به گزارش مشرق، امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران فتوای قتل سلمان رشدی ،نویسنده مرتد انگلیسی هندی تبار را که اکنون 68 سال دارد به سبب نوشتن کتاب آیات شیطانی که توهین آمیز بود ، صادر کرد.
این روزها به بهانه آزادی بیان، نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت بزرگترین نمایشگاه کتاب جهان از سلمان رشدی این نویسنده مرتد برای سخنرانی در نشست خبری دعوت به عمل آورده است.
نکته جالب اینکه رشدی با تعداد قابل توجهی محافظ و سکونت در سایه آیا میتواند در نمایشگاهی که مسلمانان زیادی در آن حاضر خهستند شرکت کند و سخنرانی داشته باشد؟ از زندگی مخفیانه او همچنان هراس از مسلمانان دیده میشود.
هرچند این حرکت های روشنفکری در این نمایشگاه از مسئولان آن دور از انتظار نبوده و شاهد اینگونه رفتار پیش از این هم بوده ایم اما امسال با توجه به اینکه اندونزی به عنوان یک کشور مسلمان مهمان ویژه نمایشگاه است این دعوت از یک نویسنده مرتد بسیار جای تامل دارد.
در این گزارش که بر اساس اطلاعات موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی تنظیم شده نگاهی به بیوگرافی و زندگی این نویسنده موهن میشود.
* رشدی کیست؟
احمد سلمان رشدی نویسنده کتاب آیات شیطانی شاید یکی از خبر سازترین مولفان قرن بیستم باشد، البته نه با کتاب و یا مقالهای که تحسین خوانندگان را برانگیزد، بلکه با نوشتهای که خشم یک میلیارد مسلمان را برانگیخت و چنان نفرتی را علیه خود بر ایجاد کرد که حتی هم اکنون نیز بدون محافظ نمیتواند در خیابان قدم بزند.
حالا پس از گذشت نزدیک به بیست و چند سال از آغاز انتشار کتاب سلمان رشدی و صدور حکم تاریخی حضرت امام (ره) در مورد واجب بودن قتل این نویسنده هتاک، هول و هراس از حمله به مقدسات مسلمان چنان در قلب صهیونسیت ها و دشمان اسلام لانه کرده است که هر هتاکی دیگر به خود اجازه توهین به اسلام را نمیدهد.
اما چه شد که سلمان رشدی این به اصطلاح مسلمان زاده انگلیسی شنیع ترین روش را برای کسب شهرت انتخاب کرد.آیا این مسئله ریشه در زندگی وی دارد؟
*شرارت های یک نوجوان
سلمان رشدی در بمبئی هند و در خانوادهای مسلمان به دنیا آمد. پدر او بازرگانی هندی بود.
رشدی در همان نوجوانی نیز بارقه های شرارت را ازخود نشان داد، به طوری که پدر وی نزدیک به سیزده بار به دلیل اعمال رشدی به اداره پلیس احضار شد. رشدی در محیطی سرشار از اندیشه های عرفانی متعلق به مکاتب شرقی همچون هندوئیسم رشد کرد و ذهن وی نیز بسیاری از این اندیشه ها را جذب کرد.
اندیشه هایی که به وضوح می توان رد آن را در آثار بعدی رشدی دید.در نهایت رشدی مانند اغلب جوانان هندی برای تحصیل راهی انگلستان شد.
* علاقه به هم جنسگرایی در دوران جوانی
سلمان رشدی برای اقامت درلندن در یک پانسیون که متعلق به خانمی به نام "مادام روزا " اقامت می کند.
وی در آنجا باپسری به نام "عمر " از مصر اشنا شد. سلمان و عمر به اندازه ای به هم علاقه مند شدند که تصمیم گرفتند با هم ازدواج کنند، ولی هیچ راهی برای این کار در هیچ یک از ادیان وایین ها پیدا نکردند. مادام روزا وقتی فهمید به پدر عمر اطلاع داد. پدر عمر که یک ژنرال مصری بود بعد شنیدن این مطلب عمر را به مصر برد و او هم خودسوزی کرد.سلمان که به خاطرمرگ عمربسیار ناراحت شده بود تصمیم گرفت به همه ی ادیان و مذاهب و عقاید دهن کجی کند.
