یکی از معضلات سیاست تک‌فرزندی افزایش تعداد پسرها نسبت به دخترها بود که در روند ازدواج نسل آتی خدشه ایجاد می‌کند. دلیل اینکه خانواده‌ها ترجیح می‌دادند تنهافرزند آنها پسر باشد این بود که به‌ویژه در نواحی روستایی، پسرها در کشاورزی و سایر مشاغل روستایی بیش از دخترها به کار می‌آیند بنابراین برخی جنین‌های مؤنث سقط می‌شدند.

گروه بین الملل مشرق- کمیته ملی برنامه ریزی سلامت و خانواده در چین اعلام کرد بر اساس تصمیم کمیته مرکزی حزب کمونیست این کشور طی یک همایش چهارروزه، دولت تسهیلات بیشتری برای خانواده‌هایی که بخواهند دو فرزند داشته باشند، فراهم می‌کند. تصمیم یادشده، جزئی از پنجمین برنامه حرکت اقتصادی و اجتماعی چین است که برای یک دوره پنج ساله به اجرا گذاشته می‌شود. این یعنی دولت چین و حزب کمونیست این کشور، سیاست 35 ساله خود را برای تک فرزندکردن پدر و مادرهای چینی کنار گذاشته است و پرجمعیت‌ترین کشور جهان با حدود 1.4 میلیارد شهروند، احتمالاً رکورددار خواهد ماند.


چرا تک فرزندی برای چینی‌ها الزامی شد؟

از سال 1949 میلادی یعنی انقلاب کمونیستی چین، دولت این کشور برخی امتیازات را برای کاهش داوطلبانه فرزندان در نظر گرفت و مردم چین را به دیرتر ازدواج کردن، ایجاد فاصله زمانی بیشتر میان تولد فرزندان و داشتن فرزند کمتر تشویق کرد. در آن زمان نرخ رشد جمعیت چین، 1.9% بود. برای فهم این عدد خوب است تصور کنیم جمعیت یک کشور با نرخ رشد 3% (یعنی هر 100 نفر در طول یک سال به 103 نفر تبدیل شوند، با احتساب توالد و مرگ و میر) پس از 24 سال به دوبرابر تبدیل می‌شود. همین ترس و بیم‌ها دولتمردان را به واکنش واداشته بود اما تا سال 1970 میلادی نرخ بارداری میان زنان چینی به 5.5 رسید (هر زن چینی به طور متوسط در طول زندگی خود 5.5 فرزند به دنیا می‌آورده است) و این یعنی سیاست‌های تشویقی و داوطلبانه اثری نداشت. عدم تأثیر درخواست سیاستمداران، یا به دلیل عدم اعتماد مردم به دولت بود و یا اهمیت ندادن مردم چین به منافع ملی‌شان. در هر صورت این وضعیت دولت چین را وادار به دخالت در شخصی‌ترین حوزه‌های زندگی مردم خود کرد.

شیائوپینگ، دولتمردی که پس از مائو، سیاست‌های جدیدی بر چین اِعمال کرد و بیش از اصول انقلاب کمونیستی بر استفاده از تجربیات کشورهای غربی تأکید داشت، دقیقاً زمانی بر سر کار آمده بود که جمعیت چین به مرز یک میلیارد می‌سید. بنابر این اواخر 1978 میلادی، سیاست صریح‌تری مبنی بر مطلوب بودن تک فرزندی از سوی دولت اعلام شد، سیاستی که یک سال بعد در برخی استان‌های چین به اجرا گذاشته شد و نهایتاً در سپتامبر 1980 میلادی به صورت اعلامیه‌ای رسمی و سیاستی اجباری از سوی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین به همه اعضا و استان ها ارائه شد.

دلیل سیاستمداران کمونیست چینی روشن بود: کاهش فرزند یعنی فرصت بیشتر برای سرمایه‌گذاری درآمد خانوارها در رشد اقتصادی و تحصیلی، و این یعنی تسهیل دستیابی به یک هدف مهم در برنامه توسعه کشور: داشتنِ ملتی ثروتمندتر و تحصیل کرده‌تر.

تداوم سیاست جمعیتی فعلی عواقب وخیمی برای نیروی کار چینی و در نتیجه، اقتصاد این کشور در دهه های آینده خواهد داشت

اهرم‌هایی که دولت چین برای اِعمال این سیاست بکار گرفت، متنوع بود: از ترویج روش‌های جلوگیری از بارداری و دردسترس قراردادن آن برای همه از طریق تسهیلات دولتی، تا قراردادن اولویت استخدام برای پدر و مادرهای تک فرزند و محروم کردن فرزند دوم از یارانه‌های بهداشت و درمان، و حتی گاهی سقط جنین و عقیم سازی اجباری.

