همسر و فرزندان هاشمی‌رفسنجانی با اظهارنظرهای جنجالی و حضور در آشوب‌ها و اغتشاش‌ها سعی می‌کردند فضا را برای تشنج و درگیری مهیا سازند.

به گزارش مشرق، یکی از مهره‌های اصلی و تاثیرگذار در فتنه 88 خانواده اکبر هاشمی رفسنجانی بودند؛ براساس اسناد منتشر شده توسط نهادهای امنیتی٬ خاندان هاشمی از مدت ها پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم٬ با چندین هدف که یکی از آنها «نه به احمدی‌نژاد» بود٬ وارد رقابت‌های انتخاباتی و حمایت از موسوی شدند. در این بین فعالیت مهدی هاشمی بیش از دیگر فرزندان هاشمی در انتخابات ریاست‌جمهوری و حوادث پس از آن تاثیرگذار بود. از این رو مرکز اسناد انقلاب اسلامی در گزارشی به بررسی نقش هریک از اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه 88 می‌پردازد.

خانواده‌ی اکبر هاشمی‌رفسنجانی در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری روزهای پرتنشی را سپری کرد. همسر و فرزندان هاشمی‌رفسنجانی با اظهارنظرهای جنجالی و حضور در آشوب‌ها و اغتشاش‌ها سعی می‌کردند فضا را برای تشنج و درگیری مهیا سازند. در این بخش به بررسی عملکرد و اظهارات همسر و فرزندان هاشمی‌رفسنجانی می‌پردازیم، اگرچه نقش محمد هاشمی برادر اکبر هاشمی‌رفسنجانی، علی هاشمی برادرزاده‌ی او و حسین مرعشی در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری و حوادث بعد از آن چشمگیر بود. هاشمی رفسنجانی همواره به حمایت از فرزندانش می‌پردازد. او در سال 1382 در گفتگو با روزنامه کیهان، این‌گونه فرزندانش را شرح می‌دهد:«هیچ‌یک از بچه‌­های ما کار اقتصادی به آن معنا، جز ادامه­‌ی کشاورزی ندارند. همان کشاورزی که در قم و رفسنجان داشتیم و با زمین‌ها کار می‌کردیم، همان را دارند. بخشی از زندگی را از آنجا و بخشی را هم از حقوق خودشان اداره می‌کنند. دخترهایم حتی حقوق هم نمی‌گیرند. یعنی فائزه و فاطمه حقوق نمی‌گیرند. تمام وقت هم کار می‌کنند. یاسر دانشجو است و به من هم کمک می‌کند. مهدی کارمند دولت و خیلی هم پراستعداد است. در تمام عمرش کار اقتصادی نکرده است. محسن هم سرپرست دفتر من و مدیر عامل مترو است. شایعه می‌شود که مثلاً کیش و نمایندگی «دوو» و فلان برج مال ما است».

عفت مرعشی

عفت مرعشی، همسر اکبر هاشمی‌رفسنجانی که البته چهره‌ای سیاسی نیست در معدود واکنش‌های سیاسی خود، در روز رأی‌گیری، رأی خود را نشان داد و گفت: «اگر تقلب نشود، موسوی رئیس‌جمهور می­شود، ولی خدا نکند تقلب کنند که اگر این‌گونه شود، مردم به خیابان‌ها می‌آیند و اعتراض می‌کنند». وی سپس با حمله به دکتر احمدی‌نژاد گفت: «امیدوارم احمدی‌نژاد و دوستان خوارجش از مردم پاسخ دریافت کنند».

مهدی هاشمی‌رفسنجانی

مهدی فرزند چهارم و پسر دوم هاشمی‌رفسنجانی رسانه‌ای‌ترین چهره‌ی این خاندان در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری بود. مشی او با سایر اعضای خانواده ‌اندکی متفاوت بود چرا که او از دریچه‌ی رسانه حمایت از کاندیدای مطلوبش یعنی میرحسین موسوی را برعهده گرفت. موسوی کاندیدای مورد پذیرش مهدی بود؛ با راه‌اندازی کمیته‌ی راهبردی ستاد حامیان میرحسین موسوی، مهدی هاشمی قائم مقامی حسین مرعشی را برعهده گرفت و از همین جایگاه هدایت رسانه‌ای برای پیروزی موسوی را آغاز کرد، اما عملکرد سایت‌های تحت مدیریت او از جمله آینده و جمهوریت تا آنجا پیش رفت که حتی کاندیدای همفکر موسوی یعنی مهدی کروبی و نزدیکانش از تخریب‌ها و تخلفات آنها گلایه‌مند بودند.

