گروه بینالملل مشرق - در روز 16 فوریه گذشته سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان مرحله "ذوب شدن یخها " و آمادگی برای درگیری در ارتفاعات لبنان را اعلام کرد. اتاق عملیات مرکزی مقاومت اسلامی دستور آماده سازی برای تسلط بر ارتفاعات کوهستانهای شرقی از مرزهای لبنان و سوریه و متصل کردن آن به بلندیهای قلمون سوریه را دریافت کرد. این مأموریت باید انجام میشد و باید به حضور گروههای تکفیری و مسلح در این منطقه پایان داده میشد. بعد از این سخنرانی تصمیم انجام این عملیات گرفته شد و از طرف های مربوط خواسته شد تا آماده سازی ها جهت انجام آن را در دستور کار قرار دهند.
زمان کافی برای مقدمه چینی در این رابطه داده شد، اما تأخیر زیادی در این کار به وجود نیامد. همه با این موضوع به گونهای رفتار میکردند که گویا در پاییز این عملیات انجام خواهد شد یا در پایان فصل زمستان یا تابستان. اما مقدمه چینیها سریعا برای انجام آن در دستور کار قرار گرفت. روزنامه الاخبار لبنان در مطلبی نحوه آماده سازی مقاومت برای این عملیات و روایت فرماندهان این حمله از درگیریهای بیسابقه در آن را منتشر کرده است.
ابراهیم الامین سردبیر روزنامه الاخبار لبنان نوشت: کسی که مقاومت را در جریان سالهای دهه 90 و بعد از سال 2000 نمیشناخت مشکل است که حجم تغییرات انجام شده در ساختار این جنبش را نه در ابعاد تعداد عناصر مبارز یا حجم تسلیحات آنها، بلکه از لحاظ ماهیت آموزشها و ساختار جدید و تاکتیک مناسب در مقابله با سناریوهای متعدد و نحوه سازگاری با شرایط هر درگیری به صورت جداگانه درک نماید. در این زمینه باید ربع قرن تجربه محور مقاومت رها کنار بگذاریم و در سالهای بعد از جنگ ژولای سال 2006 و مشارکت در سوریه و تغییرات به وجود آمده در جریان آن اشاره کنیم.
در مورد عملیات اخیر قلمون اطلاعات موجود از سرزمین درگیریها برای تشکیل تصویر اولیه و نظری از این جنگ کافی بود، یگانهای متعدد شناسایی این اطلاعات را فراهم کرده بودند. گروههای متخصص در زمینه جمعآوری اطلاعات در انواع متعدد خود این مأموریت را بر عهده داشتند، مأموریتی که شامل مدیریت منابع انسانی بود و صدها نفر از عناصر امنیتی در ایجاد ارتباطات و فراهم کردن اطلاعات برای تنظیم ساختار دشمن و تعیین نقاط قوت و ضعف آن مشارکت داشتند.
علاوه بر اینها جاسوسی الکترونیکی نیز با استفاده از ابزارهای کاری بسیار پیشرفته تکنولوژیکی به کار گرفته شده و تمامی دستگاههای الکترونیک از جمله هواپیماهای بدون سرنشین که یگان ویژه حزبالله لبنان در اختیار دارد، در این روند مورد استفاده قرار گرفت. هواپیماهایی که با دقت بالا بر سر اهداف مورد نظر به پرواز درمیآید و اطلاعات را به صورت مستقیم ارسال میکند یا آنها را در خود ذخیره مینماید.
بعد از دستیابی به این اطلاعات، تازهترین تحولات سیاسی مربوط به اوضاع کنونی با این اطلاعات مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات به کلی سری تهیه شده از سوی منابع ناشناس به دست آمد که در برابر تیم متخصص تصمیم و ارزیابی اطلاعات قرار گرفت. این تیم تجربه گستردهای در شناخت ماهیت دشمن و رویکردهای جریانهای تکفیری دارد. حزبالله لبنان یگان متخصص در مورد مسائل و جریانهای تکفیری در اختیار دارد که اطلاعات زیادی از زیر ساختهای فکری و ساماندهی و ساختار نظامی و دینی این گروهها در اختیار دارند، عناصر بسیار متخصصی در این یگان وجود دارد که به عنوان مثال تفاوتهای موجود بین سلفیت تبلیغی و سلفیت جهادی را می داند و شاخه های اصلی القاعده را از شاخه های فرعی آن می شناسند.
این یگانها اطلاعات بیشتری را نیز از برخی طرفهای دوست به دست میآورد، همچنین ممکن است منبع برخی از اطلاعات، مطالبی باشد که در بازجویی و تحقیقات از عناصر این گروهها به دست آمده و تحقیقاتی که سازمانهای مختلف به دولتها تحویل داده اند و به انحاء مختلف در دسترس این یگان قرارگرفته است. درنتیجه این اطلاعات "ارزیابی " به دست آمده که به رهبران سیاسی و نظامی قدرت انتخاب مناسبترین تصمیم را میدهد.
این موضوع در تعیین ماهیت درگیریها و زمان اجرای آن و حجم اهداف موردنظر و قدرت لازم برای انجام این مأموریت و ماهیت تخصصهای مورد نیاز برای آن نقش اساسی دارد. همچنین انتخاب نوع تصمیمات و نیروهای ذخیره احتمالی مرتبط با توانمندیهای تکنولوژیکی و نظامی و حتی اقدامات امنیتی اطلاعاتی دشمن، از مواردی است که براساس این ارزیابیها مشخص میشود. بعد از رسیدن به این اطلاعات هدف مورد نظر و سطح عملیات به صورت دقیق مشخص میشود و بنا بر این روند، بخش نظامی مرتبط اقدامات عملیاتی را تسریع میکند. این موضوع در مراحل زیر دنبال میشود:
اول: دستیابی به تمامی اطلاعات ضروری از تمامی یگانهای فرماندهی که مسئول اجرای عملیات هستند، در این حالت افسر ناظر بر عملیات و معاونان وی انتخاب می شوند. در این انتخاب مهارتها و تخصصهای فرد متناسب با ماهیت و نوع مأموریت عملیات مورد توجه قرار میگیرد.
دوم: بررسیهای نظری در زمینه این عملیات انجام میشود و پروندهای مختص به آن تشکیل میشود که شامل اطلاعات محرمانه یا غیر محرمانه مرتبط و مورد نیاز است، در مرحله بعدی نقشههای جغرافیایی و نظامی از منطقه عملیاتی تهیه میشود و پیشنهادهای اولیه در تقسیم این منطقه به مناطق مختلف و توزیع مأموریت تسلط بر این مناطق به یگانهای نظامی متعدد مطرح میگردد.
سوم: یگانی برای جمعآوری مستقیم اطلاعات تشکیل میشود، این یگان برای رسیدن به منطقه و انتخاب راهکارهای مشخصی برای کشف آن مورد نیاز است. مقاومت در این زمینه دو راهکار دارد، اول راهکار تکنولوژیکی که از طریق سازمانهای رصد و تعقیب وسایل الکترونیکی منطقه تحت پوشش قرار می گیرد و دوم عنصر انسانی است که با نفوذ به مناطق هدف، اطلاعات لازم را به دست میآورد و با گزارش هایی که شامل موارد متعددی است، باز می گردد. عملیات جمعآوری اطلاعات در تمامی مدت آماده سازی نیروها استمرار می یابد. چیزی که به مرور زمان تفاوت میکند، این است که گروههایی که مامور اجرای عملیات هستند، نیز در مراحل بعد در روند عملیات جمعآوری اطلاعات شرکت میکنند تا آشنایی بیشتری نسبت به منطقه به دست آورند.
