گروه بینالملل مشرق - تنها چند روز بعد از آغاز درگیریهای قلمون، عملیات آزادسازی مواضع نیروهای مسلح در بلندیهای عسال الورد و بریتال و الطفیل پشت سر هم اجرا شده است. حزبالله لبنان دستاوردهای بیسابقهای در این عملیات داشت که میتواند نقطه عطفی در روند مبارزه با گروههای مسلح شود. یکی از این دستاوردها تسلط بر تپه راهبردی تلة موسی است که نزدیک به 2850 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. این بلندی باعث میشود که کسی که بر آن مسلط است، در بیشتر بلندیهای منطقه قلمون تسلط داشته باشد.
شاید دیدن تصاویر یکی از مبارزان حزبالله لبنان که پرچم این حزب را در بلندترین مناطق قلمون بعد از اخراج عناصر مسلح از آن به اهتزاز درآمده نماد مشخصی باشد که بار دیگر دستاوردهای محور مقاومت در برابر اشغالگران اسرائیلی در جنوب لبنان را به یاد همه بیندازد.
منابع مطلع به روزنامه السفیر لبنان اعلام کردند که تسلط بر تپه راهبردی تلة موسی به معنی این است که درگیری قلمون تا حد زیادی به پایان خود رسیده و نتیجه آن مشخص شده است، آنچه در این میان باقی مانده، پاکسازی برخی از کانون های متفرقه عناصر تروریستی و تثبیت مواضع جدید مقاومت و ارتش سوریه است.
این منابع اعلام کنند که عملیات گستردهای که در بلندیهای قلمون آغازشده، مهمترین اهداف خود را محقق کرده است، هدفی که حزبالله لبنان آن را از پیش تعیین و اعلام کرده بود که تقویت امنیت داخلی لبنان و بهبود موقعیت مقاومت و ارتش سوریه در سلسله کوهستانهای شرقی هدف اصلی این حملات است. این منابع تصریح میکنند که معادله تقویت و تحکیم موقعیت محور مقاومت تقریباً کامل شده و مقاومت موفق شده همانطور که برنامهریزی شده بود از خود و هواداران خود محافظت نماید.
میتوان گفت اتفاقاتی که در بلندی های قلمون رخ داده، تاکیدی بر موارد زیر است:
- تأکید بر آمادگی نظامی حزبالله لبنان و قدرت این حزب در تعیین سرنوشت جنگ در زمان مناسب با وجود سختیهایی که این منطقه کوهستانی و ناهمواریهای آن داشت.
- مدیریت حرفهای مبارزات و استفاده از تاکتیکهای متناسب با ماهیت مکان و شرایط دشمن که به محور مقاومت اجازه داد تله موسی را با کمترین خسارتهای ممکن با توجه به اهمیت استراتژیک این منطقه به دست بیاورد. به ویژه اینکه تلة موسی بلندترین قله شرقی مسیر بینالمللی المصنع بین بیروت و دمشق است که در اراضی سوریه قرار دارد اما تنها یک کیلومتر از اراضی لبنان فاصله دارد.
- اصلاح مجدد موازنه های قدرت بعد از پیروزی گروههای مسلح در انجام برخی پیشروی ها در شمال سوریه به ویژه در ادلب و جسر الشغور.
- تأمین چتر امنیتی مناطق لبنانی مجاور قلمون تا عمق این کشور و حمایت از شهر دمشق.
- تسلط آتش بر مناطق گسترده ای از عرصه مبارزات در دو جهت لبنانی و سوری و از بین بردن شریان امدادی گروههای تروریستی و تسلط بر گذرگاههایی که خطری برای لبنان به شمار میرفت و از طریق آن خودروهای بمبگذاری شده و کمربندهای انفجاری وارد لبنان میشد.
- کاسته شدن از مساحت مناطق تحت کنترل گروههای تروریستی و کاهش قدرت تحرک آنها و درنتیجه کاهش یافتن گزینههای عناصر مسلح که خود را در برابر 3 گزینه فرار به بلندیهای عرسال یا الرقه در داخل سوریه یا تسلیم شدن و یا مرگ متحیر میبینند. (این در حالی است که رویارویی داعش و النصره همزمان با این درگیریها بر عمق مصیبتهای آنها افزوده است. )
- ارائه سیگنالهایی مبنی بر امکان تغییر معادلات میدانی در شهر ادلب و جسر الشغور.
