رئیس مرکز تجارت جهانی ایران به فروش شش روزه خودرو که توسط دولت در قالب بسته خروج از رکود صورت گرفت واکنش نشان داد و نسبت به عواقب و خطرات این فروش ضربتی هشدار داد و گفت: زنگ خطر به صدا درآمده است!!

به گزارش مشرق، محمدرضا سبزعلیپور رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی افزود: دولت محترم به بهانه خروج از رکود و روان سازی و سرعت بخشیدن به خرید و فروش، اقدام به ارائه دومین بسته اقتصادی خروج از رکود خود طی کمتر از یکسال نمود و آنچنان از معجزات این بسته سخن راند که انگار بخش اعظمی از مشکلات اقتصادی کشور و کمبودهای معیشتی مردم را حل و فصل خواهد نمود اما یکی از مواردی که در بسته اخیر دولت بشدت خودنمایی می‌کرد افزایش سقف تسهیلات خرید خودرو از حدود هفت میلیون به بیست و پنج میلیون تومان با نیت گره گشایی مشکل خودروسازان و فروش خودروهای دپو شده بود.

وی گفت: در این روزهای بی پولی جامعه، متأسفانه وام مذکور برای جمعی از مردم جذاب و وسوسه کننده شد که همین امر موجب گردید تا ظرف مدت شش روز بیش از صد هزار نفر با نیت ماشین دار شدن و یا تبدیل به احسن کردن خودرو قدیمی خود یا صاحب دو خودرو شدن، روانه نمایندگی های فروش خودرو شدند و چشم بسته، احساسی و بدون در نظر گرفتن عاقبت این بدهی (وام 25 میلیونی به اضافه سود و...) اقدام به امضاء اسناد و مدارک و صدور دهها فقره چک نمودند و خود را زیر بار بدهی سنگینی بردند!! 

علیپور تصریح نمود: فاجعه از آنجا شروع شد که وام 25 میلیونی خرید خودرو با باز پرداخت 7 ساله به وامی‌با80 درصد پول خودرو با بازپرداخت 4 ساله، سود وام از 16 درصد به یکباره به سود 25 درصد افزایش پیدا یافت بطوریکه علاوه بر 16 درصد سود 9 درصد ارزش افزوده نیز به آن اضافه شد، چک تضمینی جای سفته را گرفت و اقساط خودرو طی چند فقره چک اخذ گردید و وعده تحویل فوری خودرو بعضاً از تحویل یک هفته ای به تحویل یک ماهه مبدل شد!!.

به گفته وی، از طرفی دولت طوری وانمود کرد که در جهت رفع مشکلات اقتصادی کشور و گره گشایی مردم این بسته را ارائه نموده در صورتیکه با برنامه ریزی قبلی دو هدف برای این بسته در نظر گرفته شده بود. نظرباینکه خودروسازان علی الخصوص دو خودروساز معروف و بزرگ کشور به بانکها بدهکار هستند و بانکها هم بدنبال وصول طلب خود میباشند اما با بی پولی و بحران خودروسازان مواجه میشوند و از طرف دیگر بیش از صد هزار خودروی تولید شده خودروسازان بنابه دلایلی روشن، بدون مشتری در انبارها دپو و در حال خاک خوردن میباشند لکن دولت با ارائه بسته خروج از رکود خود ابتدا قرار شد خودروهای دپو شده را با محوریت بانکها بفروشد و بخشی یا همه اقساط خریداران خودرو به بجای بدهی معوق خودروسازان به بانکها داده شود تا از این طریق با یک تیر دو نشان را زده باشند!! هم خودروها فروش رفته و هم بانکها به بخشی از طلب خود خواهند رسید. یعنی به نام مردم ولیکن به کام بانکها و خودروسازان.   
وی با اشاره به اینکه سال 94 یکی از بدترین، راکدترین و بی پول ترین سالهای تاریخ ایران میباشد و تا آخر سال نیز بدتر خواهد شد گفت: ظرف یکی دو ماه آینده و در این بازار راکد و بی پول سررسید اقساط خرید خودروها فرا میرسد و خریداران با اقساط خود و یا بعبارتی طلب طلبکاران خود را بپردازند که تجربه سالهای اخیر نشان داده که غالب بدهکاران چند قسط اول خود را آرام آرام میپردازند ولیکن رفته رفته در پرداختهای خود به مانع و بی پولی برمیخورند و بی انضباطی در پرداخت ها شروع میشود بطوریکه اقساط معوق شده بمرور روی هم جمع و دعوای طلبکار و بدهکار شروع میشود از همین رو از هماکنون زنگ خطر این معضل بصدا درآمده و اینجانب هشدار میدهم که ظرف سه چهار ماه آینده غالب چکهای خریداران برگشت خواهد خورد و طلبکاران بی رحمانه و بدون توجه به اوضاع اقتصادی مردم و کشور، به قوه قهریه مراجعه و پرونده قضایی برعلیه بدهکاران خود مفتوح خواهند کرد فلذا بحران روی بحران ایجاد خواهد شد که خدا به داد مردم، کشور و قوه قضائیه برسد.   

رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی اظهار داشت: این بسته ها و طرحهای دولت جز اینکه بجای درست کردن ابرو، چشمها را کور کند هیچ حاصلی برای مردم و کشور در پی نداشته و نخواهد داشت فلذا باید طرحی نو دراندازیم تا واقعاً گره گشا باشد. متأسفانه کار دولت به روزمرگی افتاده و حکایت آن بنده خدایی شده که میگوید امروز را بگذارانیم فردا خدا کریم است!! اگر این طرح و بسته را دولت احمدی نژاد به همین شکل و شمایل انجام میداد خدا وکیلی همه دولتمردان امروز و بنده غیردولتی، با انتقادات تند خود دهها انگ به آن دولت نمی زدیم؟ آن دولت را مسخره نمی کردیم؟ که در گذشته بارها این کارها را انجام دادیم. چرا مو را در چشم دیگران می بینیم اما تیر را در چشم خود نمی بینیم؟

رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در خاتمه اظهار داشت: بارها گفته ام ولیکن برای چندمین بار ابتدا به خود، سپس به دولت و دولتمردان عزیز توصیه میکنم که واقع بینانه با مردم سخن بگویند و آرزو و رویا و یا وعده و وعید توخالی تحویل مردم ندهند آنها را با طرحهای مقطعی و مشکل ساز امیدوار نکنند زیرا اگر این آرزوها واقعیت نداشته و این طرحها و بسته ها دیر یا زود مشکلات اقتصاد و زندگی مردم را مرتفع نکند دیگر کسی حرف دولت را باور نخواهد کرد و دیوار بلند بی اعتمادی بین مردم و دولت قد خواهد کشید که خود از سم برای دولت خطرناکتر است. پس بدنبال پیاده سازی برنامه هایی باشیم تا فی الواقع مثبت و تأثیرگذار باشد که واقعاً طرحها و برنامه های دست به نقدی وجود دارد که درصورت خواست دولت، با یک اشاره میتوانیم از قوه به فعل تبدیل و نتیجه مثبت و معجزه آسای آنرا در کوتاه مدت لمس کنیم.