چهارم: تصمیم نهایی از سوی فرماندهی کل، بنا بر توصیههای طرفهای میدانی گرفته میشود تا تعداد تیمهای شرکت کننده در این عملیات مشخص شود. در این تصمیم گیری تنها نیاز مستقیم به یگانهای مبارزاتی و نیروهای ذخیره یا جایگزین مدنظر قرار نمیگیرد، بلکه احتمال شکست و لزوم استمرار حملات و دسترسی به عناصر قدرت بیشتر نیز لحاظ میشود. به این ترتیب فرماندهی حزب باید تصمیمات سرنوشتساز و حساسی را بگیرد، به ویژه اینکه هر اندازه تعداد عناصر مبارز حاضر در عملیات بیشتر باشد، احتمال خسارت های انسانی نیز بیشتر میشود.
پنجم: بعد از تعیین ماهیت مأموریتها از طریق تماسهای مورد نیاز، دستور آغاز عملیات انتقال نیروها صادر میشود. این عملیات از سوی یگان های متخصص در بخشهای نظامی صورت میگیرد که به دنبال تأمین نیروی موردنظر برای حمله و طبقهبندی فوری آن هستند. آنها نیروها را به تیمهای عملیاتی و حمله و تیمهای پشتیبانی و تثبیت مواضع و حمایتی تقسیم میکنند و تیم سوم نیز نقش تیم ذخیره را برعهده دارد.
ششم: منطقه ای کاملا شبیه به منطقه عملیاتی انتخاب میشود، درست مانند اتفاقی که در درگیریهای اخیر نیز رخ داد، نیروهای مبارز به این منطقه اعزام میشوند و تمرینهای فشرده و سخت برای آزمایش توانمندیهای جسمی و ذهنی عناصر شرکت کننده آغاز میشود. عناصر حاضر در عملیات تمرینات بسیار سختی را پشت سر میگذارند، به گونهای که در برخی شرایط با تمامی این تجهیزات نظامی و یا بیشتر اقدام به پیادهروی در شرایط آب و هوای سخت و مناطق صعبالعبور میکنند و این پیادهروی در برخی شرایط به صورت مستمر تا مسافت 50 یا 70 کیلومتر ادامه پیدا می کند.
هفتم: تیمهای شرکت کننده در عملیات، آموزش در زمینه تمامی تخصصهای مورد نیاز را پشت سر میگذارند، آموزش هایی که به آن ها اجازه آشنایی با ابزارهای به کار رفته در عملیات در حالت های فوق العاده در زمان درگیری ها را می دهند. در این زمان نیروهای شرکت کننده در عملیات، توانمندیهای جسمی خود را افزایش داده بود و مهارتهایی که در برتری در زمان تحرکات را برای آنها فراهم میکند، پشت سر میگذارند. در شرایط آنها همچنین دورههای آموزشی فرهنگی و مذهبی را نیز پشت سر میگذارند.
هشتم: وقتی که نیروها در حالت آماده باش معقولی قرار گرفتند، موضوع به فرماندهی مرکزی ارجاع داده میشود تا بررسی آخرین تحولات در ابعاد سیاسی و امنیتی یا در زمینه اطلاعات رسیده از دشمن انجام شود. در این مرحله مأموریتها و مسئولیتها توزیع میشود و فرماندهان گروهان ها و معاونان وی تعیین می شوند و فرماندهان تیپ ها و تیم های وابسته به آنها و معاونان وی نیز تعیین می شوند. هر چه حد گروهان بر اساس گمراهان حیاتی بیازمایید براساس ماهیت مأموریتها تعیین میشود. فرماندهی عملیات بر اساس تجربهای که دارد هر کسی را که توانمندی بیشتری در رهبری عملیات ویژه خود در این درگیریها را داشته باشد، به فرماندهی یگان های عملیاتی انتخاب میکند.
نهم: در شرایطی که یگانهای مبارزاتی در حالت آمادهباش قرار دارند، یگانهای دیگری نیز خود را آماده میکنند، از جمله این یگان ها، یگان های توپخانه ای دوربرد است که بر اساس نیاز درگیریها به خمپاره و موشک به کار گرفته میشوند. عناصر لازم برای فرماندهی این مأموریت انتخاب میشوند و حجم نیاز به خودروهای نظامی یا اکتفا کردن به نیروهای پیاده نیز تعیین میشود. علاوه بر اینها گروههای فعال بر روی موشکهای ضد زره و نیروهای دفاع هوایی نیز انتخاب میشوند. همچنین یگانهای متخصص از نیروهای مهندسی و تخریب آماده تعامل با شرایط عملیات مذکور میشوند.
دهم: فرماندهی متحد بخش رادار و سیستمهای ارتباطی با سیم و بی سیم نیز آماده سازی تجهیزات لازم برای عملیات را بر عهده دارند. عناصر یگان خود را در حالت آمادهباش قرار میدهند و تمامی تجهیزات مرتبط با فعالیتهای خود را در کنار خود نگه میدارند، این تجهیزات شامل تجهیزات بزرگ و سنگین به همراه عملیات برنامهنویسی و کد گذاری ویژه است که همراه با تجهیزات لازم در اتاق مرکزی عملیات و اتاقهای فرعی که در منطقه عملیاتی تشکیل میشود، روند ارتباطات را بر عهد دارند.
یازدهم: فرماندهی حزبالله یگانهای لجستیک مرتبط در زمینه تأمین تسهیلات ضروری برای نیروهای مبارز را بسیج میکند، بهعنوان مثال در عملیات قلمون فعالیت این یگانها شامل خودروهای سنگین و بلدوزرهای بزرگ برای باز کردن راهها و برداشتن موانع یا از بین بردن سنگرها و همچنین در اختیار داشتن خودروهای حمل و نقل بزرگ یا متوسط یا کوچک و مجموعههای برای حفاظت است که امنیت مناطق تحرک و عملیاتی مرتبط با مبارزان را برعهده دارند.همچنین خودروهای انتقال مهمات در انواع مختلف و کامیونهایی که تمامی لوازم مرتبط با تجهیزات اتاقهای عملیات را با خود دارند و انرژی برق لازم و تجهیزات ویژه خواب و خوراک را تأمین میکنند بعلاوه سرویسهای بهداشتی سیار برای عملیات آماده شده است. این یگانها نه تنها در جریان آماده سازی برای عملیات بلکه در زمان اجرای آن و مراحل بعدی شامل تثبیت مواضع آزاد شده نقش اساسی دارند.
دوازدهم: هیئت پزشکی اسلامی با همکاری یگان امداد جنگی مأموریتهای مورد نیاز بهداشتی در جریان عملیات را بر عهده دارند، در این شرایط تنها به آمادهسازی لوازم کمکهای اولیه که در اختیار هر فرد مبارز قرار میگیرد، بسنده نمیشود بلکه تعدادی درمانگاه صحرایی بر اساس ماهیت درگیریها و حجم نیروهای شرکت کننده در عملیات تجهیز میشوند. همچنین پزشکان متخصص در زمینه عملهای جراحی به این بیمارستانها اعزام میشوند، علاوه بر اینها متخصصان بیهوشی و ریکاوری بعلاوه تعداد قابل توجهی از امدادگران متخصص در زمینه امداد رسانی جنگی در محل درمانگاه حضور دارند.