- ارسال این پیام برای اسرائیل که مقاومت در بهترین شرایط قرار دارد و جنگ در سوریه نتوانسته آن را به فرسایش بکشاند، بلکه تجربه و توان آن را افزایش داده است. به این ترتیب عملیات حزبالله لبنان در بلندیهای قلمون میتواند سناریویی شبیهسازی شده برای درگیریهای احتمالی آینده در الجلیل اشغالی با رژیم صهیونیستی باشد.
روزنامه السفیر لبنان همچنین در مقالهای به قلم خلیل حرب نوشت که پایمردی قهرمانانه مقاومت در تصرف قله تلة موسی در 3 بعد اصلی سوریه و لبنان و منطقهای تأثیرگذار بوده و صدای سیلی طوفان قلمون را تا دوردستها برده است.
بعد مرتبط با سوریه
مردم سوریه در روزهای اخیر وارد فضایی از سرخوردگی شده بودند که تنها بعد از انفجار دفتر ستاد بحران در دمشق که 3 سال پیش انجام شد، مشابه آن را تجربه کرده بودند. در دو ماه گذشته مجموعه تلاشهای گستردهای برای تضعیف روحیه سوری ها ها در ابعاد میدانی و سیاسی و روانی و تبلیغاتی به اجرا گذاشته شد و با تحرکات گستردهای به صورت همزمان دنبال شد تا ابتکار عمل را با دستورات منطقهای و بینالمللی از دست سوریه خارج کند، این تحولات هم زمان با عملیات نظامی عربستان سعودی در یمن بود و موضوع ایجاد "طوفانی" مشابه آن بر ضد حاکمیت دمشق نیز مطرح شده بود.
در سطح جغرافیای درگیریهای سوریه، ثبت نفوذهای میدانی در مناطق مختلف تقریباً آسان است، به ویژه اینکه متحدان منطقهای توانستند نفوذ گروههای تروریستی و جهادی را در ادلب و حومه آن یکپارچه کنند. تشکیلات جدید موسوم به جیش الفتح مخلوطی نامتجانس از افکار و تسلیحات بود که توانست برخی اهداف را در سطح شهر ادلب برای آنها محقق کرده و توهم تزلزل و تشکیک در اتحاد سوریه و ایران و حزبالله لبنان و تضعیف روحیه و تشکیک در پایداری جبهه سیاسی و نظامی و مردمی سوریه را تا حدی به نفع خود محقق کند.
در این معنا معرکه قلمون سیلی محکمی به شمار میرود که همراه با برخی تحولات منطقهای شمال سفر سرتیپ عماد الفریج وزیر دفاع سوریه به تهران و پایداری عناصر مقاومت در بیمارستان جسر الشغور و حضور گسترده آنها در سهل الغاب و همچنین سفر علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران به دمشق و انتقال آتش درگیریهای یمن به داخل مرزهای عربستان سعودی ابعاد دیگری از این سیلی محکم را شامل می شود.
به این ترتیب صعود به قله تلة موسی نشان دهنده ثبات دمشق و تقویت امنیت آن در امتداد بلندی های قلمون تا حومه حمص و ارتباط آن با شریان حیاتی به سمت پایتخت این کشور است. این روند به صورت مستقیم در ماهیت تحولات مهم میدانی در حومه دمشق تأثیرگذار بوده و آرزوهای مخالفان برای یکپارچه سازی تکفیری ها بر ضد دولت سوریه را به باد میدهد.
بعد مرتبط با لبنان
بنا بر اعلام منابع میدانی درگیریهای کنونی در منطقه قلمون قبل از قطع راه لجستیک بین کوهستانهای قلمون والزبدانی آغاز نشده بود، با این اتفاق بود که معرکه کنونی آغاز شد، معرکهای که به زودی نیروهای مقاومت را به صورت مستقیم رودروی عناصر مسلح داعش در منطقه بلندی های قاره قرار میدهد، چرا که این گروه موجودیت خود را با 3 ویژگی در این منطقه ایجاد و تثبیت کرده است: اول پیروزیهایی که در ماههای اخیر در درگیریهای سوریه و عراق به دست آورده. دوم توان مالی بالا که قدرت خرید دیگر گروه ها بویژه فراری های جنگ القصیر را فراهم می کند، و سوم تلاش های ابو مالک التلی سرکرده النصره در قلمون که به دنبال دوری از درگیری با داعشی ها در روزهای اخیر بوده است.
