در این راستا جبهه شمالی که پیش از انتخابات پارلمانی ترکیه داغ و تشدید شد و گروههای تکفیری اعم از داعش و جبهه النصره با کمک های تسلیحاتی جدیدی که دریافت کردند به پیشروی های در این جبهه دست زدند که این تحرکات کاملا با نیازهای انتخاباتی حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه و نیازهای عربستان در تجاوز نظامی به یمن منطبق بود. اما بعد از آنکه حزب عدالت و توسعه در انتخابات ترکیه و اهداف نظامی عربستان در یمن شکست خورد و از طرف دیگر دامنه حملات خود را علیه اهداف داعش از عراق به سوریه گسترش داد، لذا تحرکات مخالفان مسلح و تکفیریها در جبهه شمالی تا حدودی تقلیل یافت اما در مقابل تحرکات در جبهه جنوبی شدت گرفت و با توجه به اینکه در این جبهه رژیم صهیونیستی به عنوان بازیگر مداخله گر عمل میکند لذا این تحرکات در پرتو اهداف این رژیم قابل بررسی است.
هر چند اردن نیز در این جبهه فعالیت میکند و به تازگی ملک عبد الله دستور تسلیح عشایر استان درعا را علیه دولت سوریه صادر کرده است اما باز هم نمی توان به اردن نقش بازیگری مستقل داد و دخالت های این کشور نیز در پرتو اهداف و منافع رژیم صهیونیستی معنی پیدا میکند. حال سوال این است که این رژیم در پی چه اهدافی در جبهه جنوبی است و از چه سازوکارهای در این زمینه استفاده میکند؟ و در مقابل محور مقاومت نیز چگونه با این اهداف و ابزارهای تحقق آن مقابله میکند؟
اهداف و سازوکارهای اجرایی رژیم صهیونیستی در جبهه جنوبی
به لحاظ میدانی درگیری های سختی میان نیروهای وابسته به جبهه النصره (که از حمایت عربستان ، قطر ، ترکیه و رژیم صهیونیستی برخوردار هستند) با نیروهای ارتش سوریه و نیروهای مردمی ساکنان دروزی نشین استان سویدا در گرفته است که در این میان رژیم صهیونیستی با وجود ارتباطات گستردهای که با تکفیریهای النصره دارد و در این راستا همچنان به مداوای مجروحان این گروه در بیمارستان صحرایی واقع در جولان ادامه میدهد، اما در عین حال در روزهای اخیر با این ادعا که از سوی دروزیهای ساکن فلسطین اشغالی برای کمک به دروزی های سوریه و بخصوص ساکنان استان سویدا تحت فشار است لزوم کمک به دروزی های سوریه را مطرح کرده و برهمین اساس این احتمال در محافل رسانه ای بخصوص در محور مقاومت تقویت شده است که این رژیم برای ایجاد کمربند امنیتی در جولان و تشکیل یک کانتون جدید با ایجاد اتصال میان دروزی های ساکن سوریه و لبنان تلاش میکند که گامی جدید در مسیر تجزیه سوریه و دخالت مستقیم اسرائیل در سوریه محسوب میشود.
از طرف دیگر با توجه به اینکه این تحولات بعد از قتل عام دروزی های روستای قلب لوزه واقع در حومه ادلب از سوی نیروهای جبهه النصره آغاز شده لذا این احتمال نیز قوت میگیرد که به احتمال زیاد این قتل عام با تحریک این رژیم صورت گرفته؛ چرا که پیش از این حامیان عربی این گروه ( همچنانکه در جریان مصاحبه شبکه الجزیره قطر با ابومحمد جولانی سرکرده جبهه النصره مشاهده شد ) تلاش کرده بودند به ترمیم و تطهیر وجهه این گروه بپردازند و حمایت غرب را از آن بدست آورند.
در این صورت می توان گفت که رژیم صهیونیستی از یک طرف جبهه النصره را به تحریک قتل عام دروزی ها تشویق میکند و از طرف دیگر خود را حامی دروزی ها جا می زند و برای آنها اشک تمساح می ریزد.