علاوه بر اینها آمبولانسهای مجهز برای انتقال مصدومان با شرایط خطرناک به خارج از منطقه عملیاتی در درمانگاهها قرار داده شده است. این در حالی است که تمامی گروههای مبارزاتی به اندازهای مجهز هستند که بتوانند مصدومیتهای جزئی را خودشان در جریان درگیریها و مصدومیتهای متوسط در منطقهای نزدیک به درگیریها مداوا کنند.
بعد از انجام تمامی آماده سازی ها و تعیین زمانی نزدیک به زمان عملیات، مرحله دوم قبل از آغاز عملیات شروع می شود.
با پایان مانورهای آموزشی و آغاز طرحهای اجرایی، یگانهای انتقال گروههای مبارزاتی در تعداد بالا مأموریت انتشار این نیروها در خطوط فرضی درگیری ها را بر عهده دارند. این مأموریت به گونه ای طی چند روز انجام میشود که هیچ ناظر و رصد کننده ای به ویژه از سوی گروههای مسلح نتواند ارزیابی دقیقی از حجم نیروهای مهاجم یا مناطق استقرار آنها داشته باشد. به این ترتیب فرماندهی عملیات اسامی افسرانی که مسئولیت فرماندهی گروهان ها و دسته ها را برعهده دارند، به صورت نهایی اعلام میکنند.
7 ماه پیش مبارزان مقاومت اولین درگیری گسترده خود با گروههای مسلح را در بلندیهای کوهستانهای شرقی لبنان به ویژه در ارتفاعات نحله و فلیطا و یونین آغاز کردند. نام این عملیات قائم گذاشته شده بود. حزبالله لبنان چند روز بعد موفق شد این مناطق را تحت تسلط گرفته و عناصر مسلح را از بلندیها و تپههای مشرف به روستاهای منطقه بعلبک دور کند. اما در آن زمان مقاومت نتوانست این تپهها را به صورت کامل تحت تسلط بگیرد، به گونهای که جریانهای مسلح بار دیگر به منطقه بازگشته و در روز عید فطر حمله گستردهای را انجام دادند که منجر به شهادت 11 تن از عناصر مقاومت شد، تروریستها بعد از این عملیات بدون اشغال مراکز جدید به موقعیت خود بازگشتند.
در فصل زمستان برف زیادی در این مناطق بارید و پناهگاه ها و مناطقی که در اختیار نیروهای مقاومت بود را پوشاند.در سوی دیگر عناصر مسلح نیز تمامی ارتفاعات مقابل را رها کرده و به سمت مناطق پایین تر در اطراف بلندیهای عرسال رفتند که هوا در آنجا اندکی بهتر بود. بدی آبوهوا انجام عملیات شناسایی میدانی از نوعی که مورد نیاز نیروهای مهاجم بود را غیر ممکن کرده بود. عناصر مقاومت تنها میتوانستند با سورتمه مخصوص برف برای نیروهای خود غذا تهیه کنند.
در زمان تکمیل نیروها ، گروههای مستقر در میدان، دستورات نهایی را دریافت میکنند. برای جلوگیری از احتمال غافلگیری، فرماندهی حزب الله تصمیم میگیرد نیروهای بیشتری را برای تأمین و ذخیره به منطقه ارسال کند، آنها احتمال بروز درگیریهای سخت را میدهند، به ویژه اینکه تصمیم نهایی عملیات، تسلط کامل بر یک منطقه تحت هر هزینهای است. راهکارهای اجرایی عملیات ارزیابیهایی از حجم تلفات نیروهای انسانی شامل شهدا و مجروحان را تدارک دیده است. این موضوع میطلبد که اقدامات بیشتری در راستای تقویت یگان امداد و نجات و نیروهای حمل و نقل صورت گیرد.
تعیین زمان موعود برای انجام آخرین مانورها انجام شود ، مانوری که "فراخوانی و آمادگی" نامیده میشود. مقاومت تصمیم گرفت این مانور را به صورت علنی و در برابر دیدگان همه انجام دهد تا پیامهایی را به طرفهای مختلف برساند. این مانورها همراه با بسیج نیروهای بیشتر در مناطق مختلف به ویژه مناطقی که بسیاری از مناطق عملیاتی دور هستند صورت گرفت، هدف از این اقدام هشدار دادن به دشمن اسرائیلی برای جلوگیری از هر نوع مداخله در عملیات است، یا اینکه مقاومت لبنان به دشمن بفهماند آمادگی درگیریها در چندین جبهه را دارد، این اقدام همچنین برای ایجاد ترس و وحشت در صفوف عناصر مسلح صورت گرفت، چرا که تصور میکنند که آنچه قابل مشاهده است تنها بخشی از نیروهایی است که برای اجرای این عملیات جمع آوری شدند.
در این مرحله فرماندهی عملیات اولین محورهای موجود را تثبیت کرد، بلندیهای لبنان به 2 بخش تقسیم شد که یکی از آن ها به بلندی های نحله و قسمت دوم به بلندی های یونین می رسید. روز شنبه هشت می اولین موعد مشخص شده بود. اندکی پس از نیمه شب گروههایی از یگان اطلاعات به سمت داخل بلندیهای اشغالی در مقابل نحله پیشروی کردند. عناصر مقاومت حدود 3 کیلومتر در شرق منطقه بریتال حرکت کردند. به این ترتیب مشخص شد که مراکز استقرار نیروهای مسلح خالی شده است.
عناصر مقاومت در این مراکز متمرکز شدند، تمام عملیات رصد در منطقه نشان میداد که تروریستهای مسلح عمدا تعدادی از مناطق خط مقدم را خالی کرده اند و به مراکز و موقعیتهایی که استحکامات و پناهگاه بیشتری دارند، عقبنشینی کرده اند. این گروهها خواستار صدور مجوز برای رسیدن مستقیم این مناطق شدند و از اینکه مشخص شد این مناطق خالی از عناصر تروریستی است، آنها در منطقه مستقر شدند.
این عملیات بیش از این ادامه پیدا نکرد، چرا که تصمیم ورود به درگیریهای مستقیم هنوز اتخاذ نشده بود. این اتفاق در روز 5 می رخ داد، زمانی که سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی تلویزیونی اعلام کرد که تصمییم به حمله قطعی شده است ااما زمان و مکان آن هرگز اعلام نخواهد شد. سخنرانی دبیرکل حزبالله کلید واژه ای بود که بر اساس آن گروههای مقاومت انجام مأموریت خود را آغاز کردند.
تصمیم بر این شد که عملیات رأس ساعت 5 و 30 دقیقه صبح چهارشنبه آغاز شود، اما در یکی از مراحل حدود 10 دقیقه به تعویق افتاد، چرا که اختلالی روی داده بود که فوراً برطرف شد، بین سخنرانی دبیرکل و زمان عملیات گروهها و مجموعه های اولیه به سمت مناطقی که عناصر مسلح در آن متمرکز بودند، حرکت کردند و به فاصلهای کمتر از نیم کیلومتری آنها رسیدند، به گونهای که میتوانستند تمامی تحولات این مناطق را مشاهده کنند.
