دولت و بهویژه آقای روحانی باید در مساله هجمه علیه آقای هاشمی دخالت کند و مانع از این کار شود. آقای هاشمی و امثال ایشان سرمایههای بزرگی برای نظام و مردم کشور هستند و پیدا کردن جایگزین برای چنین شخصیتهایی شاید چندین نسل به طول بینجامد. تندرویها و کینهتوزی همواره به کشور و منافع ملی لطمه زده است. به همین دلیل آقای روحانی نباید نسبت به این مسائل بیاعتنا باشد و باید به صورت جدی به مسأله ورود کند.
فرد اشاره شده در بخش دیگری از صحبتهای خود نیز با اشاره تلویحی به مطالبات انتخاباتی اصلاحطلبان گفته است: دولت آقای روحانی نباید اجازه بدهد عدهای عرصه را برای جریانهای سیاسی تنگ کنند و تنها عده محدودی امکان فعالیت انتخاباتی داشته باشند. دولت باید فضای انتخابات را مدیریت کند و اجازه ندهد حقوق هیچ کدام از جریانهای سیاسی ضایع شود. آقای روحانی باید در وسط میدان مبارزه با تنگ نظران انتخاباتی مقابله کند.
*فرد مذکور به زبان بیزبانی در حال بیان صریح این معناست که رئیسجمهور روحانی باید سپر بلای جریان سیاسی خاص و آقای هاشمی رفسنجانی شود.جالب آنکه همزمان با انتشار همین اظهارات، رئیس جمهور روحانی در نشست مشترک با استانداران در بخشی از صحبتهای خود گفته است: شورای محترم نگهبان ناظر است نه مجری. مجری انتخابات دولت است. دولت مسئول برگزاری انتخابات است و دستگاهی هم پیشبینی شده که نظارت کند تا خلاف قانون صورت نگیرد. شورای نگهبان چشم است و چشم نمیتواند کار دست را بکند، نظارت و اجرا نباید مخلوط شوند باید به قانون اساسی کاملاً توجه کرده و عمل کنیم.
خوانش این اظهارات، نتایج مشخصی را به ذهن متبادر میکند.
آقای روحانی باید تصمیم بگیرد خود و جایگاهش که صرفاً متعلق به مردم است را حاضر است خرج یک جریان سیاسی کند یا خیر؟!
جریانی سیاسی که البته برخی معاریفش علیالدوام دچار تلوّن و ابنالوقتی هستند و برای مثال در حالی سنگ روحانی را به سینه میزنند که یکی از چهرههای آنها به تازگی رئیسجمهور کشور را بی... خطاب کرد و با هیچ اعتراضی مواجه نشد و مابقی نیز سخنان خود را با مستترگویی و بیان جملاتی مثل «دولت رحم اجارهای است»! میزنند.
همین افراد درباره آقای هاشمی نیز که سنگ وی را در ظاهر به سینه میزنند، تا آن اندازه دچار تناقض رفتاری هستند که خوانش برخوردهای آنها با وی یک تراژدی بزرگ محسوب میشود.
آنها بودند که در دهه هفتاد، تندترین انتقادات و اقدامات را علیه آقای هاشمی رفسنجانی انجام دادند، با اقدامات مشکوک از حضور وی در مجلس ششم جلوگیری کردند و حتی به وی نسبت قتل! دادند.
رئیس جمهور روحانی باید بداند که نظیر همین سرنوشت در انتظار او نیز هست اگر بخواهد دل به این ملودی نواخته شده بسپارد.
لازم به ذکر است که اصل ادعای جریان سیاسی خاص مبنی بر اینکه آقای هاشمی رفسنجانی بطور خاص مورد هجمه یک گروه قرار گرفته صحیح نیست زیرا وقتی فردی سیاسی در خانواده خود دچار حاشیههای فراوانی است، فرزند وی از سوی سیستم قضایی نظام اسلامی مورد مجازات قرار میگیرد، شخص وی بعضاً از وجود ظلم در نظام اسلامی! سخن میراند و ... بدیهیست که باید پذیرای انتقاداتی باشد و اگر هم کسانی را در کنار خود ببیند که نسبت به این انتقادات، اعتراض میکنند، یقیناً باید بداند که این اعتراضات چیزی غیر از ثناگویی و تملّق مصلحتی نیستند.