عصر عاشوراست ای دل! در سپاه کیستی؟
هرچه باشی، هرکه باشی، کمتر از حُر نیستی
زود برخیز از خودت تا هرم آغوش حسین
راه باز و جاده هموار است، فکر چیستی؟
چارده قرن است عاشورا می آید می رود
نوحه خوان شو، چارده قرن است با خود زیستی!
وقت تنگ است ای دل آواره! تصمیمی بگیر
زندگی با ننگ؟ یا در خون خود می ایستی؟
محمد میرزایی بازرگانی