کد خبر 423259
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۰

سردار دکتر حسین علایی در یادداشتی به تشریح عملیات «کربلای 4» و شفاف‌سازی ابعاد مختلف حوادثی که در جریان این عملیات یک روزه در سال 1365 رخ داده بود، پرداخت.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، سردار دکتر حسین علایی که در کارنامه فعالیت‌های خود مسئولیت‌هایی همچون فرماندهی سپاه آذربایجان‌شرقی از ابتدای سال 1359، فرماندهی بسیج مستضعفین آذربایجان‌شرقی در زمان قبل از الحاق به سپاه از اواخر سال 1359، فرماندهی سپاه آذربایجان‌غربی در سال 1360، جانشینی واحد طرح و عملیات ستاد مرکزی سپاه در سال 1361، ریاست ستاد قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه از اواخر سال 1362، تشکیل «قرارگاه نوح نبی(ع)» و تصدی فرماندهی آن از سال 1363، تأسیس نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 1364 و تصدی فرماندهی آن در دوران دفاع‌مقدس و تا سال 1369، قائم مقامی وزیر دفاع وقت از سال 1370 و ریاست ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سال 1376 تا 1379 را دارد، یادداشتی را درباره عملیات «کربلای 4» به صورت اختصاصی در اختیار ایسنا قرار داد.

«روند برنامه‌ریزی و اجرای عملیات کربلای 4»، «ضرورت و هدف عملیات کربلای 4»، «شیوه‌ها و تاکتیک‌های ارتش بعثی»، «شرح و نتایج عملیات»، «دلایل عدم موفقیت عملیات کربلای4» و«اقدام منافقین» از جمله محورهای پیرامون این عملیات هستند که روز چهارشنبه سوم دی ماه سال 1365در منطقه‌ای به عرض حدود 40 کیلومتر از پاسگاه زید عراق در شمال شلمچه تا تقاطع رودخانه های اروند و کارون و در حد فاصل سپاه های سوم و هفتم ارتش عراق، با رمز یا محمد(ص) انجام پذیرفت.

روند برنامه‌ریزی و اجرای عملیات کربلای 4

عملیات کربلا 4 یکی از طرح‌های بزرگ عملیاتی ایران در دوران جنگ تحمیلی است که برای کسب برتری نظامی و به منظور ایجاد تحول در جبهه های جنگ، توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مرحله اجرا درآمد. در سال 1365، جمهوری اسلامی ایران به دنبال ایجاد شرایطی در جبهه‌های جنگ بود تا بتواند از طریق آن، به خواسته های خود برسد. باتوجه به کاهش امیدواری به اقدامات دیپلماتیک، تمرکز تلاش‌های ایران جهت رسیدن به یک موفقیت بزرگ در جبهه‌های جنگ بود. در آن مقطع از جنگ، عمده‌ترین خواسته‌های ایران معطوف به موارد ذیل بود.

الف) وادار کردن حکومت عراق به پذیرفتن معاهده 1975 به عنوان مبنایی برای تعیین حدود مرزی

ب) تأمین خسارات وارده به ایران از سوی تحمیل‌کنندگان و آغازگران جنگ

ج) تنبیه متجاوز با ایجاد یک سازوکار بین‌المللی

برای رسیدن به خواسته‌های فوق و اطمینان از عدم توانایی دشمن برای ادامه حملات زمینی در جبهه‌های جنگ، عملیات کربلای 4 طراحی شد تا بتواند راهی برای رسیدن به انتظارات فوق باشد. باید توجه داشت که ایران، سال 1365 را سال انهدام ارتش صدام و سال احتمالی پایان دادن به جنگ از طریق فشار نظامی می‌دانست و بسیاری از رزمندگان، آرزوی اقامه نماز در کربلای حسینی را پس از موفقیت در جبهه‌ها داشتند.

