وی اضافه کرد: کادر فنی آمادگی ذهنی را برای این مسابقات نداشت و این در حالی بود که فدراسیون والیبال تمام امکانات را در اختیار آنها قرار داده بود. اگر تیم ایران را با سایر تیمهای دنیا مقایسه کنیم شاید به جرات بتوان گفت هیچ تیمی مثل ایران قبل از لیگ جهانی و جام جهانی تمرین نداشت که طبیعتا باید خیلی هماهنگ ظاهر میشدیم، اما در عمل اینگونه نبود.
سرمربی تیم کاله با اشاره به بازیهای ایران در جام جهانی عنوان کرد: در جام جهانی هیچ نشانی از تیم خوب ایران نداشتیم و برابر حریفان مستاصل بودیم، البته همه این مشکلات از لیگ جهانی قابل رویت بود، ما ۴ بازی اول لیگ جهانی را باختیم و تنها برابر روسیه ناآماده برنده شدیم و در تهران هم به لطف تماشاچی چند بازی را بردیم که در آنجا ضعفها دیده شد ولی کادر فنی مسیر اشتباه خود را طی کرد تا در جام جهانی به اوج ضعفهای کادر فنی برسیم و شرایط طوری شد که دیگر نیاز به کارشناسی نبود و حتی مردم عادی هم به این موضوع پی برده بودند.
عطایی همچنین گفت: واقعیت این است از همان روزهای اولی که کواچ مربی ایران شده بود عنوان کرده بودم که این گروه نمیتواند برای تیم ایران مثمر ثمر باشد. تیم ملی در اوایل کار کواچ متاثر از شرایط و سیستم ولاسکو بود و با همان روند پیش رفت درحالی که کواچ با ۲۰ جلسه تمرین در لیگ جهانی شرکت کرد و نتایج کسب شده به نام وی ثبت شد، اما در هیچ کجای دنیا یک مربی با ۲۰ جلسه تمرین به موفقیت نمیرسد. تیم را مرحوم معدنی آماده کرده بود و پیش از آن هم با تفکرات ولاسکو پیش میرفتیم که کواچ از آنها بهره گرفت.
این کارشناس ادامه داد: کواچ بعد از لیگ جهانی میتوانست آنالیز خوبی داشته باشد. شاید کواچ به خودی خود مربی بدی نباشد، اما کادر خوبی در کنار وی حضور نداشته و او مربی درجه یک نیست ولی قابل احترام است که نباید به او این اختیار داده میشد تا چنین کادری را برای تیم ملی انتخاب کند. کادر وی حتی در لیگ ایران هم مورد اعتماد نیست، اما برای تیم ملی برگزیده شده بود.
از عطایی پرسیده شد با توجه به شرایط پیش آمده، آیا تیم ملی نیاز به تغییر اساسی در کادر فنی دارد که وی پاسخ داد: تغییرات به دو شکل قابل بررسی است، یکی اینکه کل کادر فنی یعنی از سرمربی تا دستیاران همگی را تغییر دهیم که لازمه این کار این است یک مربی خیلی خوب پیدا شود، اما همه مربیان بزرگ در شرایط کنونی قرارداد دارند.
وی افزود: ما مربی میخواهیم که در درجه اول مدیر باشد، متاسفانه زمزمههایی مربوط به انتخاب سیچلو به گوش میرسید که واقعا نگرانکننده است. کارنامه سیچلو مشخص است، او در یک تیم دستهدومی ایتالیا و تیمهای پایه آرژانتین سرمربی بوده و هماکنون هم هدایت تیم قطر را برعهده دارد. این مربی شاید از نظر علمی خوب باشد، اما در حد و اندازههای تیم ایران نیست. ما نیاز به امثال آناستازی برای تیم ملی ایران داریم.
این کارشناس در بخش دیگری از اظهاراتش عنوان کرد: بخش دوم تغییرات این گونه است که کواچ را حفظ کرده، در عوض تمامی کادر وی را تغییر دهیم. اینکه میگویند کواچ خودش با دستیارش مخالف بوده را من قبول ندارم، چرا که همواره از آنها دفاع کرده بود ولی متاسفانه کادر وی نتوانستند در شرایط حساس به سرمربی تیم ملی اطلاعات درست بدهند. در هر صورت تصمیمگیری در این شرایط برای تیم ملی سخت شده است. روسها در چنین شرایطی سرمربی تیم خود را تغییر دادند و با اضافه کردن چند بازیکن جدید بعد از دو ماه متحول شدند و باید جسارت این کار را داشته باشیم.
عطایی درباره اینکه گفته میشود بازیکنان به خاطر مشکلات با کواچ نظرات وی را در زمین پیاده نمیکردند، گفت: اینکه کواچ نتوانسته تیم را مدیریت کند کاملا واضح است، اما من با کمکاری بازیکنان موافق نیستم، ولی وقتی بازیکنان فکر میکنند مربی چیزی برای انتقال به آنها ندارد، شاید در زمین کار خود را پی بگیرند. برداشت من این است بازیکنان ایران با کواچ به بنبست تاکتیکی رسیدهاند.
وی در بخش پایانی صحبتهایش گفت: متاسفانه کواچ حتی در بازیهایی که برای ایران کماثر بود هم از بازیکنان ذخیره استفاده نکرد و در تمامی شرایط تنها یک استراتژی داشت، او حتی معنوینژاد را به کار نگرفت تا این بازیکن جوان لطمه بخورد، ما دو بازیکن قطر پاسور به نامهای امیر غفور و شهرام محمودی داشتیم که همواره مصدوم بودند. سئوال من از کواچ این است که چرا حاضر نشد به جای ۴ بازیکن سرعتی، ۳ بازیکن در فهرست ۱۴ نفره خود قرار دهد و به جای آنها یک بازیکن پشتخطزن دیگر به تیم اضافه کند تا مصدومیت غفور و محمودی تشدید نشود تا بتوانیم از داشتههای خودمان به بهترین شکل استفاده کنیم. متاسفانه اشتباهات کادر فنی یکی دو تا نبوده و همه این مسائل دست به دست هم داده تا تیم ملی در مسیر درست حرکت نکند.