به گزارش مشرق، محمد حسن حائری، از شرکت کنندگان در آزمون انتخابات مجلس خبرگان رهبری در صفحه ی اینستاگرام خود توضیحاتی در باب این آزمون نوشت که خواندن آن به شناخت مخاطب عام از این روند همواره ی انتخابات خبرگان کمک خواهد کرد.
حائری می نویسد: با توجه به حرف حدیث هایی که در خصوص آزمون اجتهاد به میان آمد، تصمیم گرفتم به عنوان یک شرکت کننده آنچه را دیدم، بنویسم تا شهادت و گواهی ای را کتمان نکرده باشم.
پس از ثبت نام پی گیر بودم چه زمانی به امتحان کتبی دعوت میشوم؛ از صداوسیما گفته شد هر کس قبلا امتحان نداده و اجتهادش تایید نشده بایست سه شنبه پانزدهم دی ماه در امتحان حاضر شود.
یکشنبه پیامک برایم آمد. پیامک خطاب عام داشت و اسمی از امتحان دهنده نداشت. بالاخره بعد از تماس ها با بعض ثبت نام کننده ها و آشنایان معلوم شد چه پیامک واصل شده باشد چه نه، همه باید بیایند و امتحان دهند، اگر قبلا نداده اند.
سه شنبه صبح، میدان رسالت، ساختمان اداری مجلس خبرگان بودم. ابتدا در صف قرار گرفته و مانند امتحان های کنکور و نهایی پوشه و زیر دستی هایی و کاغذهای سفید با سربرگ عکس امتحان دهنده و نامش دریافت کردیم، هر چند حرف الفبا یک متصدی داشت و گرفتن اوراق در کمتر از سه تا چار دقیقه انجام پذیرفت.
قبل از ورود به جلسه از ما خواستند موبایل ها را تحویل دهیم. سپس از گیت رد شدیم. صندلی ها در اطاق ها چیده شده بود. امتحان حدودا یک ربع به نه شروع شد...
امتحان از سه بخش فقه، اصول و اجتهادی تشکیل شده؛ سوالات جون دار و فنی بود. بالای برگه که اسم و عکس بود کنده میشد و تنها شماره داوطلبی باقی میماند.
ساعت ده یک بسته شامل شیر و کیک و موز داده شد. وقت نماز اجازه نماز خواندن داده شد. در طول امتحان ناظر سرکشی میکرد. فقهای شورای نگهبان سرکشی و بازدید از حسن انجام کار می کردند.
ساعت دو سی دقیقه در حالیکه شانزده صفحه پاسخ سوالات را داده بودم جلسه امتحان را ترک کردم.
قرار بر این بود آنها که در این مرحله قبول شدند، به امتحان شفاهی دعوت شوند، یک هفته بعد از امتحان کتبی با بنده تماس گرفتند و گفتند سه شنبه بیست دوم دی ماه بیایید برای شفاهی.
امتحان شفاهی در ساختمان هیات نظارت در بلوار شاه سید علی جنب حج زیارت قم برگزار میشد. قرار شش وسی غروب بود راس ساعت چند برگ پرینت شده دادند مطالعه نمایم چهل دقیقه فرصت مطالعه داشتم.
متن از متن های فنی کتاب جواهرالکلام بود. در اطاق انتظار مطالعه کردم. نوبتم که شد به سالنی وارد شدم که دو نفر از فقهای شورای نگهبان که شناختم و استاد دیگری که نشناختم یک طرف میز بودند من طرف دیگر.
گفتند عبارت را بخوان و توضیح بده که انجام شد. بعد بحث های خارج متن اما مرتبط که نشان دهنده قوت امتحان دهنده در دفاع از مبانی اش بود، انجام میشد. اگر تشبیه بشود مثلا به کسی بگویند یک معادله ریاضی را حل کن؛ وقتی حل کرد سه پروفسور و دکتر ریاضی تمام تلاششان را بکنند او را به خطا بیاندازند تا معلوم شود شخص چقدر استوار و بامبنی است. امتحان شفاهی حدود پنجاه دقیقه طول کشید. واقعا علمی و بی تردید احراز کننده اجتهاد بود.
