به گزارش مشرق، 104 تشکل دانشجویی کشور در نامهای به اعضای شورایعالی امنیت ملی اعلام کردند: جنبش دانشجویی از اعضای محترم شورایعالی امنیت ملی انتظار دارد فارغ از هیاهوهای رسانهای و تبریک و تخریبهای نابهجا، در فضایی آرام و منطقی به روشنگری مردم پرداخته و از اجرای هرگونه توافق نامتوازن که ناقض منافع ملی باشد، جلوگیری به عملآورد.
در ابتدای نامه این تشکلهای دانشجویی آمدهاست: پس از قرائت بیانیه مشترک و انتشار متن برجام شاهد موضع گیریهایی متفاوت در رسانهها و نخبگان بودیم. به نظر میرسد تحلیلها و موضعگیریهای عجولانه قبل و بعد از انتشار متن، توسط نخبگان، جهتگیریهای سیاستزده توسط بنگاههای خبری – تحلیلی و ایجاد فضای جشنهای خیابانی، باعث غلبه فضای احساسی بر مواجهه خردمندانه در فضای عمومی جامعه شد.
در ادامه تاکید شد: بعد از انتشار متن برجام، برخی از چهرههای سیاسی با نیات متفاوت سعی کردند با ارائه تحلیل بیاساس خود مبنی بر مطلع بودن و موافقت ضمنی رهبری با متن جمعبندی مذاکرات، راه بررسی دقیق متن و سنجش عیار توافق را ببندند. با توجه به «مشخص بودن خطوط قرمز نظام»، «یکسان بودن مواضع رهبری در جلسات خصوصی و عمومی»، «عدم ورود ایشان به جزئیات روند مذاکرات» و «مطالبه رهبری مبنی بر ملاحظه با دقت در متن و قرار گرفتن در مسیر قانونی پیشبینی شده» تحلیل ذکر شده بیاساس است.
این تشکلهای دانشجویی ادامه دادند: بنابر فرمایش رهبر انقلاب که فرمودند «انتظار ما این است که دستاندرکاران، با دقّت مصالح را -مصالح کشور را، مصالح ملّی را- در نظر بگیرند و آنچه را تحویل ملّت خواهندداد، بتوانند با گردن افراشته، در مقابل خدای متعال هم ارائه بدهند.»، جنبش دانشجویی از اعضای محترم شورایعالی امنیت ملی انتظار دارد فارغ از هر سمت لشگری و کشوری، به عنوان حافظان منافع ملت ایران، در این برهه از نبرد تاریخی حق و باطل، وظیفه خود را به نحو احسن اجرا نمایند و بدانند عملکرد ایشان در حافظه تاریخی ملت ایران خواهدماند.
در ادامه با اشاره به انجام بررسیهای دقیق متن منتشرشده برجام و تطبیق آن با خطوط قرمز صریح نظام توسط این تشکلهای دانشجویی نگارنده نامه، تصریح شد: جنبش دانشجویی فراموش نکردهاست که اصلی ترین هدف برای ورود به این سطح از مذاکرات، برچیده شدن تمام تحریمها به صورت یکجا در عین حفظ حقوق هستهای کشور بود. دولت با وعده لغو کامل همه تحریمها وارد مذاکره با غرب شد؛ این درحالی است که با رجوع به متن توافق شده در مییابیم که اکثر تحریمها همچنان پابرجا خواهدماند و تحریمهای معدودی که مرتبط با هستهای هستند، به جز در مورد قطعنامههای شورای امنیت، همه تعلیق یا متوقف خواهندشد. نکته تاسفبارتر این که تعلیق یا توقف همین تحریمها هم منوط به اقدام ایران و راستی آزمایی و بازرسیهای گسترده آژانس شدهاست. به عنوان مثال براساس بند 21 برجام بخشی از تحریمهای مرتبط با هستهای امریکا پس از اجرای اقدامات ایران و راستیآزمایی آژانس، تعلیق (cease) میشود. و از این نمونه ها در متن فراوان یافت میشود.