علاوه بر اینها معرکه قلمون شوکت منطقه عرسال بر ضد ارتش سوریه را گرفت و باعث شد خنجر لبنانی که از 4 سال پیش تاکنون در پشت سوریه فرود میآمد و به دنبال فرسایش این کشور در تمامی مناطق مرزی خود بود، بشکند.
در طرف دیگر، تحولات قلمون باعث شد عرسال از جعل هویتی خود و تحمیل موضع توطئه چینی بر ضد دمشق به بهانه بی طرفی لبنان در درگیری های سوریه خلاص شود. این خلاصی از دو طریق محقق شد: اول انتفاضه مردم عرسال بر ضد عناصر مسلح و جنایت های آن ها و دوم حتمی بودن انتقال ارتش به مرحله تعامل جدی با مطالبات امنیتی جهت آزاد کردن این شهر رها شده. نکته قابل توجه این است که این تحولات با هجمه نیروهای سیاسی لبنانی معارض با حزب الله در هشدار به پیامدهای معرکه قلمون و ترویج خطوط قرمز سعودی ها همزمان شده است.
بعد استراتژیک:
بسیاری از ناظران اعتقاد دارند که حزبالله لبنان از طریق جغرافیای گسترده و مرتبط خود از القصیر گرفته تا حمص و بلندی های قلمون به بعد استراتژیکی در هر جنگ احتمالی با اسرائیل رسیده و این روند ائتلاف مقاومت را در برابر گزینه های میدانی گسترده تری قرار داده است. این ناظران که برخی از آنها اسرائیلی و آمریکایی هستند، توانمندیهای مبارزاتی محور مقاومت را به دقت دنبال میکنند. به گفته این منبع میدانی جنگ قلمون تنها یک نمونه از عملکرد حزب الله در عرصه سوریه است.
سناریوی مکرر جنجال تبلیغاتی و روانی در مورد نزدیک بودن سقوط دمشق و ادعاهای مطرح شده در مورد مهاجرتهای گسترده با رویکردهای طایفهای در دمشق و همچنین ترور بشار اسد و انزوای علی مملوک رئیس شورایعالی امنیت ملی این کشور و تهدیدات قریبالوقوع بر ضد مناطق ساحلی و ادعای توقف حمایتهای تهران از دمشق همگی با این عملیات ضربه سختی دریافت کرد. رسانههای تبلیغاتی عربی و لبنانی شریک در این جنجال تبلیغاتی نیز از این سیلی در امان نماندند و جنگ قلمون بار دیگر و لو به صورت موقت آنها را در حد و اندازههای واقعی خود نشان داد.
این سیلی البته ضرورتاً به معنای پایان توطئه نیست، بلکه صعود به قله قلمون متضمن یک پیام تلویحی به ژنرالهای اسرائیلی است مبنی بر اینکه جغرافیای الجلیل تا چه اندازه مستحکمتر از جغرافیای قلمون است؟
پایگاه خبری المنار نیز در مقالهای با اشاره به تصرف تپه راهبردی تلة موسی از سوی نیروهای مقاومت لبنان نوشت: بعد از شکستهای عناصر مسلح در روزهای اولیه جنگ قلمون، این گروهها بر روی پایداری در تلة موسی حساب کرده بودند، آنها اصرار خود را بر تسلط بر این منطقه بیشتر کردند تا موقعیت خود را در منطقه و نقاط مرزی لبنان بهبود بخشند. از این منظر اهمیت تسلط مقاومت و ارتش سوریه در این بلندی راهبردی و سرعت انجام پیشروی ها در جنگ سرنوشتساز قلمون قابل ملاحظه است.
در این رابطه ولید سکریه کارشناس نظامی و نماینده پارلمان لبنان به المنار میگوید: تلة موسی با ارتفاع 2616 متر بلندترین قله سلسله کوهستانهای شرقی لبنان، در شرق مسیر بینالمللی بیروت به دمشق قرار دارد، این قله در اراضی سوریه واقع است، اما تنها یک کیلومتر از مرز لبنان فاصله دارد. وی تسلط بر این قله را به معنای تسلط بر تمامی اراضی مشرف به آن در سمت سوریه و لبنان میداند.
