باید جمع اضداد را باور کنیم:
یکی از اهداف تربیتی مهم در دین ما تبدیل بندگان خدا به افرادِ بهشدت «انعطافپذیر» و «تغییرپذیر» است. دین ما همانقدر که ما را باصلابت بار میآورد، همانقدر هم انعطافپذیر بار میآورد، همانقدر که تغییرپذیر بار میآورد، تغییرناپذیر هم بار میآورد. هردو در وجود ما است. ابلیس شش هزار سال خدا را عبادت کرد که این عبادت یک نوع عادت و خویگرفتن برای او بود. بهیکباره خدا به او دستور داد که به انسان سجده کن! خب طبیعتاً داشتن این انعطاف، سخت است. ما اگر ازنظر تربیتی نگاه کنیم، میتوانیم بگوییم که خدایا به ابلیس سخت میگیری! ما اگر بر اساس عادات انسانی به قضیه نگاه کنیم، میگوییم که خدایا، طبیعی است که ابلیس نمیتواند اینهمه انعطافپذیری داشته باشد.
انعطافپذیری در میان مؤمنان و منافقان مشترک است
خدا انتظار انعطافپذیری از ما دارد. روایت هم دراینباره وجود دارد که میفرماید: «من دوست دارم اطاعت شوم، طوری که من میخواهم؛ نه طوری که تو میخواهی.» این را خداوند به ابلیس فرمود و بعد او را رجیم کرد. ما انتظار داریم که تکلیف قطعی خود را در مقابل خداوند بدانیم و این تکلیف قطعی برای همیشه باشد، ولی در نزد خدا اینگونه نیست! شما همیشه باید آمادۀ همهجور انعطافپذیری باشید. بله، ممکن است که نفاق، خودش را پشت اینگونه انعطافپذیریها پنهان کند، ولی چارهای نیست. منافق هم انعطافپذیر است. منافق لازم باشد حزباللهی میشود و لازم باشد ضدّانقلاب میشود. ولی تفاوت در این است که منافق به میل خودش انعطافپذیر میشود، اما شما به میل خدا انعطاف نشان میدهید؛ هرچند شباهتی با نفاق پیدا میکند و کار را سخت میکند.
بعضی وقتها میگویند که تو باید با زمان قدیم فرق بکنی. حتی مثلاً روش، منش، شرایط و تکالیف انقلابیگریات در این دهۀ جدید با دهۀ قبل باید فرق کند. گرچه اصول، مبانی و اهداف انقلابیگری ثابت است. از این حرف، خیلیها سوءاستفاده میکنند. خب بله دیگر! 124 هزار پیغمبر کارشان برای همین لنگ شده است. شما فکر کردید از این حرفها سوءاستفاده نمیکنند؟! میآید راحت به تو میگوید الآن مرگ بر آمریکا لازم نیست، میگوید یک روز امام حسین(علیهالسلام) جنگ کرده است و یک روز امام حسن(علیهالسلام) صلح، پس این چیزها را داریم. بله داریم! اسلام جای دبّه و سوءاستفاده زیاد گذاشته است. این خاصیت دین ماست و کاری هم با آن نمیشود کرد.
انعطافپذیری مؤمنان، نشانۀ عبد بودن است
ارزشها مطلق هستند و احکام الهی هم تغییر نمیکنند، بلکه موقعیت شما نسبت به آن تغییر میکند. اولویتهای شما بهیکباره تفاوت پیدا میکند. تشخیص اولویتها را هم إنشاءالله خداوند به ما عنایت کند. بنابراین نیاز به فرقان داریم. فرقان یعنی جداکننده، یعنی قدرت تشخیص در لحظه و زمان. شاید شما بگویید که آیا ما در زمانهای مختلف به رنگهای مختلف دربیاییم؟ گرچه شما اسم این را تلوُّن و رنگعوضکردن میگذارید، ولی من اسمش را عبد بودن میگذارم. واقعاً خدا عبد میخواهد، لذا آدم را در امتحانات خودش بازی میدهد که بسیار پیچیده میشود. ما باید آمادگی این وضعیت را داشته باشیم.
پس راهحل چیست؟ یک راهحل این است که ممکن است موقعیت ما نسبت به تکالیفمان تغییر پیدا کند که إنشاءالله خداوند قدرت تشخیص تکلیف را به ما عنایت بفرماید. یک راه حل دیگر این است که ما از همۀ دستورات دینی مطلع باشیم. جامعیت به انسان کمک میکند که بفهمیم در هر زمان چگونه باید رفتار کنیم. جامعیت این اقتضا را دارد. اگر انسان به یک کار خوب عادت بکند و به هیچ قیمت دست از آن کار خوب برندارد، بهیکباره ممکن است که یک امتحان کوچکی برای انسان درست شود که باید دست از آن کار خوب بردارد. اگر دست برندارد، خداوند هلاکش میکند. در زندگی تکتک شما این امتحانات پیش میآید. این مسیر رشد ماست. مسیر تکامل ما این است. امتحانات ما این را اقتضا میکند.
حماسههای آخرالزمان، تشخیص مؤمن از منافق است
یاران حضرت حجت در آخرالزمان چگونه باید باشند؟ امام رضا(علیهالسلام) میفرماید: آخرالزمان طوری میشود که منافق از مؤمن تشخیص داده نمیشود. من هم به شما خبر بدهم که حماسههای آخرالزمان، عبور از این بحرانها و پیچیدگیهاست. اگر بخواهد کار آسانتر شود، باید چهکار کنیم؟ باید کلاً رفیق با نفس خودمان نباشیم، با هواینفسمان مبارزه بکنیم، سابقه مبارزه با هواینفس زیاد داشته باشیم، آنهم برای خدا؛ یعنی هم ارتباطمان با نفسانیاتمان ضعیف باشد، هم ارتباطمان با الهیاتمان قوی باشد. ایندو موجب میشود یکمقدار در هنگام عمل متوجه شویم باید چهکار کنیم و خدا هدایتمان میکند.
مهمترین بحث تربیتی دین این است که ما را در مقابل پروردگار عالم بهشدت انعطافپذیر بار بیاورد. مؤمنانی که تابهحال عادت داشتند با امام مظلوم عشقبازی کنند، یک عادت میشود دیگر، حالا باید بتوانند با امام مقتدر عشقبازی کنند. میدانید بعد از ظهور حضرت خیلیها دیگر نمیتوانند این انعطاف را داشته باشند. میگویند یابنالحسن، شما پسر پیغمبر نیستید، شما خیلی بیرحم هستید! در روایات آمده است که میگویند: شما خیلی دارید آدم میکشید، آدم نمیتواند تصورش را بکند. از امام زمان(عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) فاصله میگیرند. در روایات آمده است که گروه درخور توجهی از شیعیان فلانجا بیرون شهر میآیند و جلوی حضرت را میگیرند. میگویند آقا شما حق ندارید بیایید، شما آنی که ما منتظرش بودیم نیستید، چون انعطافپذیر نیستند! نمیتوانند دیگر، انعطافپذیر نیستند، جلوی آقا میایستند.