در هر صورت نرخ بارداری در چین از 2.7 در سال 1979 میلادی تا اواسط دهه 1990 میلادی به کمتر از دوبار برای هر زن کاهش یافته و در سال گذشته میلادی رقم 1.7 را نشان داد. 150 میلیون خانواده چینی (حدود یک سوم از کل خانواده‌ها) به یک فرزند قانع شدند. این به خودی خود به معنای کاهش جمعیت چین بود، اما به دلیل افزایش امید به زندگی و کاهش مرگ و میر از سوی دیگر، نتوانست به صورت قابل ملاحظه‌ای از جمعیت چین بکاهد، گر چه از شتاب نرخ رشد سالانه جمعیت کاست.

واکنش‌های داخلی به قانون خاص

طبیعی بود که نواحی شهری بیش از روستانشینان از این سیاست تبعیت کنند و در نتیجه دولت فشار کمتری بر نواحی روستایی در این زمینه بیاورد. البته دولت چین به برخی خانواده‌ها که از اقلیت‌های چین بودند یا فرزند اول آنها دچار معلولیت بود، اجازه می‌داد که برای فزرند دوم اقدام کنند. اساساً این سیاست نه در طول زمان و نه در همه نواحی چین به صورت یکنواخت اجرا نشد.

{$sepehr_media_1220116_400_300}

سیاست تک فرزندی عواقبی داشت که فراتر از کاهش رشد جمعیت بود:

* یکی از آنها افزایش تعداد پسرها نسبت به دخترها بود که طبیعتاً در روند ازدواج نسل آتی خدشه ایجاد می‌کند. دلیل اینکه خانواده‌ها ترجیح می‌دادند تنها فرزند آنها پسر باشد، این بود که به ویژه در نواحی روستایی، پسرها در کشاورزی و سایر مشاغل روستایی بیش از دخترها به کار می‌آیند، ضمن اینکه در دوره پیری والدین برای مراقبت از آنها امکانات بیشتری دارد. بنابر این برخی جنین‌های مؤنث سقط می‌شدند، یا پس از تولد در خیابان رها شده و به پرورشگاه منتقل می‌شدند و حتی در برخی موارد به قتل می‌رسیدند. جالبتر اینکه ده‌ها هزار دختر چینی توسط خانواده‌های خارجی به ویژه آمریکایی به فرزندی پذیرفته شده‌اند یا پدرومادرهای چینی برای داشتن فرزند دوم به کشورهای دیگر مهاجرت کردند.



سال 2008 میلادی اوج رشد نوزدان پسر در برابر دختر بود، یعنی در برابر هر 120 پسر، 100 دختر به دنیا آمد. در آن زمان نرخ رشد جمعیت به 0.7% رسیده بود. این روند پس از اصلاح قوانین تا حدودی تعدیل شد و در سال گذشته میلادی به 116 پسر در برابر 100 دختر رسید، با این حال هنوز از میانگین جهانی یعنی 105 به 100 فاصله زیادی وجود دارد.

{$sepehr_media_1220122_400_300}

* یکی دیگر از عواقب سیاست یادشده، پیرسالی یا پیری جمعیت بوده است. طبیعی است وقتی امید به زندگی افزایش یافته و نرخ زادوولد کاهش یابد، درصد شهروندان پیر هر روز افزایش می‌یابد. در نتیجه نه تنها نیروی کار چینی کاهش می‌یابد، بلکه به دلیل تک فرزندی، عمده هزینه نگهداری این شهروندان پیر بر گردن دولت و اقتصاد کشور می‌افتد. سال 2010 میلادی که جمعیت چین یک و نیم برابر جمعیت این کشور در سال 1950 بوده ، اوج افزایش نیروی کار در چین نیز بوده است یعنی نزدیک به 75% از شهروندان چینی در سن 15 تا 64 سال قرار داشتند اما از آن پس این رقم رو به کاهش گذاشته که با همین روند در سال 2020 میلادی به حدود 70% می‌رسد. در سال گذشته میلادی جمعیت 65 سال به بالا به بیش از 130 میلیون نفر رسید و پیش بینی می‌شود در صورت تداوم روند فعلی تا سال 2030 میلادی به میزان 85% به این گروه افزوده شده و به 243 میلیون برسند.

* پیامد شوم دیگر، ظهور پدیده مخفی‌کاری در میان خانواده‌هایی بود که بیش از یک فرزند به دنیا آورده و می‌خواستند آن را بزرگ کنند. وقتی این کودکان به صورت رسمی ثبت نمی‌شوند، طبیعی است در دوره نوجوانی و جوانی برای تحصیل، ازدواج و اشتغال خود دچار مشکل می‌شوند. هنوز آمار دقیقی از تعداد این افراد وجود ندارد با این حال حدود دو سال پیش بود که ناگهان افکار عمومی منفی پیرامون قانون یادشده شکل گرفت و بسیاری از خانواده‌ها به عصیان در برابر دولت و تولد فرزند دوم اقدام کردند.