سکریه در این رابطه میافزاید: تسلط در این منطقه مسیر پیش روی ما را به روی مقاومت و ارتش سوریه در شمال تا گذرگاه اصلی تروریستها یعنی گذرگاه عرسال به جریجیر از طریق وادی حمید که محل اصلی عبور تجهیزات زرهی و خودروهای آنها است، باز میکند. وی توضیح می دهد که در شمال این تپه راهبردی چندین محور (3 الی 4 گذرگاه ) برای نفوذ عناصر مسلح و عبور خودروها از طریق مسیرهای خاکی از فلیطا به عرسال وجود دارد و تسلط بر تلة موسی به معنای تسلط بر این گذرگاهها در طول مسیر است. از این منظر مقاومت موفق شده این مسیرها را که خطری برای امنیت لبنان به شمار میرفت، مسدود کند.
این کارشناس مسائل نظامی میافزاید: تسلط مقاومت بر این تپه راهبردی واکنشی واضح و ملموس به تمامی رسانههایی است که به دنبال کاستن از اهمیت دستاوردهای مقاومت و ارتش سوریه و بالا بردن روحیه گروههای تروریستی شامل جبهه النصره و داعش از طریق انتشار اکاذیب و بزرگنمایی در تحولات سوریه بودند. وی افزود که تصویر مجاهد حزبالله لبنان که پرچم مقاومت را در بلندترین قله قلمون به اهتزاز درآورده، بهترین واکنش و پاسخ به تمامی اکاذیب رسانههای هوادار تروریستهای منطقهای است.
وی افزود که تسلط بر قله راهبردی تلة موسی و تپههای اطراف آن مسیر پیشروی مقاومت به سمت بلندیهای عرسال و تسلط بر تمامی گذرگاههای قاچاق خودروهای بمبگذاری شده به سمت لبنان را هموار کرده و تمامی راههای امدادرسانی و حمایت از تروریستها را مسدود میکند. به این ترتیب روزهای آینده سرنوشت تروریستها را مشخص میکند که آیا به داخل عرسال فرار میکنند یا به سوریه می روند یا خود را تسلیم ارتش و مقاومت لبنان میکنند یا این که مرگ سرنوشت قطعی آن ها خواهد بود.
این مقام لبنانی از دولت این کشور نیز خواست تا مسئولیتهای خود را در چارچوب آزادسازی نظامیان ربوده شده بپذیرد تا گروه های تروریستی به روستاهای لبنان به ویژه منطقه عرسال تجاوز نکنند. وی تصریح کرد که دولت لبنان باید از توانمندیهای مقاومت استفاده کرده و با ارتش سوریه همکاری نماید تا خطر تروریسم را از این کشور بزداید.
وی در مورد عوامل تحقق این پیروزی بزرگ برای مقاومت لبنان میگوید: عوامل پیروزی کسب شده از سوی محور مقاومت شامل آماده سازی مناسب و خوب برای این درگیری و تجربه گسترده در مواقع اینچنینی در ابعاد برنامهریزی و اجرای متمایز و سریع برنامهها تا مدیریت هوشمندانه و حکیمانه میدانهای جنگ و بالا بردن روحیه عناصر مقاومت و آمادگی آنها برای جانفشانی است، علاوه بر اینها شایستگی ارتش سوریه و توانمندی آن و همچنین فروپاشی روحیه تروریستها و سرخوردگی آنها نیز در این پیروزی سهیم است.
سکریه ابراز داشت: این معرکه و پیروزی سریع مقاومت در این کوهستانهای صعبالعبور شاخصی از آمادگی مقاومت و مردان آن در تعیین سرنوشت جنگ در هر منطقه دیگری چه ادلب یا جسر الشغور یا هر منطقه دیگری که مقاومت اراده کند، است. این جنگ برای اسرائیل قابل توجه خواهد بود و این رژیم بیش از هر کس دیگری به حوادث قلمون توجه و دقت میکند تا از میزان سازمان یافتگی مقاومت و توانمندیها و آمادگی آن و بالا بودن سطح مبارزاتی عناصر آن در این کوهستانهای صعبالعبور که بسیار بلندتر از کوهستانهای الجلیل است، اطلاع پیدا کند.
منطقه ای که سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان وعده داده در صورت تجاوز رژیم اسرائیل به لبنان، آن را آزاد خواهد کرد. معرکه قلمون از شایستگیهای مقاومت در ورود به درگیریها در شدیدترین شرایط و اراضی خبر میدهد. اسرائیل میداند در هر جنگ آینده احتمالی در صورت تجاوز به لبنان چه چیز انتظارش را میکشد.
