صدام آمد عزاداری را قدغن اعلام کرد، ما کوتاه نیامدیم و در خانه‌ها عزاداری می‌کردیم، البته خیلی‌ها در این زمینه دستگیر و حتی اعدام شدند، اما صدام نتوانست جلوی روضه سیدالشهدا را بگیرد.

به گزارش مشرق، ایام عزاداری سیدالشهداء با برپایی تکایا و حسینیه‌های عزاداری در نقاط مختلف جهان همراه است، به طوری که حتی در دورترین نقاط و در کشورهای غیراسلامی، خیمه عزای امام حسین بر پا می‌شود، اما کربلای امام حسین در ماه محرم، حال و هوای دیگری دارد.

در ماه محرم، حسینیه‌ها و تکیه‌های متعددی در شهر کربلا برپا می‌شود به طوری که حاج ریاض السلمان مسئول حسینیه‌ها و تکایای عراق، امسال به خدمت‌رسانی حداقل 1500 حسینیه در کربلا اشاره کرد.

حسینیه‌ها و هیأت‌های کربلا چند دسته‌اند؛ برخی فقط به عزاداران خدمت‌رسانی می‌کنند، یعنی پذیرایی از عزاداران و احیاناً تامین مکان استراحت آن‌ها را فراهم می‌کنند. برخی هیأت‌ها، دسته عزاداری دارند؛ طبق برنامه، هیأت‌های عزاداری عمدتاً شب‌ها وارد حرم حضرت عباس شده و پس از عزاداری در بین الحرمین، وارد حرم سیدالشهدا شده و در جوار حرم ارباب، عزاداری می‌کنند.

برخی هیأت هم شبیه‌خوانی و تعزیه‌خوانی دارند و البته بعضی هیأت‌ها، خدمت‌رسانی و دسته عزاداری را با هم دارند، اینجا به دسته‌های عزاداری، «موکب» می‌گویند و بسیاری از دسته‌ها، به اسم محله و یا صنف‌های مختلف نامگذاری شده است.

*کفیل، عهده‌دار تمام مسئولیت‌های هیأت

هیأت‌های کربلا مانند بسیاری از هیأت‌ها، تاریخچه تأسیس خود را بالای حسینیه‌شان نصب می‌کنند و همه هیأت‌ها اعم از اصناف یا محله‌ها، یک کفیل دارد که مسئولیت موکب را به عهده دارد. «کفیل»، باید از پلیس و همچنین اداره حسینیه‌ها و تکایا وابسته به آستان‌های مقدس حسینی و عباسی مجوز بگیرد و تمام مسئولیت‌ها و تعهدات به «کفیل» بر می‌گردد و پاسخگوی نهادهای ذیربط در موارد مورد نیاز خواهد بود.

*نحوه تأمین هزینه‌های هیأت

در یکی از شب‌های محرم به همراه «ابوزید» و «ابوعلی» از اهالی کربلا و نجف به چند هیأت قدیمی سر می زنم و فرصتی پیش می آید تا گپ و گفتی با تعدادی از پیرغلام های قدیمی اباعبدالله داشته باشم. ابوحیدر مسئول هیأت سیده رقیه است که سخت مشغول آماده کردن چای عراقی برای زائران و عزاداران حسینی است. ابوحیدر می‌گوید: هیأت ما از خادمان امام حسین تشکیل شده و هر شب تا 16 محرم(هفتم امام(ع)، با چای و شام از عزاداران پذیرایی می‌کنیم به طوری که شب هفتم، 750 کیلو برنج دَم می‌کنیم.

ابوحیدر درباره تأمین هزینه‌های هیأت می‌گوید:‌ تمامی هزینه‌های ما مردمی است و علاوه بر افرادی که معمولاً به مخارج هیأت کمک می‌کنند، زائران از ایران و پاکستان و داخل عراق هم می‌آیند و به عشق اباعبدالله کمک می‌کنند.

*توجه به رویدادهای روز، سرفصل نوحه‌های عزاداری

به هیأت «طرف باب الطاق» می روم. این هیأت بیش از 100 سال قدمت دارد. سیستم قبیله‌ای در این هیأت کاملاً مشهود است به طوری که بیشترشان از چند عشیره معروف هستند. بنی زنگی و بنی سعد مؤسسان این هیأت هستند و در حال حاضر حاج حمودی، کفیل این هیأت است. او کارت رسمی از وزارت کشور دارد که رئیس عشیره آل زنگی است و با عشق و علاقه از خدمت به زوارالحسین می‌گوید.