از اوایل سال 1365 که پاتک‌های ارتش عراق در منطقه عملیاتی والفجر 8 دفع و مثلث فاو به طور کامل تثبیت شد، نیاز به تعیین یک راهبرد جدید نظامی برای کشور بود تا بتوان براساس آن، سلسله عملیاتی را طراحی کرد تا دشمن را به زانو درآورد. در آن زمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که تنها توان و قدرت و بازوی تهاجمی ایران بود می‌توانست سالانه یک عملیات بزرگ را برنامه‌ریزی و اجرا کند. بدین منظور معمولاً سپاه سالانه بین 100 تا 150 گردان رزمی را آماده می‌کرد و در تابستان و پاییز تعداد عملیات کوچک و محدود و در فصل زمستان یک عملیات بزرگ را به ثمر می‌رساند. طبیعتاً چنین شیوه‌ای که دشمن با آن آشنا شده بود نمی‌توانست راهکار اساسی برای تعیین تکلیف جنگ باشد. بنابراین راهکار اساسی برای مقابله با تاکتیک پاتک‌های سنگین دشمن، پس از انجام یک عملیات از سوی رزمندگان اسلام و نیز غافلگیر کردن دشمن نسبت به محور تلاش اصلی تهاجم قوای اسلام، حمله به مواضع وی از چند محور و در هر محور با استعدادی حدود 100 گردان تهاجمی بود.

سپاه در چنین شرایطی پیشنهاد کرد تا برای تصرف بصره نیرویی بیش از 500 گردان آماده شود. البته این طرح به دلایل مشکلات اقتصادی کشور، مورد موافقت مسئولین کشور قرار نگرفت و در نهایت قرار شد تا برای انجام یک عملیات سرنوشت ساز، استعدادی در حد 300 گردان فراهم شود که سرانجام حدود 250 گردان رزمی درقالب 13 لشکر و 12 تیپ مستقل با 203 هزار و 811 نفر آماده شد.1 درآن شرایط، یگان‌های سپاه، در چند نقطه مهم از جمله جزایر مجنون و منطقه شلمچه در حال شناسایی برای ارزیابی امکان حمله از آن نقاط علیه دشمن بودند. همچنین در منطقه دهلران و هورالهویزه و هر منطقه‌ای که قابلیت انجام عملیات محدود را داشت، تحرکات محدودی تحت عنوان عملیات‌های کوچکِ "قدس" و "عاشورا" از سوی لشکرها و تیپ‌های سپاه صورت گرفت.

سرانجام با شناسایی‌های صورت گرفته در مناطق مختلف و بررسی معایب و محاسن هر منطقه و با توجه به این که ارتش عراق به منطقه هورالهویزه نسبت به سایر نقاط جبهه‌ها حساس‌تر بود، بنابراین منطقه ابوغریب به عنوان محور تلاش اصلی و شلمچه به عنوان محور تلاش پشتیبانی انتخاب شد. گرچه از 26 شهریور 1364، سپاه نیروی زمینی خود را تشکیل داده بود، ولی برای اولین بار در عملیات‌های کربلای 4 و 5، سپاه با عنوان نیروی زمینی وارد عمل شد.

ضرورت و هدف عملیات کربلای 4

با توجه به شرایط کشور در سال 1365 و نبود هیچگونه طرح سیاسی برای پایان دادن به جنگ، ایران چاره‌ای جز انجام یک عملیات بزرگ و مهم در جبهه‌های جنگ زمینی نداشت. ایران با انجام عملیات می‌خواست ضمن پاسخ دادن به شرارت‌های مرتب دشمن، در حمله به مراکز اقتصادی و اجتماعی کشور و نیز تلاش ارتش بعثی عراق برای گسترده‌تر کردن حوزه‌های جنگ از جمله در دریای خلیج فارس و در شهرها، اعلام کند که سرنوشت جنگ در جبهه‌های زمینی تعیین می‌شود و سیاست عراق در گسترش دادن جنگ به بمباران غیرنظامیان، راه درستی نیست. در زمان برنامه‌ریزی برای عملیات کربلای 4، تصور بر این بود که یک عملیات گسترده و مؤثر می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد و دولت عراق را وادار به پذیرش خواسته‌ها و شرایط ایران برای پایان بخشیدن به جنگ تحمیلی کند.

طبیعتاً پذیرش شرایط ایران در آن زمان از سوی عراق، احتمالا در نهایت منجر به سقوط سیاسی رژیم بعثی در عراق می‌شد. از سوی دیگر در تمام دوران جنگ تحمیلی، رسیدن به اطراف شهر بصره به دلیل اهمیت سیاسی و نظامی آن، جزء اهداف قوای نظامی ایران به شمار می‌رفت.