حمزه کرمی، مدیر مسئول سایت جمهوریت در این مورد می‌گوید: «مهدی هاشمی با من صحبت کرد و گفت: ما باید برای انتخابات کار رسانه‌ای قوی را آغاز کنیم. چند روز بعد هم در جلسه‌ای جاسبی به ‌بنده گفت که باید هر کاری انجام دهیم تا هر کسی به غیر از احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور شود. از این‌رو ما نیز سایت جمهوریت با مدیریت رسمی مهدی هاشمی را راه‌اندازی کردیم.

مسعود باستانی سردبیر این سایت نیز در دادگاه مکرراً گرداننده‌ی جمهوریت را مهدی هاشمی عنوان کرد و خط مشی این سایت هم اضافه می‌کند: «سایت جمهوریت اتاق جنگ روانی مهدی هاشمی علیه مسئولین نظام بود...».

گرچه انکار ارتباط با سایت‌های یادشده و تشکیک درباره‌ی صحت اعترافات متهمان در دستور کار مهدی هاشمی و نزدیکانش قرار گرفت اما شاهد این ادعاها نامه‌ای است که کروبی یک روز پیش از انتخابات به هاشمی‌رفسنجانی نوشت و نسبت به تخریب‌های سایت جمهوریت اعتراض کرد. همچنین اسماعیل گرامی‌مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی در گفتگویی مطبوعاتی اظهار داشت:

«مهدی هاشمی سایت جمهوریت را هدایت می‌کند. بارها هم ما تماس گرفتیم ولی متأسفانه این تخریب‌ها همچنان ادامه دارد و تنها سؤال ما از آنها این است که چرا کروبی را تخریب می‌کنند....»

حضور در آشوب‌های خیابانی یکی از اصلی‌ترین اتهامات مهدی هاشمی بود. محمدعلی ابطحی درباره‌ی نقش‌آفرینی مهدی هاشمی در آشوب‌های پس از انتخابات گفت:

 «به‌خیابان‌آوردن جمعیت قبل از انتخابات مقدمه‌ای بود برای به‌خیابان‌آوردن آنها در شب شنبه، افرادی مانند فاتح، تاج‌زاده، خاتمی و ستادش، مهدی هاشمی و آدم‌هایش برای اینکه جمعیت را در خیابان‌های شهر نگه‌دارند، خیلی فعال بودند و همه‌ی اینها در پیش‌بینی و طراحی برنامه برای شب شنبه نقش داشتند».

اما گردن‌کلفتی مهدی هاشمی منحصر به اقداماتش در فتنه 88 نمی‌شد. حتی پس از آنکه دادستان عمومی و انقلاب تهران در مهر ماه 1388 به مهدی هاشمی توصیه کرد هر چه زودتر به ایران بازگردد تا اگر معتقد است اتهامی به او وارد نیست، از خود دفاع کند، مهدی به‌جای پاسخگویی طی نامه‌ای به خط و نشان‌کشیدن برای دادستانی پرداخت. اکبر هاشمی‌رفسنجانی هم ضمن توصیه به پسرش که با خیال راحت به کارها و تحصیلاتش در لندن ادامه دهد، در مشهد اعلام کرد: «مهدی ما رفته خارج و خیالش از پرونده‌هایش راحت است». او در عین حال با اطمینان گفت: «مهدی در این انتخابات هیچ دخالتی نداشت. او فقط تنها دخالتی که کرده این بود که تجربه‌ی خودشان را در کمیته‌ی صیانت از آرایی که در مجلس خبرگان خوب جواب داده‌بود، به دیگران انتقال داد». گرچه هاشمیِ پدر، خیالش از بابت حاشیه‌ی امن فرزندانش راحت است اما معاون اول قوه‌ی قضائیه اوایل بهمن ماه 1388 اعلام کرد که پرونده‌ی فرزندان هاشمی نیز به دادسرای تهران ارجاع شده و در موعد مقرر در جریان قرار خواهد گرفت و درنهایت در روزهای آخر سال 1388، حکم بازداشت مهدی هاشمی صادر شد.