*از شرکت در جنبش چپ تا نویسندگی
رشدی در سال 1968، هنگامی که دانشجوی دانشگاه کمبریج بود به جنبشِ چپ پیوست و در تظاهرات دانشجویان علیه جنگ ویتنام شرکت جست. در همان سال ها، تماشای تئاتر در تماشاخانه های پیشرو (آوانگارد) لندن، عشق به هنرپیشگی را در او زنده کرد. با این حال در پایان تحصیلاتش در یک آژانس کوچک تبلیغاتی سردبیر شد و نگارش اولین رُمانش را آغاز کرد. این رُمان که درباره ی یکی از قدیسین مسلمان بود، توفیق انتشار نیافت و دومین اثرش، مجموعه داستان گریموس نیز مورد پسند منتقدین قرار نگرفت.
اما او مأیوس نشد و پس از پنج سال در سال 1981، رُمان بچه های نیمه شب را منتشر کرد. رمانی که پس از انتشار، صفحات مطبوعات انگلستان را به خود اختصاص داد و قصه ی استقلال هند است که از زبان مسلمان جوانی حکایت می شود. از قضا این رُمان رشدی نیز به این خاطر که در آن خانم گاندی را بیوه لقب داده و از فساد دولت کنونی هند انتقاد کرده است، باعث جنجال فراوانی در هندوستان شد.
حیرت آور نیست که در سال 1983 نیز نویسنده که همچنان جهان را با معیارهای ناشی از عدالت طلبی ارزیابی می کند، در رُمان شرم با سَبکی که افسانه، واقعیت و تاریخ را در هم می آمیزد، شخصیت های سیاسی مُعاصر پاکستان را به انتقاد گرفت و از بی نظیر بوتو با لقب "باکره ی تنکه آهنی " یاد کرده است. انتشار این رُمان نیز در پاکستان ممنوع شد.
به نظر می رسید رشدی قصد دارد تا به هر وسیله و با توهین به هرکسی خود را به شهرت برساند و این بار برای این که عقده های دوران جوانی خود را فرو بنشاند، توهین به پیامبر گرامی اسلام را انتخاب کرد.
* حق الزحمه 500 هزار پوندی برای توهین به یک میلیارد انسان
در نهایت سلمان رشدی در سن 41 سالگی رمان آیات شیطانی را به نگارش درآورد. کتابی که با الهام از یک روایت مجعول شدیدترین توهینها به رسول اکرم (ص) انجام داد.
آیات شیطانی» (ترجمه عبارت انگلیسی Satanic Verses) رمانی است در 547 صفحه (نسخه انگلیسی در چاپ اول) که در تاریخ 26 سپتامبر 1988) توسط انتشارات «وایکینگ» (جزو گروه انتشاراتی «پنگوئن») منتشر شد.
نویسنده این کتاب، «سلمان رشدی» مسلمان هندی تباری بود که تبعه «بریتانیای کبیر» محسوب می شد و «آیات شیطانی» پنجمین رمان این نویسنده بود. «سلمان رشدی» کتاب مذکور را به سفارش «گیلون ریتکن» (رئیس یهودی انتشارات وایکینگ) با دستمزد بی سابقه 580 هزار پوند به رشته تحریر در آورد.
حمایت گسترده رسانهای از این کتاب و انتشارآن با تیراژ وسیع در کشورهای مختلف از همان ابتدا حمایت محافل پشت پرده را از انتشار این کتاب را نشان داد.
به دلیل فشار ناشی از حکم امام پلیس انگلیس وظیفه حفاظت از رشدی را بر عهده میگیرد و همین وضعیت سبب طلاق همسر وی میشود.
سلمان رشدی از لحظه صدور حکم امام خمینی(ره) مخفی شد و پلیس انگلیس (اسکاتلندیارد) حفاظت از وی را در مکانهائی نامعلوم برعهده گرفت. هزینههای محافظت از او در سال بین یک تا 10 میلیون پوند تخمین زده میشد؛ در حدی که یکبار شاهزاده چارلز (ولیعهد انگلستان) اعلام کرد: سلمان رشدی سرباری پرخرج برای مالیات دهندگان انگلیسی است.
همچنین شرکت هواپیمایی "بریتیش ایرویز "، حضور رشدی را در هواپیماهای خود تا سال 1998 ممنوع اعلام کرده بود و شرکت هواپیمایی «ایرکانادا» چند سال پیش سفر رشدی را با پروازهای خود غیرممکن اعلام نمود.