* نهایتاً باید به پیامد اتفاقاتی اشاره شود که در حالت عادی، نتایج ناگواری ندارد ولی تک فرزندی موجب حساسیت آن شده است، مانند مرگ و میر کودکان بالای 10 سال که بسیاری از آنها برای پدرومادرها قابل جایگزین نخواهند بود، چون مادرها از سن بارداری خارج شده‌اند. تنها در سال 2010 میلادی، نزدیک 80 هزار تک فرزند بالای 10 سال از دنیا رفته‌اند.

اصلاح قانون در نتیجه بن‌بست‌ها

با توجه به پیامدهای ناگواری که ذکر شد، هر از چندی تغییراتی در قانون لزوم تک فرزندی داده می‌شد. برای مثال، به تدریج در مناطق روستایی به خانواده‌های دارای تک فرزند دختر اجازه داده شد برای فرزند دوم اقدام کنند یا اینکه اگر هم پدر و هم مادر، خودشان تک فرزند بوده و برادر و خواهری نداشتند، مجاز بودند بیش از یک فرزند داشته باشند.

نهایتاً پنج شنبه گذشته بود که مقامات چینی پس از بررسی وضعیت جمعیتی چین و نتایج اجتماعی و اقتصادیِ تداوم روند فعلی، اعلام کردند از این پس تمام خانواده‌ها مجاز هستند که دو فرزند داشته باشد. البته کمیته ملی برنامه‌ریزی سلامت و خانواده در چین به این فکر افتاده است که احتمالاً اعلام چنین سیاستی منجر به یک نوسان بزرگ در آمار زادوولد خواهد شد و پدرومادرهای زیادی بلافاصله برای فرزند دوم اقدام می‌کنند. در نتیجه برنامه ریزی جداگانه‌ای صورت گرفته که خانواده‌ها پس از طی مراحلی موفق به اخذ این مجوز خواهند شد، یعنی نوعی نوبت‌بندی بر اساس اولویت‌ها. اما برخی از جمعیت شناسان پیش بینی می‌کنند قانون جدید برخلاف انتظار قبلی با استقبال خانواده‌های چینی روبرو نخواهد شد و شرکت‌هایی که اکنون سهامشان به یکباره گران شده است (شرکت‌های مرتبط با تولید کالسکه نوزاد، صندلی نوزاد در ماشین، شیر خشک و غذای کودک، ...)، سود چندانی نخواهند داشت.


جمعیت شناسان می گویند احتمال استقبال گسترده مردم چین از دوفرزندی، کم است و شاید دولت مجبور شود مشوق های بیشتری ارائه دهد


به هر حال فرزندانی که تا سال بعد به دنیا می‌آیند، 15 سال یا بیشتر طول می‌کشد که به بازار کار وارد شوند و در طول این مدت، فشار زیادی بر نسل جوان و میان سال فعلی خواهد آمد که همزمان با حفظ نرخ رشد اقتصادی چین و افزایش دستمزدها، هر سال تعداد بیشتری از نوزادان و پیران را با درآمد خود مراقبت کنند.

جمع بندی

دولت چین یک فرصت استثنایی را برای پایان دادن به سیاست تک فرزندی در اواسط دهه 2000 میلادی از دست داد. اکنون کمی برای این کار دیر شده و برخی عواقب آن اثرات بلندمدت خود را بر جامعه چین حفظ خواهد کرد. یکی از پیامدهای احتمالی آن عدم اشتیاق بسیاری از چینی‌ها برای استقبال از طرح جدید دولت است. این درسی برای جوامع در حال توسعه است که پیش از اجرای ناقص سیاست‌های تقلیدی از غرب و شرق، وضعیت کشور خود را دقیق‌تر در نظر بگیرند، و درسی برای همه مردمان که اگر دولت و ملت به یکدیگر اعتماد داشته باشند و کارها را بر مبنای تخصص، همدلی و منافع ملی به پیش ببرند، سرنوشت مطمئن‌تری در انتظارشان خواهد بود.

منابع:

http://www.wsj.com/articles/china-abandons-one-child-policy-1446116462

http://www.bbc.co.uk/schools/gcsebitesize/geography/population/managing_population_rev3.shtml

http://www.britannica.com/topic/one-child-policy

http://www.theguardian.com/world/2015/oct/29/china-abandons-one-child-policy

https://www.washingtonpost.com/graphics/world/china-population-growth

http://www.worldometers.info/world-population/china-population