‌فرماندهان عملیات کربلای 4 در تلاش بودند تا با عبور یگان‌های رزمی از اروندرود از یک سو و حمله از محور شلمچه به عنوان یکی از معابر وصولی به شهر بصره، بخشی از اهداف عملیات «الی‌بیت‌المقدس» در سال 1361 را که به دلیل کمبود نیرو و توان رزمی، نتوانسته بودند به آن دسترسی پیدا کنند، تحقق بخشند و سرپل فاو را توسعه دهد. در چنین شرایطی برنامه‌ریزی برای انجام عملیات کربلای 4 به منظور رسیدن به «شرق بصره و منطقه تنومه » در محدوده سپاه سوم ارتش بعثی عراق از یک سو و «عبور از اروندرود و رسیدن به منطقه زبیر» در محدوده سپاه هفتم ارتش بعثی از سویی دیگر در دستور کار طراحان عملیات قرار گرفت.

بنابراین عملیات کربلای 4 با هدف تصرف منطقه ابوالخصیب و محاصره نیروهای مستقر در شبه‌جزیره فاو و تهدید بصره از جنوب، و نیز همزمان با عبور از شمال منطقه جهت رسیدن به کانال‌های زوجی و کانال ماهیگیری در شرق بصره طرح‌ریزی شد2. این عملیات در تلاش بود تا سرزمین منطقه عملیاتی والفجر 8 یعنی شبه‌جزیره فاو را که در تصرف ایران بود به جنوب بصره وصل کند و بخش بزرگی از رودخانه اروندرود را به تصرف قوای ایران درآورد. این عملیات تکمیل کننده اهداف عملیات والفجر8 بوده و قرار بود تا با انجام آن، همه منطقه جزیره فاو آزاد شود و موقعیت ایران در خلیج فارس بیش از پیش تقویت شود. در واقع با انجام عملیات کربلای 4، سرپل تصرف شده در منطقه فاو توسعه یافته و از خطر بازپس گیری توسط ارتش بعثی عراق نجات می‌یافت.

شیوه‌ها و تاکتیک‌های ارتش بعثی

عبور موفقیت‌آمیز نیروهای سپاه از رودخانه اروند در عملیات تصرف منطقه فاو، موجب شد تا ارتش عراق به تاکتیک عملیاتی رزمندگان اسلام در عبور از رودخانه عریض اروند پی برده و دیگر رودخانه را به عنوان یک مانع طبیعی و دفاعی مناسب برای خود تلقی نکند. غافلگیر شدن ارتش بعثی در عملیات والفجر8، باعث شده بود تا ارتش عراق تدابیر و اقدامات لازم را برای کشف مکان و زمان عملیات بعدی جمهوری اسلامی ایران به کار گیرد. ارتش عراق به منظور جلوگیری از حمله دیگری از مسیر اروندرود، تمام نقایص پدافندی خود در ساحل این رودخانه را مورد ارزیابی و بررسی قرار داد و تاکتیک‌هایی را اتخاذ کرد تا چنانچه یک بار دیگر چنین شیوه‌ای از سوی قوای ایران اتفاق افتاد، بتواند با اطمینان به مقابله با آن برخیزد. سپاه هفتم عراق قبل از آغاز عملیات کربلای 4 و به منظور ممانعت و پیشگیری از احتمال عبور رزمندگان اسلام از اروندرود، شیوه‌هایی به شرح ذیل را اتخاذ کرده بود:

1 - کسب اطلاعات مداوم

ارتش عراق از طریق جمع‌آوری اطلاعات با کمک عکس‌های هوایی، شنود مخابراتی،جاسوسی و مشاهده فعل و انفعالات جبهه خودی از طریق دکل‌های دیده‌بانی و نیز بازجویی از اسرا، در تلاش بود تا هوشیاری مداوم خود را نسبت به تحرکات رزمندگان اسلام افزایش دهد. ارتش بعثی در این راه از تصاویر ماهواره‌ای و از عکس‌های هوایی هواپیماهای آواکس آمریکایی، مستقر در کشور عربستان و نیز از نفوذ جاسوسی سازمان منافقین، بهره می‌برد. جلال طالبانی، رئیس جمهور سابق عراق، از قول «وفیق سامرایی» می‌گوید که در زمان عملیات کربلای 4، عکس‌های ماهواره‌ای از وضعیت قوای ایران را از ارتش آمریکا دریافت می‌کردیم و در اختیار صدام حسین قرار می‌دادم.

