کد خبر 483275
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۰۰:۱۵

این واحد به اصطلاح جدید عبارت بود از 100-150 کامیون که یک تیپ سوار آن بودند، نه زرهی داشتند و نه تانکی و نه توپخانه خصوصی؛ تعدادی کامیون بود و یک عده سرباز!

به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ چند روز است که از دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی با مدیران صداوسیما نگذشته است. در این دیدار رهبر انقلاب اسلامی، تغییر باور به گذشته را از جمله اهداف مورد نظر در جنگ نرم برشمردند و تأکید کردند: مردم ما نسبت به رژیم فاسد و مستبد گذشته باورهایی دارند که در جنگ نرم تلاش بر این است تا این گذشته زشت و پلید و سیاه به گذشته‌ای درخشان و زیبا تغییر یابد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: آنها می‌خواهند با تغییر باور به گذشته، نتیجه بگیرند که لزومی به وقوع انقلاب اسلامی برای از بین بردن آن گذشته، وجود نداشته است.

با توجه به این مطالب، مشرق در نظر دارد تا زین پس با استفاده و انتشار گوشه‌های کوتاه و جذاب خاطرات رجال پهلوی بخشی از خیانت‌های این خاندان و رژیم را به نسل جوان گوشزد نماید.

***


شخصی به نام سرهنگ عبدالله هدایت، رئیس رکن 3 ارتش بود. او فرد بسیار خوش‌بیانی بود و در دورانی که دانشجو بودم، استاد دعوتی دانشکده افسری بود و من، به عنوان یک شاگرد، از بیاناتش لذت می‌بردم و مسحور معلوماتش می‌شدم!



عبدالله ضرغامی

یک سال مانور سالانه در حوالی شهریار برگزار شد و من هم به عنوان فرمانده گروهان لشکر یک در آن شرکت داشتم. در شهریار ارتفاعات زیاد نیست، ولی به هر حال روی بلندترین تپه برای رضاخان جایگاهی را درست کرده بودند و او با دوربین ما را تماشا می‌کرد. هدایت از طریق سرلشکر ضرغامی، رئیس ستاد ارتش، به اطلاع رضاخان رسانید که امسال ما یک مانور کوتاه‌مدت از یک واحد جدید موتوریزه درست کرده‌ایم که اگر اجازه دهید اجرا شود!

مانور اجرا شد. این واحد به اصطلاح جدید عبارت بود از 100-150 کامیون که یک تیپ سوار آن بودند، نه زرهی داشتند و نه تانکی و نه توپخانه خصوصی؛ تعدادی کامیون بود و یک عده سرباز! دیدیم که از دور گرد و خاک بلند شد و این واحد رسید و توقف کرد. آنها قبلا زیرنظر هدایت برنامه‌ریزی و تمرین کرده بودند. سربازها از کامیون پایین پریدند و به سرعت خود را به ارتفاعات رساندند و به اصطلاح تسخیر کردند!

این مانور که برای اولین بار اجرا می‌شد، برای رضاخان چیز عجیب و غریبی بود و او که سواد نظامی درست و حسابی نداشت و دانشکده ندیده بود، تعجب می‌کرد که یک تیپ پیاده ظرف ربع ساعت خود را به موضعی برساند و یک ربع بعد در خط‌الرأس ارتفاعات حاضر شود و در مقابل دشمن آماده گردد. رضاخان خیلی تحسین کرد و مانور را فوق‌العاده و عالی خواند و هدایت را تمجید نمود! هدایت هم بلافاصله لاف بزرگی زد که واقعا وقاحت می‌خواهد.

او به رضاخان گفت: «ما با سه تا از این واحدها می‌توانیم جلوی روس‌ها را بگیریم!» رضاخان هم باور کرد و گفت: «آفرین، درست کنید!» بدین ترتیب، زیرنظر هدایت 3 تیپ موتوریزه درست شد که البته به لشکرهای تهران وابسته شدند. این نمونه، سطح نازل معلومات رضاخان و بی‌اطلاعی او از تکنولوژی‌های نظامی جهان آن روز را نشان می‌داد و هم روحیه امرای ارتش رضاخان را!

*ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (خاطرات ارتشبد حسین فردوست)، تهران، اطلاعات، 1379، چاپ دوازدهم، جلد اول. صص 78-79