این کارشناس و سیاستمدار لبنانی میافزاید: معرکه قلمون ضمانت امنیتی بزرگی به لبنان داد و خطرها را از مناطق مرزی لبنان زدود، این در حالی بود که تروریسم روستاهای منطقه بقاع و حتی عمق داخلی لبنان را تهدید می کرد. برچیدن جریانهای تکفیری از مرزهای لبنان تضمینی برای امنیت این کشور و روستاهای آن و به ویژه ساکنان بقاع و تمامی بخشهای لبنان است.
حال سؤال اینجاست که گروههای تروریستی که در قله ای استراتژیک مانند تلة موسی به این سرعت در برابر ضربات مقاومت و ارتش سوریه از هم فرو پاشیدند، چگونه میتوانند در سایر مواضع که از استحکاماتی کمتر و اهمیتی پایینتر برای آنها برخوردار است، با وجود اصرار محور مقاومت و ارتش سوریه به ریشه کن کردن این غده سرطانی از منطقه قلمون و تمامی مناطق مرزی بین لبنان و سوریه مقاومت کنند ؟ پاسخ این سؤال را روزهای آینده مشخص خواهد کرد.
منابع مطلع به روزنامه السفیر لبنان اعلام کردند که تسلط بر تپه راهبردی تلة موسی به معنی این است که درگیری قلمون تا حد زیادی به پایان خود رسیده و نتیجه آن مشخص شده است، آنچه در این میان باقی مانده، پاکسازی برخی از کانون های متفرقه عناصر تروریستی و تثبیت مواضع جدید مقاومت و ارتش سوریه است.
این منابع اعلام کنند که عملیات گستردهای که در بلندیهای قلمون آغازشده، مهمترین اهداف خود را محقق کرده است، هدفی که حزبالله لبنان آن را از پیش تعیین و اعلام کرده بود که تقویت امنیت داخلی لبنان و بهبود موقعیت مقاومت و ارتش سوریه در سلسله کوهستانهای شرقی هدف اصلی این حملات است. این منابع تصریح میکنند که معادله تقویت و تحکیم موقعیت محور مقاومت تقریباً کامل شده و مقاومت موفق شده همانطور که برنامهریزی شده بود از خود و هواداران خود محافظت نماید.
میتوان گفت اتفاقاتی که در بلندی های قلمون رخ داده، تاکیدی بر موارد زیر است:
- تأکید بر آمادگی نظامی حزبالله لبنان و قدرت این حزب در تعیین سرنوشت جنگ در زمان مناسب با وجود سختیهایی که این منطقه کوهستانی و ناهمواریهای آن داشت.
- مدیریت حرفهای مبارزات و استفاده از تاکتیکهای متناسب با ماهیت مکان و شرایط دشمن که به محور مقاومت اجازه داد تله موسی را با کمترین خسارتهای ممکن با توجه به اهمیت استراتژیک این منطقه به دست بیاورد. به ویژه اینکه تلة موسی بلندترین قله شرقی مسیر بینالمللی المصنع بین بیروت و دمشق است که در اراضی سوریه قرار دارد اما تنها یک کیلومتر از اراضی لبنان فاصله دارد.
- اصلاح مجدد موازنه های قدرت بعد از پیروزی گروههای مسلح در انجام برخی پیشروی ها در شمال سوریه به ویژه در ادلب و جسر الشغور.
- تأمین چتر امنیتی مناطق لبنانی مجاور قلمون تا عمق این کشور و حمایت از شهر دمشق.
- تسلط آتش بر مناطق گسترده ای از عرصه مبارزات در دو جهت لبنانی و سوری و از بین بردن شریان امدادی گروههای تروریستی و تسلط بر گذرگاههایی که خطری برای لبنان به شمار میرفت و از طریق آن خودروهای بمبگذاری شده و کمربندهای انفجاری وارد لبنان میشد.
- کاسته شدن از مساحت مناطق تحت کنترل گروههای تروریستی و کاهش قدرت تحرک آنها و درنتیجه کاهش یافتن گزینههای عناصر مسلح که خود را در برابر 3 گزینه فرار به بلندیهای عرسال یا الرقه در داخل سوریه یا تسلیم شدن و یا مرگ متحیر میبینند. (این در حالی است که رویارویی داعش و النصره همزمان با این درگیریها بر عمق مصیبتهای آنها افزوده است. )
- ارائه سیگنالهایی مبنی بر امکان تغییر معادلات میدانی در شهر ادلب و جسر الشغور.