وفیق السامرایی می‌گوید: ما در اِعمال مراقبت و کنترل کلیه مناطق عملیاتی جبهه، شدت عمل به خرج دادیم و جبهه شرق بصره و منطقه میانی خانقین را بیش از مناطق دیگر مورد کنترل قرار دادیم. بسیاری از پروازهای عکس‌برداری گشتی شناسایی را تکرار کردیم و همه نیروهای انسانی و فنی را نیز بکار گرفتیم.3

در شرایطی که ایران در حال آماده شدن برای انجام عملیات کربلای 4 بود، فرماندهان ارتش بعثی عراق پس از انجام یک بازرسی میدانی، در آذرماه 1365 از خطوط مقدم جبهه در اروندرود، امکان عبور رزمندگان اسلام از اروندرود را منتفی ندانسته و با توجه به تجربیات بدست آمده از عملیات والفجر8 و نیز تمرکز قوای ایران در شلمچه و در حاشیه اروندرود، احتمال عملیات نیروهای ایرانی را در این منطقه و نیز منطقه هورالهویزه متصور می‌دانستند. از سوی دیگر برای ستاد ارتش عراق تا حدود زیادی منطقه و زمان عملیات کربلای4 نیز مشخص شده بود4.

سپاه هفتم ارتش بعثی که در حاشیه اروندرود مستقر بود، با استفاده از تجربیات عملیات فاو، روش‌ها و تاکتیک‌های جدیدی را برای مقابله با عبور غواصان از اروندرود و نیز شکستن خطوط اول خود، ابداع کرده بود که آنها را در زمان اجرای عملیات کربلای4 علیه قوای اسلام، بکار گرفت.

2- حساسیت نسبت به تاریکی و تیراندازی مستمر

از آنجا که معمولاً عملیات نیروهای ایرانی با استفاده از تاریکی شب صورت می‌گرفت، یگانهای عراقی مستقر در خط مقدم با پرتاب مرتب منورهای مختلف، فضای اروندرود را در شب، روشن می‌کردند تا از عدم انجام عملیات مطمئن شوند.ا ز سوی دیگر با توجه به عبور غواص‌های ایرانی از رودخانه اروند در جریان عملیات والفجر8 ، یگان‌های مستقر در ساحل اروند، به طور مرتب و متناوب با تیربارهای مستقر در کنار رودخانه بر روی آب تیراندازی می‌کردند تا از حرکت احتمالی غواص‌ها، جلوگیری کند.همچنین با شروع عملیات کربلای4، سپاه هفتم ارتش عراق تلاش کرد تا با کمک توپخانه دوربرد، عقبه گردان‌های خط شکن را با آتش ایذایی، دچار آسیب سازد.استفاده از آتش انواع سلاح‌های دورزن، همیشه یکی از مؤثرترین شیوه‌های مقابله ارتش عراق با تهاجمات نیروهای ایرانی بوده است.

شرح و نتایج عملیات

عملیات کربلای4 در روز چهارشنبه سوم دی ماه 1365 در منطقه‌ای به عرض حدود 40 کیلومتر از پاسگاه زید عراق در شمال شلمچه تا تقاطع رودخانه‌های اروند و کارون و در حد فاصل سپاه‌های سوم و هفتم ارتش عراق، با رمز «یا محمد(ص)» انجام شد. چهار قرارگاه برای انجام این عملیات در نظر گرفته شده بود. محدوه «قرارگاه نجف» از شمال پنج ضلعی در شلمچه تا جزایر بوارین و ام‌الطویله در نظر گرفته شده بود. برنامه قرارگاه‌های «قدس»، «نوح» و «کربلا» در این عملیات، عبور رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از اروندرود، در جنوب شهر خرمشهر و مقابل شهر آبادان و در آن سوی جزیره مینو و نیز حمله به منطقة شلمچه، طرح‌ریزی شده بود.