با این حال اقدامات مهدی هاشمی به‌گونه‌ای بود که به گفته علی‌زاده طباطبایی وکیل خانوادگی هاشمی‌رفسنجانی فقط پدر او از این اقدامات خبر داشته و اسناد و مدارک مربوط به فعالیت‌های مهدی هاشمی در عصر روز 22 خرداد منهدم شده است.

فائزه هاشمی‌رفسنجانی

فائزه از پرکارترین اعضای خاندان هاشمی در انتخابات ریاست‌جمهوری بود و در حمایت از کاندیداتوری موسوی سنگ تمام گذاشت و اتفاقاً شباهت‌هایی هم با کاندیدای مورد حمایتش داشت، از این لحاظ که نیمی از دوران گوشه‌نشینی آخرین نخست‌وزیر، او نیز سکوت و انزوا را برگزیده بود و همانند او شکست برایش باور‌ناپذیر بود و واکنش‌ها و ادعاهای بعد از انتخاباتِ این دو چهره‌ی سیاسی بعد از یک و دو دهه خانه‌نشینی نزدیکی بسیاری با هم داشت تا آنجا که تحلیلگران این‌گونه رفتارها را ناشی از فراموشی قواعد بازی سیاسی ارزیابی کردند.

فائزه هاشمی از همان ابتدا با وجود مخالفت پیشینش با کاندیداتوری موسوی، به حمایت از او برخاست و در زمینه‌ی ساماندهی سیاسی فعال شد.

روشنک سیاسی رئیس شاخه‌ی زنان حزب کارگزاران در روزهای آغازین تبلیغات درباره‌ی فعالیت‌های سیاسی فائزه هاشمی گفت:

فائزه هاشمی دختر آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی با ورود به فضای انتخاباتی از میرحسین حمایت می‌کند و درخصوص این حمایت و احقاق حقوق زنان در شهرستان‌ها سخنرانی می‌کند. فائزه هاشمی می‌آید تا برای حمایت از میرحسین سخنرانی کند و گاهی شخص مهم‌تر از پست ستادی است. فائزه هاشمی به‌دلیل اینکه دختر هاشمی‌رفسنجانی است وارد فضای انتخابات نشده،‌ البته نظر هاشمی‌رفسنجانی هم روی میرحسین مثبت است. به‌هر حال وی یک شخصیت فرهیخته است که خودش وارد عرصه شده‌ و اگر بداند که کاندیدایی حضور دارد که رأی بیشتری دارد، خودش را کنار می‌کشد، ولی اول خدا می‌تواند کروبی را منصرف کند.

 او در بزرگ‌ترین اجرای دختران فیروزه­ای در مراسم سالگرد دوم خرداد در ورزشگاه آزادی در حضور خاتمی و زهرا رهنورد دوران اصلاحات را تداوم دوران سازندگی دانسته و در توصیف دوران کنونی گفت: «در شرایطی به‌سر می‌بریم که نکبت، خفت و خواری نصیب ملت ایران شده است».

او همچنین حرف تاریخی دیگری زده و گفته بود: «مطمئن هستم که اگر بر اثر خطای ما این دولت پیروز شود، امر بر این آقا (احمدی‌نژاد) مشتبه می‌شود که خود را امام زمان بنامد و خطاهای گذشته را با قدرت بیشتر ادامه دهد».

این مواضع عریان دختر هاشمی‌رفسنجانی موجب شد تا احمدی‌نژاد در مناظره با میرحسین موسوی با استناد به آن بگوید: «قشنگ تشریح می‌کند و می‌گوید: دوره‌ی اصلاحات ادامه‌ی راه سازندگی است و ما آقای موسوی را می‌خواهیم برای اینکه استمرار همان راه است. یعنی اشرافیتی که جناب آقای هاشمی در کشور پایه‌گذاری کرد، قرار است ادامه پیدا کند».[1]

این سخنان فائزه هاشمی با واکنش شدید دانشجویان و فعالان جوان سیاسی رو‌به‌رو شد. زهرا احمدی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت درخصوص سخنان فائزه هاشمی در همایش دوم خرداد مبنی بر اینکه «در شرایطی به‌سر می‌بریم که نکبت، خفت و خواری نصیب ملت ایران شده‌است» اظهار داشت:

«همایش دیروز یک تخریب بود و همین کسانی که صحبت از عدالت و مردانگی می‌کردند در همایش دیروز مردانگی و عدالت را با تخریب رقیب خویش به‌خوبی نشان دادند. آیا فائزه هاشمی دورانی را که مردم مستضعف در زیر چرخ‌دنده‌های اقتصاد لیبرال له شدند را فراموش کرده و این را خفت نمی‌داند؟ آیا فراموش کرده‌اند که دولت اصلاحات به بسیاری از مقدسات مردم توهین کرد؟ اینان کسانی را که باورها و ارزش‌های اسلامی را احیا و زنده کرده‌اند، مایه‌ی خفت می‌دانند اما ما هنوز زمانی را که گفتند دین افیون ملت‌ها و حکومت‌ها و گفتمان امام باید به موزه سپرده شود و در رویارویی مدرنیزه با دین این مدرنیزه است که تقدم دارد، فراموش نکرده‌ایم».[2]

ولی اسماعیلی نماینده­ی گرمی و دشت مغان در مجلس شورای اسلامی نیز درخصوص صحبت‌های فائزه هاشمی در همایش دوم خرداد مبنی بر اینکه «در شرایطی به‌سر می­بریم که نکبت، خفت و خواری نصیب ملت ایران شده‌است»، اظهار داشت:

«پرونده، سوابق و نظرات افرادی مانند فائزه هاشمی قطعاً برای اذهان تاریخی ملت ایران روشن است. این افراد و حزب و گروهی که به آن وابسته هستند در زمانی‌که مملکت در دست آنها بود، خود را نشان دادند؛ چه بلاهایی بر سر کشور آوردند و چه رانت‌خواری‌هایی به‌دست این آقایان و خانم‌ها شروع شد. زمانی‌که همین افراد در قدرت بودند، این ملت زیر سؤال رفته‌بود نه امروز. فائزه هاشمی با این سخنان خود، حدیث‌به‌نفس کرده است.[3]

پایان انتخابات برای فائزه هاشمی، پایان فعالیت‌های انتخاباتی‌اش نبود و از همان ابتدا در شکل‌گیری و تداوم تجمع‌ها نقش‌آفرینی ویژه‌ای کرد. او 26 خرداد، یعنی چهار روز پس از انتخابات، در تجمعی روبه‌روی جام‌جم مدعی شد که تمامی ناظران را هنگام شمارش و تجمع آرا بیرون کردند و صندوق‌ها از قبل پر از رأی به احمدی‌نژاد بود! او در عین حال که پایه‌ی انتخابات را مخدوش می‌دانست، تعریض‌هایی هم به رهبر معظم انقلاب داشت. پخش تصاویر حضور فائزه هاشمی در جمع اغتشاشگران خشم عمومی را در پی داشت.

روز 30 خرداد 1388، بار دیگر فائزه با شرکت در تجمع دیگری در خیابان آزادی، به تحریک معترضان به تداوم اغتشاشات پرداخت و به همین اتهام دستگیر شد.

چندی بعد، حسین طائب، فرمانده وقت نیروی مقاومت بسیج درباره‌ی تحرکات فائزه هاشمی پس از انتخابات گفت:

 فائزه هاشمی در تجمعی خواستار برگزاری مراسمی برای کشته‌شدگان در روز پنجشنبه بود اما وقتی قرار شد مقام معظم رهبری در نماز جمعه شرکت کنند، آنها این برنامه را تعطیل کرده و برای برهم‌زدن نمازجمعه برنامه‌ریزی کردند».

دستگیری فائزه به‌همراه چهارتن از اعضای خانواده‌ی هاشمی در روز شنبه 30 خرداد در تجمع غیرقانونی چندان طول نکشید. حسن لاهوتی، فرزند فائزه هم‌زمان با دستگیری وی، در مصاحبه با بی.بی.سی اعلام کرد که مادر و بستگانش به‌دلیل شرکت در تجمع اعتراضی در روز شنبه دستگیر شده‌اند و وی مدعی شد که از مادرش خواسته‌اند تا متعهد شود دیگر در تجمعات شرکت نکند و ظاهراً با توجه به عدم امضای این تعهدنامه، وی همچنان در بازداشت است. در جریان بازداشت یک‌روزه‌ی فائزه هاشمی، فشارها برای آزادی وی بسیار زیاد بود. تماس‌ها درنهایت، آزادی او را یک‌روزه رقم زد.