آن ها مجهز به دوربینهای دید در شب بودند که امکان بررسی تحولات پیرامونی را برای آنها فراهم میکند. لحظه به لحظه اطلاعات جدیدی از یگان اطلاعات که در نزدیکی مرکز فرماندهی عناصر مسلح و مجموعههای مستقر آنها فعالیت میکردند، میرسید. در ساعت 5 و 45 دقیقه عملیات به صورت ناگهانی آغاز شد، در کمتر از نیم ساعت یگان پشتیبانی هوایی انواع مختلفی از خمپاره های خود را استفاده کرد و تمامی مناطق مورد نظر را با آتش بسیار گسترده هدف موشک باران قرار داد، این عملیات باعث شد عناصر مسلح از منطقه فرار کرده و آنجا را تخلیه کنند. به این ترتیب در مرحله بعد از گروههای مقاومت خواسته شد تا به صورت مستقیم به سمت این مناطق پیشروی کنند.
در این لحظات هر گروهان به ارتشی مستقل تبدیل میشود، چرا که شامل نیروهای خط شکن و همچنین نیروهای پشتیبانی است و حتی نیروهایی از یگان توپخانه ای را در اختیار دارد که موشکاندازهای کوچک کالیبر 57 و موشکهای کنترل از راه دور در انواع مختلف را با خود حمل می کنند. حتی خمپاره انداز های "بی 7" و "بی 29" و "بی 10" نیز در اختیار این گروهها قرار داشت. مأموریت این یگانها نزدیک شدن مستقیم مراکز تمرکز تروریستها بود، در بخشی از این مناطق مشخص بود که عناصر مسلح با آغاز حملات توفانی فرار کردند و در مناطق دیگر عناصر مسلط در بین صخرهها مخفی شده بودند و تیراندازی به سمت نیروهای مهاجم را آغاز کردند.
در برخی بخشها درگیریها در مسافت کمتر از 200 متری آغاز شد. نیروهای مهاجم اقدام به تیراندازی متمرکز و فشرده کردند، البته تیراندازی ها حتی از سوی مسلسل ها بیهدف نبود و خسارتهای زیادی در صفوف دشمن ایجاد کرد. آنها بخشی از جنازههای کشته شده ها و زخمی های خود را جمع کردند و با استفاده از موتورسیکلت تصمیم به فرار از منطقه عملیاتی گرفتند و روانه مسیرهای منتهی به جبهههای پشت سر از جمله عرسال شدند.
بعد از پیشروی گروههای خط شکن، یگانهای مرتبط با تأمین و تثبیت مراکز، در خطوط پشتی حرکت خود را آغاز کردند، همراه با این گروهها بلدوزرهای نیز برای راهسازی براساس نقشه حرکت نیروهای مقاومت و خودروهای سبک و متوسط آنها در هر منطقه عملیاتی حضور داشت. یگان لجستیک در طی روزهایی بسیار کم دهها مسیر مواصلاتی در این منطقه صعبالعبور احداث کرد که طول مجموع این مسیرها به بیش از 200 کیلومتر میرسد. همچنین نقشه این مسیرها نیز طراحی شده و علامتهایی در آنها گذاشته شد که نحوه تحرک نیروهای مقاومت را مشخص میکرد. از پشت این نیروها نیز خودروهای پشتیبانی به سمت مناطق آزاد شده حرکت کردند.
در طی 2 روز نیروهای مقاومت در این بلندیها مسلط شدند و به ارتفاعات ضهر الهواء در شمال شرق یونین رسیدند که 6 کیلومتر مساحت دارد. این ارتفاعات چندین تپه دارد که مهمترین آنها تپه الرایة است که 2330 متر ارتفاع دارد و به صورت مستقیم بر بلندیهای عرسال و برخی دیگر از گذرگاههای غیرقانونی عناصر مسلح از عرسال به سمت بلندی های سوری رأس المعرة مشرف است.
در بلندی های نحله لبنان نیز تسلط نیروهای مقاومت بر مراکز عقبة البیضاء و قرنة عبدالحق و عقبة الفسخ جنوبی در غرب رأس المعرة محقق شد که بر گذرگاههای عناصر مسلح به سمت بلندیهای عرسال در لبنان اشراف دارد. همچنین نیروهای اضافی مقاومت موفق شدند حضور خود را در ارتفاعات الخشعات والمطل والشجرتين والقمع الصخري تثبیت کنند.
در این شرایط همچنان هوا سرد بود، در لحظه حمله سرمای هوا به صفر درجه می رسید، این در حالی بود که تنها چند ساعت پیش از آن سرمای هوا شش درجه زیر صفر بود. نیروهای مقاومت ساعتهای طولانی را با تجهیزات کامل از لحاظ پوشش و تجهیزات نظامی شامل جلیقة ضد گلوله و دستکش و جعبههای نظامی و مهمات اضافه و دستگاههای ارتباطاتی و دوربینهای مخصوصی فیلم برداری که در بخشی از کلاه خود نظامی آن ها تعبیه شده بود، در منطقه ای باز منتشر شدند. علاوه بر اینها وسایلی برای استراحت و بمب هایی برای استفاده در زمان حملات نیز همراه عناصر مقاومت بود.
در زمان پیشرویها نیروهای مقاومت متوجه شدند که تصاویر هوایی که در اختیار دارند، ورودی برخی غارهای طبیعی را به خوبی نشان نمیدهد، این موضوع باعث شد آنها با احتیاط بیشتر به سمت این غارها حرکت کنند و بعد از شلیک به آنها و سپس شلیک از نزدیک و استفاده از ملزومات لازم از جمله نارنجک نسبت به خالی بودن آنها مطلع شوند. در طی ساعات روز هواپیماهای بدون سرنشین برای پوشش مناطق درگیریها مورد استفاده قرار گرفت.
در این عملیات همچنین از هواپیماهای جدیدی با ارتفاع معین استفاده شد، گروههای نظامی نیز در حالی به پیشروی خود ادامه میدادند که تصاویری از مناطقی که آنها مشغول پیشروی در آن بودند به صورت مستقیم برای آنها پخش میشد. اما غافلگیری بزرگ هنگامی بود که عناصر مسلح در تمامی مناطق و در مسیرهایی که تصور میکردند میتواند بهعنوان گذرگاه نیروهای مقاومت استفاده شود مین کاشته بودند. در این شرایط عناصر یگان مهندسی در گروه ها و تیمهای خط شکن وارد عمل شده و عملیات جستجو را آغاز کردند. مشخص شد که مین ها با ابزارهای متنوعی ساخته شده است که برخی از آنها ابتدایی هستند و مستلزم این است که عناصر مقاومت نوار مرتبط یا مین های زمینی را لمس کنند و برخی از آنها سیستم پیشرفتهای دارند که مبتنی بر راهکارهای ارتباط مجموعه ای از مین ها با یکدیگر است. طی سه یا چهار روز یگان مهندسی خنثی سازی دهها مورد از این مین ها یا انفجار آنها را انجام دادند.
در زمان رسیدن به نقطهای که عناصر مقاومت آن را با شماره نظامی 102 مینامیدند، فرمانده نیروهای خط شکن خواستار تثبیت مواضع قبلی شد. این عملیات شامل استقرار عناصر نیروهای مقاومت و تک تیراندازان و یگانهای موشکی بود که در نقاط مشرف در این مناطق بود. البته این مناطق از ناحیه طبیعی مستحکم بود. عناصر مقاومت البته متوجه شدند که نیروهای مسلح به دنبال استفاده از خودروهای بزرگ و پیشروی در منطقه نظامی هستند که آنها در آن مستقر شدند.