سلمان رشدی با وجود خشم جهان اسلام علیه خود، از تجدید چاپ کتاب کفرآمیز خود صرف نظر نکرد و زمانی که انگلستان حاضر به چاپ ارزان قیمت این کتاب (بدون جلد گالینگور و با کاغذ کاهی) نشد، آن را به آمریکا برد و به صورت ارزان قیمت (برای سهولت خرید عمومی آن) به چاپ رساند.
سلمان رشدی در یکی از آخرین کتابهای خود، به فلاکت و ذلت پس از انتشار کتاب "آیات شیطانی " اشاره میکند. وی در کتاب خود با اشاره به مجروحیت مترجم ایتالیایی کتابش توسط مسلمانان ایتالیایی تا سر حد مرگ و به هلاکت رسیدن مترجم ژاپنی آیات شیطانی بر اثر حمله مسلمانان ژاپنی، از روز اعدام ناشر نروژی کتابش به این شکل یاد میکند: «روزی که ناشر نروژی مورد اصابت گلوله قرار گرفت یکی از بدترین روزهای عمر من بود.»
او در آن ایام تنها طی 20 روز 13 بار محل خواب خود را تغییر داد. چنان فضای جهنمی بر زندگی او حاکم گردید که همسرش از وی جدا شد و در مطبوعات وی را «فردی بزدل» نامیدند.
* گریز به آمریکا
رشدی پس از چند سال برای رهایی از وضعیت موجود در انگلستان به آمریکا میگریزد. اما در آنجا نیز مجبور به استفاده ازحفاظت پلیس آمریکا برای مصون ماندن از انتقام مسلمانان میشود.
رشدی در آمریکا سه کتاب دیگر شامل دلقک شالیمار، جادوگر فلورانس و لوکا و آتش زندگی را منتشر میکند و البته در آنجا نیز مورد مرحمت شاهانه انگلیس قرار می گرد و نشان شوالیه را دریافت می کند.
البته سلمان رشدی حالا نیز مخالفت خود را با دین پنهان نمی کند و بارها خواستار جایگزنی دین با ادبیات شده است.
هتاکی که حتی اگر در این دنیا طعم مجازات را نچشد، جهنم در انتظار اوست.
نکته جالب اینکه رشدی این نویسنده مرتد به میلیاردها مسلمان در دنیا اهانت کرده و بازهم از او به عنوان نویسندگی که قرار است در موضوع آزادی بیان سخنرانی داشته باشد دعوت به عمل می آید!!!
این روزها به بهانه آزادی بیان، نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت بزرگترین نمایشگاه کتاب جهان از سلمان رشدی این نویسنده مرتد برای سخنرانی در نشست خبری دعوت به عمل آورده است.
نکته جالب اینکه رشدی با تعداد قابل توجهی محافظ و سکونت در سایه آیا میتواند در نمایشگاهی که مسلمانان زیادی در آن حاضر خهستند شرکت کند و سخنرانی داشته باشد؟ از زندگی مخفیانه او همچنان هراس از مسلمانان دیده میشود.
هرچند این حرکت های روشنفکری در این نمایشگاه از مسئولان آن دور از انتظار نبوده و شاهد اینگونه رفتار پیش از این هم بوده ایم اما امسال با توجه به اینکه اندونزی به عنوان یک کشور مسلمان مهمان ویژه نمایشگاه است این دعوت از یک نویسنده مرتد بسیار جای تامل دارد.
در این گزارش که بر اساس اطلاعات موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی تنظیم شده نگاهی به بیوگرافی و زندگی این نویسنده موهن میشود.
* رشدی کیست؟
احمد سلمان رشدی نویسنده کتاب آیات شیطانی شاید یکی از خبر سازترین مولفان قرن بیستم باشد، البته نه با کتاب و یا مقالهای که تحسین خوانندگان را برانگیزد، بلکه با نوشتهای که خشم یک میلیارد مسلمان را برانگیخت و چنان نفرتی را علیه خود بر ایجاد کرد که حتی هم اکنون نیز بدون محافظ نمیتواند در خیابان قدم بزند.
حالا پس از گذشت نزدیک به بیست و چند سال از آغاز انتشار کتاب سلمان رشدی و صدور حکم تاریخی حضرت امام (ره) در مورد واجب بودن قتل این نویسنده هتاک، هول و هراس از حمله به مقدسات مسلمان چنان در قلب صهیونسیت ها و دشمان اسلام لانه کرده است که هر هتاکی دیگر به خود اجازه توهین به اسلام را نمیدهد.