چندی بعد اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گزارشی که از دیدارهای هیئت منتخب مجلس با برخی از چهره‌های سیاسی ارائه داد، اعلام کرد:

 آقای هاشمی گفتند که قصد داشتند بیانیه‌ای در این خصوص (حوادث پس از انتخابات) صادر کنم اما کسی نیستم که زیر فشارها اقدام به صدور بیانیه کنم. منظور ایشان از اعمال فشار، دستگیری دخترشان در اغتشاشات بود. گویا دختر آقای هاشمی به ایشان گفته‌بود که من برای خوردن ساندویچ به آن خیابان رفته بودم اما من را دستگیر کردند».

اقدامات فائزه هاشمی موجب شد تا جمعی از دانشجویان دانشگاه‌های کشور با برگزاری تجمعی در مقابل دادستانی تهران، خواستار برخورد قضایی با فرزندان هاشمی شده‌بودند. همچنین فعالان سیاسی اصولگرا نسبت به عدم برخورد با فرزندان هاشمی تذکرهای پیاپی داده بودند. اما فائزه هاشمی خود در تجمعات غیر‌قانونی اعلام کرد که از احمدی‌نژاد شکایت می‌کند. او مدتی پس از آزادی نیز مدعی شده بود برگزاری جشن پیروزی از سوی احمدی‌نژاد عامل اصلی اغتشاشات بوده‌است. دختر کوچک هاشمی‌رفسنجانی مدت کوتاهی پس از آزادشدن در مصاحبه با یکی از سایت‌های حزب کارگزاران، ضمن تکرار ادعاهای قبلی‌اش درباره‌ی تقلب در انتخابات مدعی شد که جمهوریت از نظام رخت بربسته و تبدیل به حکومت اسلامی شده‌است.

او در واکنش به برخورد با متهمان اغتشاشات اخیر مدعی شد که «برای افراد بی‌گناه پرونده‌سازی می‌کنند و برعکس پرونده‌دارها را به مقام و پست می‌رسانند». او در مصاحبه‌ی خود «انقلاب مخملی» را نوعی فرافکنی خواند و گفت: «انقلاب مخملی در مفهوم عام آن می‌تواند به‌معنی اصلاح‌طلبی و بیان مسالمت‌آمیز ضرورت اصلاحات و تلاش برای انجام آن باشد که چیز بدی نیست». وی همچنین درباره‌ی اعترافات حسین رسام، تحلیلگر ارشد سفارت انگلیس که در اغتشاشات دستگیر شد، هم گفت: «اعترافات کارمند سفارت انگلستان البته طبق آنچه که من شنیدم، چیزی نبود جز انجام وظیفه. هر سفارتی در هر کشور از اوضاع طرف مقابل گزارش تهیه می‌کند تا سیاست‌هایشان را بر مبنای شرایط واقعی هر کشوری بریزند. مگر سفارت ما در کشورهای خارجی این‌کار را نمی‌کنند؟»

فائزه هاشمی، هرچند که بعد از بازداشت یک‌روزه، مدتی حاشیه‌نشینی کرد و غیر از حرف‌های پراکنده‌ای که در سطح رسانه‌ها از وی منتشر می‌شد، خبری از او نبود اما حضور دوباره‌اش در حاشیه‌ی مراسم 16 آذر و روز دانشجو در واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد و سخنرانی در جمع تعدادی از حامیان موسوی و همچنین حضوری دیگربار در میان اغتشاشگران روز عاشورای حسینی در تهران، از تداوم تحرکات او در ایام انتخابات حکایت دارد.