این تشکلهای دانشجویی اظهار داشتند: در مورد تحریمهای مربوط به قطعنامههای شورایامنیت طبق بند 6 و 7 پاراگرافهای اجرایی متن قطعنامه، هر زمان که مدیر کل به این نتیجهی کلان رسید که تمام مواد هستهای در ایران تحت فعالیتهای صلحآمیز است، شورایامنیت تصمیم میگیرد که تمهیدات هفت قطعنامهی پیشین را لغو کند. حال سوال اینجاست که مدیر کل آژانس با چه مکانیزمی قرار است به این نتیجهی کلان برسد که تمام مواد هستهای در ایران تحت فعالیتهای صلحآمیز است؟ آیا جز این است که باید تکتک خانهها و وجببهوجب سرزمین کشور را جستجو کنند تا اطمینان حاصل کند؟ وقتی که تحریمها طی یک ساختار بسیار پیچیده و چند لایه تعلیق، متوقف یا لغو میشوند – به طوری که میتوان از آن چشم پوشی کرد- پس دستآورد عینی این مذاکرات چه بودهاست؟
در ادامه این نامه آمده است: سه خط قرمز در حوزه امنیت ملی و منطقهایِ نظام، عدم نفوذ دشمن در امنیت کشور به بهانه نظارت، حفظ و توسعه توان دفاعی و بازدارندگی کشور و حمایت از مقاومت اسلامی است که در متن برجام بارها مورد خدشه واقع شدهاند. به طور مثال در بند 14 برجام با پرداختن به گزارش مورخ 8 نوامبر 2011 آژانس (مسئله PMD) با دسترسی کامل به سایت، تجهیزات، اشخاص و اسناد موافقت شدهاست. آیا این بدان معنا نیست که به واسطه افشای این اطلاعات محرمانه باید منتظر به خطر افتادن امنیت دانشمندان و نخبگان هستهای باشیم؟
این تشکلهای دانشجویی اعلام کردند: برگ برنده قدرت دفاع و بازدارندگی ما در منطقه، در اختیارداشتن سامانه موشکی قدرتمند علیالخصوص موشکهای بالستیک میباشد. ولی آیا این امتیاز با توجه به بند 3 ضمیمه B قطعنامه مبتنی بر عدم فعالیت ایران در ارتباط با موشکهای بالستیک در طول هشت سال از ایران سلب نشده و با توجه به ناامنی حاصلشده از حضور مستکبرانه آمریکا و اسرائیل در منطقه، قدرت ایران برای مقابله با تهدیدات خارجی تقلیل پیدا نخواهدکرد؟ با توجه به اظهارات اخیر مسئولین مبنی بر نپذیرفتن بندهای تسلیحاتی قطعنامه، اساساً آیا امکان این وجوددارد که جمهوری اسلامی قطعنامهای را که به طور ضمنی در متن برجام پذیرفته و درباره متن آن مذاکره شدهاست، نپذیرد و بندهایی از آن را اجرا نکند؟ و بر فرض امکان عدم اجرای بندهای فوقالذکر توسط ایران، سرنوشت لغو تحریمهایی که در مکانیزمهای این قطعنامه پیشبینی شدهبود، چه میشود؟
در ادامه این نامه تاکید شد: همچنین حمایت ما از مقاومت اسلامی در منطقه، به واسطه تمهیدات مربوط به بند 5 ضمیمه B قطعنامه مبنی بر لزوم تصویب مورد به مورد هرگونه تأمین، فروش و یا انتقال مستقیم یا غیرمستقیم تسلیحات متعارف جنگی و ارائه آموزش فنی یا خدمات مالی، توسط شورایامنیت بسیار محدود و عملاً ناممکن شدهاست. مگر نه این است که حمایت های نظامی ایران از عراق، لبنان و سوریه موجب تنگ شدن عرصه جولان برای تروریستهایی مانند داعش و اسرائیل شد؟ گذشته از همه این مسائل سوال جنبش دانشجویی از مسئولان این است که چرا باید در جریان مذاکرات هستهای خطوط قرمز امنیتی کشور مورد معامله قرار گرفته و به مذاکره گذاشته شود؟
