کد خبر 460558
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۴

پس از عملیات انتحاری داعش در شهر عمدتاً کردنشین سوروچ در ترکیه، پ.ک.ک این عملیات را از چشم دولت ترکیه دید و در دو عملیات مجزا، چند تن از نیروهای امنیتی ترکیه را کشت. همین مساله باعث شد تا دولت ترکیه مذاکرات صلح با این حزب را پایان داده و به مواضع پ.ک.ک در ترکیه و شمال عراق حمله کند. پ.ک.ک هم بر حجم حملات خود افزود.

به گزارش مشرق، پس از عملیات انتحاری داعش در شهر عمدتاً کردنشین سوروچ در ترکیه، پ.ک.ک این عملیات را از چشم دولت ترکیه دید و در دو عملیات مجزا، چند تن از نیروهای امنیتی ترکیه را کشت. همین مساله باعث شد تا دولت ترکیه مذاکرات صلح با این حزب را پایان داده و به مواضع پ.ک.ک در ترکیه و شمال عراق حمله کند. پ.ک.ک هم بر حجم حملات خود افزود.

در این میان، بر اساس اخبار منتشر شده، تاکنون دو حمله تروریستی به قطاری که از ترکیه عازم ایران بوده، صورت گرفته است. گفته می‌شود پ.ک.ک این بمب‌گذاری را انجام داده است.اولین سئوالی که بعد از وصف این وضعیت به ذهن خطور می‌کند این است که چطور جریان اسلام‌گرای حزب عدالت و توسعه علیه پ.ک.ک (که از سال 2013 وارد مذاکرات صلح شده بودند و سعی در کاهش تنش‌های دولت مرکزی با کردها داشتند) و متحد منطقه‌ای خود یعنی داعش وارد جنگ شده است؟ در پاسخ به این سئوال و به اقتضای دغدغه‌مند بودن این وضعیت برای مردم ایران، سئوالات دیگری هم به ذهن متبادر می‌شود؛ اینکه آیا پ.ک.ک علاقمند به حضور ایران در منازعاتش با ترکیه است؟ و اینکه درگیری‌های ترکیه با پ.ک.ک چه پیامدهای امنیتی و سیاسی برای ایران به همراه خواهد داشت؟

سیاست خارجی ترکیه به رهبری حزب اسلام گرای عدالت و توسعه با یک جهت‌گیری متفاوت از جریان ملی‌گرای این کشور، که آرمان‌های آتاتورک را الگوی فکری خود می‌دانند، عملگرایی سیاست خارجی این کشور را با یک ایدئولوژی سلفی در بیرون مرزها ترکیب نمود. ترکیب نامأنوسی که این کشور را گرفتار در رفتارها و چالش‌های متناقض زیادی کرد. رفتارهای متناقض در قبال رژیم صهیونیستی،گروه‌های تکفیری، بیداری اسلامی و... نمونه‌های از رفتارهای ضد و نقیض این کشور در عرصه سیاست خارجی بود، که به دنبال آن شاهد تنش‌های داخلی این کشور نیز بودیم. در واقع این تنش‌های داخلی بی تاثیر از سردرگمی سیاست خارجی این کشور نبود. به هر حال این سیاست خارجی، بخصوص در سوریه، ترکیه را وارد چالش‌های اساسی کرد و از طرفی حمایت‌های آن‌ها از داعش و تلاش برای سرنگونی بشار اسد نیز ناکام ماند.

ناامیدی از سقوط بشار اسد همزمان با ترس از نزدیکی داعش به مرزهای ترکیه موجب سیاست صبر و انتظار ترک‌ها در قبال داعش شد. اما دو رخداد مهم داخلی و منطقه‌ای برای ترکیه یعنی انتخابات مجلس که باعث از دست دادن اکثریت مطلق برای حزب عدالت و توسعه این کشور شد از یک سو و جمع‌بندی مذاکرات هسته‌ای ایران و 5+1 از سوی دیگر، لزوم تجدید نظر در سیاست خارجی این کشور را مهیا کرد. به همین دلیل می‌توان گفت این دو عامل باعث شد تا تغییر در سیاست خارجی این کشور رسماً در دستور کار قرار گیرد.

اما این تغییر به نظر می‌رسد بیشتر از اینکه اقتضای مسائل منطقه‌ای باشد به خاطر مسائل داخلی این کشور جهت حذف جریانات کردی بعد از انتخابات مجلس می‌باشد. در این انتخابات برای نخستین بار حزب مدافع کردها یعنی حزب دمکراتیک خلق رای بالایی آورد و هم اکنون ۸۰ کرسی پارلمان را در اختیار دارد.  لذا جریان اسلام گرا در ترکیه که انتظار داشت تا اکثریت مطلق را در پارلمان به دست آورد و قانون اساسی را تغییر دهد و قدرت رئیس جمهوری را بیشتر کند شکست خورد. به همین دلیل به نظر می‌رسد(فارغ از واقعی بودن یا ظاهری بودن) بحران اخیر ترکیه در ارتباط با داعش(عملیات انتحاری داعش در شهر عمدتا کردنشین سوروچ) ، باعث شد تا دولت اردوغان این وضعیت را مستمسکی قرار دهد تا با حمله به مواضع کردها موجبات تحریک احساسات ناسیونالیستی مردم ترکیه را فراهم اورد. این وضعیت می‌تواند به اردوغان کمک کند تا 80 کرسی مجلس را که در اختیار نمایندگان کرد قرار دارد(با حذف این نمایندگان با بهانه جنگ با پ.ک.ک) در انتخابات زودهنگام مجلس، در اختیار خود قرار دهد شاید از این طریق به خواسته خود در کسب اکثریت مطلق مجلس دست یابد.

