کد خبر 453547
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۶:۱۹

حريم يثرب و بطحاست گوئى مرقد پاكش... كه نور آذين بود چون ساحت اُمُّ القُرا اينجا

به گزارش مشرق، مرحوم مشفق کاشانی که دی ماه ۹۳، دعوت حق را لبیک گفت، اشعار آیینی  و اتقلابی بسیاری در کارنامه دارد. «صلای غم» که تضمینی است از ۱۲ بند محتشم کاشانی و "انوار ۱۵ خرداد"، دو اثر به یادماندنی استاد مشفق در این ژانرهای ادبی هستند.

اشعار مشفق تلفیقی از اندیشه و عواطف در ظرف شعر کلاسیک است و با وجود اینکه زبان و فرم اشعار وی غالبا سنتی است، اما مضامینی که در شعر استخدام می‌کند هیچگاه کهنه و تکراری نیستند. و البته همین نازک‌بینی و مضمون پردازی‌‌، رگه‌های سبک هندی را در اشعار او به نمایش می‌گذارد و هر چند واژگان قدیمی هستند اما نگاه به آن‌ها از زاویه‌ای جدید برای خواننده لذت بخش خواهد بود.

به مناسبت فرا رسیدن ولادت حضرت معصومه (س) غرلی از ایشان با نام "معراج حقيقت" را در ادامه می خوانیم:

بر آر از آستين معرفت دست دعا اينجا
به آئين دگر بر آستان كبريا، اينجا

به چشم دل نظر كن بر حريم دختر موسى
كه جان را مى دهد آيينه لطفش جلا، اينجا

مجو از خيل بيدر دان دواى درد بى درمان
اگردرمان دردخويش مى خواهى،بيا اينجا

صداى قدسيان بشنو كه مى آيد به گوش جان
كه دردت را دوا اينجا، كه رنجت را شفا اينجا

بريز اشك نيازى در نمازستان بى خويشى
بر آر ز سوز سينه درد آشنا اينجا

حريم يثرب و بطحاست گوئى مرقد پاكش
كه نور آذين بود چون ساحت اُمُّ القُرا اينجا

فضاى قدس، معراج حقيقت، بزم اَوْ اَدنى
شب اَسرى، فروغ جاودان مصطفى اينجا

بنامْ ايزد، كه خاك پاك او بوى نجف دارد
كه از او مى تراود عطر ِ جان ِ مرتضى اينجا

ترا پرواز خواهد داد تااوج خدا جوئى
ز بام آشنائى، زاده خير النّسا اينجا

برآى از ظلمت هستى، كه خضرآمد به سرمستى
به بوى چشمه سار زندگى بخش ِ بقا اينجا

منم "مشفق" غبارى دامن افشان در هواى او
كه مى جويم رضاى او به تسليم و رضا اينجا
منبع: جهان