اما چه شد که سلمان رشدی این به اصطلاح مسلمان زاده انگلیسی شنیع ترین روش را برای کسب شهرت انتخاب کرد.آیا این مسئله ریشه در زندگی وی دارد؟
*شرارت های یک نوجوان
سلمان رشدی در بمبئی هند و در خانوادهای مسلمان به دنیا آمد. پدر او بازرگانی هندی بود.
رشدی در همان نوجوانی نیز بارقه های شرارت را ازخود نشان داد، به طوری که پدر وی نزدیک به سیزده بار به دلیل اعمال رشدی به اداره پلیس احضار شد. رشدی در محیطی سرشار از اندیشه های عرفانی متعلق به مکاتب شرقی همچون هندوئیسم رشد کرد و ذهن وی نیز بسیاری از این اندیشه ها را جذب کرد.
اندیشه هایی که به وضوح می توان رد آن را در آثار بعدی رشدی دید.در نهایت رشدی مانند اغلب جوانان هندی برای تحصیل راهی انگلستان شد.
* علاقه به هم جنسگرایی در دوران جوانی
سلمان رشدی برای اقامت درلندن در یک پانسیون که متعلق به خانمی به نام "مادام روزا " اقامت می کند.
وی در آنجا باپسری به نام "عمر " از مصر اشنا شد. سلمان و عمر به اندازه ای به هم علاقه مند شدند که تصمیم گرفتند با هم ازدواج کنند، ولی هیچ راهی برای این کار در هیچ یک از ادیان وایین ها پیدا نکردند. مادام روزا وقتی فهمید به پدر عمر اطلاع داد. پدر عمر که یک ژنرال مصری بود بعد شنیدن این مطلب عمر را به مصر برد و او هم خودسوزی کرد.سلمان که به خاطرمرگ عمربسیار ناراحت شده بود تصمیم گرفت به همه ی ادیان و مذاهب و عقاید دهن کجی کند.
*از شرکت در جنبش چپ تا نویسندگی
رشدی در سال 1968، هنگامی که دانشجوی دانشگاه کمبریج بود به جنبشِ چپ پیوست و در تظاهرات دانشجویان علیه جنگ ویتنام شرکت جست. در همان سال ها، تماشای تئاتر در تماشاخانه های پیشرو (آوانگارد) لندن، عشق به هنرپیشگی را در او زنده کرد. با این حال در پایان تحصیلاتش در یک آژانس کوچک تبلیغاتی سردبیر شد و نگارش اولین رُمانش را آغاز کرد. این رُمان که درباره ی یکی از قدیسین مسلمان بود، توفیق انتشار نیافت و دومین اثرش، مجموعه داستان گریموس نیز مورد پسند منتقدین قرار نگرفت.
اما او مأیوس نشد و پس از پنج سال در سال 1981، رُمان بچه های نیمه شب را منتشر کرد. رمانی که پس از انتشار، صفحات مطبوعات انگلستان را به خود اختصاص داد و قصه ی استقلال هند است که از زبان مسلمان جوانی حکایت می شود. از قضا این رُمان رشدی نیز به این خاطر که در آن خانم گاندی را بیوه لقب داده و از فساد دولت کنونی هند انتقاد کرده است، باعث جنجال فراوانی در هندوستان شد.
حیرت آور نیست که در سال 1983 نیز نویسنده که همچنان جهان را با معیارهای ناشی از عدالت طلبی ارزیابی می کند، در رُمان شرم با سَبکی که افسانه، واقعیت و تاریخ را در هم می آمیزد، شخصیت های سیاسی مُعاصر پاکستان را به انتقاد گرفت و از بی نظیر بوتو با لقب "باکره ی تنکه آهنی " یاد کرده است. انتشار این رُمان نیز در پاکستان ممنوع شد.
به نظر می رسید رشدی قصد دارد تا به هر وسیله و با توهین به هرکسی خود را به شهرت برساند و این بار برای این که عقده های دوران جوانی خود را فرو بنشاند، توهین به پیامبر گرامی اسلام را انتخاب کرد.
* حق الزحمه 500 هزار پوندی برای توهین به یک میلیارد انسان
در نهایت سلمان رشدی در سن 41 سالگی رمان آیات شیطانی را به نگارش درآورد. کتابی که با الهام از یک روایت مجعول شدیدترین توهینها به رسول اکرم (ص) انجام داد.