اما به هر حال ریشه این بحران برای ترکیه به هر دلیل که اتفاق افتاده باشد پیامدهای امنیتی- سیاسی را برای منطقه به وجود خواهد آورد. قبل از بررسی این پیامدها برای ایران بهتر است هدف پ.ک.ک از حمله انتحاری به قطار تهران-آنکارا هم بررسی شود.چرا؟ آیا ورود ایران به این منازعه به نفع پ .ک.ک است؟ به نظر می‌رسد جواب مثبت باشد. دلیل مشخصی برای این کار وجود دارد و آن این است که پ .ک.ک در میان دیگر گروه‌های کُرد منطقه یک جریان ساختارشکنانه و تروریستی است و دیگر گروه‌های کُرد منطقه همواره سعی در فاصله گرفتن از این گروهک تروریستی داشته‌اند. مواضع محتاطانه مسعود بارزانی و درخواست از پ .ک.ک برای خروج از اقلیم کردستان و همچنین اعلام بی‌طرفی یگان‌های مدافع خلق (ی‌پ‌گ)، نیروی نظامی کردهای سوریه، در منازعه ترکیه با پ.ک.ک، نشانه بارزی از عدم همکاری دیگر گروه‌های کُردی با پ.ک.ک دارد. اما ورود ایران به این درگیری می‌تواند باعث تحریک دیگر گروه‌های کُرد منطقه و شاید تحریک کُردهای ایران شود. سوای اینکه مردم کُرد زبان ایران هیچ‌گاه احساسات ملی‌گرایانه خود را فدای احساس قومیتی یک گروهک تروریستی نمی‌کنند اما وجود گروهک تروریستی پژاک به عنوان فرزند ناخلف پ.ک.ک و بهانه‌جویی برای ورود آن‌ها به منازعه با ترکیه بستگی به ورود ایران به این کشمکش دارد. والبته به نظر می‌رسد ترکیه هم از ورود ایران به این منازعه استقبال خواهد کرد چون ترکیه هم همراهی یک کشور منطقه‌ای آن‌هم کشور با نفوذی مثل ایران علیه گروهک‌های شورشی و تروریستی را مشروعیت بخش اقدامات خود می‌داند. همین باعث این گمانه‌زنی‌ها شده است که شاید حمله به قطار تهران-آنکارا با مدیریت یا حتی‌الامکان با آگاهی دولت ترکیه برای تحریک ایران صورت گرفته است. از همین علاقه ترکیه و پ.ک.ک برای ورود ایران به منازعه و کشمکش آن‌ها می‌توان باب ورود به سئوال سوم و اصلی این یاداشت را باز کرد.

هرگونه پیامد مثبت یا منفی برای ایران، به مواضع ایران در قبال این منازعه بستگی دارد. این مواضع می‌تواند منفعلانه، فعالانه نظامی و فعالانه سیاسی باشد. سیاست خارجی ایران بخصوص در منطقه هیچ‌گاه سیاست منفعالانه‌ای نبوده و نسبت به محیط پیرامونی خود با اقتضای محذورات و مقدورات خود کنش متناسب با آن را نشان داده است. پس موضع ایران یک موضع فعالانه خواهد بود اما بسته به سیاسی یا نظامی بودن پیامدهای متفاوتی برای ایران به همراه خواهد داشت.

 

