گروه بینالملل مشرق- بحرانهایی که از سال 2011 در سوریه و عراق و کشورهای دیگر به وقوع پیوست باعث شد ارتباط مبلغانی که از ایران به کشورهای مختلف آسیایی از جمله هند میروند، با فعالان اسلامگرا در این کشورها تحت تأثیر قرار بگیرد، چون دیدگاههای دو طرف درباره برخی از این حوادث، متفاوت بود. یکی از مجموعههایی که فعالان اسلامگرا در آن دور هم جمع شدهاند، شاخه جوانان "جماعت اسلامی" جنوب هند است. جماعت اسلامی جنبشی است که در تمام منطقه شبهقاره ریشه دارد و در دنیا هم به خاطر دیدگاههای سیاسیشان شناختهشده است و بسیاری از مبانی اندیشهای آنها شبیه به مبانی انقلاب اسلامی ایران است. این حرکت از دهه 1940 میلادی منادی حرکت بیدارگری اسلامی در شبهقاره بوده است.
کتابهای مودودی حتی روی "سید قطب" نویسنده و نظریهپرداز مشهور مصری هم اثر جدی گذاشت، تا جایی که تحول تفکرات سید قطب در زندانهای جمال عبدالناصر، با خواندن کتابهای مودودی آغاز شد و بخش پایانی عمر خود و کتابهایی که بعداً نوشت، تحت تأثیر نظریات مودودی خصوصاً نظریه جاهلیت مدرن بود که مودودی در کتب خود بیان کرد.
در دنیای سیاست هم جماعت اسلامی معادل اخوانالمسلمین در شبهقاره است و این دو سازمان بسیار نزدیک به هم هستند. جماعت اسلامی مجموعهای است که فعالیتهایش به شدت تشکیلاتی است، هرچند همه مسلمانان شبهقاره هند را شامل نمیشوند، اما به خاطر رویکرد منسجمی که دارند، به شدت در منطقه خودشان تأثیرگذار بودهاند. اکنون هم در بنگلادش، جریان حاکم به شدت نسبت به جماعت اسلامی حساس است. این سازمان در پاکستان به شدت تأثیرگذار است، چون قویترین شاخه جماعت در این کشور است.
نوع نگاههای جماعت اسلامی نسبت به اختلافات مذهبی، افراطی نیست. جماعتیها هرچند خودشان به اموری مانند زیارت و شفاعت و... اعتقاد ندارند، اما این امور را محصور در دایره شریعت میدانند نه در دایره عقاید. بنابراین عموماً اختلافنظر در چنین اموری را با دیگر فرقههای مسلمین خصوصاً شیعیان مانند بسیاری دیگر از اختلافات فقهی تعبیر و تفسیر میکنند. بر خلاف جریان وهابیت که این امور را امور اعتقادی میداند و معتقدین به آنها را تکفیر میکند. همین نگاههای متعادل باعث شد تا مبلغان ایرانی ارتباط نسبتاً خوبی با جماعتیها داشته باشند.
دیدگاههای جماعت اسلامی در رابطه با مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی نیز دقیقاً منطبق بر نگاههای جمهوری اسلامی است؛ یعنی قائل به مقاومت مسلحانه هستند، نظریه دو دولت را قبول ندارند، هیچگونه مشروعیتی برای اسرائیل قائل نیستند و... همچنین عدهای از اعضای جماعت اسلامی سال 2010 در قالب کاروان شکست حصر غزه، یک بار به ایران آمدند و بسیار تحت تأثیر جو کشورمان قرار گرفتند.
مسجد جامع "چرامان" اولین مسجدی که در شبهقاره تأسیس شد
جماعت اسلامی در تمام شبهقاره شعبه دارد، اما قویترین شاخهاش در ایالات کرالا در هند است. برای توضیح چرا این شاخه قویترین شاخه جماعت اسلامی در شبهقاره است و اختیارات زیادی هم به خاطر همین پتانسیل، به این شاخه داده شده است، باید کمی به عقب برگردیم. اسلام در کل شبهقاره هند که متشکل از پاکستان، هند و بنگلادش است، برای اولین بار از طریق برخی تجار عربی که از شبهجزیره به طرف سواحل هند میآمدند، به منطقه شبهقاره معرفی شد. اولین جایی هم که اسلام در کل شبهقاره به آن نفوذ کرد، همین ایالت کرالا بود. دلیلش هم این بود که کرالا در جنوبیترین نقطه هند قرار دارد و تجار هم از طریق دریا به آنجا رفت و آمد داشتند.
اولین مسجدی که در شبهقاره تأسیس شد، مسجد جامع "چرامان" بود که در همین ایالت و همزمان با حیات پیامبر تأسیس شد و اکنون یکی از قدیمیترین مساجد دنیا به شمار میآید. نقل است که تاجری هندی با سفر به حجاز، مسلمان میشود و در راه بازگشت به کرالا در دریا فوت میکند، اما وصیت میکند که بروند و مسجدی را در کرالا بنا کنند که میشود مسجد چرامان.
