربستان و دیگر همپیمانان آن ترسیدهاند که مبادا ایران و آمریکا به هم نزدیک شده و یا وارد یک ائتلاف تاکتیکی شوند.
ترس از ائتلاف راهبردی اشتباه است، اما ترس از نزدیکی دو کشور قابل درک است. اوباما و جان کری به این مساله فکر میکنند که روابط ایران و آمریکا از حالت دشمنی به همزیستی مسالمتآمیز و در برخی موارد به همکاری مبدل شود.
اوباما میخواهد با استفاده از توافق هستهای و کاهش تهدیدات علیه ایران، آرامشی را در منطقه حاکم نماید. اما کشورهای عربی نمیخواهند که این آرامش به ایران قدرت بیشتری دهد. آنها میخواهند ایران را مهار نمایند. آنها فکر میکنند که ایران همیشه به فکر افزایش تاثیرگذاری خویش است. آنها فکر میکنند که با توجه به سابقه بد دیپلماسی آمریکا در منطقه، واشنگتن نمیتواند توازن منطقهای را کنترل نماید.
به راحتی میتوان برخی از صحبتهایی که قرار است در کمپ دیوید مطرح شود را پیشبینی کرد. اوباما قول خواهد داد تا تحریمهای ایران را به خاطر حمایت این کشور از تروریسم حفظ کند و همچنین دخالت تهران در دیگر کشورها را محکوم میکند. وی از کشورهای عربی میخواهد تا سامانه پدافند موشکی مشترکی را ایجاد نمایند. وی دوباره بر تعهد آمریکا در دفاع از همپیمانان خود در منطقه در برابر هر گونه حمله خارجی تاکید خواهد کرد.
همانگونه که عطیبه وزیر امور خارجه امارات چندی پیش گفت کشورهای عربی به دنبال ضمانت کتبی امنیتی از واشنگتن هستند. اما حتی این ضمانت کتبی هم مشکلات بزرگ این کشورها را حل نمیکند. ایران هیچگاه به کشورهای همسایه خود حمله نظامی نخواهد کرد. در عوض تهدید واقعی برای ثبات این کشورها عبارتند از: اقتصاد تنبل این کشورها، عضویت جوانان عرب در گروههای ترورریستی از قبیل داعش، تاثیرات منفی جنگ در کشورهای سوریه، عراق و یمن. این مشکلات را نمیتوان با استفاده از ضمانت امنیتی یا فروش موشک حل کرد.
پس از برداشته شدن تحریمها: تولید نفت و گاز ایران افزایش مییاید؟
موسسه صلح آمریکا در گزارشی درباره تاثیر لغو تحریمها بر صنعت نفت و گاز ایران مینویسد: در حالیکه شش کشور بزرگ دنیا در حال مذاکره با ایران درباره برنامه هستهای این کشور هستند، شرکتهای نفتی آمریکایی و اروپایی چشم به مزایای سرمایهگزاری در بخش نفت ایران دوختهاند. اگر تحریمها برداشته شوند، آنها میتوانند فناوری و تجهیزات پیشرفتهای که ایران برای توسعه صنایع نفت و گاز خود نیاز دارد در اختیار این کشور قرار دهند.
عدم توانایی ایران در دسترسی به سرمایهگزاری خارجی و فناوریهای جدید باعث شد که این کشور بسیاری از پروژههای اکتشاف میادین جدید نفتی و توسعه پالایشگاهی خود را لغو نماید. این مساله باعث شده است که این کشور در تولید نفت و گاز از کشورهای عربی همسایه خود عقب بماند.
تاثیر آنی جهانی ناشی از افزایش تولید ایران حتی در صورت برداشته شدن تحریمها نامشخص است. افرایش تولید حداقل در کوتاهمدت با چالشهایی اساسی روبروست.
ایران با آمریکا در طول تاریخ روابط نفتی عمیقی داشته است. همین روابط باعث شد که آمریکا و انگلستان اقدام سرنگونی حکومت دکتر مصدق در سال 1953 نمایند. در سال 1979 در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، آمریکا روزانه 700000 بشکه نفت از ایران وارد میکرد. در اواخر دهه 1970، آمریکا همچنین 457 میلیون دلار در صنعت نفت ایران سرمایهگزاری کرد. این روابط مبتنی بر انرژی پس از سقوط خاندان پهلوی از هم فروپاشید.
