چند کشور عربی در حالی رابطه خود را با ایران اسلامی قطع کرده‌اند که پیش از این، کشورهای اروپایی هم تجربه چنین کاری با ایران را البته به تلخی پشت سر گذاشته‌اند و جای «سیلی سخت» ایران بر صورتشان مانده است!

به گزارش مشرق، حمله عده‌ای به سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد و اعلام قطع روابط دیپلماتیک عربستان سعودی و چند کشور متحدش با ایران... رخدادهایی که تنها ظرف چند روز یا حتی چند ساعت رخ دادند و اکنون این سؤال را در فراروی افکار عمومی قرار داده‌اند که چه خواهد شد؟ و سرنوشت این تنش‌ها به کجا خواهد انجامید؟

درباره رخدادهای اخیر و البته سؤال‌های اشاره شده، تجربیاتی در ذهن و تاریخ ما وجود دارد که بازخوانی آنها می‌تواند شِمای کلی پاسخ برای پرسش‌های اشاره شده را ترسیم کند.

*وقتی کشورهای اروپایی با ایران قطع رابطه کردند و رفتند!

در 17 سپتامبر سال 1992 (1370 شمسی) و حوالی ساعت 11 شب، دو مرد مسلح که ماسک بر چهره داشتند وارد یک رستوران یونانی به نام میکونوس در یکی از مناطق برلین شدند و اتاق پشتی رستوران را با اسلحه اتوماتیک به رگبار بستند.

در این رخداد، 4 نفر به قتل رسیدند که چند نفر از آنها در زمره چهره‌های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران و اپوزسیون خارج از کشور محسوب می‌شدند.

برخی رسانه‌های خارجی در همان روزها ادعا کردند که مسئله فراتر از یک تسویه حساب سازمانی یا ترور معمولی است و حکومت ایران رأساً در این حادثه دست داشته و مسئول آن بوده است!

محاکمه متهمان و دستگیرشدگان ماجرای میکونوس از سال 1993 آغاز شد و حکم دادگاه، سه سال بعد یعنی در حوالی سال 75 شمسی به گونه‌ای صادر شد که بر روابط ایران و آلمان تأثیر گذاشت.

این اتفاقات در کشاکش جنگ بوسنی و هرزگوین رخ می‌داد. ماجرایی که ایران اسلامی همچون قضیه سوریه، در آن هم نقشی محوری ایفا کرد و با ارسال کمک‌های مختلف از جمله در بعد دیپلماتیک، تسلیحاتی و مشاوره‌های نظامی، کشور بوسنی و جنگجویان بوسنیایی را در مقابل نسل‌کُشی صرب‌ها یاری داد.

رفتاری که البته خشم آمریکا و اروپایی‌ها را به شدت برانگیخته بود.

مقامات قضایی کشور آلمان در روند رسیدگی به پرونده میکونوس از واژه تروریسم دولتی استفاده کرده و ادعاکردند که مقام معظم رهبری، آقای رفسنجانی رییس جمهور وقت، آقای ولایتی وزیر امور خارجه وقت و حجت‌الاسلام فلاحیان وزیر اطلاعات وقت جمهوری اسلامی ایران در این قتل‌ها دست داشته و دستور آنها را صادر کرده‌اند.

جمهوری اسلامی ایران نیز سفیر وقت آلمان را فراخواند و به وی در این رابطه تذکر شدیداللحنی داد.

این صحبت‌ها و اتفاقات، تنش‌هایی را در ایران بوجود آورد و مردم و روحانیون ایران دست به تظاهرات‌های گسترده‌ای در اعتراض به دادگاه میکونوس زدند و آنرا «بیدادگاه» خواندند.

دکتر ولایتی، وزیر وقت امور خارجه طی سخنانی در جمع تظاهرکنندگان مشهدی اقدامات آنان را تایید کرده و آن را نشانه شهامت دینی مردم و احترام آنان به شعائر اسلامی توصیف کرده بود.

او خطاب به مردم معترض گفته بود: تا وقتی که این حساسیت نسبت به مقدسات اسلامی و دینی در مردم ایران وجود دارد، نظام و مملکت آسیبی نخواهد دید و دیگران جرات دخالت در آن را نخواهند داشت.

