فرشاد مومنی گفت: توافق هسته­‌ای جدید موجب شده است، ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار هزینه مبادله را از اقتصاد ایران دور کند و فشار کمتر شود، اما این به معنای دستاورد اقتصادی نیست.

به گزارش مشرق ، دومین جلسه گفتگوهای آزاد با موضوع «عملکرد اقتصادی دولت» از سوی معاونت فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، روز چهارشنبه دوم دی­ماه با حضور فرشاد مومنی استاد دانشگاه و اقتصاددان برگزار شد.

در ابتدا معتمدی مدیر برنامه‌ریزی فرهنگی و اجتماعی در مورد این جلسات گفت: معاونت فرهنگی و اجتماعی، روش‌های مختلفی را برای بحث در خصوص علوم انسانی و مباحث فرهنگی در پیش‌گرفته است. یکی از این روش­‌ها، گفتگوهای آزاد در قالب یک موضوع خاص عمومی است. به همین سبب امروز از آقای دکتر فرشاد مومنی دعوت کرده‌ایم تا در حول موضوع عملکرد اقتصادی دولت» گفتگو انجام دهیم و سپس حاضران به بیان سؤالات و دیدگاه‌های خود بپردازند.

در ادامه این جلسه فرشاد مومنی، اظهار داشت: نظریه­پردازان توسعه، در واکاوی چرایی عملکرد کشورها و فرازوفرودهایی که در عملکرد آن­ها وجود دارد، روی قانون اصلی رقابت بین واحدهای اقتصادی اجتماعی، یعنی اندیشه­‌ها، تکیه می­کنند، یعنی واکاوی اندیشه­هایی که پشت سر اقدام­ها و سیاست­ها قرار دارد.  

وی افزود: مسئله بسیار مهم دیگر این است که مشاهده تاریخی نظریه­پردازی توسعه نشان می­دهد که روند انباشت ذخیره دانایی در جامعه بشری به لحاظ تاریخی یک‌روند برگشت­ناپذیر است؛ ذخیره دانایی بشر به‌طور دائم رو به افزایش است، اما عملکرد واحدهای اقتصادی، اجتماعی برگشت‌پذیر است. همه واحدها دوران­هایی از سقوط و نزول را در عملکرد خود مشاهده می­کنند؛ این مشاهده‌ها نکات خارق‌العاده‌ای دارد، یکی از آن­ها که در بحث امروز اهمیت دارد، انباشت دانایی برای بهبود عملکرد اقتصادی و اجتماعی است که شرط لازم برای آن به‌حساب می­آید. سؤال این است که تحت چه شرایطی کشورها می‌توانند از ذخیره دانایی خود به‌صورت خردورزی استفاده کنند و سطح کشورهای خود را ارتقاء بدهند و در چه شرایطی نمی­توانند؟

وی با اشاره به سه کانون مرکزی متغیرهای تعیین‌کننده شامل سازه­های ذهنی، نظام قاعده گذار و اجرا و درنهایت نظام توزیع منافع اظهار داشت: بر اساس ویژگی­های این سه مؤلفه، عملکرد متفاوت متغیر توضیح داده می­شود؛ بنابراین اگر ما در خصوص عملکرد اقتصادی جامعه بخواهیم بحث کنیم بهتر است روی این مؤلفه‌ها متمرکز شویم.

این اقتصاددان تصریح کرد: اشکال دیگر، قفل­شدگی به تاریخ و وابستگی به مسیر طی شده است؛ یعنی اراده­هایی برای اصلاح شروع می­شود اما برمی­گردد به سه مؤلفه که در طول تاریخ تثبیت‌شده است. پس باید روی این مؤلفه‌ها دقت کافی داشته باشیم. ایران از این نظر یکی از مثال‌های اعلاء برای بررسی است. در کل دنیا تنها دو مورد شبیه ایران بتوان پیدا کرد که دو بار در یک قرن، یک‌بار در ربع اول قرن بیست‌ویک بار در ربع دوم قرن، جنبش­های اجتماعی را رقم زدند که هدف آن خروج از بن‌بست بود، اما نتایج آن با ماهیت جنبش­های اجتماعی سنخیتی نداشت.

وی افزود: وقتی به سطح مشارکت و همدلی مردم ایران در بین سال­های 1355 تا 1357 نگاه می­کنیم، با مقایسه دستاوردها متوجه می‌شویم این قفل­های تاریخی ما را وابسته به مسیر کرده است؛ لذا وقتی به عملکرد دوساله دولت نگاه می‌کنیم، باید حواسمان باشد که این دولت در مرحله اول با یک میراث توسعه‌نیافتگی روبه‌روست و برای دولت فعلی به‌طور خاص یک مسئله حیاتی دیگر هم وجود دارد که این‌ها میراث دار دولت قبل از خود هستند، بطوریکه حتی می­توان گفت عملکرد آن دولت تا سه دهه بعد هم تأثیرات خود را دارد.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: آرایش قوا به‌گونه‌ای است که دولت با همه انتقادهای رادیکالی که نسبت به دولت قبل داشته، هنوز نتوانسته یا نخواسته یک گزارش درست از آنچه تحویل گرفته بدهد. اگر ما بتوانیم یک تصویر مبتنی بر کارشناسی از میراث دولت قبل ارائه بدهیم، شاید به‌ندرت کسی آمادگی روبه‌رو شدن با این حجم از مشکلات را می­داشت.