این 104 تشکل دانشجویی افزودند: از مهمترین خطوط قرمز نظام در بحث مذاکرات موارد مربوط به حفظ دستاوردهای صنعت هستهای است. اما این نگرانی وجود دارد که در متن جمعبندی مذاکرات، بعضی از خطوط قرمز هستهای که ضامن چرخیدن چرخهای هستهای کشور هستند، مورد خدشه واقع شدهاست. شباهتهای زیادی که بین متن برجام و فکتشیت کاخسفید پس از لوزان وجود دارد، این نگرانی را تا حد زیادی افزایش دادهاست. فراموش نکردهایم که رهبر انقلاب همان زمان فرمودند به هیچ وجه این فکتشیت ملاک عمل نخواهدبود. آیا درمواردی همچون عدم محدودیتهای بلندمدت 10 ساله و دوازده ساله شباهتهای نگران کنندهای بین فکتشیت امریکا و متن برجام دیده نمیشود؟ نظر به این که هرگونه محدودیت در تحقیق و توسعه در شرایط حساس کنونی به معنای عبور از خطوط قرمز و ضربهزدن به رشد علمی کشور است، مفاد بند 19 برجام مبنی بر تعهد ایران به محدودیت الیالابد برای عدم بازفرآوری یا تحقیق و توسعه بازفرآوری و مفاد بند 5 متن برجام مبنی بر محدودیت 15 ساله تحقیق و توسعه در غنیسازی فردو، چطور قابل توضیح است؟
در خاتمه این نامه آمدهاست: به فرض چشمپوشی از تمام این مسائل و اجرای کامل برجام، بر اساس بند 8 قطعنامه به ایجاد اعتماد به ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران، صرفاً کمک خواهدکرد. آیا منطقی است که برای کمک به ایجاد اعتماد، زیر بار چنین محدودیتهای سنگینی برویم؟ با توجه به موارد ذکر شده جنبش دانشجویی از اعضای محترم شورایعالی امنیت ملی انتظار دارد فارغ از هیاهوهای رسانهای و تبریک و تخریبهای نابهجا، در فضایی آرام و منطقی به روشنگری مردم پرداخته و از اجرای هرگونه توافق نامتوازن که ناقض منافع ملی باشد، جلوگیری به عملآورد.
در ابتدای نامه این تشکلهای دانشجویی آمدهاست: پس از قرائت بیانیه مشترک و انتشار متن برجام شاهد موضع گیریهایی متفاوت در رسانهها و نخبگان بودیم. به نظر میرسد تحلیلها و موضعگیریهای عجولانه قبل و بعد از انتشار متن، توسط نخبگان، جهتگیریهای سیاستزده توسط بنگاههای خبری – تحلیلی و ایجاد فضای جشنهای خیابانی، باعث غلبه فضای احساسی بر مواجهه خردمندانه در فضای عمومی جامعه شد.
در ادامه تاکید شد: بعد از انتشار متن برجام، برخی از چهرههای سیاسی با نیات متفاوت سعی کردند با ارائه تحلیل بیاساس خود مبنی بر مطلع بودن و موافقت ضمنی رهبری با متن جمعبندی مذاکرات، راه بررسی دقیق متن و سنجش عیار توافق را ببندند. با توجه به «مشخص بودن خطوط قرمز نظام»، «یکسان بودن مواضع رهبری در جلسات خصوصی و عمومی»، «عدم ورود ایشان به جزئیات روند مذاکرات» و «مطالبه رهبری مبنی بر ملاحظه با دقت در متن و قرار گرفتن در مسیر قانونی پیشبینی شده» تحلیل ذکر شده بیاساس است.
این تشکلهای دانشجویی ادامه دادند: بنابر فرمایش رهبر انقلاب که فرمودند «انتظار ما این است که دستاندرکاران، با دقّت مصالح را -مصالح کشور را، مصالح ملّی را- در نظر بگیرند و آنچه را تحویل ملّت خواهندداد، بتوانند با گردن افراشته، در مقابل خدای متعال هم ارائه بدهند.»، جنبش دانشجویی از اعضای محترم شورایعالی امنیت ملی انتظار دارد فارغ از هر سمت لشگری و کشوری، به عنوان حافظان منافع ملت ایران، در این برهه از نبرد تاریخی حق و باطل، وظیفه خود را به نحو احسن اجرا نمایند و بدانند عملکرد ایشان در حافظه تاریخی ملت ایران خواهدماند.
