به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، عملیات پیروزمندانه «مرصاد» به عنوان یکصد و چهارمین عملیات انجام شده در طول 8 سال دفاع‌مقدس و هفتادمین عملیات آفندی رزمندگان غیور ارتش اسلام است که از نظر طراحی، تاکتیک رزمی و اجرا نیز می‌توان آن را آخرین عملیات بزرگ و پیروزمندانه ارتش جمهوری اسلامی ایران و رزمندگان در جنگ تحمیلی قلمداد کرد.

در همین رابطه مروری بر تعبیرهای و سخنان فرماندهان پیشکسوتان دوران هشت سال دفاع مقدس پیرامون عملیات مرصاد خواهیم داشت:

ارتش در عملیات مرصاد شاکله تهاجم نظامی منافقین را شکست

امیر سرتیپ نادر علیدوستی، ارشد نظامی ارتش در جنوب شرق کشور یاد آوری می‌کند: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی منافقین انحلال ارتش زمزمه می‌شد اما همین ارتش در عملیات مرصاد شاکله تهاجم نظامی منافقین را از هم فروپاشید و مردانگی و غیرتمندی ارتشیان باعث از بین رفتن توان رزمی منافقین شد.

صدام پس از پذیرش قطعنامه آتش جنگ را برافروخت

همچنین سرهنگ خلبان علیرضا کیخایی که مدتی فرمانده پایگاه پنجم هوانیروز ارتش مستقر در مشهد بود روایت می‌کند: صدام به خاطر پذیرفتن آتش‌بس، چون خودش مستقیما نمی‌توانست عملیات نظامی انجام دهد با پشتیبانی وسیع از یک گروهک منافق به نام مجاهدین خلق توانست آتش درگیری را شعله‌ور سازد.عراق با توجه به وضع نابسامان خود در منطقه قصرشیرین احساس می‌کرد می‌تواند از آن منطقه برنامه‌ای علیه ایران داشته باشد اما با توجه به پذیرش قطعنامه نتوانست از نیروی نظامی استفاده کند و به جای آن از منافقین استفاده کرد.

می‌توان «مرصاد» را«نهروان» ایران نامید

علاوه بر این، سردار سید محمدتقی شاهچراغی، فرمانده سپاه قائم آل محمد (عج) استان سمنان توضیح می‌دهد: عملیات مرصاد در سه مرحله انجام شد که هدف از آن در مرحله اول سد کردن هجوم نیروهای موسوم به ارتش آزادی‌بخش، مرحله دوم حرکت نیروی زمینی ارتش با پشتیبانی نیروی هوایی و هوانیروز ارتش و همکاری سپاه به سمت دشمن بود. مرحله سوم عملیات مرصاد انهدام دشمن و تحمیل برتری به صدام بود تا این عملیات با پیروزی نیروهای خودی به پایان برسد.

رجوی تحلیل غلطی از ایران داشت

سردار علی شادمانی از معاونان ستاد کل نیروهای مسلح نیز می‌گوید: بعد از اینکه حضرت امام (ره) قطعنامه 598 را پذیرفتند، مسعود رجوی و گروهک منافقین شرایط ادامه فعالیت خود در کشور عراق را بسیار ناامن دیدند. رجوی تصور می‌کرد که اگر صدام با ایران صلح کند هیچ دلیلی برای حمله آنها به ایران و حتی هیچ دلیلی برای ماندن منافقین در اردوگاه های عراق نمی‌ماند بنابراین می‌بایست سریعا به ایران حمله کند. رجوی با یک تحلیل غلط و نادرست از وضعیت ایران، همه همراهان خود را متقاعد کرد که باید حمله خود را از قصرشیرین به ایران آغاز کنند و در چهار مرحله یعنی اول کرمانشاه، بعد همدان، سپس قزوین و در آخر تهران را تصرف کنند. «عملیات فروغ جاویدان»منافقان ما را به شدت غافلگیر کرد به گونه‌ای که ما هیچ خبری از رسیدن منافقین تا کرندغرب هم نداشتیم اما همین که نیروهای مسلح کشور از این عملیات مطلع شدند، عملیات غرور آفرین مرصاد را اجرایی کردند.عملیات کم نظیر مرصاد صد درصد معجزه الهی بود.

صدام و رجوی با هم خودزنی کردند

سردار عبدالله ویسی از پیشکسوتان دوران هشت سال جنگ تحمیلی هم معتقد است: پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران، صدام و رجوی را وادار به خودزنی کرد چرا که آنها زنده به این جنگ بودند. صدام پس از هشت سال تجاوز در نهایت می‌بایست برابر مفاد قطعنامه 598 به عنوان آغاز کننده جنگ معرفی و خسارت جنگ را پرداخت کند. مسعود رجوی نیز که تلاش‌هایی در کنار صدام انجام داده بود، نتیجه‌ای جز انحلال ارتش خود تصور نمی‌کرد. همچنین گروهک منافقین از وجه‌المصالحه قرار گرفتن به عنوان غرامت جنگی نیز می‌ترسیدند.