مومنی خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم قفل­‌های تاریخی را تغییر بدهیم، باید ابتدا شناخت دقیقی از وضع موجود داشته باشیم. سپس شناخت دقیقی از وضع مطلوب به دست آوریم و درنهایت شناخت دقیق از سازوکارهای خروج از وضع موجود و حرکت به وضع مطلوب را به دست آوریم که شناخت ما در هر سه حوزه بسیار کم است، چراکه بحث ما شناخت­­هایی است که هویت جمعی پیدا کرده باشد.

وی با ذکر مثال‌هایی از عدم شناخت وضع موجود گفت: به‌عنوان‌مثال دولت جدید تاکنون قادر نشده است رقم دقیق بدهی‌های ریالی دولت قبلی را مشخص کند. ما در خصوص وضع موجود و شناخت دقیق آن با محدودیت جدی روبه‌رو هستیم. وقتی این شناخت با منافع سیاسی هم گره می­خورد، مشکل بیشتر می­شود.

وی تأکید کرد: در مورد وضعیت مطلوب، اوضاع نابسامان­تر از وضع موجود است. ایران به این مشهور است که در مورد آنچه نمی­خواهند و نمی­پسندند خیلی زود به اجماع می­رسند، اما در مورد آنچه می­خواهند، پایدار و یکی نیستند. جان فورن در کتاب خود به نام «مقاومت شکننده» که به بررسی وضعیت ایران از صفویه تا دولت آقای هاشمی پرداخته، تأکید دارد که ایرانی‌ها خیلی زود بر حذف دیکتاتور به توافق می­رسند، اما  به‌محض کنار زدن آن، آن‌چنان آشوبی بین آن‌ها برای چه کنیم» درمی‌گیرد که درنتیجه آن، دچار هرج‌و مرج و درنهایت تکرار فرآیند قبلی می­گردند. لذا ما به این دلیل با انباشت سرمایه مادی و انسانی روبه‌رو می‌شویم.

وی به نمونه دیگری از تصویر وضعیت برجا مانده از دولت قبل اشاره کرد و افزود: خالص حساب سرمایه در شهریور 1384 منهای دویست میلیون دلار بود، اما در پایان سال 1389 خالص حساب سرمایه منهای 25 میلیارد دلار شد، یعنی 125 برابر خروج سرمایه داشتیم. نکته مهم‌تر این است که هرکجا که خروج سرمایه مادی داشته باشید، بدون استثناء  باید از خروج سرمایه انسانی ردی پیدا کنید. چنانچه آمارها نیز نشان می­دهد در این سالیان، ایران بیش از پنج بار، رتبه یک فرار مغزها را داشته است.

مومنی رتبه فساد در ایران را یادآور شد و افزود:  از سال 1384 تا 1392 ایران 60 رتبه در فساد سقوط داشته است و ازلحاظ کیفیت زندگی ایرانیان، 50 رتبه سقوط کرده است؛ اما ما حتی گستاخی مطرح کردن این را نداریم، چه برسد به اینکه تحلیل بکنیم.

وی تأکید کرد: قبل از داشتن تصویر باید تحلیل داشت، یعنی بدانیم آنچه حاصل‌شده است، تابع چه چیزی بوده است؟ در اقتصادهای رانتی فهم نظری بسیار کم‌مقدار تلقی می­شود، اما هیچ جایی در دنیا تمدنی شکل نگرفته الا اینکه آن تمدن، مبتنی بر فهم نظری بوده است.

مومنی در تبیین اهمیت فهم نظری، به ادعای دولت قبلی در مورد عدالت اشاره کرد و گفت: دولت قبلی ادعا داشت به عدالت خیلی اهمیت می­دهد و برای آن عدالت، بر اساس فهم خود چیزهایی را مطرح کرده بودند که یکی از آن‌ها سهام عدالت بود. دولت نهم ابتدا پیش­بینی کرده بود به 70 میلیون ایرانی نفری دو میلیون تومان سهام عدالت بدهند. این رقم 140 هزار میلیارد تومان می‌شود. دولتی که حتی به‌عنوان تدارکات چی هم نمی­توانست کار کند، می­توانست در مورد مبلغ 140 هزار میلیارد تومان، بدون نیاز به مشورت با مجلس، تصمیم­گیری کند.

