اسلحه فرهنگي ما
همگي گوشي هوشمند دارند و اهل شبكههاي مجازي و نرمافزارهاي ارتباطي جديد هستند. باوجودي كه سعي ميكنند جلو ما خودشان را كنترل كنند اما شيطنتهاي ريز و تكه كلامهاي خندهدارشان خواسته و ناخواسته شيطنت نهفتهشان را برملا ميكند. قرارمان صبح زود، محله مجيديه، خيابان كيخسروي و حسينيه شهيد محمد كيخسروي است. جوانها خوشقول هستند و سرحال و قبراق حتي زودتر از موعد مقرر آمدهاند. زيرزمين خانه پدر شهيد كيخسروي، حسينيه است كه براي رسيدن به آنجا بايد۱۰ـ ۱۵ پله را طي كنيم و به حسينیهاي ۱۵ـ ۲۰ متري برسيم كه خيلي ساده زمين آن با موكت پوشيده شده است. بچهها دور همديگر، مسجدي، مينشينند. اغلبشان در گروه سني ۱۸ تا ۳۰سال هستند اما در ميانشان بالاي ۴۰ و۵۰ سال هم وجود دارد. ميپرسيم: همگي اهل سلفي گرفتن هستيد؟ «ميلاد مظاهري» كه «مونوپاد» خود را مانند اسلحه رزم كنارش گذاشته، ميگويد: «ما با همهچيز سلفي ميگيريم. اصلاً سلفي از ما شروع ميشود.»
از «قرار شهدا» آمد!
در جمع جوانهايي كه آمدهاند«داود غلامحسيني» با ۳۷ سال سن از همه بزرگتر است و واقعاً هم بزرگتر آنها محسوب ميشود. او باني ايستگاه «قرار با شهداي محله» است كه آن را سال ۹۰ ايجاد و تعدادي از بچههاي محله مجيديه را دورهم جمع كرده است. قرار سادهاي كه باعث شده هر پنجشنبه اهالي از شهداي محله يادي بكنند و از دولتي سر شهدا، هر هفته، همديگر را ببينند. اوايل پنجشنبهها عكس شهدا را روي ميز كوچك جلو در ميگذاشتند و از رهگذران مختصر پذيرايي ميكردند تا اينكه يكبار ميز و عكسها و دستگاه صوتي خاموش را فردي به خيال اينكه اينها بهعنوان لوازم اضافي بيرون گذاشته شدهاند، برميدارد و ميبرد اما بچهها با كمك خانواده شهيد كيخسروي و هيئت علمدار قرار را دوباره برقرار ميكنند و حالا اين قرار در فضاي مجازي به شكل ديگري ايجاد شده است.
چرا عكس سلفي؟
«آريوبرزن» و «آرش»، «واهان» و «آلبرت» مثل «علياكبر» و «محمد» و «مجيد» همگي بچهمحل ما بودند. روزگاري كه وطنمان به آنها نياز داشت، تا سرحد جان جنگيدند و از خودشان گذشتند اما اجازه ندادند يك وجب از خاك وطن به دست بيگانگان بيفتد و اين روزها نامشان بر تابلوهاي آبيرنگ كوچهها راهنماي كساني است كه كوچهها و خيابانها را براي پيدا كردن مقصد ميگردند و اين تابلوها راه درست را نشانشان ميدهند كه خدايناكرده در تاريكي كوچهها گم نشوند. حالا فرض كنيم چند جوان چند عكس سلفي هم با تابلوي شهدا در محله بگيرند آخرش چي ميشود؟ شايد اين سؤالي باشد كه به ذهن شما هم خطور كند. غلامحسيني در اينباره ميگويد: «بياغراق هركجا كه زندگي ميكنيم در هر محلهاي كه رد ميشويم، تابلوهايي را ميبينيم كه مزين به نام شهداست و مدتي هم است كه به همت بسيج شهرداري تابلو عكس شهدا بر كوچهها نصبشده و عكس اين عزيزان چشمنوازي ميكند. معتقدم كه اين تابلوها بيهدف نصب نشدهاند و قطعاً در پس نصب اين تابلوها و عكسها هدفي بوده كه آنهم ياد كردن و گراميداشت شهداي هر محله است. اينكه ما تصميم گرفتيم با اين تابلوها عكس يادگاري بگيريم در راستاي همين زنده نگهداشتن ياد و نام شهداست.»