- ارسال این پیام برای اسرائیل که مقاومت در بهترین شرایط قرار دارد و جنگ در سوریه نتوانسته آن را به فرسایش بکشاند، بلکه تجربه و توان آن را افزایش داده است. به این ترتیب عملیات حزبالله لبنان در بلندیهای قلمون میتواند سناریویی شبیهسازی شده برای درگیریهای احتمالی آینده در الجلیل اشغالی با رژیم صهیونیستی باشد.
بعد مرتبط با سوریه
مردم سوریه در روزهای اخیر وارد فضایی از سرخوردگی شده بودند که تنها بعد از انفجار دفتر ستاد بحران در دمشق که 3 سال پیش انجام شد، مشابه آن را تجربه کرده بودند. در دو ماه گذشته مجموعه تلاشهای گستردهای برای تضعیف روحیه سوری ها ها در ابعاد میدانی و سیاسی و روانی و تبلیغاتی به اجرا گذاشته شد و با تحرکات گستردهای به صورت همزمان دنبال شد تا ابتکار عمل را با دستورات منطقهای و بینالمللی از دست سوریه خارج کند، این تحولات هم زمان با عملیات نظامی عربستان سعودی در یمن بود و موضوع ایجاد "طوفانی" مشابه آن بر ضد حاکمیت دمشق نیز مطرح شده بود.
در سطح جغرافیای درگیریهای سوریه، ثبت نفوذهای میدانی در مناطق مختلف تقریباً آسان است، به ویژه اینکه متحدان منطقهای توانستند نفوذ گروههای تروریستی و جهادی را در ادلب و حومه آن یکپارچه کنند. تشکیلات جدید موسوم به جیش الفتح مخلوطی نامتجانس از افکار و تسلیحات بود که توانست برخی اهداف را در سطح شهر ادلب برای آنها محقق کرده و توهم تزلزل و تشکیک در اتحاد سوریه و ایران و حزبالله لبنان و تضعیف روحیه و تشکیک در پایداری جبهه سیاسی و نظامی و مردمی سوریه را تا حدی به نفع خود محقق کند.
در این معنا معرکه قلمون سیلی محکمی به شمار میرود که همراه با برخی تحولات منطقهای شمال سفر سرتیپ عماد الفریج وزیر دفاع سوریه به تهران و پایداری عناصر مقاومت در بیمارستان جسر الشغور و حضور گسترده آنها در سهل الغاب و همچنین سفر علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران به دمشق و انتقال آتش درگیریهای یمن به داخل مرزهای عربستان سعودی ابعاد دیگری از این سیلی محکم را شامل می شود.
به این ترتیب صعود به قله تلة موسی نشان دهنده ثبات دمشق و تقویت امنیت آن در امتداد بلندی های قلمون تا حومه حمص و ارتباط آن با شریان حیاتی به سمت پایتخت این کشور است. این روند به صورت مستقیم در ماهیت تحولات مهم میدانی در حومه دمشق تأثیرگذار بوده و آرزوهای مخالفان برای یکپارچه سازی تکفیری ها بر ضد دولت سوریه را به باد میدهد.
بنا بر اعلام منابع میدانی درگیریهای کنونی در منطقه قلمون قبل از قطع راه لجستیک بین کوهستانهای قلمون والزبدانی آغاز نشده بود، با این اتفاق بود که معرکه کنونی آغاز شد، معرکهای که به زودی نیروهای مقاومت را به صورت مستقیم رودروی عناصر مسلح داعش در منطقه بلندی های قاره قرار میدهد، چرا که این گروه موجودیت خود را با 3 ویژگی در این منطقه ایجاد و تثبیت کرده است: اول پیروزیهایی که در ماههای اخیر در درگیریهای سوریه و عراق به دست آورده. دوم توان مالی بالا که قدرت خرید دیگر گروه ها بویژه فراری های جنگ القصیر را فراهم می کند، و سوم تلاش های ابو مالک التلی سرکرده النصره در قلمون که به دنبال دوری از درگیری با داعشی ها در روزهای اخیر بوده است.
علاوه بر اینها معرکه قلمون شوکت منطقه عرسال بر ضد ارتش سوریه را گرفت و باعث شد خنجر لبنانی که از 4 سال پیش تاکنون در پشت سوریه فرود میآمد و به دنبال فرسایش این کشور در تمامی مناطق مرزی خود بود، بشکند.