در این شرایط بود که گروه مستقر در منطقه خواستار انتقال عناصری از یگان مهندسی به آن شد، به این ترتیب بمبگذاری پناهگاه مذکور انجام شد و بعد از نزدیک شدن عناصر مسلح به آن، انفجار مورد نظر صورت گرفت. در طرف دیگر موشکهای کورنیت دو خودرو را منفجر کردند و همین موضوع باعث عقب نشینی سریع نیروهای مسلح شد. در این شرایط فرمانده عملیات متوجه شد دستاوردهای مورد نظر را محقق کرده است، وی در ارتباط با فرمانده عملیات متوجه شد که نیروهای مهاجم در چندین منطقه تمامی عملیات را به خوبی انجام دادند.
با این وجود فرمانده یگانهای مستقر در نقطه 102 خواستار صدور مجوز برای انجام عملیات اطلاعاتی سریع در منطقه ای دیگر موسوم به الحسواتی شد تا نیروها را به آنجا منتقل کند. عملیات اطلاعاتی به صورت سریع انجام شد و گزارش صادر شده از این عملیات خواستار مجوز پیشروی و تسلط بر این منطقه مستقیم شد.
اجازه این عملیات داده شد و طی چند ساعت کوتاه پیشروی در تمامی این مناطق انجام شد، در این منطقه غارهای بزرگ و مرکز عملیات وابسته به جبهه النصره وجود داشت. مهمتر از همه اینها این بود که یگان مهندسی کارخانه بزرگ تولید مواد منفجره را کشف کرده بود. آنها چندین تن پودر آلومینیوم و نیترات که در تولید مواد منفجره استفاده میشود به دست آوردند. علاوه بر اینها بطریهای بزرگ ساخته شده از آهن به دست آمد که مواد منفجره داخل آن جاسازی شده و در داخل خودروهای انتحاری قرار میگرفت.
در انجام این مأموریت مهم، نیروهایی که از سمت سوریه در این منطقه در حال حرکت بودند به نقطه تقاطع رسیدند. بلافاصله عملیات ویژه یگان رادار انجام شد و عناصر این مجموعهها به یکدیگر رسیدند. به این ترتیب عناصر مقاومت در آخرین مزارع گیلاس متعلق به اهالی عرسال حرکت کردند، به گونه ای که اشراف عملی بر ارتفاعات عرسال داشتند.
یگانهای مقاومت با همکاری ارتش سوریه و کمیتههای مردمی به صورت موازی حملات خود به تروریستها از طرف سوریه را انجام دادند، این نیروها تا شمال الطفیل پیشروی کردند. آنها در مرحله اول از طریق ارتباط عسال الورد به سمت بلندی های بریتال حرکت کردند و بعد از درگیریهای سخت در دو جبهه به نیروهای مقاومت در النحله و گذرگاه الصهریج پیوستند. آنها همچنین پیشروی خود را از بلندی های الجبة به سمت دو محور تپههای استراتژیک القریبة و الباروح ادامه دادند. به این ترتیب درگیریها در مرحله آینده شامل مناطق شمال و غرب تلة موسی خواهد بود.
زمان کافی برای مقدمه چینی در این رابطه داده شد، اما تأخیر زیادی در این کار به وجود نیامد. همه با این موضوع به گونهای رفتار میکردند که گویا در پاییز این عملیات انجام خواهد شد یا در پایان فصل زمستان یا تابستان. اما مقدمه چینیها سریعا برای انجام آن در دستور کار قرار گرفت. روزنامه الاخبار لبنان در مطلبی نحوه آماده سازی مقاومت برای این عملیات و روایت فرماندهان این حمله از درگیریهای بیسابقه در آن را منتشر کرده است.
ابراهیم الامین سردبیر روزنامه الاخبار لبنان نوشت: کسی که مقاومت را در جریان سالهای دهه 90 و بعد از سال 2000 نمیشناخت مشکل است که حجم تغییرات انجام شده در ساختار این جنبش را نه در ابعاد تعداد عناصر مبارز یا حجم تسلیحات آنها، بلکه از لحاظ ماهیت آموزشها و ساختار جدید و تاکتیک مناسب در مقابله با سناریوهای متعدد و نحوه سازگاری با شرایط هر درگیری به صورت جداگانه درک نماید. در این زمینه باید ربع قرن تجربه محور مقاومت رها کنار بگذاریم و در سالهای بعد از جنگ ژولای سال 2006 و مشارکت در سوریه و تغییرات به وجود آمده در جریان آن اشاره کنیم.
در مورد عملیات اخیر قلمون اطلاعات موجود از سرزمین درگیریها برای تشکیل تصویر اولیه و نظری از این جنگ کافی بود، یگانهای متعدد شناسایی این اطلاعات را فراهم کرده بودند. گروههای متخصص در زمینه جمعآوری اطلاعات در انواع متعدد خود این مأموریت را بر عهده داشتند، مأموریتی که شامل مدیریت منابع انسانی بود و صدها نفر از عناصر امنیتی در ایجاد ارتباطات و فراهم کردن اطلاعات برای تنظیم ساختار دشمن و تعیین نقاط قوت و ضعف آن مشارکت داشتند.
بعد از دستیابی به این اطلاعات، تازهترین تحولات سیاسی مربوط به اوضاع کنونی با این اطلاعات مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات به کلی سری تهیه شده از سوی منابع ناشناس به دست آمد که در برابر تیم متخصص تصمیم و ارزیابی اطلاعات قرار گرفت. این تیم تجربه گستردهای در شناخت ماهیت دشمن و رویکردهای جریانهای تکفیری دارد. حزبالله لبنان یگان متخصص در مورد مسائل و جریانهای تکفیری در اختیار دارد که اطلاعات زیادی از زیر ساختهای فکری و ساماندهی و ساختار نظامی و دینی این گروهها در اختیار دارند، عناصر بسیار متخصصی در این یگان وجود دارد که به عنوان مثال تفاوتهای موجود بین سلفیت تبلیغی و سلفیت جهادی را می داند و شاخه های اصلی القاعده را از شاخه های فرعی آن می شناسند.
این یگانها اطلاعات بیشتری را نیز از برخی طرفهای دوست به دست میآورد، همچنین ممکن است منبع برخی از اطلاعات، مطالبی باشد که در بازجویی و تحقیقات از عناصر این گروهها به دست آمده و تحقیقاتی که سازمانهای مختلف به دولتها تحویل داده اند و به انحاء مختلف در دسترس این یگان قرارگرفته است. درنتیجه این اطلاعات "ارزیابی " به دست آمده که به رهبران سیاسی و نظامی قدرت انتخاب مناسبترین تصمیم را میدهد.
اول: دستیابی به تمامی اطلاعات ضروری از تمامی یگانهای فرماندهی که مسئول اجرای عملیات هستند، در این حالت افسر ناظر بر عملیات و معاونان وی انتخاب می شوند. در این انتخاب مهارتها و تخصصهای فرد متناسب با ماهیت و نوع مأموریت عملیات مورد توجه قرار میگیرد.
دوم: بررسیهای نظری در زمینه این عملیات انجام میشود و پروندهای مختص به آن تشکیل میشود که شامل اطلاعات محرمانه یا غیر محرمانه مرتبط و مورد نیاز است، در مرحله بعدی نقشههای جغرافیایی و نظامی از منطقه عملیاتی تهیه میشود و پیشنهادهای اولیه در تقسیم این منطقه به مناطق مختلف و توزیع مأموریت تسلط بر این مناطق به یگانهای نظامی متعدد مطرح میگردد.