واكنش متفاوت اهالي
به شوخی ميگويند که ميلاد مظاهري آرپيجي زن گروه است. او گوشي و مونوپادش را مثل اسلحهاي گرم لحظهاي از خودش جدا نميكند و ميگويد: «قرار شهدا بهصورت خودجوش است و بهجايي وصل نيست. فعلاً حدود ۴۰ـ ۵۰ تا از اين عكسها گرفته و در فضاي مجازي بين دوستان پخششده و در اينستاگرام به نام قرار شهدا قرارگرفته شده است. الحمدالله طرح من و شهيد محلهمان هم كه در دل اين طرح اجرا ميشود، با استقبال خوب مردم روبهرو شده است دركل وقتي مردم محل ميديدند كه ما داريم با عكس شهدا عكس ميگيريم مشتاق ميشدند آنها هم عكس بگيرند.» اين كار ميلاد در ميان دوستان دانشجويش هم مورد تشويق و انتقاد قرار گرفته است. «احسان عليپور» در تكميل صحبتهاي ميلاد ميگويد: «براي بعضي كه اطلاع ندارند شايد اين كارها خيلي جذاب نباشد اما به نظر من، ما بهعنوان نسلي كه از فنآوري بهرهميبريم، بايد سعي كنيم از اين طريق به شناساندن بيشتر دستكم شهداي محله خودمان استفاده كنيم.»
سلفي با شهداي محله
ايده و فكر اوليه «عكس سلفي با شهداي محله» را حدود ۶ ماه قبل «هادي قاسمي» رئيس خبرگزاري دانشجو كه خودش هم بچهمحله مجيديه است به غلامحسيني داده و مدتها كه آقا قاسمي ديده غلامحسيني و بچههاي خيابان شهيد كرد در برنامه قرار شهدا هر پنجشنبه با قرار دادن عكس شهداي محل و پذيرايي از رهگذران، يادي از شهداي محل ميكنند، قاسمي خودش دستبهكار ميشود و نخستين عكس سلفي را با ۵ نفر از بچهمحلها به نامهاي «امين شهرياري»، «داود غلامحسيني»، «هادي قاسمي»، «سعيد عامره» و «غلامرضا حيدرزاده» ميگيرد. قاسمي اين عكس را در شبكههاي اجتماعي ميگذارد و خيلي مورد استقبال قرار ميگيرد و اين تشويقها باعث ميشود كه عزم بچهها در اين كار جزم شود.
نشاط بچه مذهبيها
بچهها هنگام عكس گرفتن با عكسالعملهاي مختلفي از سوي ديگران مواجه میشوند. ميلاد اين موضوع را با يك خاطره تعريف ميكند: «چند وقت پيش، عكسهاي گرفته شده را روي پارچه نوشته نصبكرده بوديم و به مساجد كه ميرفتيم روي ديوار آويزان ميكرديم. بين عكسها، چند عكس سلفي عجيبوغريبي هم موقع خوردن لبو گرفته بوديم كه حين شوخي بود. وقتي عكس را نصب كرديم، يك فردي آمد و انتقاد كرد كه اين عكسهاي عجيبوغريب چیست که شما گرفتيد؟ گفتيم اين عكسها فقط نشان رفاقت بچههاست نه چيز ديگر.» غلامحسيني هم در اينباره ميگويد: «گاهي بعضيها، نسبت به شيطنت بچهها در عكسها انتقاد ميكنند درحاليكه اين نشاط بچهها در عكسها ضرورت سن جوانهاست. يك نشاط قلبي بچه مذهبيهاست كه از همان خنده در ميلادها و گريه در سوگ اهلبيت(ع)ريشه دارد و خلاقيت بچهها را در عكس نشان ميدهد.»
پرديس زيرمجموعه مجيديه!
چالش سلفي منو شهيد محلهمون، اكنون در محله مجيديه و شهر پرديس اجرا ميشود و اين قضيه ذهن ما را مشغول ميكند چرا بعد از محله مجيديه، شهر پرديس؟ چرا محلههاي اطراف اين كار اجرا نشده است؟ پاسخ اين سؤال را چند نفر از جوانان پرديسي كه در جمع ما حضور دارند، ميگويند: «از آنجاكه تعدادي از بچههاي محله مجيديه مدتي است ساكن شهر جديد پرديس شدهاند و باتوجه به ارتباط دوستان با محله مجيديه، با اين راه سعي كرديم بين پرديس و مجيديه پل ارتباطي برقرار كنيم.» غلامحسيني هم در اينباره ميگويد: «بچههاي پرديس و بومهن كه از قرار شهدا و اين عكسها باخبر شدند، تصميم گرفتند اين طرح را آنجا هم اجرا كنند. از آنجاكه پرديس تقريباً شهر تازه تأسيس است و شهيدي ندارد با عكس و تابلو معابر شهداي روستاي گل درهـ روستاي نزديك پرديس و بومهن عكس يادگاري گرفتند.» به گفته او بچههاي محلههاي ديگر هم با اينها جمع صحبت كردهاند و راهكار گرفتهاند تا درمحلهشان اجرا كنند.
