کد خبر 416776
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۶

مفهوم «یوم النکبه» در اذهان فلسطینی به مجموعه‌ای از دوران‌ها از سال 1948 تاکنون شامل آوارگی و مهاجرت اجباری 800 هزار فلسطینی و مصادره زمین‌های این سرزمین توسط گروه های تبهکار صهیونیستی با حمایت نظامی، سیاسی و قضایی دولت وقت انگلستان اشاره دارد.

به گزارش مشرق، امروز جمعه 25 اردیبهشت مطابق 15 ماه می، سالروز فاجعه اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی (موسوم به یوم النکبه)در سال 1948 است. واژه «النکبه» یادآور دو خاطره نامیمون در حافظه انسان فلسطینی است: نخست استقرار حکومتی اسرائیلی در سال 1948 و دوم اخراج بیش از 800 هزار فلسطینی از وطن خود. این کلمه نه تنها نماد فاجعه ای است که در آن سال بر سر سرزمین فلسطین نازل شد بلکه نمایانگر سختی ها و معضلاتی است که طی چندین دهه گذشته به این ملت تحمیل گشته است. «یوم النکبه» روایت یک تراژدی انسانی است؛ تخریب بخش اعظمی از بنیان های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فلسطینیان تا راه برای اعلام موجودیت یک دولت یهودی نامشروع گشوده شود.

آغاز نکبت از زمان ناپلئون/ اجرا در دوره قیمومیت انگلستان

کنستانتین زوریک، روشنفکر سرشناس سوری برای نخستین بار اصطلاح «نکبت» را در توصیف جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1948 استفاده کرد. از دیدگاه وی، اشغال فلسطین _ سرزمین رویایی همه حکام عرب _ توسط اسرائیل از همان ابتدا  نکبت آور بوده است.

گرچه سیاستمداران فلسطینی 15 مه را بعنوان «یوم النکبه» تعیین کردند اما فاجعه نه در این روز بلکه در 2 نوامبر 1917 روی داد که وزارت خارجه انگلیس استقرار دولت یهودی در خاک فلسطین را خواستار و بعدها بنام «بیانیه بالفور» معرفی کرد. در دسامبر همان سال ارتش انگلیس با حمله به بیت المقدس تلاش خود برای اجرای بیانیه را آغاز و مقدمات اشغال فلسطین را فراهم نمود. بدنبال اشغال بیت المقدس و تشکیل آژانس یهود، احزاب و سازمان های صهیونیستی در این منطقه تاسیس و توسعه یافتند.

برخی محققان معتقدند فاجعه در فلسطین حتی به  تاریخی عقب تر از این برمی گردد. راوان دامن، سازنده مستندی تحت عنوان «النکبه» اظهار می دارد که تاریخ وقوع فاجعه به 1799 بازمی گردد که طرح های بلندپروازانه و استعماری ناپلئون بناپارت شامل ایجاد سرزمینی یهودی در خاک فلسطین بود. این ایده در سال 1840 توسط انگلستان تکرار شد و در سال های استعمارگری بریتانیا در فلسطین (1922 تا 1948) با ارائه مجوز تسخیر بی قید و شرط سرزمین های فلسطین به آژانس یهود و آغاز مهاجرت دسته جمعی یهودیان از سراسر دنیا به این سرزمین، اجرا گردید.

جعفر فرح، مدیر مرکز مساوات (مرکز حمایت از عدالت و برابری برای شهروندان عرب ساکن سرزمین های اشغالی) در گفتگو با رویترز می گوید: «تلاش می شود که اصطلاح نکبت تنها به جنگ میان اعراب و اسرائیل منتهی شود در حالی چنین چیزی تحریف واقعیت بوده و خصومت ضدعرب و ضدفلسطینی به شمار می آید.»

عملکرد رژیم اسرئیل در دوران اشغال

آناهید الهاردام، جامعه شناس موسسه تحقیقات فرهنگی نیز ادعا می کند که اگرچه زوریک آوارگی هزاران فلسطینی را کانون اصلی این فاجعه می داند اما نگرانی اصلی وی چیز دیگری است. تشکیل پایه و اساس دولت یهودی در سرزمین فلسطینی فاجعه واقعی بوده است. از نقطه نظر ژئوپلتیکی نیز اشغال خاک فلسطین ضربه ای مهلک به بدنه اتحاد عرب در حیطه فراملی وارد نمود.