در طرف دیگر، تحولات قلمون باعث شد عرسال از جعل هویتی خود و تحمیل موضع توطئه چینی بر ضد دمشق به بهانه بی طرفی لبنان در درگیری های سوریه خلاص شود. این خلاصی از دو طریق محقق شد: اول انتفاضه مردم عرسال بر ضد عناصر مسلح و جنایت های آن ها و دوم حتمی بودن انتقال ارتش به مرحله تعامل جدی با مطالبات امنیتی جهت آزاد کردن این شهر رها شده. نکته قابل توجه این است که این تحولات با هجمه نیروهای سیاسی لبنانی معارض با حزب الله در هشدار به پیامدهای معرکه قلمون و ترویج خطوط قرمز سعودی ها همزمان شده است.
بسیاری از ناظران اعتقاد دارند که حزبالله لبنان از طریق جغرافیای گسترده و مرتبط خود از القصیر گرفته تا حمص و بلندی های قلمون به بعد استراتژیکی در هر جنگ احتمالی با اسرائیل رسیده و این روند ائتلاف مقاومت را در برابر گزینه های میدانی گسترده تری قرار داده است. این ناظران که برخی از آنها اسرائیلی و آمریکایی هستند، توانمندیهای مبارزاتی محور مقاومت را به دقت دنبال میکنند. به گفته این منبع میدانی جنگ قلمون تنها یک نمونه از عملکرد حزب الله در عرصه سوریه است.
سناریوی مکرر جنجال تبلیغاتی و روانی در مورد نزدیک بودن سقوط دمشق و ادعاهای مطرح شده در مورد مهاجرتهای گسترده با رویکردهای طایفهای در دمشق و همچنین ترور بشار اسد و انزوای علی مملوک رئیس شورایعالی امنیت ملی این کشور و تهدیدات قریبالوقوع بر ضد مناطق ساحلی و ادعای توقف حمایتهای تهران از دمشق همگی با این عملیات ضربه سختی دریافت کرد. رسانههای تبلیغاتی عربی و لبنانی شریک در این جنجال تبلیغاتی نیز از این سیلی در امان نماندند و جنگ قلمون بار دیگر و لو به صورت موقت آنها را در حد و اندازههای واقعی خود نشان داد.
این سیلی البته ضرورتاً به معنای پایان توطئه نیست، بلکه صعود به قله قلمون متضمن یک پیام تلویحی به ژنرالهای اسرائیلی است مبنی بر اینکه جغرافیای الجلیل تا چه اندازه مستحکمتر از جغرافیای قلمون است؟
پایگاه خبری المنار نیز در مقالهای با اشاره به تصرف تپه راهبردی تلة موسی از سوی نیروهای مقاومت لبنان نوشت: بعد از شکستهای عناصر مسلح در روزهای اولیه جنگ قلمون، این گروهها بر روی پایداری در تلة موسی حساب کرده بودند، آنها اصرار خود را بر تسلط بر این منطقه بیشتر کردند تا موقعیت خود را در منطقه و نقاط مرزی لبنان بهبود بخشند. از این منظر اهمیت تسلط مقاومت و ارتش سوریه در این بلندی راهبردی و سرعت انجام پیشروی ها در جنگ سرنوشتساز قلمون قابل ملاحظه است.
در این رابطه ولید سکریه کارشناس نظامی و نماینده پارلمان لبنان به المنار میگوید: تلة موسی با ارتفاع 2616 متر بلندترین قله سلسله کوهستانهای شرقی لبنان، در شرق مسیر بینالمللی بیروت به دمشق قرار دارد، این قله در اراضی سوریه واقع است، اما تنها یک کیلومتر از مرز لبنان فاصله دارد. وی تسلط بر این قله را به معنای تسلط بر تمامی اراضی مشرف به آن در سمت سوریه و لبنان میداند.
سکریه در این رابطه میافزاید: تسلط در این منطقه مسیر پیش روی ما را به روی مقاومت و ارتش سوریه در شمال تا گذرگاه اصلی تروریستها یعنی گذرگاه عرسال به جریجیر از طریق وادی حمید که محل اصلی عبور تجهیزات زرهی و خودروهای آنها است، باز میکند. وی توضیح می دهد که در شمال این تپه راهبردی چندین محور (3 الی 4 گذرگاه ) برای نفوذ عناصر مسلح و عبور خودروها از طریق مسیرهای خاکی از فلیطا به عرسال وجود دارد و تسلط بر تلة موسی به معنای تسلط بر این گذرگاهها در طول مسیر است. از این منظر مقاومت موفق شده این مسیرها را که خطری برای امنیت لبنان به شمار میرفت، مسدود کند.