تراکم جمعیتی مسلمانان در ایالت کرالا بیشتر از سایر نقاط شبهقاره است، یعنی از جمعیت تقریباً 35 میلیونی این ایالت، 26 درصد مسلمان هستند. 20 درصد بقیه مسیحی هستند و 54 درصد هم هندو هستند. این در حالی است که نسبت مسلمانان در کل هند حدود 15 درصد است. فضای فعالیتهای مسلمانان در این منطقه هم با جاهای دیگر، کاملاً متفاوت است. جمعیت مسلمانان در کرالا به سه قسمت تقسیم میشوند. دسته اول که بیشترین تعداد را هم شامل میشود، "بریلوی"ها هستند که صوفی محسوب میشوند.
مقابل بریلویها معمولاً در شبهقاره، "دیوبندی"ها هستند. این جریان خودش در ایالت کرالا به دو بخش تقسیم میشود که یکی از آنها جماعتیها هستند که دسته دوم مسلمانان این منطقه را شکل میدهند و دیگری سلفیها که دسته سوم مسلمانان به شمار میآیند. به سلفیها اهل حدیث و وهابی هم میگویند. تفاوت بریلویها و دیوبندیها در حوزه کلام و اعتقادات است، هرچند در حوزه فقه، تقریباً همهشان، حنفیمسلک هستند. در ایالت کرالا، عملاً شیعیان حضوری ندارند.
در حوزه تفاوتهای اعتقادی و فقهی اعضای جماعت اسلامی با شیعیان ایران، لازم است نکتهای ذکر شود. جنس سؤالات جماعتیها از شیعیان، اگرچه اهل سنت هستند، اما با برخی دیگر از اهل سنت، متفاوت است. مثلاً وهابیها یا برخی جریانات سلفی سؤالاتشان عمدتاً به حوزه اعتقاد و فقه برمیگردد. مثلاً میگویند شما نماز و وضویتان چرا اینگونه است؟ خمس چرا میگیرید؟ ازدواج موقت چرا دارید؟ یا اینکه مثلاً چرا اعتقاد به زیارت دارید؟ چرا اعتقاد به شفاعت دارید؟ و غیره. اما برای عمده جماعتیها و همچنین اخوانیها، این نوع سؤالات عمدتاً جدی نیست، چون اینها را در حیطه اختلافات فقهی تعبیر میکنند. اختلاف میان ما و این جریانات بیشتر به مسائل سیاسی برمیگردد و البته مسائل روز. مثلاً میپرسند چرا شما در سوریه پشت بشار اسد ایستادید، یا چرا در یمن از علی عبدالله صالح و حزبش دفاع نمیکنید؟
ساختمان مرکزی جماعت اسلامی در کرالا، "حراء" نام دارد
مرکز فعالیت مسلمانان در ایالت کرالا، شهری به نام "کالیکت" است و ساختمان مرکزی جماعت اسلامی در کرالا، ساختمان "حراء" نام دارد. جماعتیهای کرالا سه بخش مجزا اما مرتبط به هم دارند که فرایند رشد اعضای جماعت اسلامی در این سه بخش اتفاق میافتد. بخش اول، شاخه دانشجویی تحت عنوان سازمان اسلامی دانشجویان (SIO) است. اینها در دانشگاههای مختلف حضور دارند و فعالیتهای اسلامی انجام میدهند، از جمله مقابله با تأثیرات حزب کمونیست هند (CPI) که در این ایالت بسیار فعال است. تا جایی که همین مبارزه با حزب کمونیست موجب شده تا جماعتیها با شهید مطهری و سابقه مبارزات او در ایران به خوبی آشنا باشند.
بخش دوم جماعت اسلامی در کرالا، مجموعهای با عنوان "همبستگی" (Solidarity) است. افرادی که از دانشگاه خارج میشوند، به این مجموعه میپیوندند. البته "همبستگی" مختص به جماعت اسلامی در کرالا است. اینها یک مجموعه اجتماعی هستند که خدمات و فعالیتهای اجتماعی دارند؛ از برگزاری تظاهراتهای صنفی گرفته تا فعالیتهای خیریه اجتماعی. کمکهایشان مختص مسلمانها هم نیست. غیرمسلمانها هم میآیند و مشکلاتشان را مطرح میکنند و در صورت امکان، کمک میگیرند.
بخش سوم ساختار رسمی جماعت و شورای مرکزی آن است که چند ده نفر عضو دارد. جماعت اسلامی علاوه بر اشرافی که بر "سازمان اسلامی دانشجویان" و "همبستگی" دارد، یک سری بازوهای رسانهای و فعالیتهای دیگر را هم دارد. مثلاً یک شبکه تلویزیونی سراسری تحت عنوان "مدیا وان" (Media One) دارند که به زبان خود ایالت کرالا یعنی "مالایلوم" برنامههای عمدتاً خبری-سیاسی پخش میکند. رئیس شبکه مذکور، امیر جماعت کرالا است. در کل هند هم ساختار شاخهای جماعت حضور دارد و امیرهای جماعت در هر ایالتی شورای ملی جماعت اسلامی هند را تشکیل میدهند.