الهاردام در یکی از مقالات خود در سال 2013 تحت عنوان «خاطرات فلسطینی: نکبت 1948» می نویسد: «مفهوم نکبت در اذهان فلسطینی به مجموعه ای از دورانها از سال 1948 تاکنون اشاره دارد: از آوارگی ومهاجرت اجباری 800 هزار فلسطینی تا مصادره زمین های این سرزمین توسط گروه های مسلح صهیونیست.»

تخریب بیش از 675 شهر و روستا ، اشغال مناطق فلسطینی نشین و تبدیل آنها به شهرک های صهیونیستی، اخراج قبایل، نابودی میراث و آثار هویت ملی فلسطین و جایگزینی نام های عربی مکان ها با نام های عبری از دیگر اقدامات اسرائیل از سال 1948 تاکنون است . «النکبه» همچنین به ده ها مورد قتل عام و جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی که هزاران زن، مرد و کودک فلسطینی را به خاک و خون کشانده، اشاره دارد.»

روزنامه گاردین نیز در یادداشتی با اشاره به تغییر چهره شهرهای فلسطین  بخصوص بیت المقدس نوشت: در اقدام دیگری از سوی تل آویو برای پاکسازی فرهنگی و تاریخی ملت فلسطین، وزیر آموزش و پرورش کابینه نتانیاهو دستور داده که لقب «نکبت» در توصیف جنگ سال 1948 از تمامی کتب درسی دانش آموزان عرب حذف شود.

شبکه انگلیسی زبان فلسطین نیز تاکید کرد: بدلیل سیاست های یهودی سازی تل آویو اکثر مهاجران یهودی در بیت المقدس ساکن هستند . طبق آمارهای سال 2013، 409 شهرک مسکونی و پایگاه نظامی اسرائیل در کرانه باختری ساخته شده و تعداد بیش از 580 هزار مهاجر یهودی نیز در این منطقه مستقر شده اند. استفاده های نامتعارف صهیونیستها از منابع آبی و بروز بحران آب ، قتل گاه و بیگاه ساکنین فلسطینی توسط اسرائیلی های افراطی، بازداشت بی اتهام مردان و زندانی کردن آنها در مدت های طولانی، تغییر کاربری بیمارستان ها و مراکز بهداشتی فلسطینیان به مراکز نظامی و تخریب سیستماتیک خانه های مسکونی از جمله اقداماتی است که طی 67 سال گذشته توسط صهیونیست ها علیه ملت فلسطین اعمال شده است .

الجزیره انگلیسی نیز در گزارشی مبسوط در این زمینه می نویسد: روشنفکران غربی و عرب، مورخان و شاهدان عینی با استناد به برخی مدارک، روایات تازه و بی سابقه ای را از اقدامات ضدبشری اسرائیل علیه فلسطینیان مطرح می کنند. 1948 در حالی برای صهیونیستها سالگرد جشن استقلال به شمار می اید که فلسطینیان آن را نکبتی می خوانند که منجر به آوارگی دهها ساله چندصد هزار و اینک چند میلیون این کشور شد.

آرنولد توینبی، نویسنده الجزیره با اشاره به این واقعه تصریح می کند: تراژدی فلسطین یک رویداد منطقه ای نیست بلکه یک تراژدی برای کل دنیاست چرا که در آن بی عدالتی، صلح در سراسر دنیا را تهدید می کند. واقعیت این است که حوادث گذشته و تاریخ فلسطین است که وضعیت کنونی این سرزمین اشغال شده را شکل می دهد.

افسانه های صهیونیست

برای توجیه تهاجم و اشغال سرزمین تاریخی فلسطین سه افسانه از سوی صهیونیستها استفاده می شود. نخست اصطلاح «سرزمین بی ملت برای ملت بی سرزمین» که نخستین بار توسط زنگویل، نویسنده صهیونیست انگلیسی مطرح گردید. پروپاگاندای اسرائیلی همواره موجودیت فلسطینیان را رد و ادعا می کند که مردم در بخش اعظمی از خاک فلسطین زندگی نمی کرده اند.

