کد خبر 454694
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۲

همیشه بازدید از باغ وحش نمی‌تواند یک تفریح باشد گاهی سر زدن به بعضی باغ وحش‌ها یادآور شکنجه‌گاهی است که حیوانات برای نجات از آن هیچ راه گریزی ندارند.

 به گزارش مشرق، چهارشنبه بیست و یکم مرداد ماه است. روزی بسیار گرم در شهر کویری سمنان. تابلویی در ورودی پارک جنگلی سوکان توجهم را جلب می کند.، «باغ وحش سمنان».



برای دیدن وضعیت حیوانات وارد باغ وحش می شوم. کنجکاوی‌ام گل می‌کند که در شهری چنین گرم و خشک حیوانات در چه شرایطی نگهداری می‌شوند.

وارد باغ وحش که می شوی اولین سیلی را می خوری. بوی شدید تعفن...

در سمت چپ سگ کوچک و کثیف به زمین بسته شده، سگی بسیار گرسنه...



کمی جلوتر چهار میمون چسبیده به میله‌های قفس هستند که با فنس از بازدید کنندگان جدا شده‌اند. در قفس میمون‌ها هم چیزی برای خوردن نیست.



مردمی که برای تفریح به آنجا آمده‌اند همه از بوی بد شکایت می‌کنند و از گرسنگی مفرط حیوانات تعجب می‌کنند.

یک بز کوهی نر بزرگ پفک‌هایی که مردم از روی ترحم برایش ریخته‌اند را می بلعد؛ اما دو ماده دیگر که یکی باردار است و دیگری بیمار سهمی از این غذای بد ندارند.

دو گوزن زیبا هم گردن‌هایشان را بیرون آورده و به مردم خیره شده‌اند.

حیوانات کلافه، خسته، گرسنه و تشنه هستند.

در میانه باغ وحش اردک‌ها به دور لجنی که از راکد بودن آب درست شده حلقه زده‌اند.

قفس گرگ ها متعفن ترین قسمت باغ وحش است.

نزدیک که می شوم به عمق فاجعه پی می‌برم. گرگ‌ها در انتظار غذایی که شاید در دستانم باشد تا دو متر بالا می پرند.

شدیدا عصبی و لاغر هستند.

مردی که کمی هویج و کاهو و کلم برای خرگوش‌ها آورده بود مقداری از برگ‌های کاهو و تکه‌های هویج را برای گرگ‌ها می‌اندازد و آنها در یک لحظه با رقابتی خونین این خوراکی‌ها را قورت می‌دهند.



یکی از بازدید کنندگان تکه چوب خشکی را به طرف گرگ می گیرد و گرگ قسمتی از آن را می‌بلعد.

گرازی کوچک که چند ماه بیشتر از عمرش نگذشته در گودالی خالی و داغ بدون سایبان تنها رها شده است.

اکثر حوضچه‌های آب حیوانات خالیست.

آنهایی هم که خالی نیست آبی سیاه و پر از خزه وبسیار کم در آن وجود دارد.

عقابی را می بینم که در قفسی بدون سایه بان از شدت گرما له له می زند.

سگ‌هایی که جفت جفت در قفس‌هایی کوچک و کثیف حبس شده‌اند و به نانی قانع هستند اما دریغ از همان تکه نان.



دو خرس زیبای بالغ در قفسی بدون سایه بان نشسته‌اند. از دور حوضچه آبی می‌بینم و خوشحال به سمت حوضچه می‌روم؛ اما چیزی که می بینم حوضی خالیست با دو بند انگشت آب سیاه.



دو شغال در انتهای باغ وحش هستند که بسیار بیمارند. قسمت‌های زیادی از موهای بدنشان ریخته است.

یک خارپشت تنها از شدت گرما به آبی که در حوضچه کوچکش دارد پناه برده است.

اینجا بیشتر شبیه شکنجه‌گاه حیوانات است تا باغ وحش.





شاید بتوان گفت حیواناتی که در خارج اسیر قفس هستند بهتر از حیوانات در بند ما زندگی می‌کنند.

چه نگون بخت حیواناتی هستند، آنهایی که در بند بی‌کفایتی برخی از مسئولان اسیر شده‌اند.

یکی از بهترین جاذبه‌های تفریحی چه برای کودکان و چه برای بزرگسالان باغ وحش است. همچنین در کنار بازدید عموم می‌توان از حیوانات آنجا برای مطالعات علمی و حتی درآمدزایی استفاده کرد. ولی متاسفانه شاهد بی‌کفایتی مسئولان هستیم. مسئولانی که ظاهراً فقط به منصب خود می‌اندیشند.
منبع: فارس