زبان فنآوري
در ميان صحبتهايمان، «محمد كيخسروي» با يك سيني چاي وارد ميشود و بچهها سيني چاي را از دست او ميگيرند و به همديگر تعارف ميكنند. چايشان را كه ميخورند فضاي صحبتها كمكم جدي ميشود. «آرش راثي» يكي از بچهها ميگويد: «گرفتن عكس سلفي با عكس شهدا يا تابلو شهدا تنها يك بهانه است كه با اين بهانه ياد شهدا را زنده كنيم. اين روزها فضاي مجازي ذهن خيليها را درگير كرده و ما بايد از اين فضاي ايجادشده، بهترين استفاده را ببريم.» «احسان عليپور» هم ميگويد: «ما با فنآوري حرفمان را ميگوييم. اين فرمان مستقيم مقام معظم رهبري كه فرمودند: «ما روي مسئله شهدایمان انصافاً كمكاري كرديم. دستگاههاي مسئول و همه ما دچار كمكاري هستيم. به نظر ميرسد كه اين كار را هم باید سپرد به جناح فرهنگي مؤمن انقلابي مردمي و خودجوش.» اين جوانهايي كه ميبينيد در اطراف كشور بهطور خودجوش كارهايي انجام ميدهند و حقايقي را احيا ميكنند و استعدادهايي را بروز ميدهند از استعدادهاي بالفعلي استفاده ميكنند. اين كار را هم آنها بايد بكنند با زبان هنر، با زبان تصوير با استفاده از ابزارهاي جديد بايد بتوانند اين شخصيتها را معرفي كنند.»
درآينده بانوان هم میتوانند
گرفتن عكس سلفي با شهدا مسابقه نيست بلكه يك چالش است. اينكه آيا اين عكسهاي سلفي فقط مختص آقاپسرهاست يا خانمها هم ميتوانند در اين چالش شركت كنند سؤالي است كه غلامحسيني پاسخ آن را اينطور ميدهد: «تابهحال جز يكي دو عكس، بقيه را پسران گرفتهاند اما براي اينكه فرهنگ نهادينه شود، از دختر خودم دركنار تصاوير شهدا عكس گرفتم. ما در قرار شهدا معذوريتهايي داريم. قول نميدهم اما احتمال دارد در آينده اين كار را در مجيديه يا پرديس انجام بدهيم. قبول كنيد كه ما تازه داريم شكل ميگيريم و ميخواهيم يك موج جديد ايجاد كنيم و هنوز کارمان تثبيت نشده است. شايد در آينده با كمك دوستان كانالي بانام قرار شهدا راهاندازي و مسابقاتي برگزار كنيم و عكسهاي قشنگي را كه دوستان ميگيرند در كانال منتشر كنيم. ما براي تبليغ فرهنگ شهادتطلبي اين كار را انجام ميدهيم و خود مردم بايد به ميدان بيايند. چون ما به جايي مرتبط نيستيم و حركتمان كاملاً خودجوش است. البته دوستاني كه عكسهاي سلفي خوبي گرفتهاند، ميتوانند با قرار شهدا در اينستاگرام ارتباط برقرار كنند و آنجا از عكسهايشان استفاده كنيم.» قرار هفته گذشته بچهها اين بود كه به مناسبت آغاز سال نو ميلادي به محلههاي مجيديه و زركش بروند و با شهداي آن محلهها عكس يادگاري بگيرند. آرش ميگويد: «هر يك از ما به سهم خودمان بايد بكوشيم از تفرقه پرهيز كنيم و به سهم خودمان در وحدت بين تمام گروههاي جامعه كوشا باشيم براي ما شهداي شيعه و سني و ارمني و زرتشتي تفاوتي ندارد و آنچه مهم است وطنمان و نظام جمهوري اسلامي است كه بايد تلاش كنيم از دست دشمنان در امان بماند.»
منبع: همشهری محله