حائری می نویسد: با توجه به حرف حدیث هایی که در خصوص آزمون اجتهاد به میان آمد، تصمیم گرفتم به عنوان یک شرکت کننده آنچه را دیدم، بنویسم تا شهادت و گواهی ای را کتمان نکرده باشم.
پس از ثبت نام پی گیر بودم چه زمانی به امتحان کتبی دعوت میشوم؛ از صداوسیما گفته شد هر کس قبلا امتحان نداده و اجتهادش تایید نشده بایست سه شنبه پانزدهم دی ماه در امتحان حاضر شود.
یکشنبه پیامک برایم آمد. پیامک خطاب عام داشت و اسمی از امتحان دهنده نداشت. بالاخره بعد از تماس ها با بعض ثبت نام کننده ها و آشنایان معلوم شد چه پیامک واصل شده باشد چه نه، همه باید بیایند و امتحان دهند، اگر قبلا نداده اند.
سه شنبه صبح، میدان رسالت، ساختمان اداری مجلس خبرگان بودم. ابتدا در صف قرار گرفته و مانند امتحان های کنکور و نهایی پوشه و زیر دستی هایی و کاغذهای سفید با سربرگ عکس امتحان دهنده و نامش دریافت کردیم، هر چند حرف الفبا یک متصدی داشت و گرفتن اوراق در کمتر از سه تا چار دقیقه انجام پذیرفت.
قبل از ورود به جلسه از ما خواستند موبایل ها را تحویل دهیم. سپس از گیت رد شدیم. صندلی ها در اطاق ها چیده شده بود. امتحان حدودا یک ربع به نه شروع شد...
امتحان از سه بخش فقه، اصول و اجتهادی تشکیل شده؛ سوالات جون دار و فنی بود. بالای برگه که اسم و عکس بود کنده میشد و تنها شماره داوطلبی باقی میماند.
ساعت ده یک بسته شامل شیر و کیک و موز داده شد. وقت نماز اجازه نماز خواندن داده شد. در طول امتحان ناظر سرکشی میکرد. فقهای شورای نگهبان سرکشی و بازدید از حسن انجام کار می کردند.
ساعت دو سی دقیقه در حالیکه شانزده صفحه پاسخ سوالات را داده بودم جلسه امتحان را ترک کردم.
قرار بر این بود آنها که در این مرحله قبول شدند، به امتحان شفاهی دعوت شوند، یک هفته بعد از امتحان کتبی با بنده تماس گرفتند و گفتند سه شنبه بیست دوم دی ماه بیایید برای شفاهی.
امتحان شفاهی در ساختمان هیات نظارت در بلوار شاه سید علی جنب حج زیارت قم برگزار میشد. قرار شش وسی غروب بود راس ساعت چند برگ پرینت شده دادند مطالعه نمایم چهل دقیقه فرصت مطالعه داشتم.
متن از متن های فنی کتاب جواهرالکلام بود. در اطاق انتظار مطالعه کردم. نوبتم که شد به سالنی وارد شدم که دو نفر از فقهای شورای نگهبان که شناختم و استاد دیگری که نشناختم یک طرف میز بودند من طرف دیگر.
گفتند عبارت را بخوان و توضیح بده که انجام شد. بعد بحث های خارج متن اما مرتبط که نشان دهنده قوت امتحان دهنده در دفاع از مبانی اش بود، انجام میشد. اگر تشبیه بشود مثلا به کسی بگویند یک معادله ریاضی را حل کن؛ وقتی حل کرد سه پروفسور و دکتر ریاضی تمام تلاششان را بکنند او را به خطا بیاندازند تا معلوم شود شخص چقدر استوار و بامبنی است. امتحان شفاهی حدود پنجاه دقیقه طول کشید. واقعا علمی و بی تردید احراز کننده اجتهاد بود.