دادگاه سیاسی رسیدگی به پرونده میکونوس سرانجام پس از چند سال، در 21 فروردین ماه سال 76 احکام خود را درباره ضاربان و دستگیرشدگان صادر کرد.

در حکم دادگاه آلمانی همچنین مسئولان وقت جمهوری اسلامی ایران یعنی رهبر جمهوری اسلامی ایران، رئیس جمهور، وزیر اطلاعات و وزیر امور خارجه وقت، متهم به زمینه سازی برای ماجرای میکونوس شدند.

دولت وقت آلمان پس از این حکم، دیپلمات‌های دولت ایران را اخراج کرد و دولت ایران نیز متقابلاً حکم اخراج 4 دیپلمات آلمانی را به دست سفیر این کشور در تهران داد.

به دنبال این اقدامات، ناگهان 11 کشور عضو اتحادیه اروپا طی بیانیه‌ای در همبستگی با آلمان، سفرای خود را از ایران فرا خواندند و سفرای ایران در این 11 کشور نیز به ایران مراجعت کردند.

تصمیم اتحادیه اروپا با استقبال آمریکا هم مواجه شد و همه‌ی سران اشاره شده یکصدا اظهار می‌کردند که ایران باید تغییر رفتار بدهد!

در ادامه 15 کشور عضو اتحادیه اروپا در نشستی در لوکزامبورگ در اردیبهشت ماه سال 1376 تصمیم گرفتند گفتگوهای خود را با ایران قطع و سطح روابط سیاسی‌شان را هم کاهش دهند.

*آنچه رهبر انقلاب درباره قهر کشورهای اروپایی از ایران فرمودند

در پی این تحولات سیاسی رهبر معظم انقلاب طی سخنانی اعلام کردند که دولت آلمان بازنده این بازی سیاسی است و بهای سنگینی بابت آن خواهد پرداخت.

ایشان در اشاره به میکونوس فرمودند: دولت ایران باید آنچه را که لازمه حکمت، مصلحت و اعتزاز ملت ایران است، با دقت و توجه لازم انجام دهد. این ملت از یک ذخیره بسیار با ارزش، شامل تجربه‌ها و سرمایه‌های انسانی، مادی، معنوی و علمی برخوردار است و اگر تمامی دروازه‌ها را نیز ببندند از پای نخواهد افتاد.

معظم‌له همچنین تصریح کردند: به وزارت امور خارجه دستور داده‌ام که رفتار دولت‌ها را در این نمایش بی‌معنی، به دقت ثبت کنند تا در حافظه تاریخی ملت ایران محفوظ بماند...تمامی اینها باید به دقت ثبت شود.

آقای رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران نیز در پاسخ به این حکم در نماز جمعه تهران اعلام کرد که «اینها باز هم اشتباهات گذشته را تکرار می‌کنند، مگر کارهایی که طی 20 سال علیه انقلاب کردند کدام موفق بوده که این کار را می‌کنند؛ مگر در جریان سلمان رشدی نبود که سفیران خود را فراخواندند و بعد عذرخواهی کردند و با خضوع برگشتند، امروز با 8 سال پیش که داستان سلمان رشدی اتفاق افتاد و سفیران اروپایی رفتند خیلی تفاوت دارد. آن روز خزانه و انبارهای ما خالی بود و مشکلات فراوانی داشتیم اما امروز اینطور نیست، اصلاً کسی احساس نمی‌کند که اینها هستند یا نیستند.»

رفسنجانی در ادامه فراخوانده شدن همه سفیران اتحادیه اروپا از ایران را به رفتار گنجشکی تشبیه کرد که هنگام برخاستن از روی یک درخت تنومند و ریشه‌دار، درخت را تهدید می‌کند که مراقب خود باشد و درخت به او یادآوری می‌کند که نشستن او را نیز متوجه نشده است چه رسد به برخواستنش را!

کشورهای اروپایی اما شاهد هیچ رفتار دیگری از ایران مبنی بر درخواست برای بازگشت سفرایشان و آغاز دوباره روابط نبودند.

و ماه‌ها گذشت...

حوالی 10 ماه بعد از این رخداد، کشورهای عضو اتحادیه اروپا تصمیم گرفتند سفرای خود را به تهران بازگردانند. اما جمهوری اسلامی ایران به فرمان رهبر انقلاب با بازگشت سفیر آلمان به تهران همراه با سایر سفرا مخالفت ورزید.

این اقدام ایران اتحادیه اروپا را شوکه کرد و سبب شد آنان بار دیگر حمایت خود را از آلمان مورد تاکید قرار دهند. مقامات کشورهای اروپایی اما پس از چند روز در اظهار نظرهای گاه و بیگاه خود اعلام کردند که سفرای آنها به ایران باز خواهند گشت.

رادیو کلن آلمان در آن روزها گزارش داده بود که از هنگامی که کشورهای اروپایی سفرای خود را به عنوان همبستگی با آلمان از تهران فرا خوانده‌اند، تمامی کوشش‌ها متوجه این نکته گردید که این سفرا چگونه به تهران بازگردند!

اروپایی‌ها مدتی بعد نیز تغییر در ریاست جمهوری کشورمان را بهانه قرار داده و اعلام کردند که خواستار از سرگیری روابط با ایران هستند.

سفرای کشورهای اروپایی سرانجام پس از درخواست‌های بسیار، مجبور شدند با دستور جمهوری اسلامی ایران بصورت گروهی و ذلیلانه به ایران باز گردند. البته بدون سفیر آلمان.

سفیر کشور آلمان که اولین کشوری بود که از ایران رفته بود نیز با دستور مقام معظم رهبری، مجبور شد، بعنوان آخرین نفر و بازنده‌ی سیاسی این ماجرا به ایران اسلامی برگردد.

مقام معظم رهبری سال بعد از این رخدادها در همین رابطه طی سخنانی فرمودند:

«همه اروپا با هم همدست شدند تا سرِ قضیه دادگاه میکونوس که بنده گفته بودم -چون در این قضیه، آلمان این گونه رفتار کرده است و سفرا رفتند، اگر سفرای دیگر می‌خواهند بیایند، بیایند؛ ولی سفیر آلمان، باید بعداً بیاید. حق ندارد با آنها برگردد- این حرف را از بین ببرند، که سفیر آلمان، اگر شده با یک نفر دیگر با هم بیایند. دولت و ملت ایران ایستادند.

از هر راهی که می‌توانستند فشار بیاورند و اقدام کنند، اقدام کردند. هر کاری می‌توانستند بکنند، کردند. از اواسط سال هفتاد و پنج شروع شد؛ سال هفتاد و شش رسید و انتخابات انجام گرفت و اجتماع عظیم مردم - آرای سی میلیونی و شرکت سی میلیونی مردم در انتخابات که مایه افتخار ملت ایران و نظام مقدّس جمهوری اسلامی بود - موجب شد که مرتّب به آنها فشار می‌آمد! آنها هم مرتب فشار آوردند، شاید بتوانند با دولت و با مسئولین جدید، ارتباط برقرار کنند! کسی به آنها جواب نداد و بالاخره در نهایتِ کار، مجبور شدند همان را که ما گفته بودیم قبول کنند! درست همانگونه که گفته شده بود، عمل کردند.»

ماجرای دادگاه میکونوس و رخدادهای پس از آن همانگونه که مقام معظم رهبری فرموده بودند در حافظه تاریخ ثبت و عاملی برای تفاخر مردم ایران شد.