در طی سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شرکتهای آمریکایی همچنان به واردات نفت ایران ادامه میدادند. تا اینکه در سال 2011 و 2012، آمریکا و اتحادیه اروپایی سختگیرانهترین تحریمها را علیه ایران اعمال کردند. این مسأله باعث شد تا صادرات نفت ایران از 2.5 میلیون بشکه در روز به 1.4 میلیون بشکه در روز کاهش یابد. کاهش اندک تحریمها در نتیجه توافقنامه موقت باعث شد که ایران صادرات نفت خود را تا حدی به چین و هند افزایش دهد.
در سال 2015، ایران 2.8 میلیون بشکه در روز تولید کرده است که از این میزان 1.5 میلیون بشکه در روز صادر شده است. ایران به رغم ذخائر عظیمش به زحمت خواهد توانست نیاز داخلی خود را به گاز در سال 2015 تامین نماید.
اگر تحریمها برداشته شوند، شرکتهای غربی علاقه زیادی برای انجام کارهای تجاری جدید با ایران دارند. شرکتهای اروپایی هم آماده هستند تا پس از رفع تحریمها در زیرساختهای نفت ایران سرمایهگزاری کنند. ایران نیز علاقه زیادی به از سرگیری سرمایهگزاری غربیها در صنایع نفت و گاز خود دارد. دولت روحانی نیز از زمان روی کار آمدنش استقبال زیادی از ورود شرکتهای غربی به بازار انرژی ایران کرده است. اما شرکتهای نفتی تا کنون واکنش محتاطانهای نشان دادهاند. توافق هستهای میتواند تنشها در رابطه بین ایران و آمریکا را از بین برده و به تحریمها پایان بخشد. اما بعید است که آمریکا تمامی تحریمهای ایران را بردارد. پس شرکتهای نفتی آمریکایی احتمالاً تا زمان برداشته شدن تمامی تحریمها منتظر خواهند ماند.
افزایش صادرات نفت و گاز ایران میتواند تاثیرات جهانی داشته باشد. نخست، بازگشت ایران به بازارهای جهانی و افزایش تولید نفت این کشور میتواند اختلال در تامین انرژی در نتیجه بحرانهای سیاسی در عراق، لیبی، و دیگر مناطق را جبران نماید. این مساله همچنین میتواند باعث پایین نگه داشتن قیمت نفت شود.
دوم، افزایش تولید ایران میتواند در نهایت گزینههای دیگری در پیش روی کشورهای وابسته به واردات نفت قرار دهد. سوم، حضور مجدد ایران در بازارهای جهانی میتواند پیامدهای ژئوپولتیکی نیز داشته باشد، خصوصاً از این جهت که روابط اروپا و روسیه بر سر بحران اوکراین تیره و تار شده است.
افزایش تولید نفت ایران میتواند بازندههایی نیز داشته باشد. احیاء مجدد صنعت نفت ایران میتواند تاثیرات منفی بر قدرتهای تولیدکننده نفت داشته باشد. برخی کشورها از ورود مجدد ایران به بازراهای انرژی جهان خشنود نیستند. در صدر این لیست، کشورها تولیدکننده نفت خصوصاً آنهایی قرار دارند که از جانب ایران مورد تهدید قرار گرفتهاند. آنها با رقیبی جدید در بازارهای جهانی مواجه میشوند.
دوم، برخی کشورهای واردکننده نفت از ایران به خاطر تحریمها تخفیف گرفتهاند. چین، هند، ژاپن، کرهجنوبی، و ترکیه از جمله این کشورها محسوب میشوند. این تخفیفها ممکن است پس از برداشته شدن تحریمها از بین بروند چرا که تعداد خریداران نفت ایران افزایش مییابند.
نویسنده این مقاله در انتها مینویسد: چند مانع بزرگ احتمالاً نخواهند گذاشت که تولید نفت و گاز ایران به حداکثر میزان خود برسد. یکی از این چالشها هزینه است. بخش نفت و گاز ایران بین 130 تا 145 میلیارد دلار سرمایهگزاری تا سال 2020 نیاز دارد.
افزایش صادرات ایران به زیرساختهایی نظیر خطوط جدید انتقال نفت یا تاسیسات تبدیل گاز به مایع نیاز خواهد داشت.