محسن هاشمی‌رفسنجانی

محسن پسر ارشد هاشمی‌رفسنجانی در انتخابات دهم بیش از آنکه خود به میدان حمایت از کاندیداها بیاید، تصمیم گرفت در قامت یک حامی قدرتمند برای خانواده‌ی خویش ظاهر شود و مدافع تمامی اقدامات آنها باشد. او که در جریان این انتخابات چند بیانیه با امضای خود به‌عنوان پسر هاشمی و رئیس دفتر ریاست مجمع تشخیص مصلحت را در کارنامه دارد، اما به‌واسطه‌ی مسئولیتش در مترو تهران تلاش می‌کرد تا مانند مهدی و فائزه چندان نقشش از پرده بیرون نیفتد. با این همه پس از مناظره‌ی 13 خرداد احمدی‌نژاد و موسوی، محسن هاشمی در نامه‌ای به احمدی‌نژاد مدعی شد که رئیس‌جمهور با دروغ و عوام‌فریبی می­خواهد فضای انتخابات را «هاشمی ـ احمدی‌نژاد» کند اما او نگفت که چرا برپایی چنین فضایی این چنین به نفع احمدی‌نژاد است و آرای مردم را به‌سوی او گسیل می‌کند.

چندی بعد نیز پیش از آنکه محسن مجبور به ترک دفتر پدر به‌دلیل ممنوعیت تصدی دو شغل هم‌زمان شود، امضای او به‌عنوان رئیس دفتر مجمع تشخیص مصلحت پای شکایت از رسانه‌های منتقد هاشمی ثبت شد. محسن هاشمی در نامه‌ی خود رسانه‌‌های مورد شکایت را «رسانه‌های معلوم‌الحال» نام برد و اظهار داشت: «این شکایت نه ادعای شخصی بلکه به‌واسطه‌ی حفظ نظام و ولایت فقیه مطرح شده‌است. بار دیگر نیز نام او در کنار نام دیگر اعضای خانواده‌اش در نامه‌ای سرگشاده به رئیس قوه‌ی قضائیه ثبت شد. آنها در نامه‌ی خود نوشتند:‌ «ما «هاشمیان»، اما از آنجا که طرح این اتهامات، به‌عنوان اهرم فشار و ابزاری برای حذف هاشمی‌رفسنجانی به‌کارگرفته می‌شود و خواسته یا ناخواسته آب به آسیاب دشمن می‌ریزد، بر احقاق حق خود پافشاری می‌کنیم». اما چندی بعد از انتخابات مشخص شد محسن آن‌گونه هم که می‌خواست خود را منطقی و اهل نگارش و حرکت از مسیر‌های بدون جنجال نشان دهد، نیست و در بی‌پرده عیان‌شدن چیزی کم از مهدی و فائزه جنجالی ندارد. 26 خرداد ماه همان زمان که فائزه مشغول تحریک آشوبگران بود و سخنرانی­های ساختارشکنانه در اجتماع اغتشاشگران ایراد می‌کرد، محسن هم در مراسم افتتاح خط 7 مترو حرف‌هایی زد که البته در شلوغی‌های اخبار آن روزها مجال انتشار نیافت. اظهارات فرزند ارشد هاشمی، چهار روز پس از انتخابات، اعتراض حاضران در جلسه را برانگیخت. او گفته‌بود:

«ابتدا انتخابات را هاشمی ـ احمدی‌نژادی کردند، حالا با مشکلاتی که خود برای کشور ایجاد کردند می‌خواهند فضا را خامنه‌ای ـ هاشمی کنند... بر بستر شایعات سوار شوند و رأی بیاورند، بگویند این رأی حلال است؟ حالا این رأی را گرفتید مگر حلال است؟ اگر اجازه دادند علیه بزرگ‌تر از هاشمی صحبت کنند بیشتر رأی جمع می‌شود، اصلاً اگر کل انقلاب را زیر سؤال ببرند 70 میلیون رأی جمع می‌شود». او همچنین در اعتراض به قطع بلندگو و ترک جلسه از طرف حاضران گفت: «این مردم که اینجا نشسته‌اند می‌گویند محسن هاشمی دزد است که اینجا حرف می‌زند. من اول باید ثابت کنم که دزد نیستم، بعد بگویم خط 7 را کی ساخته؟... چرا بعضی سپاهی‌ها رفتند؟ چرا نوشتند ما دزدیم؟»

فاطمه هاشمی‌رفسنجانی

نارضایتی پدر از وضع موجود انگیزه­ای مضاعف برای فاطمه فرزند ارشد هاشمی‌رفسنجانی بود تا به جمع دیگر اعضای خانواده در حمایت از میرحسین موسوی بپیوندد. گرچه او حمایتش از موسوی را تبعیت از یک تصمیم حزبی اعلام کرده‌بود اما هم‌زمان گفته‌بود:‌

«وقتی در خانواده بحث می‌شود ایشان می‌گویند از وضعیت موجود ناراضی‌اند و خواستار ایجاد تغییر در این شرایط هستند. آیت‌الله هاشمی معتقدند که احتیاج به تغییرات زیادی در سطح مدیریتی کشور داریم».