معظم‌له همچنین در سال 90 طی سخنانی در جمع مسئولان کشور با اشاره به ماجرای میکونوس از عبارت «سیلی سخت» استفاده کرده و فرمودند:

«اینجور نیست که ما حالا چون ایستادگی کردیم، چون استقامت به خرج دادیم، بگوئیم اینها (دشمنان) را سر لج آوردیم؛ نه. یک روزی در خطابه‌های مسئولینمان مناقب آمریکا ذکر می‌شد؛ همان روزها رئیس جمهور وقت آمریکا با سبکسری تمام، ایران را به عنوان محور شرارت معرفی کرد! یک روزی یکی از دولتهای اروپائی نسبت به جمهوری اسلامی اظهار علاقه و ارتباط و اینها می‌کرد؛ همان دولت سر قضیه‌ی قهوه‌خانه‌ی میکونوس دادگاه تشکیل داد، مسئولین درجه‌ی یک کشور را در آن دادگاه متهم کرد! دولت‌های اروپائی با آنها همدست شدند، همه‌شان سفرای خود را از تهران فراخوانی کردند؛ اینها که یادمان نرفته. خواستند سیلی بزنند، البته سیلی سخت‌تری خوردند. از همین حسینیه آنچنان سیلی‌ای خوردند که بعد تا مدت‌ها دنبال علاجش بودند»!

*مقامات عربی تاریخ را خوانده‌اند؟!/بعضی‌ها شاید در صورت سیلی سخت ایران از جا بلند نشوند!

حقیقت این است که رخدادهای مربوط به قضیه میکونوس و پیروزی ایران در این نبرد دیپلماتیک، هنگامی رخ داده‌اند که مقامات جدید دربار سعودی و بویژه وزیر جنگ و وزیر خارجه عربستان در آن روزها یا سن کمی داشته‌اند و یا در حدی نبوده‌اند که توان تحلیل صحیح وقایع را داشته باشند.

محمد بن سلمان، وزیر جنگ عربستان که تحلیلگران معتقدند سیاست‌های خصمانه‌ی بدون تدبیر این روزهای سعودی‌ها زیر سر اوست؛ در آن روزها یک کودک 10 ساله بوده است.

عادل بن احمد الجبیر، وزیر امور خارجه عرب‌ها هم در روزهای وقایع میکونوس و قهر اروپایی‌ها از تهران، یک دیپلمات ساده و سرگروه بخش رسانه‌ای سفارت سعودی در آمریکا بوده است.

شاید بد نباشد که در میان سعودی‌ها، این دو نفر وقت بیشتری را برای مطالعه تاریخ و خوانش قصه «سیلی‌های سخت» اختصاص بدهند و البته خوانده‌ها و آموخته‌هایشان را برای شاه سعودی هم تعریف کنند.

مسئله اعلام قطع رابطه با ایران به بهانه حمله به ساختمان سفارت عربستان نیز بهانه‌ای است که هیچکس آنرا از سعودی‌ها باور نخواهد کرد.

زیرا اولاً این عربستان است که پیش از این، با یک طراحی تروریستی، سفارت ایران در بیروت را مورد حمله قرار داد و بهانه لازم به دستش نیامد تا مقطع فعلی.

و ثانیاً همه می‌دانند که عربستان سعودی به دنبال بهانه برای هجمه به ایران بود و اگر هجوم اشتباه عده‌ای به سفارت عربستان رخ نمی‌داد، بهانه دیگری را علم می‌کرد.

چه اینکه عربستان حتی از روش مقتدای سیاسی خود یعنی آمریکا هم پیروی نکرد که اگرچه سفارتش 3 سال قبل در کشور لیبی مورد حمله قرار گرفت و سفیر و چند دیپلماتش کشته شدند اما تجربه به خرج داد و اقدام به قطع رابطه با لیبی نکرد.

قابل ذکر است که در کنار ضرورت درس‌گیری از رفتار ایران در قبال رخدادی مثل قهر کشورهای معارض؛ این نکته نیز محل سؤال است که اساساً چند کشور دنیا می‌توانند در مقابل سیلی سخت ایران در بعد دیپلماتیک، دوباره از جای خود برخیزند؟!

جدای از مسئله عربستان و جوان‌های تازه به قدرت رسیده دربار سعودی، اینکه کشورهایی مثل جزیره بحرین، کشور میکروسکپی جیبوتی و جمهوری تجزیه شده سودان که به تقلید از عربستان، روابط خود را ایران قطع کرده‌اند نیز بتوانند پس از یک سیلی سخت دوباره روی پای خود بایستند؛ محل تأمل است...

منبع: فارس