سوم: یگانی برای جمعآوری مستقیم اطلاعات تشکیل میشود، این یگان برای رسیدن به منطقه و انتخاب راهکارهای مشخصی برای کشف آن مورد نیاز است. مقاومت در این زمینه دو راهکار دارد، اول راهکار تکنولوژیکی که از طریق سازمانهای رصد و تعقیب وسایل الکترونیکی منطقه تحت پوشش قرار می گیرد و دوم عنصر انسانی است که با نفوذ به مناطق هدف، اطلاعات لازم را به دست میآورد و با گزارش هایی که شامل موارد متعددی است، باز می گردد. عملیات جمعآوری اطلاعات در تمامی مدت آماده سازی نیروها استمرار می یابد. چیزی که به مرور زمان تفاوت میکند، این است که گروههایی که مامور اجرای عملیات هستند، نیز در مراحل بعد در روند عملیات جمعآوری اطلاعات شرکت میکنند تا آشنایی بیشتری نسبت به منطقه به دست آورند.
چهارم: تصمیم نهایی از سوی فرماندهی کل، بنا بر توصیههای طرفهای میدانی گرفته میشود تا تعداد تیمهای شرکت کننده در این عملیات مشخص شود. در این تصمیم گیری تنها نیاز مستقیم به یگانهای مبارزاتی و نیروهای ذخیره یا جایگزین مدنظر قرار نمیگیرد، بلکه احتمال شکست و لزوم استمرار حملات و دسترسی به عناصر قدرت بیشتر نیز لحاظ میشود. به این ترتیب فرماندهی حزب باید تصمیمات سرنوشتساز و حساسی را بگیرد، به ویژه اینکه هر اندازه تعداد عناصر مبارز حاضر در عملیات بیشتر باشد، احتمال خسارت های انسانی نیز بیشتر میشود.
پنجم: بعد از تعیین ماهیت مأموریتها از طریق تماسهای مورد نیاز، دستور آغاز عملیات انتقال نیروها صادر میشود. این عملیات از سوی یگان های متخصص در بخشهای نظامی صورت میگیرد که به دنبال تأمین نیروی موردنظر برای حمله و طبقهبندی فوری آن هستند. آنها نیروها را به تیمهای عملیاتی و حمله و تیمهای پشتیبانی و تثبیت مواضع و حمایتی تقسیم میکنند و تیم سوم نیز نقش تیم ذخیره را برعهده دارد.
ششم: منطقه ای کاملا شبیه به منطقه عملیاتی انتخاب میشود، درست مانند اتفاقی که در درگیریهای اخیر نیز رخ داد، نیروهای مبارز به این منطقه اعزام میشوند و تمرینهای فشرده و سخت برای آزمایش توانمندیهای جسمی و ذهنی عناصر شرکت کننده آغاز میشود. عناصر حاضر در عملیات تمرینات بسیار سختی را پشت سر میگذارند، به گونهای که در برخی شرایط با تمامی این تجهیزات نظامی و یا بیشتر اقدام به پیادهروی در شرایط آب و هوای سخت و مناطق صعبالعبور میکنند و این پیادهروی در برخی شرایط به صورت مستمر تا مسافت 50 یا 70 کیلومتر ادامه پیدا می کند.
هشتم: وقتی که نیروها در حالت آماده باش معقولی قرار گرفتند، موضوع به فرماندهی مرکزی ارجاع داده میشود تا بررسی آخرین تحولات در ابعاد سیاسی و امنیتی یا در زمینه اطلاعات رسیده از دشمن انجام شود. در این مرحله مأموریتها و مسئولیتها توزیع میشود و فرماندهان گروهان ها و معاونان وی تعیین می شوند و فرماندهان تیپ ها و تیم های وابسته به آنها و معاونان وی نیز تعیین می شوند. هر چه حد گروهان بر اساس گمراهان حیاتی بیازمایید براساس ماهیت مأموریتها تعیین میشود. فرماندهی عملیات بر اساس تجربهای که دارد هر کسی را که توانمندی بیشتری در رهبری عملیات ویژه خود در این درگیریها را داشته باشد، به فرماندهی یگان های عملیاتی انتخاب میکند.
نهم: در شرایطی که یگانهای مبارزاتی در حالت آمادهباش قرار دارند، یگانهای دیگری نیز خود را آماده میکنند، از جمله این یگان ها، یگان های توپخانه ای دوربرد است که بر اساس نیاز درگیریها به خمپاره و موشک به کار گرفته میشوند. عناصر لازم برای فرماندهی این مأموریت انتخاب میشوند و حجم نیاز به خودروهای نظامی یا اکتفا کردن به نیروهای پیاده نیز تعیین میشود. علاوه بر اینها گروههای فعال بر روی موشکهای ضد زره و نیروهای دفاع هوایی نیز انتخاب میشوند. همچنین یگانهای متخصص از نیروهای مهندسی و تخریب آماده تعامل با شرایط عملیات مذکور میشوند.
دهم: فرماندهی متحد بخش رادار و سیستمهای ارتباطی با سیم و بی سیم نیز آماده سازی تجهیزات لازم برای عملیات را بر عهده دارند. عناصر یگان خود را در حالت آمادهباش قرار میدهند و تمامی تجهیزات مرتبط با فعالیتهای خود را در کنار خود نگه میدارند، این تجهیزات شامل تجهیزات بزرگ و سنگین به همراه عملیات برنامهنویسی و کد گذاری ویژه است که همراه با تجهیزات لازم در اتاق مرکزی عملیات و اتاقهای فرعی که در منطقه عملیاتی تشکیل میشود، روند ارتباطات را بر عهد دارند.
یازدهم: فرماندهی حزبالله یگانهای لجستیک مرتبط در زمینه تأمین تسهیلات ضروری برای نیروهای مبارز را بسیج میکند، بهعنوان مثال در عملیات قلمون فعالیت این یگانها شامل خودروهای سنگین و بلدوزرهای بزرگ برای باز کردن راهها و برداشتن موانع یا از بین بردن سنگرها و همچنین در اختیار داشتن خودروهای حمل و نقل بزرگ یا متوسط یا کوچک و مجموعههای برای حفاظت است که امنیت مناطق تحرک و عملیاتی مرتبط با مبارزان را برعهده دارند.همچنین خودروهای انتقال مهمات در انواع مختلف و کامیونهایی که تمامی لوازم مرتبط با تجهیزات اتاقهای عملیات را با خود دارند و انرژی برق لازم و تجهیزات ویژه خواب و خوراک را تأمین میکنند بعلاوه سرویسهای بهداشتی سیار برای عملیات آماده شده است. این یگانها نه تنها در جریان آماده سازی برای عملیات بلکه در زمان اجرای آن و مراحل بعدی شامل تثبیت مواضع آزاد شده نقش اساسی دارند.
دوازدهم: هیئت پزشکی اسلامی با همکاری یگان امداد جنگی مأموریتهای مورد نیاز بهداشتی در جریان عملیات را بر عهده دارند، در این شرایط تنها به آمادهسازی لوازم کمکهای اولیه که در اختیار هر فرد مبارز قرار میگیرد، بسنده نمیشود بلکه تعدادی درمانگاه صحرایی بر اساس ماهیت درگیریها و حجم نیروهای شرکت کننده در عملیات تجهیز میشوند. همچنین پزشکان متخصص در زمینه عملهای جراحی به این بیمارستانها اعزام میشوند، علاوه بر اینها متخصصان بیهوشی و ریکاوری بعلاوه تعداد قابل توجهی از امدادگران متخصص در زمینه امداد رسانی جنگی در محل درمانگاه حضور دارند.