در عرصه سیاسی نیز با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی خود جرات مداخله مستقیم در بحران سوریه برای ایجاد کمربندی امنیتی مورد نظر را به خود نمیدهد؛ لذا سعی میکند آمریکا را در این قضییه درگیر کند و همین یکی از موضوعات مورد مذاکره میان ژنرال مارتین دمپسی رئیس ستاد ارتش آمریکا (البته به تازگی بازنشسته شده ) و مسئولان سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی از جمله بنیامین نتانیاهو بوده است و اگر چه رسانههای اسرائیلی اعلام کردند که دمپسی با درخواست مسئولان صهیونیستی برای حمایت از دروزیهای سوریه موافقت نکرد اما برخی شاخصها از جمله اعلام ملک عبد الله پادشاه اردن در تسلیح عشایر استان درعا واقع در همجواری استان دروزی نشین سویدا معنی دار به نظر می رسد.
اقدامات محور مقاومت برای خنثی کردن تحرکات اسرائیل در جبهه جنوبی
این اقدامات را می توان به چند بخش تقسیم کرد:
نخست با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی و همپیمانان عربی و غربی آن می خواستند نقش جبهه النصره را در قتل عام ساکنان روستای دروزی نشین قلب لوزه کم رنگ نشان دهند و از این طریق زمینه عادی سازی روابط دروزیها و گروه تروریستی النصره را فراهم کنند اما محور مقاومت با بسیج رسانه های خود نقش جبهه النصره را در این قتل عام به تصویر کشید و بدین ترتیب یکبار دیگر ماهیت این گروه را برای جهانیان اشکار کرد.
این رسانه ها آمار قربانیان این قتل عام را 40 نفر اعلام کردند که حدود دو برابر آمار اعلام شده در رسانههای معارض است و نوع قتل را نیز سربریدن اعلام کردند که از النصره چهرهای مشابه داعش به تصویر میکشد. در مقابل رسانه های وابسته به مخالفان دولت سوریه تلاش کردهاند هم آمار قربانیان را کم نشان دهند و هم اینکه در راستای رویکرد جدید حامیان گروه النصره بر بریدن سر قربانیان سرپوش بگذارند و آن را ناشی از تیراندازی معرفی کنند که به صورت خودسرانه توسط یک عضو خارجی النصره صورت گرفته است.
این خط خبری در رسانه های وابسته به حامیان عربی این جناح کاملا آشکار بوده اما رسانه های وابسته به جناح غربی آن رویکردی تقریبا دوگانه اتخاذ کردهاند به گونه ایی که از یکسو به ماهیت تروریستی جبهه النصره و مغایرت قتل عام اخیر این گروه با وعده سرکرده آن مبنی حمله نکردن به اقلیتها اذعان کردهاند و از دیگر سو تلاش های این گروه و حامیان آن در جهت تطهیر و ترمیم چهره خود را پوشش و انعکاس دادهاند.
البته آنچه در روستای قلب لوزه روی داد تنها تصویر کوچکی از زور آزمایی رسانه ای نیروهای درگیر در سوریه را در قبال دروزی های سوریه نشان داد؛ چرا که اغلب دروزی های سوریه در استان سویدا ساکن هستند که از ماهها پیش در کنار نیروهای ارتش این کشور با تکفیری های جبهه النصره مقابله میکنند و یکی از دلایل توقف پیشروی های تکفیری ها در جبهه جنوبی مقاومت همین دروزی هاست. بر این اساس در حالی که دولت سوریه و حزب الله تلاش میکنند دروزی های سوریه همچنان جایگاه فعلی خود را در مبارزه با تکفیریها حفظ و تقویت کنند در مقابل حامیان جبهه النصره و در راس آن برای تغییر این نقش و جایگاه تلاش میکنند و هر یک از شیوه های متفاوت استفاده می کنند.