افسانه دیگر این است که گفته می شود اسرائیل بیش از دو هزار سال قبل از سرزمین فلسطین، وجود داشته است. در سال 1897، سازمان صهیونیسم جهانی نخستین نشست خود را در بازل سوئیس برگزار کرد که طی آن تئودور هرتسل _بنیانگذار صهیونیسم مدرن_ اصول ایجاد یک کشور یهود را مطرح نمود.  وی نهایت تلاش خود را برای جلب حمایت های بین المللی بخصوص انگلیس انجام می داد. صهیونیستها این نشست را نشان موجودیت دیرینه خود می دانند.

سومین دروغ بزرگ صهیونیست ها به جهان این است که می گویند فلسطینیان داوطلبانه زمین های خود را به اسرائیل فروخته اند. در حالی که واقعیت این است که مالکیت یهودیان بر زمین در سرزمین تاریخی فلسطین در آن زمان از 5درصد تجاوز نمیکرد.

استقرار صهیونیسم در خاورمیانه و چمبره غرب خصوصا انگلستان بر منابع نفت و گاز

پایگاه خبری_تحلیلی گلوبال ریسرچ در این باره نوشت: به اذعان بسیاری از کارشناسان بین المللی یکی از اهداف کلیدی اسرائیل در حمله و اشغال غزه، کنترل و مالکیت ذخایر طبیعی و فراوان نفت و گاز این منطقه است. گرچه سراسر سرزمین فلسطین غنی از منابع سوخت طبیعی بوده اما بخش اعظمی از آن در خط ساحلی غزه انباشته شده است. به نوشته هاآرتص، بیش از 60 درصد سوخت انگلستان از میادین گاز طبیعی در سرزمین های اشغالی تامین می گردد.

حفر چندین حلقه چاه، استخراج و انتقال نفت و گاز آن به انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی از دیگر تخلفات بین المللی ضدفلسطین به شمار می آید. بعلاوه اینکه درگیری چند سال اخیر در سوریه نیز زمینه سازی مهمی برای قاچاق نفت این کشور به سرزمین های اشغالی و در نهایت انتقال به اروپاست.

این مساله تا جایی است که به گفته استیون کلی، تحلیلگر سیاسی و پیمانکار سابق سیا؛ آمریکا، اسرائیل و تعدادی از کشورهای منطقه شرکای تجاری داعش بوده و در ازای تامین مالی و تسلیحاتی آنها، به ذخایر نفتی و گازی در عراق و سوریه دسترسی پیدا می کنند. بدیهی است که طرح های استعماری غرب در استقرار دولتی یهودی در منطقه تنها به همین مساله ختم نمی شود.

در نهایت اینکه، گرچه نکبت و فاجعه ضدفلسطین همواره نمادی از آوارگی هزاران خانواده از خانه و کاشانه خود خواهد ماند اما می توان گفت که نشان دهنده امید و استقامت مردمی است که همچنان برای بازگشت به سرزمین مادری خود تلاش می کنند. تلاش آنها طی یکصد سال اخیر برای رهایی از چنگال استعمار(انگلیس) و اشغال(صهیونیست ها) معطوف به راهکار مبارزه و جهاد بوده است. از قیام براق در سال 1929 در بیت المقدس و قیام شیخ عزالدین القسام در سال 1935 (قرن 20)گرفته تا انتفاضه های اول و دوم در قرن 21 همگی در راستای این گزینه صورت می گیرد و فلسطینی ها براین باورند که تنها راه برای رهایی از اشغالگری گزینه جهاد ، مبارزه و مقاومت است. طبق قطعنامه 194 سازمان ملل آوارگانی که قصد بازگشت به خانه های خود را دارند باید در اسرع وقت مجوز ورود به کشورشان را دریافت کنند.

بر اساس این قطعنامه، در صورت بازگشت هر یک از آنها تل آویو موظف است اموال و خانه های مصادره شده شان را مسترد نماید. شایان ذکر است، اکنون و 67 سال پس از آغاز فاجعه تعداد فلسطینیان آواره از شش میلیون تن فراتر شده و کمپ های آنان در سوریه، لبنان، اردن، کرانه باختری و نوار غزه می باشد. علاوه براین تعداد بسیار زیادی در کشورهای لبنان، حاشیه خلیج فارس، مصر و ارو÷ا و آمریکا زندگی می کنند.

منبع: فارس