امسال به نمایشگاه کتاب فرانکفورت نمی‌رویم و چه خوب است که سلمان رشدی مرتد، موجب می‌شود تا به کارنامه سال‌ها حضورمان در این نمایشگاه و نمایشگاه‌های دیگر فکر کنیم. آن وقت از خود خواهیم پرسید که آیا گشت و گذار در یکی از شهرهای زیبای اروپا و خوردن چلوکباب تمام وطنی در رستوران ایرانی، بهترین دستاورد ما از این نمایشگاه است؟

گروه فرهنگی مشرق- کم‌تر از یک هفته بعد از آن که مدیرعامل موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران از حضور 12 ناشر و 4 تشکل صنفی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت خبر داد، اعلام حضور سلمان رشدی، نویسنده مرتد کتاب موهن «آیات شیطانی» موجب شد تا موسسات و نهادهای نشر جمهوری اسلامی ایران، اعم از ناشران خصوصی و بنگاه‌های دولتی از شرکت در این نمایشگاه صرف‌نظر کنند.
این در حالی است که قرار بود موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران به نمایندگی از سازمان بزرگ نشر جمهوری اسلامی در این دوره از نمایشگاه که از تاریخ 22 تا 26 مهرماه در فرانکفورت برگزار می‌شود، شرکت کند، اما رشدی منفور، نوار حضور مداوم کشورمان را در این آوردگاه بزرگ فرهنگی قطع کرد.



حضور این نویسنده ضداسلامی، که با فتوای قاطع بنیانگذار جمهوری اسلامی به مرگ محکوم شده و سال‌ها به واسطه این حکم تاریخی، گوشه انزوا اختیار کرده است، موجی از تنفر و بیزاری در نهادهای فرهنگی ـ انتشاراتی کشورمان برانگیخت و شخصیت‌ها و مسئولان فرهنگی را به واکنش واداشت. نهایتاً تصمیم این شد که ایران در شصت و دومین نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت نخواهد کرد.

این تصمیم صحیح و انقلابی، هرچند موجب نشد تا مجریان نمایشگاه کتاب فرانکفورت از دعوت نویسنده بدنام جهان چشم‌پوشی کنند، اما برکاتی برای فرهنگ این مرز و بوم داشت که می‌خواهم فارغ از درست یا نادرست بودن موضع سخت برگزارکنندگان نمایشگاه در دعوت از رشدی و ادعای مضحک آزادی بیان، به آن موضوع بپردازم.



ما امسال به نمایشگاه کتاب فرانکفورت نمی‌رویم و در این محفل بزرگ فرهنگی نماینده نداریم. بنابراین، آن دسته از کسانی که همیشه نشر ایران را در نمایشگاه‌های خارجی پیگیری می‌کردند، چشم‌انتظار ما خواهند ماند. این افراد، چند درصد از هزاران بازدیدکننده نمایشگاه را تشکیل می‌دهند؟ به این سئوال می‌شود از دو منظر پاسخ داد؛ اول آن که ناشران و موسسات فرهنگی فعال در خارج از کشور از نوع دولتی‌اش، آمار و اطلاعات دقیقی از این تیپ افراد ندارند. چرا که ارتباط‌گیری با بنگاه‌های نشر خارجی، انجمن‌ها و محافل نویسندگان خارجی و آژانس‌های ادبی ـ مطبوعاتی در ضعیف‌ترین حالت ممکن قرار دارد. در ثانی، تب تند مبادله رایت کتاب در نمایشگاه‌های خارجی از جمله نمایشگاه کتاب فرانکفورت در سال‌های اخیر، موجب شده تا به ارتباطات فرهنگی، که جنبه اقتصادی و درآمدزایی ندارند، اصلاً توجهی نشود. به همین دلیل، نمی‌دانیم نرفتن ما به نمایشگاه کتاب فرانکفورت، آیا کسی را ناراحت می‌کند یا خیر!

اجازه بدهید به تنها هدف‌گیری ناشران ایرانی در سال‌های اخیر برای حضور در نمایشگاه‌های خارجی بپردازیم و درباره تبادل رایت کتاب بین ما و کارتل‌ها و بنگاه‌های انتشاراتی معتبر دنیا حرف بزنیم. چرا که طی سال‌های اخیر، رفتن به این نمایشگاه‌ها، صرفاً با همین انگیزه صورت گرفته و سودای فروش حق‌ نشر کتاب بر هر هدف دیگری چربیده است.

ما در همین یک کار، چقدر موفق بوده‌ایم؟

از حدود 5 سال قبل، چند آژانس ادبی برای مبادله رایت و فروش حق نشر کتاب‌های ایرانی به موسسات خارجی در کشورمان تأسیس شدند که عمده آن‌ها با حمایت بخش خصوصی شکل گرفت. حضور در نمایشگاه‌های معتبری چون مسکو، فرانکفورت، بولونیا، شارجه، تونس، هند و ... با همین هدف، یعنی عرضه آثار ایرانی برای ترجمه به زبان‌های دیگر و نهایتاً فروش رایت کتاب‌های ما صورت گرفت، اما شوربختانه، با وجود تلاش و تبلیغات فراوان در داخل، هیچ کدام از آژانس‌های ادبی و هیچ یک از آثار ایرانی، اقبال چشمگیری نیافتند و شایعه تعطیلی بیش‌تر این آژانس‌ها در شهر پیچید.




آخرین آژانس تعطیل شده را یک ناشر نیمه دولتی راه‌اندازی کرد و سال گذشته با خورجینی پر از کتاب، راهی فرانکفورت شد. این ناشر که بیش از 20 ناشر دولتی و خصوصی دیگر را نمایندگی می‌کرد، با یک تدارک گسترده، حدود 100 اثر از جمهوری اسلامی ایران را به آلمان برد، اما همان‌طور که در نمایشگاه کتاب مسکو شانس ضعیف خود را آزموده بود، از فرانکفورت هم دست خالی برگشت. عاقبت هم با یک تغییر مدیریت ساده در این موسسه انتشاراتی، طومار آژانس ادبی و فعالیت‌های اقتصادی ـ فرهنگی‌اش پیچیده شد.

امسال به نمایشگاه کتاب فرانکفورت نمی‌رویم و چه خوب است که سلمان رشدی مرتد، موجب می‌شود تا به کارنامه سال‌ها حضورمان در این نمایشگاه و نمایشگاه‌های دیگر فکر کنیم. آن وقت از خود خواهیم پرسید که آیا گشت و گذار در یکی از شهرهای زیبای اروپا و خوردن چلوکباب تمام وطنی در رستوران ایرانی، بهترین دستاورد ما از این نمایشگاه است؟!

دعوت از این نویسنده بی‌فروغ و ضددین، هرچند موجب شد تا تمام دستگاه‌های فرهنگی ما موضعی یکسان و انقلابی در برابر این اتفاق بگیرند، اما حتماً نرفتن به فرانکفورت می‌تواند کوله‌بار سفرهای فرهنگی ما به دیگر کشورهای جهان را از افکاری بهتر انباشته کند.

**مسعود بهارلو