از دیگر تلاش های محور مقاومت افشای حمایت های گسترده رژیم صهیونیستی از جبهه النصره و ارتباطات گسترده ای است که به اشکال مختلف با این رژیم دارند. شبکه تلویزیونی المیادین، در گزارشی در این باره اعلام کرد : " درحالی که اسرائیل ادعا میکند در بحران سوریه مداخله نمیکند اما به نظر می رسد به خوبی می داند از موضوع درمان این زخمیها چگونه بهره برداری کند. هدف از درمان فوری این مجروحان ،قتل علوی ها، دروزی ها، شیعیان و نه یهودیان است.
در ادامه این گزارش تصویر گفتگوی خبرنگار تلویزیون اسرائیل با یکی از افراد مسلح که در بیمارستانی در نهاریا بستری است، پخش میشود که میگوید من پس از درمان به سوریه باز میگردم و اگر علوی یا دروزی یا شیعیان را پیدا کنم آنها را به قتل میرسانم اما یهودیان را نمی کشم؛ زیرا من در اینجا دیدم که یهودیان با من رفتار خوبی داشتهاند. در بخش دیگری از این گزارش تصاویر یکی از افراد مسلح مجروح پخش میشود که واژه هایی از زبان عبری را آموخته است. این مجروحان که سابقه جنگ در کنار اعضای داعش و جبهة النصرة و ارتش آزاد را دارند چشمشان مملو از تنفر است اما این تنفر علیه اسرائیل نیست. آنها درحالی برای ادامه جنگ به سوریه باز میگردند که قلبشان مملو از عشق به اسرائیل است."
بخش دیگری از تلاشهای محور مقاومت در سوریه بر ارائه کمکهای مالی و تسلیحاتی به دروزهای استان سویدا برای مقابله با تکفیریهای النصره و در لبنان بر برجسته سازی نقش و مواضع طلال ارسلان رئیس حزب دموکراتیک لبنان در برابر ولید جنبلاط رئیس جنبش ترقی خواه سوسیالیست این کشور که در جناح 14 مارس قرار دارد و از سقوط دولت بشار جانبداری میکند.
برای نمونه شبکه المنار لبنان در گزارشی با انعکاس سخنان طلال ارسلان اعلام کرد: " رئیس حزب دموکراتیک لبنان ضمن انتقاد از کشورهای عربی حامی تروریسم ؛ اعراب ، غرب و رژیم صهیونیستی را به نفاق و دروغگویی در خصوص مبارزه با تروریسم متهم کرد. طلال ارسلان رئیس حزب دموکراتیک لبنان، کشورهای عربی را که از تروریستها حمایت مالی میکنند و برنامههای جنایتکارانه آنها را در سوریه مورد حمایت قرار میدهند به شدت انتقاد و تاکید کرد اسرائیل و تکفیریها عامل جنایت عین لوزه در حومه ادلب هستند. ارسلان خطاب به اعراب و غرب و اسرائیل گفت: کذب و نفاق در خصوص مقابله با تروریسم دیگر بس است. آنها خودشان از تروریسم حمایت و آن را تقویت میکنند. اسرائیل و گروه های تکفیری در سوریه و کشورهای عربی دو روی یک سکه هستند. ارسلان گفت: مقاومت دروزی ها در سوریه یا مواضع آنها در لبنان یا بلندی های جولان به هیچ وجه ماهیت مذهبی ندارد. "
نتیجه گیری
از آنچه که گفته شد مشخص می شود درگیری های شدیدی در هر دو عرصه عملیاتی و رسانهای برای تغییر وضعیت در جبهه جنوبی سوریه در جریان است که در این نبرد سرنوشت ساز دروزی های سوریه ( که حدود 450 هزار نفر از آنها در استان سویدا ساکن هستند ) از نقش تعیین کنندهای برخوردار شدهاند و به همین علت هر یک از ائتلافهای درگیر و به طور مشخص اسرائیل و حزب الله تلاشهای گسترده ای برای حذب دروزی ها بعمل آوردهاند و این نشان میدهد که سرنوشت نبردها در جبهه جنوبی با سرنوشت جولان و حتی سرنوشت حزب الله در لبنان نیز در ارتباط است.