موضع فعالانه نظامی

این گونه رفتار از سوی ایران همان طور که قبلا ذکر شده خواسته دو طرف منازعه است. پ.ک.ک به دنبال همراهی دیگر گروه‌های کُردی با خود و گسترش منازعه به دیگر مناطق کُردنشین است و ترکیه نیز با هدف مشروعیت بخشی به اقدام خود، خواستار موضع نظامی ایران در قبال این کشمکش است. لذا ورود ایران به این منازعه می‌تواند موجب دستیابی دوطرف به خواسته‌های خود گردد به همین دلیل بدترین پیامدهای ممکن نصیب ایران خواهد شد. هم تشویق‌کننده رفتارهای ناگهانی، هیجانی و نسنجیده ترکیه خواهد شد و هم مناقشه منطقه‌ای دیگری را برای کشور به وجود خواهد آورد و چه بسا تنش‌های مرزی در مناطق کُردنشین هم از پیامدهای چنین رفتاری باشد. تهدید دیگری که می‌تواند به عنوان پیامد منفی چنین رفتاری باشد، مخدوش شدن روابط حسنه ایران با کُردهای عراق و سوریه است. تظاهرات اخیر در سلیمانیه علیه دولت ترکیه نباید سمت سوی اعتراض نسبت به ایران را به خود بگیرد . لذا به نظر می‌رسد چنین موضعی به هیچ وجه در دستور کار سیاست خارجی و امنیتی ایران برای ورود به منازعه نباشد. علاوه بر این هرگونه ورود ایران به این منازعه به نفع هر طرفی که باشد،  باعث افزایش امکان ورود رسمی نظامی ایران به دیگر مناقشات منطقه‌ای خواهد شد و این در دستور کار نظام جمهوری اسلامی ایران نیست. لذا می‌توان با خوشبینی گفت ایران با عدم ورود نظامی به این منازعه تمام پیامدهای منفی آن را خنثی می‌کند.

موضع فعالانه سیاسی

سیاست خارجی ایران می‌تواند با محکوم کردن حملات ترکیه و کشتار غیر نظامیان جایگاه خود را در بین کُردهای منطقه تثبیت نماید و همزمان با هدف جلب نظر ترکیه فعالیت‌های تروریستی پ.ک.ک را محکوم نماید. با این سیاست هم بر نفوذ منطقه‌ای خود بخصوص در میان اکراد غرب آسیا می‌افزاید و هم مانع از تنش در روابط خود با ترکیه خواهد شد. همزمان ایران می‌تواند جبهه‌ای از کردها و گروه‌های مقاومت را علیه تروریست‌های تکفیری، با انسجام بیشتری تشکیل دهد. لذا این موضع سیاسی می‌تواند پیامدهای مثبتی را به همراه داشته باشد.

نکته دیگر این است که ورود ترکیه به یک جنگ منطقه‌ای با پ.ک.ک و ظاهراً با تروریست‌ها، همان وضعیتی را پیش آورده است که برای عربستان در یمن اتفاق افتاده است. دو جبهه و حامی اصلی گروه‌های تروریستی یعنی عربستان و ترکیه درگیر یک جنگ مستقیم شده‌اند و این بهترین فرصت ممکن برای گروه‌های مقاومت و دولت‌های سوریه و عراق است تا با همراهی ایران بتوانند جبهه ضد تروریستی - بعثی - تکفیری را منسجم‌تر نمایند. این گروه‌های تکفیری در وضعیتی به سر می‌برند که دو حامی اصلی منطقه‌ای آن‌ها یعنی عربستان و ترکیه گرفتار درگیری نظامی هستند.

نکته دیگر که معمولاً از آن به عنوان پیامد منفی این منازعه برای ایران یاد می‌کنند این است که ترکیه با بهانه حمله به پ.ک.ک سعی در تضعیف ارتش سوریه دارد. اما در پاسخ به این ادعا باید اشاره داشت که کردهای سوریه و حتی پ.ک.ک با اینکه مدتهاست وارد جنگ دولت سوریه با گروه‌های تروریستی نمی‌شوند و سعی در استقلال عمل خود و بی‌طرفی در این منازعه را دارند اما ورود ترکیه و جنگ علیه آن‌ها باعث خواهد شد نه‌تنها دولت ترکیه انرژی بیشتری را صرف مقابله با اکراد نماید بلکه شرایط همکاری بیشتر دولت سوریه و کردهای این کشور را هم مهیا خواهد کرد. اعتراضات نیروی نظامی کردهای سوریه(ی.پ.گ) علیه دولت ترکیه را می‌توان از این منظر مورد تحلیل قرار داد که شرایطی برای همکاری ارتش سوریه با اکراد علیه ترکیه و تروریست‌ها را فراهم می‌کند.

این البته به معنی از آب گل آلود ماهی گرفتن نیست. همان‌طور که گفته شد ایران همزمان با یک رفتار منطقی و حساب شده در قبال این منازعه بایستی نسبت به کشتار غیرنظامیان کرد توسط دولت ترکیه هم واکنش سیاسی نشان دهد و همچنین نسبت به مرزهای غربی خود نیز احتیاط بیشتری به خرج دهد. اینجاست که برای حصول پیامدهای مثبت تر به نظر می‌رسد که ایران نیازمند یک استراتژی سیاسی - نظامی در قبال این منازعه است. این استراتژی ترکیبی است از موضع سیاسی که قبلاً ذکر شد و تقویت مواضع نظامی و رصد تحرک تروریست‌های پژاک در مرزهای غربی کشور. لذا موضع صرف سیاسی نمی‌تواند مانع از پیامدهای منفی برای کشور شود و لذا در نظر گرفتن مسائل امینتی و نظامی نیز باید در دستور کار ایران قرار گیرد تا در صورت هرگونه تعرض به تمامیت ارضی کشور، واکنش سریع، قاطع و برنده‌ای از خود نشان دهد.

منبع:تبیین