کد خبر 448421
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۲

کارگردان سریال «تنهایی لیلا» با بیان اینکه فیلمنامه این کار، ویژگی‌های مدرن و امروزی دارد، درباره این سریال عنوان کرد: «تنهایی لیلا» را با این هدف جلوی دوربین بردیم که ماه رمضان روی آنتن برود.

به گزارش مشرق، محمدحسین لطیفی، کارگردان سریال «تنهایی لیلا» درباره چگونگی شکل‌گیری این کار تلویزیونی اظهار کرد: ساخت این کار برای من قسمت بود، اما برای حامد عنقا، نویسنده سریال یک ایده و طرح قدیمی، که بعد از سال‌ها جلوی دوربین رفت. فیلمنامه این کار قبل از عید به من پیشنهاد شد. طرح پیشنهادی نیز دو قسمت از سریال را در بر می‌گرفت، بعد از خواندن آن دو قسمت جذب کار شدم و خواستم که قسمت‌های بعدی را برایم بیاورند تا مطالعه کنم. بعد از قسمت پنجم، دیگر کاملاً کار را پسندیدم و ساخت آن را با وجود آنکه تصمیم گرفته بودم، دیگر کمتر برای تلویزیون کار کنم پذیرفتم. قرارداد این سریال را 25 اسفند با تهیه‌کننده (محمدرضا شفیعی) بستم و 23 فروردین نیز فیلمبرداری کار آغاز شد.

وی افزود: به جرئت ‌می‌گویم که فیلمنامه این کار، ویژگی‌های مدرن و امروزی دارد برای همین خود من بعد از خواندن تنها دو قسمت، راضی شدم تا مجموعه را کارگردانی کنم. این اتفاق برای مخاطبان نیز می‌تواند روی دهد. این سریال یک بازی رو و آشکار دارد، آن هم این است که در همان قسمت اول قهرمان خود را قربانی می‌کند. این مسئله کار فیلمساز را کمی سخت می‌کند، چون تماشاگر می‌داند که قهرمان داستان در پایان می‌میرد.

این فیلمساز در پاسخ به این سؤال که چگونه یکی داستان تکراری تا این حد جذابیت ظاهری پیدا کرده است، گفت: این نکته را به عنوان ادعا مطرح نمی‌کنم، چون به واقع همین است و آن هم اینکه من و نویسنده واقعاً به دین و موضوعات دینی علاقه‌مند و معتقد هستیم و هر آنچه که در این کار یا سریال دیگرم «صاحبدلان» می‌بینید ریشه در باور و قلب من دارد. این اعتقادات نیز امری دور از باورها و اندیشه‌های مردم نیست، همین مسئله سبب شده تا کار از شعار و سطحی‌نگری دور بماند. در ضمن من امثال محمد (شخصیتی که بهروز شعیبی در سریال ایفا می‌کند) را بارها دیده‌ام، هر چند این قبیل افراد ممکن است برای دیگران اصلاً قابل باور نباشند! نکته جالب اینجاست که در همین دو هفته‌ای که سریال روی آنتن رفته چند نفر به من زنگ زده‌ و گفته‌اند داستانی که در «تنهایی لیلا» روایت می‌شود قصه زندگی آنهاست.  با تمام این توضیحات ممکن است برخی‌ها به دلیل دور بودن از چنین فضاها و باورهایی مسئله مورد نظر سریال را نپذیرند. اتفاقی که در برخی فضاهای مجازی شاهد رخ دادن آن هستیم.

موسیقی پررنگ در این کار آگاهانه است

لطیفی درباره استفاده از موسیقی در «تنهایی لیلا» چنین توضیح داد: انتخاب موسیقی گل درشت کار کاملاً آگاهانه بود. دلیل این امر نیز آن بود که ما بخشی از کار را خالی گذاشتیم تا موسیقی بتواند بار احساسی سریال را به دوش بکشد، همچنین جنس موسیقی بسیار نوستالژی است و به عنوان نوعی کاغذ دیواری کار شده تا بر زیبایی آن بیفزاید. این اتفاق را هم ما در انتخاب ماشین‌هایی که در روستا وجود دارد هم مشاهده می‌کنیم. مطلب دیگر مربوط به انتخاب لوکیشن می‌شود. فضاهایی که من در این فیلم می‌خواستم در تهران وجود نداشت برای همین مکان مورد نظر خود را در گوشه‌ای از روستای لواسان یافتم.

این فیلمساز در پاسخ به این سؤال که چرا بعد از «صاحبدلان» سال‌ها طول کشید که کار دیگری با محوریت موضوعات دینی و قرآنی جلوی دوربین ببرد، گفت: به نظرم «صاحبدلان» اتفاقی تکرار نشدنی است، زیرا رمز موفقیت این مجموعه قرآن بود. من ادعا و شعار مومن بودن نمی‌دهم، اما به قرآن با تمام وجودم ایمان دارم. ایمانی که باور به نور و معجزه بودن دارد، حتی باورم این است که هر سوره قرآن بوی خودش را دارد و اگر ما لای قرآن را باز کنیم متوجه این بوی خوش خواهیم شد. در این میان اگر نمی‌توانیم این بوی خوش را احساس کنیم، مشکل از حس بویایی ماست. درباره این کار همین اندازه باید بگویم، بسیاری همان زمان به من گفتند که بعد از پخش این سریال (صاحبدلان) شروع به قرآن خواندن کردند.

وی ادامه داد: سال گذشته من سریال قرآنی دیگری می‌خواستم جلوی دوربین ببرم که اگر رخ می‌داد در مسیر همان «صاحبدلان» بود، اما متاسفانه امروز تلویزیون خیلی از ما فاصله گرفته است، حتی می‌توان گفت که از فیلمسازان عقب مانده. کاری که من مد نظر داشتم درباره «کربلایی کاظم ساروقی» بود که یک شبه حافظ قرآن کریم شده و این اتفاق نیز به انحای مختلف آزمایش و تایید شده است، ولی متاسفانه تلویزیون از هزینه کردن به روی کارهای این‌چنینی بیم دارد، برای همین این‌گونه کارها در سیما تولید نمی‌شوند.

لطیفی در پایان بیان کرد: «تنهایی لیلا» برای پخش در ماه رمضان ساخته شده بود. برای همین من با این نیت که کار، اثری درباره ماه رمضان است یک سوم دستمزد معمولم را گرفتم. این کار را هم برای این کار کردم تا به خودم بگویم برای پول به این کار ورود نکرده‌ام. نکته پایانی این‌که، در این سریال من الهام اصلی را از زندگی میرداماد گرفته‌ام، هر چند بزرگان دیگری نیز در تاریخ هستند و چنین اتفاقی برای آنان روی داده است.

منبع: ایکنا