گرچه او به سیاق دیگر اعضای خانواده فعالیت‌های انتخاباتی را از سر گرفت و پیش رفت اما مثل خواهرش روزهای آشوب را در خیابان‌ها سپری نکرد و حرف‌های تند و ساختارشکنانه نزد و در جریان بازداشت یک‌روزه‌ی خواهرش، طی تماس‌هایی با قوه‌ی قضائیه تمام تلاشش را برای آزادی او انجام داد. فاطمه هاشمی‌رفسنجانی وقتی که پس از یازده سال در شهریور 88 از ریاست فدراسیون ورزش‌های بیماران خاص استعفا می­داد و در متن استعفای خود نوشت:‌

«یقین دارم آنان که با قطب‌بندی جامعه و انگاری هر آن که با آنها نیست و حتی با مخالفت‌های پنهان و آشکار با اصل ولایت و امامت امت دو رکن جمهوریت و اسلامیت نظام را نشانه گرفته‌اند و همه‌ی منتقدان را دشمن می‌پندارند و با بیان و ادبیاتی استهزاآمیز تلاش در حذف آنان دارند و عرصه را بر خدمت خادمان تنگ کرده‌اند، راه به‌جایی نخواهند برد».

یاسر هاشمی‌رفسنجانی

یاسر آخرین فرزند هاشمی‌رفسنجانی اما از همه‌ی اعضای خانواده‌ی خود در انتخابات کم‌حاشیه‌تر بوده‌است. او که علاوه بر فعالیت‌های اقتصادی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت روزگار می­گذراند، چهره‌ای سیاسی و رسانه‌ای نداشته است. تنها اظهارنظر انتخاباتی که از او وجود دارد نقل قولی است که مدت زیادی قبل از انتخابات محمدعلی ابطحی از وی نقل کرده‌است. هم‌زمان که حسن روحانی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تیغ انتقاد غیرمنصفانه علیه دولت می‌کشید، یاسر از نامزدی حسن روحانی در انتخابات دهمین دوره‌ی ریاست‌جمهوری خبر داده‌بود و در عین حال حضور روحانی در عرصه‌ی انتخابات مزبور را مشروط و منوط به عدم نامزدی خاتمی در این انتخابات کرده و در صورت نامزدی خاتمی، حضور روحانی را به‌عنوان نامزد ریاست‌جمهوری بلاموضوع عنوان کرده بوده‌است.

گرچه در جریان اغتشاشات روز 13 آبان اخباری مبنی بر حضور او در میان اغتشاشگران منتشر شد اما او برخلاف فائزه که عضو فعال اغتشاشات است و حتی از انتشار عکس و فیلم حضورش در آشوب‌های خیابانی ابایی ندارد، حضور خود را تکذیب کرد و در تکذیبیه‌ی خود تهدید کرد که «شایعه‌سازان اگر عذرخواهی نکنند، در دادگاه باید پاسخگو باشند». با این همه وقتی صحبت از ضرورت از بین رفتن حاشیه‌ی امن فرزندان هاشمی به میان می‌آید، او نیز از نگاه فعالان سیاسی دور نمی‌ماند. چنان‌که لطف‌الله فروزنده، قائم‌مقام جمعیت ایثارگران می‌گوید: «مردم انقلاب نکردند که هزار فامیل درست بشود، فامیل رده سوم آقای هاشمی در حاشیه‌ی امنیت قرار دارند؛ حالا یاسر و اینها که جای خود دارند و بعد هم کار فرزندانش به اینجا می‌رسد که اکثر اغتشاشات را توجیه می‌کنند، حضور پیدا می‌کنند و حمایت مالی می‌کنند».


منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی