شهید حسن نوری در برپایی چادرهای اولیه اردوگاه شهدای تخریب در شهریور سال 62 و انتقال نیروها از محل مهندسی به اردوگاه مستقل زحمات زیادی کشید و در گرمای طاقت فرسای اهواز بارها با تویوتا وسایل را حمل کرد و سنگ بنایی را به اتفاق برخی دیگر از نیروها گذاشت که بسان شجره طیبه‌ای ثمر داد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، به آرامی در مزار شهدای بهشت زهرا قدم می‌زدم. با دیدن تصویر هر یک از شهدا در دل تحسین‌شان می‌کردم و آرامش امروز خود و کشور را مدیون خون پاک‌ شهدا می‌دانم. رزمندگانی که در جنوب و غرب کشور جانانه دفاع کردند و به شهادت رسیدند، در قطعه 27 بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده‌اند. قاب عکس در حجله شهدا و گاهی نوشته‌های حک شده بر سنگ مزارشان نظرم را جلب می‌کند.


روی یکی از سنگ قبرها، بخشی از صحبت‌های یکی از فرماندهان گردان تخریب خطاب به رزمندگان حک شده است: "هرکس به تخریب می‌آید باید با آن چتر نجات (قرآن) باشد و اگر آن را نداشته باشد سقوط می‌کند ... انسان زمانی که همتش بلند شد عاشق معبود خود می‌شود و بعد از آن به طرف معبود خویش پرواز می‌کند. مراقب باشیم خون شهیدان فرش راه ما نشود."

همین جملات کافی است تا حس کنجکاوی‌ام برانگیخته شود تا از او بیشتر بدانم...مزار متعلق به فرمانده تخریب شهید "حسن نوری" بود.

***

مجید جعفرآبادی یکی از رزمندگان گردان تخریب و همرزم شهیدان حسن نوری، علی عاصمی، علیرضا نجاری و ... است که "اردوگاه گردان تخریب" را برپا کردند.

جعفرآبادی چگونگی و هدف از تشکیل اردوگاه گردان تخریب را این‌گونه بیان می‌کند: نیروهای تخریب، مدتی طولانی بود که در نساجی اهواز در کنار دیگر نیروهای مهندسی ـ رزمی، مستقر بودند و از نظر فضای لازم برای دوره‌های آموزشی که همراه با انفجار یا رزم‌های شبانه بود، محدودیتهای زیادی داشتند، با پیگیری‌های شهید عاصمی، نهایتاً در اواخر شهریور 62 بخشی از بیابان‌های جاده اهواز ـ آبادان برای نیروهای تخریب در نظر گرفته شد.

در مورد نام ارودگاه مشورت‌هایی شد که عده‌ای نام اولین شهید تخریب را پیشنهاد کردند و عده‌ای نام‌های دیگر، که نهایتاً علی عاصمی به احترام همه شهدای تخریب، نام آن را «اردوگاه شهدای تخریب» گذاشت.

در روزهای داغ شهریور، با تلاش تعدادی از نیروهای تخریب از جمله امیر اسدی، علیرضا نجاری، محمد میرزاثمری، عباس عسگری و حسن نوری بنای اولیه اردوگاه با یک تانکر و چند چادر گذاشته شد.

«حسن نوری» هم برای آماده سازی اردوگاه دایم در تردد بود و در آن گرما کفش هم به پا نمی‌کرد.

یکی از مقاصد علی عاصمی در تاسیس اردوگاه، برگزاری مانورهای بسیار جدی و شبیه به عملیات بود که این مقصود بخوبی محقق شد؛ چه به لحاظ وجود مین‌های متعدد، کانالهای عریض و سیم خاردار و چه افراد پشت خاکریز که با انواع سلاح‌ها شلیک می‌کردند.همچنین هر زمان که مسؤولی از استان‌ها یا وزارتخانه‌ها و یا کاروان‌های دیدار از جبهه به اردوگاه می‌آمدند، یکی از برنامه‌های علی، انفجار مین‌های ضدتانک ضایعاتی در نزدیکی آنها برای آشناتر شدن میهمانان با واقعیت جنگ بود.

اولین شهیدان اردوگاه علیرضا نجاری، میرزا ثمری و عسگری و آخرین آنها جعفر هلالات و اعضای گروه او در روزهای آخر جنگ در مأموریت جزایر مجنون بودند. حسن نوری که یکی از فرماندهان گروه بود در 13 فروردین 63 به همراه امیر اسدی برای شناسایی میادین چزابه رفتند و در آنجا حسن بر اثر انفجار مین به شهادت رسید.

شهید حسن نوری در برپایی چادرهای اولیه اردوگاه در شهریور سال 62 و انتقال نیروها از محل مهندسی به اردوگاه مستقل زحمات زیادی کشید و در گرمای طاقت فرسای اهواز بارها با تویوتا وسایل را حمل کرد و سنگ بنایی را به اتفاق برخی دیگر از نیروها گذاشت که بسان شجره طیبه‌ای ثمر داد.


از سمت راست: شهید احسان کشاورز - شهید حسن نوری

منبع: دفاع پرس