کد خبر 444746
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۱:۰۴

نقش و نگارهای روی دیوار کاخ بسیار زیبا بود . با ورود به کاخ انگار هوا تازه شد . مبهوت در زرق و برق کاخ بودم . صدام و دخترش وارد شدند ...

گروه چندرسانه‌ای مشرق - قسمت ششم «صدای کتاب»، خاطرات نگارنده کتاب آن بیست و سه نفر را در ملاقات با صدام و دخترش بیان می کند .



وارد ساختمانی شدیم شبیه به آنچه به نام قصر در کتاب ها خونده بودیم . یه چیز شبیه به قصر پسر پادشاه در فیلم سیندرلا که در سینما مهتاب کرمان دیده بودم .

هنوز درست جاگیر نشده بودیم که ابووقاص خودش رو رسوند به صالح و در گوش اون یه چیزی گفت . صالح فریاد زد : می گه سید رئیس الان دارن میان.

دنیا انگار روی سرم خراب شد . ما در قصر صدام بودیم . کسی که مردم ما رو کشته بود و به کشورمون تجاوز کرده بود با دخترش وارد شد . دنیا دور سرم می چرخید...


این شما و این قسمت ششم خوانش کتاب آن بیست و سه نفر :



دانلود - قسمت ششم خوانش کتاب آن بیست و سه نفر


برای شنیدن کتاب های دلخواه خود فقط کافی است نام آنها را به ما بگویید .

کتاب بعدی را شما پیشنهاد کنید!