در مورد دلایل بازداشت وی صحبت های ضد و نقیضی مطرح شد و البته هنوز هم به درستی از سوی مراجع رسمی و قضایی اعلام نشده است که وی به چه دلیل بازداشت و روانه زندان شد. اما طبیعتا او اقدام و رفتاری برخلاف قوانین و عرف جامعه انجام داده و تخلفی مرتکب شده که چند روز در بازداشت بود.
بعد از بازداشت وی فیلمها، متنها و البته عکسهای زیادی از رفتارها و حرکات وی در فضای مجازی منتشر و به سوژه اول محافل ورزشی و غیر ورزشی تبدیل شد. او بالاخره پس از چند روز از زندان آزاد شد و فردایش به تمرین پرسپولیس رفت.
تازهترینترین مصاحبهای که سوشا مکانی انجام داده اما از همه کارهای او تلختر و گزندهتر است. این دروازهبان که عضو تیم ملی ایران نیز هست گفته است: «من کار اشتباهی نکردم و با نامزدم و خانوادهاش در منزل شخصی جشن گرفته بودیم. فرد دیگری اشتباه کرده و تلگرام گوشیام را هک کرده است. امیدوارم این فرد به دست قانون سپرده شود.»
با این اظهار نظر باید از این پس برای کار اشتباه تعریف جدیدی ارائه شود. باید از خانواده هم تعریف جدیدی ارائه شود چرا که هر چه به آن عکسها و فیلمها و چتهای رد و بدل شده نگاه میکنیم نمیتوانیم بین آنها و اظهارات دروازه بان پرسپولیس وجه تشابهی پیدا کنیم.
وی در مورد اینکه گفته میشود شاکی خصوصی دارد، عنوان کرد: «شاکی خصوصی در کار نیست. برخیها شایعهپراکنی کردهاند که شاکی خصوصی دارم اما به هیچ عنوان چنین چیزی صحت ندارد. متاسفانه خیلیها به حاشیهها دامن زدند که این دنیا و آن دنیا باید پاسخگو باشند. کاری نکردم که پشیمان باشم و همه کارهایم قانونی و رسمی بوده است.»
این دروازهبان گفته شاکی خصوصی ندارد اما نگفته اگر شاکی خصوصی ندارد پس به چه دلیل چند روز در زندان بوده است. سوشا مکانی درحالی تاکید کرده شاکی خصوصی نداشته است که سرتیپ دوم پاسدار سعید منتظر المهدی سخنگوی نیروی انتظامی در نشست خبری که روز 14 دیماه برگزار شد تاکید کرد که این دروازه بان شاکی خصوصی دارد.
سوشا مکانی اما در یکی از جملات عجیب خود گفته است: «با این حال سرم را به خاطر کار اشتباهی که نکردم بالا میگیرم.» این جمله یعنی توهین به شعور همه مخاطبان و اهالی فوتبال و مجازیبازهایی که آن تصاویر و فیلمها و چتها و ... را دیده اند و خواندهاند. یعنی از این به بعد جوانان ایرانی که دروازهبان پرسپولیس را الگوی خودشان قرار دادهاند میتوانند این کارها را بکنند و بعد هم سرشان را بالا بگیرند!
مکانی در ادامه الگوسازیاش برای جوانان یک جمله دیگر هم گفته است:« زندان تجربهای است تا دوستان و دشمنانم را بشناسم.» این هم یعنی اینکه اگر جوانان و علاقمندان به فوتبال خواستند دوستان و دشمنان خود را بشناسند باید بروند زندان تا این تجربه را کسب کنند!
ای کاش دروازه بان پرحاشیه پرسپولیس بعد از این همه اتفاق ریز و درشت و لطمه ای که به اعتبار باشگاه بزرگ و مردمی پرسپولیس زده سکوت می کرد و اجازه می داد مراجع قضایی کار خودشان را بکنند و رای خودشان را صادر کنند. ای کاش او به شعور مخاطبان و هواداران توهین نمی کرد و خودش را یک بی اشتباه جلوه نمی داد. ای کاش او حداقل به احترام هواداران پرسپولیس و سایر اهالی و بخش های فوتبال و اقشار جامعه نمی گفت کار اشتباهی نکرده ام و سرم را بالا می گیرم.
شاید هم تقصیر رسانه ها و البته مسئولان است که به خاطر حفظ آبروی او و امثال او اصل ماجرا را به اطلاع مردم نمی رسانند و آن همه تصویر، فیلم، چت های شبانه و ... را سانسور می کنند تا وی اینچنین در مصاحبه هایش منکر همه چیز شود.
به راستی آیا با حضور چنین بازیکنانی در فوتبال ایران دیگر می توان دم از باشگاه های فرهنگی و فوتبال الگوساز زد؟ آیا می شود امیدوار بود که همین اخلاق نصف و نیمه لگد مال نشود و نسل بعد فوتبالی هم ذره ای اخلاق حرفه ای همراه داشته باشد؟ آیا باشگاه های ما مجبور نمی شوند به خاطر این رفتارها نام فرهنگی را از سردر باشگاه خود بکنند و به سطل زباله بیندازند؟