هیأت باب الطاق، علاوه بر خدمت‌رسانی به زائران، دسته عزاداری هم دارد. شعرهایشان که برای نوحه‌خوانی در بین الحرمین آماده کرده‌اند، توجهم را جلب می‌کند؛ عمدتاً درباره حمایت از بسیج مردمی عراق در برابر تکفیری‌ها و انتقاد از آل سعود است. پیوند بین واقعه عاشورا و زندگی امروز، رویداد زیبایی است که در هیأت‌های عراقی به وضوح دیده می‌شود.

هیأت القندرچیه مقصد بعدی‌ام است. «القندرچیه» یعنی صنف کفاش‌ها و این هیأت همان طور که از نامش پیداست، متعلق به صنف کفاشان است که حدود 80 سال قبل تأسیس شده. با آقای عدنان مهدی جاسم کفیل این هیأت هم صحبت می‌شوم؛ می‌گوید 10 سال است که مسئول هیأت است و به عزاداران و زائران امام حسین خدمت می‌کنند؛ صبح‌ها سوپ می‌دهند و ظهرها، غذاهای متنوعی دارند و در طول ایام عزاداری، سه نوبت شام می‌دهند. می‌گوید که همه صنف‌ها هیأت عزاداری دارند؛ مثلا طلافروش‌ها، آهنگرها، نجارها و... هم هیأت دارند. صحبتمان به صنف کفاش‌های کربلا هم می‌رسد. از مرغوبیت کفش‌‌های کربلا در دهه‌های گذشته می‌گوید و او هم از هجوم کالای چینی گلایه‌مند است!

*صدام نتوانست جلوی روضه سیدالشهدا را بگیرد

آخرین مقصد، هیأت باب الخان است که در نزدیکی حرم حضرت عباس(ع) محله باب الخان قرار دارد که سیدعبدالله حسینی، کفیل هیأت، صمیمانه ما را به هیأت خود دعوت می‌کند. در این هیأت تصاویری از شهدای محله که در نبرد با تکفیری‌ها به شهادت رسیده‌اند، گذاشته شده است. سیدعبدالله می‌گوید: این هیأت بیش از 60 سال سابقه دارد، اما صدام آمد هیأت‌ها را تعطیل کرد و عزاداری را قدغن اعلام نمود. البته ما کوتاه نیامدیم و در خانه‌ها عزاداری می‌کردیم. 10 سال در خانه من، عزاداری برپا بود و روضه و سینه‌زنی داشتیم.

سیدعبدالله به اینجا که می‌رسد منقلب می‌شود و می‌گوید: آن موقع حتی روضه در خانه‌ها هم ممنوع بود و خیلی‌ها در این زمینه دستگیر و حتی برخی، اعدام شدند، اما صدام نتوانست جلوی روضه سیدالشهداء را بگیرد و ما در شرایط خفقان هم مجالس عزای امام حسین را در خانه‌ها اقامه کردیم.

*شکسته شدن قفل ممنوعیت عزاداری در دوران صدام

وی به شکسته شدن قفل ممنوعیت عزاداری در روزهای پایانی رژیم بعث اشاره می کند و می گوید: مدتی قبل از سقوط صدام، با بزرگان کربلا هماهنگ کردیم و روز عاشورا همه ما برای عزای طویریج بیرون آمدیم. آنقدر جمعیت زیاد بود که مستاصل شده بودند. همه یکصدا فریاد می زدیم: «ابدوالله یا زهراء ماننسی حسینا»(ای حضرت زهراء! به خدا قسم که هرگز حسین را فراموش نمی‌کنیم).

سید عبدالله اشک می ریزد و ادامه می‌دهد: 30 نفر را همان ایام به شهادت رساندند، اما ما به حضرت زهراء عهد داده‌ایم که هیچگاه از حسین(ع)، عزای حسین(ع) و راه حسین(ع) دست نکشیم.

از سیدعبدالله تشکر کرده و با او خداحافظی می‌کنم و در میان دسته‌های عزاداری که خودشان را می‌خواهند به حرم برسانند گم می‌شوم. «لبیک یا ح


منبع: پایگاه اطلاع رسانی حج