 این اقتصاددان با تأکید بر اینکه مترهایی وجود دارد که نشان می­دهد اوضاع‌و احوال کشور چه تغییری کرده است، اظهار داشت: دولت یازدهم نه قادر بوده تحلیلی ارائه بدهد و نه متری برای اندازه­‌گیری داشته است. قرار بوده است با متری به نام قانون برنامه چهارم توسعه که در یک وفاق جمعی تائید شده است، با هزینه کرد 16 میلیون دلار درآمد نفتی، نرخ رشد 8 درصد و نرخ 12 درصد رشد در سرمایه ثابت داشته باشیم؛ اما امروز وقتی‌که در سیاست­های برنامه ششم گفته شد باید رشد 8 درصد داشته باشیم، مشخص گردید برای به دست آوردن این رشد، باید 200 میلیون دلار ارز داشته باشیم؛ یعنی سال 1384 با 16 میلیون دلار کار انجام می­شده است، اما الآن حداقل 200 میلیون دلار لازم است.

وی در مورد عملکرد اقتصادی دولت فعلی گفت: با استمرار راه‌ها و روندهای پیشین، کاری پیش نمی‌رود؛ الآن کارهای غلط و درست را باهم مخلوط کرده و میانگین آن را انجام می­دهند و اسم آن را گذاشته­‌اند  استمرار سیاست­های گذشته با شیب کمتر».

این استاد دانشگاه تأکید کرد: توافق هسته­‌ای جدید موجب شده است 25 تا 30 میلیارد دلار هزینه مبادله را از اقتصاد ایران دور کند و فشار کمتر شود، اما این به معنای دستاورد اقتصادی نیست. درحالی‌که وعده­ای که موجب انتخاب رئیس‌جمهور بود،تغییر» بود، اما هیچ نشانه‌­ای در خصوص تغییر مشاهده نمی­‌شود و به نظر من این خیلی قابل‌توجه است.

وی در ادامه اظهار داشت: از یک‌جهت این دولت خوش‌شانس‌ترین دولت نسبت به دوره­‌های دیگر بوده است؛ چون وقتی با دولت قبلی مقایسه می­شود، کارش بهتر بوده است، اما با توجه به  شعار تغییر، این‌چنین نیست که تغییر جدی صورت گرفته باشد؛ از سوی دیگر در ساختار قدرت ایران، تصور خطای راهبردی که در زمان آقای خاتمی وجود داشت، الآن هم وجود دارد؛ آن‌ها موفقیت آقای خاتمی را موفقیت جمهوری اسلامی نمی‌­دانستند و هر 9 روز یک بحران به راه می‌انداختند؛ الآن هم موفقیت دولت فعلی را موفقیت جمهوری اسلامی نمی­دانند؛ باید آن‌ها را هوشیار کرد که بر سرشاخه بن می‌برند».

وی در بخش پایانی صحبت خود تأکید کرد: ما نیاز به یک بلوغ فکری داریم تا جرأت پیدا کنیم یک تصویر و تحلیل از وضعیت موجود و یک گفتگو در مورد آن داشته باشیم تا یک‌راه حل مطلوب برای رسیدن به وضع مطلوب داشته باشیم. امسال نیز سال تصمیم‌گیری میانی برای یک افق بهتر است.

مومنی در انتها به پرسش‌های بعضی از حاضران پاسخ داد. وی در پاسخ به سؤالی در مورد عوامل خارجی در به وجود آمدن وضعیت فعلی گفت: سرنوشت ایران در داخل رقم می‌خورد و عوامل بیرونی می­‌توانند آن را کند یا تند کنند؛ اما عنصر اصلی سرنوشت ما در داخل رقم می­خورد.

وی با اشاره به مقاله‌ای در سایت رویترز گفت: در این مقاله به سرمایه‌گذاران خارجی توصیه‌شده که نگاه خود را معطوف به 3 میلیون نفر ایرانی ابر برخوردار کنند که به دنبال کالاهای لوکس هستند؛ بنابراین طبیعی است که سرمایه‌گذار خارجی هم به دنبال حداکثر سود خود است.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی همچنین در پاسخ به سؤالی در مورد توصیه خود به دولت فعلی برای خروج از رکود اظهار داشت: اولویت اصلی دولت باید فعال کردن بخش‌هایی از اقتصاد باشد که به‌صورت تعطیل یا نیمه تعطیل درآمده یا دچار ورشکستگی شده است و لذا نباید توجه خود را به پروژه­های جدید معطوف کند؛‌همچنین راهبرد اصلی دولت باید ایجاد شغل باشد نه پرداخت یارانه. علاوه بر این باید هزینه مفت‌خوری را در اقتصاد ایران بالا برد تا سرمایه­‌ها به سمت تولید سوق یابد؛ باید توجه داشت که بحران موجود، فروپاشی طبقه متوسط و فقر گسترده است.

منبع: فارس