حیاتی خبر بازنشستگیاش راتایید میکند و میگوید: اگر چه بازنشسته شدهام، اما همچنان در عرصه خبر فعالیت دارم.
موعد بازنشستگی حیاتی البته چند سالی بود که سر رسیده بود، اما فعالیت او در سازمان تمدید میشد. اما امسال ظاهرا آخرین مهلت همکاری او با صداوسیما به صورت رسمی بود. حیاتی میگوید: با نظر رئیس سازمان صداوسیما، قرار شده است که کسانی که بازنشست میشوند، با داشتن شرایط همکاری، به همکاری با صداوسیما ادامه دهند. نظر آقای سرافراز بر بازنشستگی اداری من بود، اما بنا به صلاحدید مدیران سازمان، همچنان به همکاری با صداوسیما ادامه خواهم داد.
حیاتی در مورد برنامه بعدی کاری خود هم گفت: برای من فرقی نکرده است؛ از لحاظ اداری بازنشسته شدم؛ اما از نظر خبری و گویندگی همچنان در این عرصه هستم.
دوران اجرای حیاتی، با انبوهی از خاطرات تلخ و شیرین و اتفاقات کوچک و بزرگ همراه بوده است. از حیاتی در مورد بهترین و مهترین اخباری که گفته است پرسیدیم و او پاسخ داد:مهمترین و یهترین اخبار پس از انقلاب را از سال 60 به بعد من خواندم، خبرهای خوب و بد زیادی داشتم، اما به نظر من اخبار آزادی خرمشهر ، شکسته شدن حصر آبادان پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ و خبر رحلت امام و انتخاب مقام معظم رهبری به رهبری از شاخصترین اخبار خوانده شده بوده است.
حیاتی در تمام دورههای تاریخی ایران معاصر همراه بوده است، این اتفاقات مهم طبیعتا فشار روانی زیادی روی او به وجود آورده است. از او در مورد تاثیرات روانی این اخبار مهم و حیاتی پرسیدیم و او گفت: دورانهای خیلی سختی را گذراندیم. در این بیش از سه دهه فعالیت، حوادثی به وجود آمد که شاید همین همکاران ما حاضر نبودند در آن دوران بیایند و گویندگی کنند ولی من بخاطر احساس وظیفه و احساس مسئولیتی که داشتم، در همه دورانها و تمام عرصه های انقلاب حضور داشتم و هیچ گاه عرصه تلویزیون و گویندگی را خالی نکردم. سخت ترین دورانهای کار رسانهای را گذراندم و کار حتی به تهدیداتی از سوی برخی شخصیتها هم کشیده شدو بر اثر اتفاقاتی که افتاده بود در برخی از محافل هم نمیتوانستم حاضر شوم.یکی از این دورانهای سخت انتخابات سال 88 بود که جامعه به شدت ملتهب شده بود، دوران رحلت امام و 8 سال دفاع مقدس هم از نظر امنیتی و اجتماعی و روحی دوران سختی بود.
محمدرضا حیاتی امروز با کولهباری از تجربه بازنشسته میشود. از او در مورد تمهیدات سازمان برای استفاده از تجربیات او پرسیدیم. حیاتی گفت: تمهیدات خاصی برای این منظور انجام نشده است. دانشگاه صداوسیما و باشگاه خبرنگاران این توانایی را دارند که علاوه بر آموزش برای کارهای گویندگی و بخشهای مختلف از افراد باتجربه این عرصه استفاده کنند ولی متاسفانه تا به امروز از چنین ظرفیتی استفاده نکرده است که امیدواریم در آینده نزدیک شاهد چنین اتفاقی از سوی مسئولین سازمان صداوسیما باشیم. بسیاری از آموزشگاهها هم با من تماس گرفتهاند و برای آموزش دعوت کردهاند، اما اصلا راغب نیستم، چون خروجی مستقیمی ندارد و معلوم نیست که قرار است از این آموختهها کجا استفاده کنند.
حیاتی یکی از به یادماندنیترین اتفاقات دوران اجرای خود را لطف همیشگی مردم به خودش میداند و میگوید محبت مردم همیشه شامل حالش بوده است.
نسل که محمدرضا حیاتی به آن متعلق است، نسل پرسابقهای در اجرای خبر است. نسلی که افرادی مثل قاسم افشار، حسن سلطانی و فواد بابان هم متعلق به آن هستند. از حیاتی درباره خاطرات مشترک این نسل پرسیدیم و او گفت: خاطرات من بیشتر با همین دوستانی است که ذکر کردید. ما با هم شروع کردیم و دوران جوانی را با هم سپری کردیم و بیشتر از اینکه در کنار خانواده و دوستان باشیم در کنار هم بودیم.
این نسل کمکم در حال واگذاری عرصه به نسل جوانتر و جدیدتری است. از حیاتی پرسیدیم که چهقدر به این نسل جدید امیدوارید و او پاسخ داد: متاسفانه سیستم گویندگی و اجرا اساسا عوض شده است و بهایی که در دهه 60 به اجرای خبر میدادند خیلی کمتر شده است.آن دوران دورهای بود که گویندگان ستاره و شاخص میشدند، اما دوستانی که الان جذب میشوند این ویژگیها را ندارند و دوستانی که جدید آمدند هیچگاه ماندگار نشدند. من فکر می کنم سیستم جذب مجری و گویندگی مشکل دارد و باید فکری به حال این سیستم شود و از کسانی برای جذب مجری و گوینده اخبار استفاده کنند که دیدگاه کارشناسی داشته باشند. الان نزدیک 10 سالی میشود که هیچ استفاده ای از این عزیزان مجری و گوینده نشده است و این ضعف را همه به خوبی میبینند.
محمدرضا حیاتی دوران 4 رئیس سازمان صداوسیما را تجربه کرده است. از او در مورد تفاوتهای کار کردن در دوران هاشمی، لاریجانی، ضرغامی و سرافراز پرسیدیم و او پاسخ داد:من از دوران محمد هاشمی کارم را شروع کردم و در دوران لاریجانی و ضرغامی و سرافراز هم بودم. همه من را به عنوان یک گوینده ملی و فراجناحی میشناسند و به همین ترتیب من با همه این آقایان رابطه خوبی داشتم. به نظر من کسی که گوینده رسانه ملی می شود باید یک چهره ملی باشد و بتواند واقعا یک گوینده مردمی باشد و با تغییر رسانه و مدیران عوض نشود. من هم سعی کردم همینگونه باشم، همیشه در خدمت مردم بودم و برای من همه دورانهایی که ذکر کردید؛ دورانهای خوبی بوده است.