توافق هستهای با ایران، کمپ دیوید، و منع تکثیر در خاورمیانه
شورای آتلانتیک در گزارشی درباره تلاش دولتهای عربی برای بهرهبرداری از توافق هستهای به سود خود مینویسد: سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در روزهای 13 و 14 ماه می در کمپ دیوید دور هم جمع خواهند شد و باراک اوباما درباره توافق هستهای با ایران با آنها صحبت خواهد کرد. مقامات آمریکایی از این توافق به عنوان مانعی بر سر راه دستیابی ایران به تسلیحات اتمی یاد میکنند. کشورهای عربی نیز همگی عضو معاهده عدمتکثیر هستهای هستند. پس در اصل، آنها با توافق خوب هستهای با ایران موافق میباشند. اما یک دغدغه اساسی و به جا در منطقه وجود دارد.
توافق پیشنهادی نمیتواند مسائل هستهای خاورمیانه را حل کند. این توافق میتواند بازگشت هستهای ایران به تاخیر اندازد، اما آن را خاتمه نمیدهد. به علاوه، این توافق به طور کامل برنامه هستهای رژیم صهیونیستی به عنوان تنها رژیمی که در خاورمیانه عضو انپیتی نمیباشد را نادیده میگیرد.
مقامات ایران و آمریکا توافق هستهای را تدوین کردهاند که میتواند یا به یک دستاورد مهم دیپلمایتک بدل شود و یا به خطای راهبردی تاریخی تبدیل شود که الگوی به هم ریخته امنیتی را بدتر نماید. اگر این توافق هستهای به طور کامل پیاده و اجرا شود، میتواند توان تسلیحات اتمی ایران را برای 15 سال مهار نماید.
دغدغههای قابلتوجیهی درباره اینکه ایران چه کاری پس از پایان مهلت توافق زمانیکه این کشور هیچگونه محدودیتی نمیبیند وجود دارد. انتظار میرود که در طول مدت اجرای این توافق سیاست داخلی ایران دچار تغییر شود.
هیچ دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم که با نهایی شدن توافق هستهای با ایران ریسک تکثیر هستهای نیز در منطقه فروکش خواهد کرد. در حقیقت، این احتمال وجود دارد که عدمتقارن بین ظرفیتهای کشورهای عربی و غیرعربی در منطقه افزایش یابد. رژیم صهیونیستی به عنوان رژیمی که عضو انپیتی نیست همیشه خارج از تلاشهای عدمتکثیر منطقهای و بینالمللی قرار میگیرد. ایران نیز حق غنیسازی اورانیوم را به دست خواهد آورد. این عدمتقارن میتواند به بیثباتی بیشتر منطقه و افزایش دغدغههای امنیتی بینالمللی بینجامد.
دغدغه بعدی کشورهای عربی این است که ایران پس از برداشته شدن تحریمها چطور از افزایش تعامل بینالمللی و منطقهای استفاده خواهد کرد. بسیاری از کشورهای عربی نمیدانند که آیا ایران همچنان به سیاستهای تندروانه خود ادامه خواهد داد یا خیر.
نویسنده این مقاله در انتها درباره سیاست اصولی عدمتکثیر در خاورمیانه مینویسد: این سیاست جامع نیازمند پرداختن همزمان به موارد ذیل است:
1. کشورهای عربی باید تلاش بیشتری برای ایجاد خاورمیانه عاری از تسلیحات هستهای به خرج دهند. این تلاشها میتواند نه تنها به تدوام تعهد ایران به توافق هستهای منجر شود، بلکه میتواند برنامه هستهای رژیم صهیونیستی و حل مشکلات عمیق امنیتی را نیز شامل شود.
2. جامعه بینالملل خصوصاً آمریکا باید رژیم صهیونیستی را وادار کند که در منطقِ برنامه هستهایش بازبینی نماید.
3. کشورهای عربی و تمامی اعضای انپیتی باید بر حق خود برای غنیسازی اورانیوم طبق پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی پافشاری نمایند.
4. کشورهای عربی باید با ایجاد بانک سوخت هستهای منطقهای طبق پادمانهای آژانس موافقت نمایند.
5. کشورهای عربی باید ابتکار عمل را در ارائه راهحلهای سیاسی برای بحرانهای منطقهای از جمله بحرانهای سوریه، لبنان و یمن ارائه دهند.
6. اگر ایران موضع خود تغییر داده و سیاست خارجی سازندهای اتخاذ نماید، جهان عرب باید با این کشور در زمینه مسائل منطقهای با هدف دستیابی به نقشه صلح اعراب- رژیم صهیونیستی تعامل نماید.