در ادامه با اشاره به انجام بررسیهای دقیق متن منتشرشده برجام و تطبیق آن با خطوط قرمز صریح نظام توسط این تشکلهای دانشجویی نگارنده نامه، تصریح شد: جنبش دانشجویی فراموش نکردهاست که اصلی ترین هدف برای ورود به این سطح از مذاکرات، برچیده شدن تمام تحریمها به صورت یکجا در عین حفظ حقوق هستهای کشور بود. دولت با وعده لغو کامل همه تحریمها وارد مذاکره با غرب شد؛ این درحالی است که با رجوع به متن توافق شده در مییابیم که اکثر تحریمها همچنان پابرجا خواهدماند و تحریمهای معدودی که مرتبط با هستهای هستند، به جز در مورد قطعنامههای شورای امنیت، همه تعلیق یا متوقف خواهندشد. نکته تاسفبارتر این که تعلیق یا توقف همین تحریمها هم منوط به اقدام ایران و راستی آزمایی و بازرسیهای گسترده آژانس شدهاست. به عنوان مثال براساس بند 21 برجام بخشی از تحریمهای مرتبط با هستهای امریکا پس از اجرای اقدامات ایران و راستیآزمایی آژانس، تعلیق (cease) میشود. و از این نمونه ها در متن فراوان یافت میشود.
این تشکلهای دانشجویی اظهار داشتند: در مورد تحریمهای مربوط به قطعنامههای شورایامنیت طبق بند 6 و 7 پاراگرافهای اجرایی متن قطعنامه، هر زمان که مدیر کل به این نتیجهی کلان رسید که تمام مواد هستهای در ایران تحت فعالیتهای صلحآمیز است، شورایامنیت تصمیم میگیرد که تمهیدات هفت قطعنامهی پیشین را لغو کند. حال سوال اینجاست که مدیر کل آژانس با چه مکانیزمی قرار است به این نتیجهی کلان برسد که تمام مواد هستهای در ایران تحت فعالیتهای صلحآمیز است؟ آیا جز این است که باید تکتک خانهها و وجببهوجب سرزمین کشور را جستجو کنند تا اطمینان حاصل کند؟ وقتی که تحریمها طی یک ساختار بسیار پیچیده و چند لایه تعلیق، متوقف یا لغو میشوند – به طوری که میتوان از آن چشم پوشی کرد- پس دستآورد عینی این مذاکرات چه بودهاست؟
در ادامه این نامه آمده است: سه خط قرمز در حوزه امنیت ملی و منطقهایِ نظام، عدم نفوذ دشمن در امنیت کشور به بهانه نظارت، حفظ و توسعه توان دفاعی و بازدارندگی کشور و حمایت از مقاومت اسلامی است که در متن برجام بارها مورد خدشه واقع شدهاند. به طور مثال در بند 14 برجام با پرداختن به گزارش مورخ 8 نوامبر 2011 آژانس (مسئله PMD) با دسترسی کامل به سایت، تجهیزات، اشخاص و اسناد موافقت شدهاست. آیا این بدان معنا نیست که به واسطه افشای این اطلاعات محرمانه باید منتظر به خطر افتادن امنیت دانشمندان و نخبگان هستهای باشیم؟
این تشکلهای دانشجویی اعلام کردند: برگ برنده قدرت دفاع و بازدارندگی ما در منطقه، در اختیارداشتن سامانه موشکی قدرتمند علیالخصوص موشکهای بالستیک میباشد. ولی آیا این امتیاز با توجه به بند 3 ضمیمه B قطعنامه مبتنی بر عدم فعالیت ایران در ارتباط با موشکهای بالستیک در طول هشت سال از ایران سلب نشده و با توجه به ناامنی حاصلشده از حضور مستکبرانه آمریکا و اسرائیل در منطقه، قدرت ایران برای مقابله با تهدیدات خارجی تقلیل پیدا نخواهدکرد؟ با توجه به اظهارات اخیر مسئولین مبنی بر نپذیرفتن بندهای تسلیحاتی قطعنامه، اساساً آیا امکان این وجوددارد که جمهوری اسلامی قطعنامهای را که به طور ضمنی در متن برجام پذیرفته و درباره متن آن مذاکره شدهاست، نپذیرد و بندهایی از آن را اجرا نکند؟ و بر فرض امکان عدم اجرای بندهای فوقالذکر توسط ایران، سرنوشت لغو تحریمهایی که در مکانیزمهای این قطعنامه پیشبینی شدهبود، چه میشود؟
در ادامه این نامه تاکید شد: همچنین حمایت ما از مقاومت اسلامی در منطقه، به واسطه تمهیدات مربوط به بند 5 ضمیمه B قطعنامه مبنی بر لزوم تصویب مورد به مورد هرگونه تأمین، فروش و یا انتقال مستقیم یا غیرمستقیم تسلیحات متعارف جنگی و ارائه آموزش فنی یا خدمات مالی، توسط شورایامنیت بسیار محدود و عملاً ناممکن شدهاست. مگر نه این است که حمایت های نظامی ایران از عراق، لبنان و سوریه موجب تنگ شدن عرصه جولان برای تروریستهایی مانند داعش و اسرائیل شد؟ گذشته از همه این مسائل سوال جنبش دانشجویی از مسئولان این است که چرا باید در جریان مذاکرات هستهای خطوط قرمز امنیتی کشور مورد معامله قرار گرفته و به مذاکره گذاشته شود؟
این 104 تشکل دانشجویی افزودند: از مهمترین خطوط قرمز نظام در بحث مذاکرات موارد مربوط به حفظ دستاوردهای صنعت هستهای است. اما این نگرانی وجود دارد که در متن جمعبندی مذاکرات، بعضی از خطوط قرمز هستهای که ضامن چرخیدن چرخهای هستهای کشور هستند، مورد خدشه واقع شدهاست. شباهتهای زیادی که بین متن برجام و فکتشیت کاخسفید پس از لوزان وجود دارد، این نگرانی را تا حد زیادی افزایش دادهاست. فراموش نکردهایم که رهبر انقلاب همان زمان فرمودند به هیچ وجه این فکتشیت ملاک عمل نخواهدبود. آیا درمواردی همچون عدم محدودیتهای بلندمدت 10 ساله و دوازده ساله شباهتهای نگران کنندهای بین فکتشیت امریکا و متن برجام دیده نمیشود؟ نظر به این که هرگونه محدودیت در تحقیق و توسعه در شرایط حساس کنونی به معنای عبور از خطوط قرمز و ضربهزدن به رشد علمی کشور است، مفاد بند 19 برجام مبنی بر تعهد ایران به محدودیت الیالابد برای عدم بازفرآوری یا تحقیق و توسعه بازفرآوری و مفاد بند 5 متن برجام مبنی بر محدودیت 15 ساله تحقیق و توسعه در غنیسازی فردو، چطور قابل توضیح است؟
در خاتمه این نامه آمدهاست: به فرض چشمپوشی از تمام این مسائل و اجرای کامل برجام، بر اساس بند 8 قطعنامه به ایجاد اعتماد به ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران، صرفاً کمک خواهدکرد. آیا منطقی است که برای کمک به ایجاد اعتماد، زیر بار چنین محدودیتهای سنگینی برویم؟ با توجه به موارد ذکر شده جنبش دانشجویی از اعضای محترم شورایعالی امنیت ملی انتظار دارد فارغ از هیاهوهای رسانهای و تبریک و تخریبهای نابهجا، در فضایی آرام و منطقی به روشنگری مردم پرداخته و از اجرای هرگونه توافق نامتوازن که ناقض منافع ملی باشد، جلوگیری به عملآورد.