نفوذ انقلاب ایران در میان جماعت اسلامی تا اندازهای است که مدیر شبکه "مدیا وان" که از اعضای جماعت هم هست، به تصمیم خودش، وصیتنامه امام خمینی را به زبان مالایلوم ترجمه کرده است. بسیاری از کتابهای شهید مطهری و امام خمینی و تقریباً همه کتابهای دکتر شریعتی توسط شخصیتهای مختلف این ایالت به زبان مالایلوم ترجمه شده است. این سه چهره در آنجا کاملاً شناختهشده هستند. کمتر انسان تحصیلکردهای از پیروان جماعت اسلامی کرالا پیدا کرد میشود که این شخصیتها را نشناسد. مردم مسلمان کرالا هم چهرههای فرهنگی مانند مجید مجیدی و حتی برخی بازیکنهای فوتبال ایران را میشناسند.
شبکه "مدیا وان"، هم از نظر تکنیکی و هم محتوایی کاملاً بروز است و برنامههای باکیفیتی پخش میکند که مخاطب آنها عمدتاً غیرمسلمانها هستند، چه مسیحیها و چه هندوها. برنامههای شبکه، علناً اسلامی نیست، اما حد و حدود اسلامی در آنها رعایت میشود و شبکه سعی میکند سخنگویی برای جماعت سلامی باشد. هزینههای تأسیس شبکه و مدیریت و اجرای آن نیز بر عهده جماعت اسلامی شاخه کرالا است و از هیچ منبع دیگری بودجه دریافت نمیشود.
دفتر مرکزی و استودیوی شبکه "مدیا وان" هند
جماعت اسلامی، یک روزنامه رسمی هم دارد. این روزنامه به زبان مالایلوم منتشر میشود و تقریباً 450 هزار نسخه تیراژ دارد. علت اهمیت انتشار روزنامه توسط جماعت این است که در هند، روزنامه بهرغم همه ابزارهای جدید اطلاعاتی، هنوز هم حرف اول را برای انتشار اخبار میزند و بسیار تأثیرگذار است؛ به شکلی که مردم ساعت 5 صبح، اول از دکهها، روزنامهشان را میخرند و میخوانند و بعد سر کارشان میروند. روزنامه جماعت در اوج مذاکرات هستهای میان ایران و 1+5، چند مطلب درباره مذاکرات کار کرد، با این مضمون که ایران توانسته میان قدرتهای دنیا، حرف خودش را به کرسی بنشاند.
دلیل این همه توجه به ایران در میان جماعتیها به انقلاب اسلامی ایران برمیگردد. آن زمان، کل جمعیت اسلامی هند، پیگیر انقلاب ایران بودند. گفته میشود آقای ابوالاعلی مودودی، وقتی در ایران انقلاب شد، برای عملی پزشکی به آمریکا رفته بود و تا لحظه آخر قبل از بیهوشی برای عمل، اخبار را دنبال میکرد تا ببیند انقلاب ایران در چه وضعیتی است.
یکی دیگر از چهرههای خیلی مهم در مسئله انتقال انقلاب ایران به شبهقاره، شخصیتی به نام "احمد دیدات" بود. وی اصالتاً اهل هند، اما مبلغ اسلام در آفریقای جنوبی بود. دیدات در آن دوره، در رسانهها به دلیل مناظراتی که با مسیحیها و هندوها انجام میداد، فرد شناختهشدهای بود. احمد دیدات در اوایل دهه 1980 به ایران سفر کرد و در جریان آن دیدار به شدت مجذوب انقلاب ایران و شخصیت امام خمینی(ره) شد. وی بعد از برگشتن از آن سفر، سخنرانی معروفی را تحت عنوان "ایران، ملتی که دوباره متولد شده است" انجام داد و کتابی هم با همین موضوع چاپ کرد. معروفیت احمد دیدات و مواضعی که در دفاع از انقلاب ایران گرفت یکی از مهمترین عوامل شناخته شدن ایران در میان اسلامگرایان خصوصاً در کرالا بود.
اینها نشان میدهد یک عده در سراسر دنیا چشم امیدشان به ایران است. هر کسی در دنیا با هر عقیده و هر دینی اعتقاد به این دارد که دنیا بالأخره باید به صلح و امنیت برسد و خونریزی در آن پایان یابد. از جمله این افراد، اسلامگرایان شبهقاره هستند که معتقدند صلح جهانی محقق نمیشود، مگر در سایه تفکری که ایران در عرصه بینالمللی دنبال میکند، چون میبینند جمهوری اسلامی از یک طرف مقابل تروریسم دولتهایی مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی میایستد و از طرف دیگر، مقابل گروهکهای تروریستی مانند داعش هم مبارزه میکند.