بعد از انجام تمامی آماده سازی ها و تعیین زمانی نزدیک به زمان عملیات، مرحله دوم قبل از آغاز عملیات شروع می شود.
با پایان مانورهای آموزشی و آغاز طرحهای اجرایی، یگانهای انتقال گروههای مبارزاتی در تعداد بالا مأموریت انتشار این نیروها در خطوط فرضی درگیری ها را بر عهده دارند. این مأموریت به گونه ای طی چند روز انجام میشود که هیچ ناظر و رصد کننده ای به ویژه از سوی گروههای مسلح نتواند ارزیابی دقیقی از حجم نیروهای مهاجم یا مناطق استقرار آنها داشته باشد. به این ترتیب فرماندهی عملیات اسامی افسرانی که مسئولیت فرماندهی گروهان ها و دسته ها را برعهده دارند، به صورت نهایی اعلام میکنند.
7 ماه پیش مبارزان مقاومت اولین درگیری گسترده خود با گروههای مسلح را در بلندیهای کوهستانهای شرقی لبنان به ویژه در ارتفاعات نحله و فلیطا و یونین آغاز کردند. نام این عملیات قائم گذاشته شده بود. حزبالله لبنان چند روز بعد موفق شد این مناطق را تحت تسلط گرفته و عناصر مسلح را از بلندیها و تپههای مشرف به روستاهای منطقه بعلبک دور کند. اما در آن زمان مقاومت نتوانست این تپهها را به صورت کامل تحت تسلط بگیرد، به گونهای که جریانهای مسلح بار دیگر به منطقه بازگشته و در روز عید فطر حمله گستردهای را انجام دادند که منجر به شهادت 11 تن از عناصر مقاومت شد، تروریستها بعد از این عملیات بدون اشغال مراکز جدید به موقعیت خود بازگشتند.
در زمان تکمیل نیروها ، گروههای مستقر در میدان، دستورات نهایی را دریافت میکنند. برای جلوگیری از احتمال غافلگیری، فرماندهی حزب الله تصمیم میگیرد نیروهای بیشتری را برای تأمین و ذخیره به منطقه ارسال کند، آنها احتمال بروز درگیریهای سخت را میدهند، به ویژه اینکه تصمیم نهایی عملیات، تسلط کامل بر یک منطقه تحت هر هزینهای است. راهکارهای اجرایی عملیات ارزیابیهایی از حجم تلفات نیروهای انسانی شامل شهدا و مجروحان را تدارک دیده است. این موضوع میطلبد که اقدامات بیشتری در راستای تقویت یگان امداد و نجات و نیروهای حمل و نقل صورت گیرد.
تعیین زمان موعود برای انجام آخرین مانورها انجام شود ، مانوری که "فراخوانی و آمادگی" نامیده میشود. مقاومت تصمیم گرفت این مانور را به صورت علنی و در برابر دیدگان همه انجام دهد تا پیامهایی را به طرفهای مختلف برساند. این مانورها همراه با بسیج نیروهای بیشتر در مناطق مختلف به ویژه مناطقی که بسیاری از مناطق عملیاتی دور هستند صورت گرفت، هدف از این اقدام هشدار دادن به دشمن اسرائیلی برای جلوگیری از هر نوع مداخله در عملیات است، یا اینکه مقاومت لبنان به دشمن بفهماند آمادگی درگیریها در چندین جبهه را دارد، این اقدام همچنین برای ایجاد ترس و وحشت در صفوف عناصر مسلح صورت گرفت، چرا که تصور میکنند که آنچه قابل مشاهده است تنها بخشی از نیروهایی است که برای اجرای این عملیات جمع آوری شدند.
عناصر مقاومت در این مراکز متمرکز شدند، تمام عملیات رصد در منطقه نشان میداد که تروریستهای مسلح عمدا تعدادی از مناطق خط مقدم را خالی کرده اند و به مراکز و موقعیتهایی که استحکامات و پناهگاه بیشتری دارند، عقبنشینی کرده اند. این گروهها خواستار صدور مجوز برای رسیدن مستقیم این مناطق شدند و از اینکه مشخص شد این مناطق خالی از عناصر تروریستی است، آنها در منطقه مستقر شدند.
این عملیات بیش از این ادامه پیدا نکرد، چرا که تصمیم ورود به درگیریهای مستقیم هنوز اتخاذ نشده بود. این اتفاق در روز 5 می رخ داد، زمانی که سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی تلویزیونی اعلام کرد که تصمییم به حمله قطعی شده است ااما زمان و مکان آن هرگز اعلام نخواهد شد. سخنرانی دبیرکل حزبالله کلید واژه ای بود که بر اساس آن گروههای مقاومت انجام مأموریت خود را آغاز کردند.
تصمیم بر این شد که عملیات رأس ساعت 5 و 30 دقیقه صبح چهارشنبه آغاز شود، اما در یکی از مراحل حدود 10 دقیقه به تعویق افتاد، چرا که اختلالی روی داده بود که فوراً برطرف شد، بین سخنرانی دبیرکل و زمان عملیات گروهها و مجموعه های اولیه به سمت مناطقی که عناصر مسلح در آن متمرکز بودند، حرکت کردند و به فاصلهای کمتر از نیم کیلومتری آنها رسیدند، به گونهای که میتوانستند تمامی تحولات این مناطق را مشاهده کنند.
آن ها مجهز به دوربینهای دید در شب بودند که امکان بررسی تحولات پیرامونی را برای آنها فراهم میکند. لحظه به لحظه اطلاعات جدیدی از یگان اطلاعات که در نزدیکی مرکز فرماندهی عناصر مسلح و مجموعههای مستقر آنها فعالیت میکردند، میرسید. در ساعت 5 و 45 دقیقه عملیات به صورت ناگهانی آغاز شد، در کمتر از نیم ساعت یگان پشتیبانی هوایی انواع مختلفی از خمپاره های خود را استفاده کرد و تمامی مناطق مورد نظر را با آتش بسیار گسترده هدف موشک باران قرار داد، این عملیات باعث شد عناصر مسلح از منطقه فرار کرده و آنجا را تخلیه کنند. به این ترتیب در مرحله بعد از گروههای مقاومت خواسته شد تا به صورت مستقیم به سمت این مناطق پیشروی کنند.
در این لحظات هر گروهان به ارتشی مستقل تبدیل میشود، چرا که شامل نیروهای خط شکن و همچنین نیروهای پشتیبانی است و حتی نیروهایی از یگان توپخانه ای را در اختیار دارد که موشکاندازهای کوچک کالیبر 57 و موشکهای کنترل از راه دور در انواع مختلف را با خود حمل می کنند. حتی خمپاره انداز های "بی 7" و "بی 29" و "بی 10" نیز در اختیار این گروهها قرار داشت. مأموریت این یگانها نزدیک شدن مستقیم مراکز تمرکز تروریستها بود، در بخشی از این مناطق مشخص بود که عناصر مسلح با آغاز حملات توفانی فرار کردند و در مناطق دیگر عناصر مسلط در بین صخرهها مخفی شده بودند و تیراندازی به سمت نیروهای مهاجم را آغاز کردند.