قرار بر این بود تا با کمک قرارگاه‌های قدس و کربلا، منطقه جزیره ام‌الرصاص و ابوالخصیب واقع در 12 کیلومتری جنوب بصره به تصرف قوای ایران درآید و در نهایت رزمندگان اسلام بتوانند خود را به منطقه خور زبیر برسانند. محور اصلی تک در این عملیات، عبور از اروندرود بود و محور شلمچه و پنج ضلعی به عنوان محور تک (حمله) پشتیبانی در نظر گرفته شده بود. هدف اصلی عملیات آن بود که سرپل تصرف شده در عملیات والفجر8 را توسعه داده و بتواند آن عملیات را تکمیل کند. در صورت موفقیت این عملیات، امکان بازپس‌گیری منطقه فاو از سوی ارتش عراق تا حد زیادی منتفی می‌شد و این عملیات می‌توانست فشار زیادی بر رژیم عراق وارد آورد و به ختم جنگ کمک کند.

قبل از آغاز عملیات، بخشی از نیروهای رزمنده در خانه‌های خالی مردم در شهر خرمشهر استقرار یافتند تا در شب عملیات به یک‌باره از این خانه‌ها خارج شده و بر قوای ارتش بعثی یورش ببرند. عملیات در حالی شروع شد که فرمانده جنگ در حال بازدید از واحدهای ارتش در بوشهر بود و از لحظه آغاز آن اطلاع نداشت 5. البته فرمانده جنگ در بوشهر مستقر شده بود تا حفاظت عملیات رعایت شود و عملیات کشف نشود، ولی با شروع عملیات، ایشان خود را به اهواز رساند. در مرحله اول عملیات، 30 گردان وارد عمل شدند. با آغاز عملیات مشخص شد که ارتش عراق در آمادگی کامل بسر می‌برد و امکان عبور سریع از رودخانه اروند وجود ندارد و شرایط نسبت به زمان انجام عملیات والفجر 8 به کلی تفاوت کرده است.6

از دو هفته قبل از شروع عملیات کربلای 4، قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) مرکز عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در محلی به نام فاطمیه مستقر بود، احساس کرده بود که دشمن تا حدی از انجام این عملیات باخبر شده است. سردار احمد سوداگر 7 می‌گوید: من در حین عملیات کربلای 5، کالکی را از یکی از سنگرهای دشمن در جزیره بواریَن پیدا کردم و به فرمانده سپاه نشان دادم و گفتم که این کالک، نقشه عملیات خودمان و مربوط به طرح عملیاتی کربلای4 می‌باشد که به زبان عربی نوشته شده است. در آن هنگام یکی از کالک‌های خودمان نیز همراهم بود و آن را در کنار کالک پیدا شده گذاشتم و دیدم بسیار شبیه به هم هستند. در کالک پیدا شده، نام همه لشکرها و یگان‌های عمل کننده سپاه در عملیات کربلای4 نوشته شده بود. مفهوم پیدا کردن آن کالک از سنگر دشمن، این بود که در عملیات کربلای4 فردی، اطلاعات را برده و به ارتش بعثی داده است. البته بعداً معلوم شد که این کالک، نقشه مربوط به برنامه‌ریزی‌های دو دوره پیش از طراحی نهایی عملیات کربلای4 است و سه ماه با تصمیم‌گیری نهایی و نقشه قطعی عملیات فاصله دارد.

همچنین بعدها معلوم شد که آمریکایی‌ها اطلاعات قوای ایران را از طریق هواپیماهای آواکس که تحرکات نظامی ایران را کنترل می‌کردند در اختیار عراق قرار داده‌اند.8 از سوی دیگر از اوایل تاریکی شب عملیات، ارتش عراق با پرتاب گلوله‌های منور حساسیت خود را نسبت به تحرک رزمندگان نشان می‌داد. وقتی که حرکت غواص‌های لشکرها برای عبور از رودخانه اروند شروع و نبرد آغاز شد و یگان‌ها برای شکستن خط اول دشمن دست به کار شدند، با آتش سنگین و مقاومت شدید یگان‌های دشمن مواجه شدند.

