کد خبر 473645
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۹

حمید سبزواری نامش با شعر انقلاب گره خورده است. داعیه‌داری او در سروده‌های انقلابی که هر کدام خاطره‌ساز بوده‌اند و هستند، بر کسی پوشیده نیست اما بر ذهن ما نسیان حاکم شده است.

به گزارش مشرق، این شاعر گرانقدر درباره روزهای حماسه انقلاب اسلامی گفت: در آن ایام، چه در زمانی که در سبزوار بودیم و چه زمانی که به تهران آمدیم، حال و هوای مردم را می‌دیدم و شب‌ها همان احساسات را در شعر می‌آوردم. در ابتدا برخی شاعران که روشنفکر بودند، به ما طعنه می‌زدند اما ما در جواب آنها چیزی نمی‌گفتیم.

این اشعار را خدا بر زبان هر کدام از ما شاعران جاری کرد، شعرهایی مثل «این بانگ آزادی است»، «برخیزید ‌ای شهیدان راه خدا» و.... من دیدم دیگر زیاد نمی‌توانم در سبزوار بمانم، تصمیم گرفتم به تهران بیایم. به هر حال تهران شهر بزرگی است و دوستان زیادی دارم که بیش از جاهای دیگر آمادگی انقلاب را داشت. من هم به همین دلیل از سبزوار به تهران آمدم. ما محدودیت‌هایی داشتیم. ساواک ما را اذیت می‌کرد اما خدا به ما یاری می‌رساند. من فرد کوچکی از مردمی بودم که برای انقلاب حاضر بودند جان خود را بدهند.

شاعر «بانگ جرس» به نقل خاطره‌ای از امام(ره) پرداخته و افزود: امام(ره) در صدر انقلاب بود، من بارها گفتم، هرچند امام(ره) به امامت نرسیده اما کارش کار امامانه بود. امام(ره) باعث شد ما گرد هم جمع شویم و شرایط را بشناسیم. امام(ره) مردم را به حرکت درآورد. ما نزد امام می‌رفتیم و دست ایشان را می‌بوسیدیم. ایشان آنقدر سلیم و افتاده بودند که کسی را از خود نمی‌رنجاندند، مگر کسی که دشمن خدا بود.

در پایان حمید سبزواری از این روزهای پیری می‌گوید: این روزها دور و بر ما خلوت‌تر شده است، فکر می‌کنند مزاحمت ایجاد می‌کنند، در صورتی که اینطور نیست.
منبع: تسنیم