به گزارش مشرق، برای دوستداران شعر و ادبیات انقلاب اسلامی، دهه اول آبان، یادآور خاطرات تأثر باری است که از رنج فراق سه سراینده نام آور شعر و ادب پارسی نشأت میگیرد: سلمان هراتی، قیصر امین پور و طاهره صفارزاده، که به ترتیب در 9آبان 1365، هشتم آبان 1386 و چهارم آبان 1387 درگذشتند.
در بدو امر، مروری در سرودههای این ستارگان درخشان شعر انقلاب اسلامی، خواننده آگاه را به این یقین میرساند که اینان از سر هوای نفس و سودای شهرت و یا سرخوشی و تفنن، قلم نزده و شعر نگفتهاند، بلکه دقیقا در جهت عکس، انگیزههایی متعالی چون آرمانهای پاک انسانی، تعهدات عمیق اجتماعی، اعتقادات ریشهدار دینی، باورهای عاشقانه مذهبی و افکارمترقی انقلابی، آفریننده شعرشان بوده است. شعرهایی که در زمان خود، در مقام سخن از دل بر آمده، بر دل مخاطبان پر شمار نشسته و در سالهای سخت، سفینه انقلاب اسلامی را چون باد موافق، در دریای طوفانی، به پیش رانده است.
و چنین است که بازار کتاب پر میشود ازآثار هرزهگویان عهد عتیق و نو کیسهگان کهنهپرست و سختگویان سادهاندیش، تا مدعیان دروغین روشنفکری با استفاده از خواب و خوابزدگی متولیان فرهنگی کشور، همچون همه سالهای قبل و بعد از انقلاب، در عرصه فرهنگ و ادبیات یکهتازی کنند و در عین حال فریادشان بلند باشد از سانسور و دست و زبان مسلمانان انقلابی کوتاه از اعتراض.
سلمان!... قیصر!
در این سفر آخرت
بیایید عاشقی را رعایت کنید
و همسفر با طاهره شعرها
زبان سورهها و تفسیر آیهها
دری به خانه خورشید بگشایید
آن گاه هم صدا با پاکترین صدای عشق
پیش از آن که زود دیر شود
سلام کنید بر همه
الا بر سلام فروش
و اگر شد بیایید به خوابمان
و از زنگ آخر بدهید خبرمان
زنگ آخری که زنگ حساب است
"علیرضا چخماقی"
در بدو امر، مروری در سرودههای این ستارگان درخشان شعر انقلاب اسلامی، خواننده آگاه را به این یقین میرساند که اینان از سر هوای نفس و سودای شهرت و یا سرخوشی و تفنن، قلم نزده و شعر نگفتهاند، بلکه دقیقا در جهت عکس، انگیزههایی متعالی چون آرمانهای پاک انسانی، تعهدات عمیق اجتماعی، اعتقادات ریشهدار دینی، باورهای عاشقانه مذهبی و افکارمترقی انقلابی، آفریننده شعرشان بوده است. شعرهایی که در زمان خود، در مقام سخن از دل بر آمده، بر دل مخاطبان پر شمار نشسته و در سالهای سخت، سفینه انقلاب اسلامی را چون باد موافق، در دریای طوفانی، به پیش رانده است.
و دراین میان، البته و صد البته، از آن جا که دل به اسلام سپردن و هوای مردم را داشتن و انقلابی بودن، نه گناه کوچک و جرم اندکی است که از نظر دلدادگان غرب و وابستگان بیگانه پنهان و دور بماند، پس سلمان و قیصر و طاهره باید در محاق بمانند تا به تیغ تحریم، شاید پاره شود بند یادشان از دل و یاد مردم...
و چنین است که بازار کتاب پر میشود ازآثار هرزهگویان عهد عتیق و نو کیسهگان کهنهپرست و سختگویان سادهاندیش، تا مدعیان دروغین روشنفکری با استفاده از خواب و خوابزدگی متولیان فرهنگی کشور، همچون همه سالهای قبل و بعد از انقلاب، در عرصه فرهنگ و ادبیات یکهتازی کنند و در عین حال فریادشان بلند باشد از سانسور و دست و زبان مسلمانان انقلابی کوتاه از اعتراض.
تصویری نایاب از قیصر امین پور و سلمان هراتی
باری درسالگرد درگذشت سلمان و قیصر و طاهره، در این مقال و مجال اندک، نه فرصتی است که بتوان فراخور شأن و پایگاه این شاعران شعورمند، به تجلیل از ایشان پرداخت و نه از سوی دیگر، جای آن که به آشفتهبازاری که شعر و ادبیات امروز کشور را به بیراهه میبرد، بشود به قدر لازم سخن گفت؛ پس تنها اکتفا میکنیم به اینکه از درگاه خداوند رحمان برای این پویندگان راه روشن او، طلب آمرزش و اجر اخروی کنیم.
سلمان!... قیصر!
در این سفر آخرت
بیایید عاشقی را رعایت کنید
و همسفر با طاهره شعرها
زبان سورهها و تفسیر آیهها
دری به خانه خورشید بگشایید
آن گاه هم صدا با پاکترین صدای عشق
پیش از آن که زود دیر شود
سلام کنید بر همه
الا بر سلام فروش
و اگر شد بیایید به خوابمان
و از زنگ آخر بدهید خبرمان
زنگ آخری که زنگ حساب است
"علیرضا چخماقی"