سایت ضدانقلاب خودنویس در مطلبی با اشاره به درماندگی عناصر اپوزیسیون خارج‌نشین در تحریم یا عد تحریم انتخابات نوشت: «با نگاهی واقع بینانه و منطقی، به این نتیجه می‌رسیم که پافشاری بر عدم شرکت در انتخابات، بی‌اعتباری نزد عموم جامعه و به دور از خرد می‌باشد.»

گروه سیاسی مشرق - اپوزیسیون خارج‌نشین که همواره با شکست‌های متعدد در انتخابات روبرو شده است این‌بار در تحریم یا تشویق در انتخابات وامانده است و همین عامل سبب دودستگی در اپوزیسیون شده است.

یک سایت ضدانقلاب با زیرسئوال بردن تحریم انتخابات توسط اپوزیسیون نوشت: « با نگاهی واقع بینانه و منطقی، به این نتیجه می‌رسیم که پافشاری بر عدم شرکت در انتخابات، بی‌اعتباری نزد عموم جامعه و به دور از خرد می‌باشد. حتی اگر به فرض محال، بتوانیم پروژه تحریم ۹۰ درصدی را به انجام برسانیم، به این پرسش بر می‌خوریم که کنش بعدی چیست؟ به قول هنری کسنیجر همیشه در سیاست باید پرسید، بعدش چی»

خودنویس با اشاره به دودلی اپوزیسیون خارج‌نشین و ناتوانی در مورد بهم ریختن فضای انتخابات مانند سال 88 نوشت: «متأسفانه ما از نبود سازمان دهی، برنامه‌ریزی و اپوزیسیون منسجم و قدرتمندی که بتواند فردای تحریم انتخابات مبارزه را به شکل های دیگری ادامه دهد رنج می‌بریم. اگر سخن از تحریم انتخابات بر اساس "مبارزات بی‌خشونت و نافرمانی مدنی" به میان می‌آوریم، باید پس از آن، کُنش‌های دیگری همچون تظاهرات و اعتصابات عمومی صورت گیرد. بر همین اساس تحریم انتخابات به تنهایی و بدون کُنش‌های لازمِ زنجیره‌ایِ در پی آن، امری نه‌تنها بیهوده است، بلکه باعث دور شدن ما از رسیدن به هدف نهایی می‌شود.»

این رسانه ضدانقلاب می‌نویسد: « نکته قابل توجه این است که بخشی از اپوزیسیون ما این باور را دارند که شرایط بد اقتصادی، وجود تحریم‌ها و انزوای سیاسی، مردم را به تنگ آورده است. این دوستان که همچنین معتقد به تحریم انتخابات هستند، از این موضوع غافل‌اند که وضعیت اجتماعی و سیاسی اینچنینی در دوره احمدی‌نژاد نیز وجود داشت و نه‌تنها منجر به انقلاب سیاسی نگردید بلکه ما را از مهم‌ترین فاکتور انقلاب سیاسی که مثلث ثبات و جامعه متوسط قدرتمند باشد، دور گردانید. اکنون پرسش اصلی این است که آیا نباید به جای اینکه، هَخا وار به فکر انقلاب کردن یک شَبِ باشیم و یا در انتظار جمهوری‌خواهان امریکا برای بمباران ایران بنشینیم، به فکرِ برنامه‌ریزی درست و استراتژیک و دورانِ گذارِ از آن باشیم؟»

موضوع جالب توجه در دودلی اپوزیسیون عدم اثرگذاری و اعتراف به شکست ضدانقلاب است. ضدانقلابیون خارج نشین به این نتیجه رسیده‌اند که اگر نسبت به تحریم انتخابات تبلیغات کنند با توجه به حضور چشم‌گیری مردم در انتخابات که هر دوره بیشتر می‌شود قطعا پروژه آنها از پیش شکست خورده است و از این رو شکست تاکتیک‌های آنان بیش از پیش آنان را بی‌اعتبار می‌کند و از سوی دیگر اگر در تحریم انتخابات درنگ کنند ماهیت اپوزیسیونی آنها خدشه‌دار می‌شوند، از این روست که در داخل دچار اختلافات مبنایی در مورد تاکتیک‌های ضدانتخاباتی خود شده‌اند؛ موضوعی که نشان دهنده استیصال و درماندگی اپوزیسیون و همچنین تبدیل آنها به مهره‌های سوخته‌ای علیه نظام جمهوری اسلامی ایران است.