آیات شیطانی» (ترجمه عبارت انگلیسی Satanic Verses) رمانی است در 547 صفحه (نسخه انگلیسی در چاپ اول) که در تاریخ 26 سپتامبر 1988) توسط انتشارات «وایکینگ» (جزو گروه انتشاراتی «پنگوئن») منتشر شد.
نویسنده این کتاب، «سلمان رشدی» مسلمان هندی تباری بود که تبعه «بریتانیای کبیر» محسوب می شد و «آیات شیطانی» پنجمین رمان این نویسنده بود. «سلمان رشدی» کتاب مذکور را به سفارش «گیلون ریتکن» (رئیس یهودی انتشارات وایکینگ) با دستمزد بی سابقه 580 هزار پوند به رشته تحریر در آورد.
حمایت گسترده رسانهای از این کتاب و انتشارآن با تیراژ وسیع در کشورهای مختلف از همان ابتدا حمایت محافل پشت پرده را از انتشار این کتاب را نشان داد.
به دلیل فشار ناشی از حکم امام پلیس انگلیس وظیفه حفاظت از رشدی را بر عهده میگیرد و همین وضعیت سبب طلاق همسر وی میشود.
سلمان رشدی از لحظه صدور حکم امام خمینی(ره) مخفی شد و پلیس انگلیس (اسکاتلندیارد) حفاظت از وی را در مکانهائی نامعلوم برعهده گرفت. هزینههای محافظت از او در سال بین یک تا 10 میلیون پوند تخمین زده میشد؛ در حدی که یکبار شاهزاده چارلز (ولیعهد انگلستان) اعلام کرد: سلمان رشدی سرباری پرخرج برای مالیات دهندگان انگلیسی است.
همچنین شرکت هواپیمایی "بریتیش ایرویز "، حضور رشدی را در هواپیماهای خود تا سال 1998 ممنوع اعلام کرده بود و شرکت هواپیمایی «ایرکانادا» چند سال پیش سفر رشدی را با پروازهای خود غیرممکن اعلام نمود.
سلمان رشدی با وجود خشم جهان اسلام علیه خود، از تجدید چاپ کتاب کفرآمیز خود صرف نظر نکرد و زمانی که انگلستان حاضر به چاپ ارزان قیمت این کتاب (بدون جلد گالینگور و با کاغذ کاهی) نشد، آن را به آمریکا برد و به صورت ارزان قیمت (برای سهولت خرید عمومی آن) به چاپ رساند.
سلمان رشدی در یکی از آخرین کتابهای خود، به فلاکت و ذلت پس از انتشار کتاب "آیات شیطانی " اشاره میکند. وی در کتاب خود با اشاره به مجروحیت مترجم ایتالیایی کتابش توسط مسلمانان ایتالیایی تا سر حد مرگ و به هلاکت رسیدن مترجم ژاپنی آیات شیطانی بر اثر حمله مسلمانان ژاپنی، از روز اعدام ناشر نروژی کتابش به این شکل یاد میکند: «روزی که ناشر نروژی مورد اصابت گلوله قرار گرفت یکی از بدترین روزهای عمر من بود.»
او در آن ایام تنها طی 20 روز 13 بار محل خواب خود را تغییر داد. چنان فضای جهنمی بر زندگی او حاکم گردید که همسرش از وی جدا شد و در مطبوعات وی را «فردی بزدل» نامیدند.
* گریز به آمریکا
رشدی پس از چند سال برای رهایی از وضعیت موجود در انگلستان به آمریکا میگریزد. اما در آنجا نیز مجبور به استفاده ازحفاظت پلیس آمریکا برای مصون ماندن از انتقام مسلمانان میشود.
رشدی در آمریکا سه کتاب دیگر شامل دلقک شالیمار، جادوگر فلورانس و لوکا و آتش زندگی را منتشر میکند و البته در آنجا نیز مورد مرحمت شاهانه انگلیس قرار می گرد و نشان شوالیه را دریافت می کند.
البته سلمان رشدی حالا نیز مخالفت خود را با دین پنهان نمی کند و بارها خواستار جایگزنی دین با ادبیات شده است.
هتاکی که حتی اگر در این دنیا طعم مجازات را نچشد، جهنم در انتظار اوست.
نکته جالب اینکه رشدی این نویسنده مرتد به میلیاردها مسلمان در دنیا اهانت کرده و بازهم از او به عنوان نویسندگی که قرار است در موضوع آزادی بیان سخنرانی داشته باشد دعوت به عمل می آید!!!