با زیر آتش قرار گرفتن دهان رودخانه کارون که سمت تلاش اصلی تک بود، معلوم شد که واحدهای ارتش عراق، هوشیار هستند و آماده رویارویی با رزمندگان اسلام می‌باشند و کاملاً مجهز و مهیا برای درگیری هستند. در واقع ارتش بعثی عراق متوجه تاکتیک ویژه این عملیات که عبور غواصان خط شکن از بین دو جزیره ام‌الرصاص و ام‌الطویل و رسیدن به ساحل جنوبی اروندرود بود شده بود و بلافاصله دو طرف معبر کم‌عرض آبی ام‌الرصاص را که از آن به عنوان تنگه یاد می‌شد را با آتش پر حجم توپ‌های ضد هوایی 23 و 14 و نیم میلی‌متری که به صورت افقی و تیر تراش اجرا می‌کرد، مسدود کرد و مشکل عمده‌ای بر سر عبور نیروهای خط شکن ایجاد کرد.اما علیرغم آتش سنگین قوای عراقی، خط اول دشمن شکسته شد اما با آتش تیربارهای دشمن و بسته شدن ورودی کارون به اروندرود، سازمان نیروهای دنبال پشتیبان که سوار بر قایق بودند کاملاً به هم خورد.

ارتش عراق که تهاجم قوای ایران را جدی دید، برای اولین‌بار از هواپیماهای جنگی در ساعت 9 و 30 شب برای بمباران دهانه کارون استفاده کرد. در برخی از محورها ازجمله در محدوده مأموریت لشکر7 ولی عصر(عج) که تحت امر قرارگاه نوح بود، یک گردان توانست از جزیره قطعه عبور کرده و خود را به جاده پشت جزیره سهیل برساند. اما گردان‌های دنبال پشتیبان به دلیل اجرای آتش، نتوانستند از نهر جرف خود را به آن سوی اروند برسانند و با عدم پیشروی سایر یگان‌ها در اوایل روشنایی صبح مجبور به عقب‌نشینی شدند. با آغاز تهاجم قوای ایران، ارتش بعثی عراق بلافاصله علیه رزمندگان اسلام وارد عمل شد و تعداد زیادی از رزمندگان به رودخانه اروند افتادند، به طوری که پیکرهای آنها تا چند روز پس از پایان عملیات در کنار ساحل رودخانه یافت می‌شد.

با آغاز روشنایی صبح، پاتک‌های ارتش و بمباران‌های جنگنده‌های عراق ادامه یافت. صدام این ضد حمله را «حصادالاکبر» یعنی «دِرو بزرگ» نامگذاری کرد. اما در محور شلمچه که تلاش فرعی در آن صورت گرفت، نیروهای تیپ 57 ابوالفضل و لشکر 19 فجر توانستند با شکستن خط اول دشمن، نظم و توانمندی دفاعی سپاه سوم ارتش عراق را بر هم ریخته و در مواضع آن نفوذ کنند.

این اقدام نشان داد که محور شلمچه نفوذپذیر است. فرمانده کل سپاه پس از اطمینان از این که ادامه عملیات و تهاجم، موفقیت چندانی را در پی نخواهد داشت علیرغم اینکه برخی از یگان‌ها توانسته بودند از اروندرود عبور کنند و تا حدی جلو بروند و خطوط اول دشمن را شکسته و حتی قسمتی از منطقه ابوالخصیب را نیز تصرف کنند، ادامه عملیات را متوقف کرد و در اوایل صبح به نیروها دستور بازگشت داده شد و تا اندکی گذشته از بعدازظهرِ روز اول عملیات، همه‌ لشکرها و تیپ‌های تک کننده، به مواضع قبلی خود بازگشتند. در مجموع حدود 60 گردان در عملیات کربلای 4، وارد منطقه عملیات شدند و بقیه نیروها دست نخورده باقی ماندند. با عدم موفقیت عملیات،هدف اجرای آن در تبلیغات پاسخ به شرارت‌های اخیر عراق اعلام شد.9

در نهایت این عملیات موفقیتی را در بر نداشت و موجب شد تا ارتش عراق با کسب موفقیت بزرگی،حمله قوای ایران را متوقف کند، عراق این عملیات را «روز بزرگ » نامید. از این پس جایگاه بخش اطلاعات در ارتش عراق بار دیگر اوج گرفت و موقعیت خود را باز یافت.10 در این عملیات حدود 1000 نفر از رزمندگان شهید و نزدیک به 2000 نفر نیز مفقود و حدود 11 هزار نفر هم مجروح شدند. شکست عملیات با آن همه امکانات و تبلیغات برای مسئولین کشور و فرماندهان صحنه عملیات بسیار تلخ و آزار دهنده بود.