در برخی بخشها درگیریها در مسافت کمتر از 200 متری آغاز شد. نیروهای مهاجم اقدام به تیراندازی متمرکز و فشرده کردند، البته تیراندازی ها حتی از سوی مسلسل ها بیهدف نبود و خسارتهای زیادی در صفوف دشمن ایجاد کرد. آنها بخشی از جنازههای کشته شده ها و زخمی های خود را جمع کردند و با استفاده از موتورسیکلت تصمیم به فرار از منطقه عملیاتی گرفتند و روانه مسیرهای منتهی به جبهههای پشت سر از جمله عرسال شدند.
بعد از پیشروی گروههای خط شکن، یگانهای مرتبط با تأمین و تثبیت مراکز، در خطوط پشتی حرکت خود را آغاز کردند، همراه با این گروهها بلدوزرهای نیز برای راهسازی براساس نقشه حرکت نیروهای مقاومت و خودروهای سبک و متوسط آنها در هر منطقه عملیاتی حضور داشت. یگان لجستیک در طی روزهایی بسیار کم دهها مسیر مواصلاتی در این منطقه صعبالعبور احداث کرد که طول مجموع این مسیرها به بیش از 200 کیلومتر میرسد. همچنین نقشه این مسیرها نیز طراحی شده و علامتهایی در آنها گذاشته شد که نحوه تحرک نیروهای مقاومت را مشخص میکرد. از پشت این نیروها نیز خودروهای پشتیبانی به سمت مناطق آزاد شده حرکت کردند.
در طی 2 روز نیروهای مقاومت در این بلندیها مسلط شدند و به ارتفاعات ضهر الهواء در شمال شرق یونین رسیدند که 6 کیلومتر مساحت دارد. این ارتفاعات چندین تپه دارد که مهمترین آنها تپه الرایة است که 2330 متر ارتفاع دارد و به صورت مستقیم بر بلندیهای عرسال و برخی دیگر از گذرگاههای غیرقانونی عناصر مسلح از عرسال به سمت بلندی های سوری رأس المعرة مشرف است.
در بلندی های نحله لبنان نیز تسلط نیروهای مقاومت بر مراکز عقبة البیضاء و قرنة عبدالحق و عقبة الفسخ جنوبی در غرب رأس المعرة محقق شد که بر گذرگاههای عناصر مسلح به سمت بلندیهای عرسال در لبنان اشراف دارد. همچنین نیروهای اضافی مقاومت موفق شدند حضور خود را در ارتفاعات الخشعات والمطل والشجرتين والقمع الصخري تثبیت کنند.
در زمان پیشرویها نیروهای مقاومت متوجه شدند که تصاویر هوایی که در اختیار دارند، ورودی برخی غارهای طبیعی را به خوبی نشان نمیدهد، این موضوع باعث شد آنها با احتیاط بیشتر به سمت این غارها حرکت کنند و بعد از شلیک به آنها و سپس شلیک از نزدیک و استفاده از ملزومات لازم از جمله نارنجک نسبت به خالی بودن آنها مطلع شوند. در طی ساعات روز هواپیماهای بدون سرنشین برای پوشش مناطق درگیریها مورد استفاده قرار گرفت.
در این عملیات همچنین از هواپیماهای جدیدی با ارتفاع معین استفاده شد، گروههای نظامی نیز در حالی به پیشروی خود ادامه میدادند که تصاویری از مناطقی که آنها مشغول پیشروی در آن بودند به صورت مستقیم برای آنها پخش میشد. اما غافلگیری بزرگ هنگامی بود که عناصر مسلح در تمامی مناطق و در مسیرهایی که تصور میکردند میتواند بهعنوان گذرگاه نیروهای مقاومت استفاده شود مین کاشته بودند. در این شرایط عناصر یگان مهندسی در گروه ها و تیمهای خط شکن وارد عمل شده و عملیات جستجو را آغاز کردند. مشخص شد که مین ها با ابزارهای متنوعی ساخته شده است که برخی از آنها ابتدایی هستند و مستلزم این است که عناصر مقاومت نوار مرتبط یا مین های زمینی را لمس کنند و برخی از آنها سیستم پیشرفتهای دارند که مبتنی بر راهکارهای ارتباط مجموعه ای از مین ها با یکدیگر است. طی سه یا چهار روز یگان مهندسی خنثی سازی دهها مورد از این مین ها یا انفجار آنها را انجام دادند.
در زمان رسیدن به نقطهای که عناصر مقاومت آن را با شماره نظامی 102 مینامیدند، فرمانده نیروهای خط شکن خواستار تثبیت مواضع قبلی شد. این عملیات شامل استقرار عناصر نیروهای مقاومت و تک تیراندازان و یگانهای موشکی بود که در نقاط مشرف در این مناطق بود. البته این مناطق از ناحیه طبیعی مستحکم بود. عناصر مقاومت البته متوجه شدند که نیروهای مسلح به دنبال استفاده از خودروهای بزرگ و پیشروی در منطقه نظامی هستند که آنها در آن مستقر شدند.
در این شرایط بود که گروه مستقر در منطقه خواستار انتقال عناصری از یگان مهندسی به آن شد، به این ترتیب بمبگذاری پناهگاه مذکور انجام شد و بعد از نزدیک شدن عناصر مسلح به آن، انفجار مورد نظر صورت گرفت. در طرف دیگر موشکهای کورنیت دو خودرو را منفجر کردند و همین موضوع باعث عقب نشینی سریع نیروهای مسلح شد. در این شرایط فرمانده عملیات متوجه شد دستاوردهای مورد نظر را محقق کرده است، وی در ارتباط با فرمانده عملیات متوجه شد که نیروهای مهاجم در چندین منطقه تمامی عملیات را به خوبی انجام دادند.
اجازه این عملیات داده شد و طی چند ساعت کوتاه پیشروی در تمامی این مناطق انجام شد، در این منطقه غارهای بزرگ و مرکز عملیات وابسته به جبهه النصره وجود داشت. مهمتر از همه اینها این بود که یگان مهندسی کارخانه بزرگ تولید مواد منفجره را کشف کرده بود. آنها چندین تن پودر آلومینیوم و نیترات که در تولید مواد منفجره استفاده میشود به دست آوردند. علاوه بر اینها بطریهای بزرگ ساخته شده از آهن به دست آمد که مواد منفجره داخل آن جاسازی شده و در داخل خودروهای انتحاری قرار میگرفت.
در انجام این مأموریت مهم، نیروهایی که از سمت سوریه در این منطقه در حال حرکت بودند به نقطه تقاطع رسیدند. بلافاصله عملیات ویژه یگان رادار انجام شد و عناصر این مجموعهها به یکدیگر رسیدند. به این ترتیب عناصر مقاومت در آخرین مزارع گیلاس متعلق به اهالی عرسال حرکت کردند، به گونه ای که اشراف عملی بر ارتفاعات عرسال داشتند.
یگانهای مقاومت با همکاری ارتش سوریه و کمیتههای مردمی به صورت موازی حملات خود به تروریستها از طرف سوریه را انجام دادند، این نیروها تا شمال الطفیل پیشروی کردند. آنها در مرحله اول از طریق ارتباط عسال الورد به سمت بلندی های بریتال حرکت کردند و بعد از درگیریهای سخت در دو جبهه به نیروهای مقاومت در النحله و گذرگاه الصهریج پیوستند. آنها همچنین پیشروی خود را از بلندی های الجبة به سمت دو محور تپههای استراتژیک القریبة و الباروح ادامه دادند. به این ترتیب درگیریها در مرحله آینده شامل مناطق شمال و غرب تلة موسی خواهد بود.