این کارشناس مسائل نظامی میافزاید: تسلط مقاومت بر این تپه راهبردی واکنشی واضح و ملموس به تمامی رسانههایی است که به دنبال کاستن از اهمیت دستاوردهای مقاومت و ارتش سوریه و بالا بردن روحیه گروههای تروریستی شامل جبهه النصره و داعش از طریق انتشار اکاذیب و بزرگنمایی در تحولات سوریه بودند. وی افزود که تصویر مجاهد حزبالله لبنان که پرچم مقاومت را در بلندترین قله قلمون به اهتزاز درآورده، بهترین واکنش و پاسخ به تمامی اکاذیب رسانههای هوادار تروریستهای منطقهای است.
وی افزود که تسلط بر قله راهبردی تلة موسی و تپههای اطراف آن مسیر پیشروی مقاومت به سمت بلندیهای عرسال و تسلط بر تمامی گذرگاههای قاچاق خودروهای بمبگذاری شده به سمت لبنان را هموار کرده و تمامی راههای امدادرسانی و حمایت از تروریستها را مسدود میکند. به این ترتیب روزهای آینده سرنوشت تروریستها را مشخص میکند که آیا به داخل عرسال فرار میکنند یا به سوریه می روند یا خود را تسلیم ارتش و مقاومت لبنان میکنند یا این که مرگ سرنوشت قطعی آن ها خواهد بود.
این مقام لبنانی از دولت این کشور نیز خواست تا مسئولیتهای خود را در چارچوب آزادسازی نظامیان ربوده شده بپذیرد تا گروه های تروریستی به روستاهای لبنان به ویژه منطقه عرسال تجاوز نکنند. وی تصریح کرد که دولت لبنان باید از توانمندیهای مقاومت استفاده کرده و با ارتش سوریه همکاری نماید تا خطر تروریسم را از این کشور بزداید.
وی در مورد عوامل تحقق این پیروزی بزرگ برای مقاومت لبنان میگوید: عوامل پیروزی کسب شده از سوی محور مقاومت شامل آماده سازی مناسب و خوب برای این درگیری و تجربه گسترده در مواقع اینچنینی در ابعاد برنامهریزی و اجرای متمایز و سریع برنامهها تا مدیریت هوشمندانه و حکیمانه میدانهای جنگ و بالا بردن روحیه عناصر مقاومت و آمادگی آنها برای جانفشانی است، علاوه بر اینها شایستگی ارتش سوریه و توانمندی آن و همچنین فروپاشی روحیه تروریستها و سرخوردگی آنها نیز در این پیروزی سهیم است.
منطقه ای که سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان وعده داده در صورت تجاوز رژیم اسرائیل به لبنان، آن را آزاد خواهد کرد. معرکه قلمون از شایستگیهای مقاومت در ورود به درگیریها در شدیدترین شرایط و اراضی خبر میدهد. اسرائیل میداند در هر جنگ آینده احتمالی در صورت تجاوز به لبنان چه چیز انتظارش را میکشد.
این کارشناس و سیاستمدار لبنانی میافزاید: معرکه قلمون ضمانت امنیتی بزرگی به لبنان داد و خطرها را از مناطق مرزی لبنان زدود، این در حالی بود که تروریسم روستاهای منطقه بقاع و حتی عمق داخلی لبنان را تهدید می کرد. برچیدن جریانهای تکفیری از مرزهای لبنان تضمینی برای امنیت این کشور و روستاهای آن و به ویژه ساکنان بقاع و تمامی بخشهای لبنان است.
حال سؤال اینجاست که گروههای تروریستی که در قله ای استراتژیک مانند تلة موسی به این سرعت در برابر ضربات مقاومت و ارتش سوریه از هم فرو پاشیدند، چگونه میتوانند در سایر مواضع که از استحکاماتی کمتر و اهمیتی پایینتر برای آنها برخوردار است، با وجود اصرار محور مقاومت و ارتش سوریه به ریشه کن کردن این غده سرطانی از منطقه قلمون و تمامی مناطق مرزی بین لبنان و سوریه مقاومت کنند ؟ پاسخ این سؤال را روزهای آینده مشخص خواهد کرد.