با ناکامی در عملیات، روحیه نیروهای خودی به شدت پایین آمد و امید به نتیجه عملیات سرنوشت‌ساز ضعیف‌تر شد. ولی در عوض روحیه ارتش عراق بالا رفت و به نیروهای عراقی تلفات چندانی وارد نشد. عراق از ناکام گذاشتن عملیات ایران، بسیار خرسند شد و شکست تهاجمی ایران را جشن گرفت. 11 این عملیات موجب شد تا عراق احساس کند که قادر است هرگونه تهاجم ایران را دفع کند. با پایان یافتن عملیات کربلای 4، ارتش عراق حملات شیمیایی به عقبه‌های رزمندگان را از سر گرفت. مهمترین حمله شیمیایی در ساعت هشت و نیم صبح روز جمعه پنجم دی ماه 1365 در منطقه آبادان صورت گرفت، به طوری که ابری از گاز شیمیایی خردل تا مدتی منطقه را پوشانده بود. در این حمله حدود 2000 نفر مصدوم شدند که در اورژانس بیمارستان صحرایی علی ابن ابیطالب(ع) مورد مداوا قرار گرفتند. همچنین ارتش عراق با گلوله‌های شیمیایی توپخانه، مناطق اطراف مسجد جامع خرمشهر را مورد اصابت قرار داد که بر اثر آن حدود 70 نفر مصدوم شدند.12

دلایل عدم موفقیت عملیات کربلای 4

طبیعتاً پیروزی و شکست در جنگ‌ها در هم آمیخته‌اند. حتی قوی‌ترین ارتش‌های دنیا هم گاهی شکست می‌خورند و نمی‌توانند به اهداف برنامه‌ریزی شده خود دسترسی پیدا کنند. ناکامی در هر عملیاتی می‌تواند درس و تجربه‌ای موفق برای آینده باشد. عملیات کربلای 4 هم نتوانست به پیروزی برسد. عملیات کربلای 4 در حالی ناموفق شد که شاید حجم امکانات و مقدوراتی که برای انجام آن فراهم شده بود، بیش از یک و نیم برابر نیرو و تجهیزات عملیات والفجر8 بود13. دلایل زیادی برای این عدم موفقیت وجود دارد که پس از گذشت سال‌ها از انجام این عملیات و جمع‌آوری اطلاعات بیشتر می‌توان علل و عوامل ذیل را برای آن برشمرد.

الف) نَشت اطلاعاتی و هوشیاری دشمن

تبلیغات علنی و گسترده ایران از طریق صدا وسیما و نمازهای جمعه جهت بسیج نیرو، موجب شد تا عراق نسبت به عملیات آینده ایران بسیار حساس شود و تمام توان اطلاعاتی خود را برای یافتن منطقه عملیات بسیج کند. ارتش عراق توانست در جهت کسب آگاهی از وضعیت، گسترش و استعداد نیروهای ایرانی از طریق برخی افراد جاسوس و تجهیزات فنی، فعالانه عمل کند. از اسفندماه سال 1360 همکاری اطلاعاتی آمریکا با عراق آغاز شد. این همکاری اطلاعاتی دچار افت و خیزهایی بود تا اینکه با شکست ماجرای مک فارلین در اوایل نیمه دوم سال 1365، ایالات متحده تصمیم گرفت تا اطلاعات بدست آمده از طریق هواپیماهای آواکس و ماهواره‌های فضایی درباره مواضع نیروهای ایرانی را در اختیار ارتش عراق قرار دهد. از سوی دیگر ارتش عراق از تجربه عبور نیروهای ایرانی از رودخانه اروند در عملیات والفجر 8 بهره برد و ضمن محتمل دانستن عبور نیروهای ایرانی از اروندرود، تدابیر لازم را برای مقابله با آن اندیشیده بود.

ب) آشکار شدن تاکتیک‌های قوای ایران

شیوه عبور از رودخانه و نحوه شکستن خط ساحل و چگونگی حمله رزمندگان ایرانی به مواضع قوای ارتش عراق برای دشمن پس از عملیات والفجر 8 مشخص شده بود. ارتش عراق تیربارهایی را در ساحل اروندرود بکارگرفته بود و بطور مرتب با این تیربارها آتش تراش بر روی سطح رودخانه اجرا می‌کرد تا چنانچه غواصی در آب حرکت می‌کند نتواند به پیشروی خود ادامه دهد. با بکارگیری این شیوه، ارتش عراق موفق شد تا تعدادی از قایق‌های حامل رزمندگان را قبل از رسیدن به ساحل دور اروند مورد هدف قرار داده و منهدم کند.

نکات فوق را می‌توان از عمده عوامل و دلایل عدم موفقیت در عملیات کربلای 4 به شمار آورد. بدین ترتیب، عملیات یک روزه کربلای 4، بدون نتیجه قابل قبول و به منظور کم شدن تلفات خودی متوقف شد و از ادامه تک توسط سایر یگان‌های دنبال پشتیبان جلوگیری به عمل آمد. برای شناسایی، برنامه‌ریزی و طراحی عملیات کربلای4 و نیز برای بازسازی و تجهیز لشکرها و تیپ‌های سپاه، بیش از هشت ماه وقت صرف شده بود تا آمادگی لازم برای اجرای عملیات بوجود آید. از سوی دیگر برای انجام این عملیات 250 گردان نیروی رزمی از سوی سپاه تدارک دیده شده بود که به دلیل متوقف شدن عملیات، حدود 210 گردان آن هنوز وارد عمل علیه مواضع دشمن نشده بودند.

اقدام منافقین

با توجه به آنکه سپاه پاسداران کار طرح‌ریزی و اجرای عملیات کربلای 4 را انجام داده بود، عراق تصمیم گرفت تا با کمک سازمان مجاهدین خلق، اقدامی را علیه سپاه در داخل کشور انجام دهد. با این برنامه، همزمان با پایان یافتن عملیات کربلای 4، منافقین در روز شنبه ششم دی‌ماه 1365 از طریق عوامل نفوذی خود، انبار مواد منفجره در پادگان شهید بهشتی سپاه در تهران را مورد هدف قرار دادند که باعث انفجار این انبار شد.14 در مجموع می‌توان گفت که سال 1365 یکی از سخت‌ترین سال‌های دوران جنگ تحمیلی بود. در این سال تلفات و خسارات ایران در جبهه‌ها و نیز در شهرها به بالاترین میزان دوران جنگ 8 ساله رسید.

1برای این عملیات حدود 150 گردان بیشتر از عملیات والفجر 8 نیرو آماده شد.

2رضایی محسن، جنگ در متن و حاشیه، به کوشش مهدی بهداروند، تهران،1383،ص/202

3.وفیق السامرایی، ویرانی دروازه شرقی، مترجم عدنان قارونی، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1388 ، ص/ 121

4. وفیق السامرایی، ویرانی دروازه شرقی، مترجم عدنان قارونی، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1388 ، ص/ 122

5. هاشمی عماد ، خاطرات هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، 1388 ص /392

6.سردار غلامعلی رشید در بهداروندمهدی ، ما وجنگ، تهران ، پژوهشکده مطالعات و تحقیقات دفاع مقدس ،1388 ، ص/141

7. مصاحبه با پایگاه اطلاع رسانی بازتاب، در هفته دفاع مقدس سال 1385

8. اتفاق فر فرشته سادات و زیبا کلام صادق ، هاشمی بدون روتوش، تهران، نشر روزنه، چاپ سوم 1387 ، ص295

9. هاشمی عماد ، خاطرات هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، 1388 ص / 393

10. وفیق السامرایی، ویرانی دروازه شرقی، مترجم عدنان قارونی، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، 1388 ، ص/ 123

11. هاشمی عماد ، خاطرات هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، 1388 ص /399 و 404

12 فروتن عباس،جنگ شیمیایی عراق و تجارب پزشکی آن،تهران،نشر طبیب،1382،ص
منبع: ایسنا