البته با نگاهی به گذشته نیز شاهد هستیم، ابزارهای ارتباطی از بدو شکل گیری، تأثیرات مهمی در جوامع می گذاشتند برای مثال بعد از انقلاب صنعتی و اختراع صنعت چاپ، جوامع و حکومت های حاکم به سرعت و با اینرسی بالا مشمول تغییرات بنیادی شدند و گروه هایی که می توانستند این ابزار ها را در اختیار خود گیرند، عملاً راه زیادی را برای رسیدن به اهداف و مطامع خود پیموده بودند. بعد از اختراع رادیو در اوایل قرن بیستم استفاده از ابزار های ارتباطی در تقابل های دولت ها شکل نوینی به خود گرفت.
آلمان در جنگ جهان دوم در دهه ۴۰ میلادی از این وسیله به طور گسترده و موثری برای پیشبرد اهداف خود، یعنی تقویت روحیه سربازان آلمان نازی و تخریب روحیه سربازان متفقین بهره برد. دو دهه بعد و با ورود تلویزیون به عرصه ابزارهای ارتباطی، استفاده از آن در مسائل عملیات روانی دولت ها بسیار شیوع پیدا کرد و بیشتر کشور ها برای تأمین منافع و مطامع خود، از این ابزار برای ایجاد جنگ روانی علیه دشمنان خود استفاده می کردند. یک نمونه واضح و روشن از این مطلب، استفاده آمریکا از شبکه تلویزیونی سی ان ان در حمله نیروهای آمریکایی به نیروهای عراقی در کویت در سال ۱۹۹۱ بود که در آن سلاح رسانه پیش از برتری نظامی آمریکا، موجب شکست عراق شد. اما امروز به دلیل حضور فناوری های ارتباطات در همه عرصه های زندگی انسان، تأثیرات این فنآوری ها دو چندان و بلکه صد چندان شده است و انقلاب اطلاعاتی بوقوع پیوسته مهمترین نیروی پویا در پیشبرد سیاست های جهانی شدن و "کدخدا محوری آمریکا" در جهان شده است.
از سوی دیگر انقلاب اسلامی ایران که در عصر بی خدایی بشر ظهور کرد و در حالی که قدرت های جهان، رخت بر بستن معنویات از زندگی بشر را جشن گرفته بودند، با شعار حضور دین در همه ساحت های زندگی بشر، جهان را تکان داد. انقلاب اسلامی با ظرفیت سازی هایی که در عرصه فکری و تمدنی ایجاد کرد عملاً غرب را به چالش کشید و از این جهت طبیعی بود که تمدن غرب که ادعای آقایی بر جهان را می کرد بیکار ننشیند و با این انقلاب رهایی بخش به مبارزه برخیزد. از این رو سرمایه داران و قدرت های جهانی از همان ابتدا به مقابله با انقلاب اسلامی پرداختند و تلاش کردند تا جایی که ممکن است از طریق رسانه و ابزار های ارتباطی دست به تحریف ارزش ها و شعار های این انقلاب بپردازند و از این طریق مانع صدور انقلاب در سایر ملل جهان شوند. بر همین اساس دشمنان انقلاب از همان ابتدا و با وجود اینکه در عرصه های مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی- رسانه ای جنگ گسترده ای را علیه انقلاب آغاز کردند.
یکی از حوزه هایی که نظام سلطه با استفاده از تکنولوژی های نوین ارتباطی تلاش داشته تا به ایران اسلامی ضربه بزند، ایجاد یک جنگ نرم گسترده و همه جانبه در حوزه فرهنگ است.
دشمن در دهه ۶۰ از نتیجه بخشی عرصه نظامی نا امید شد و امروز از به نتیجه رسیدن در عرصه اقتصادی نیز نا امید شده بر این اساس به طور جدی بر حوزه فرهنگ که مزیت نسبی و عامل اصلی توانمندی انقلاب اسلامی است تمرکز کرده که شاید بتواند در این حوزه به اهدافی که مد نظرش است برای جلوگیری از حرکت شتابنده انقلاب اسلامی، دست یابد. غرب برای دستیابی به این هدف، یک جبهه گسترده رسانه ای در برابر انقلاب اسلامی شکل داده و در آن از دستگاه عظیم فیلم سازی هالیوود تا رسانه های فارسی زبان متعدد و متنوع با صرف بودجه های کلان، وظایفی در این راستا انجام می دهند لذا برای مقابله با این نظام و جبهه عظیم رسانه ای، ورود افراد معتقد به نظام یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب جوانان مومن و انقلابی به این عرصه ضروری و واجب به نظر می رسد.
فتنه ۸۸، آغاز رویش های رسانه ای انقلاب
در گذشته نه چندان دور عرصه فضای مجازی و رسانه های اینترنتی به طور عمده و غالب در اختیار جبهه معارض و ضد انقلاب بود و به دلیل حضور کم تعداد و غیر موثر جریان انقلابی در این فضا، برای عده ای این توهم پدید آمده بود که جبهه معارض از هوادارن و پشتیبانی قابل توجهی در جامعه بر خوردار است. اما در چند سال گذشته و به خصوص بعد از فتنه ۸۸ و تببین های رهبری مبنی بر اینکه جوانان دانشگاهی به عنوان افسران جوان جنگ نرم در برابر جبهه ضد انقلاب هستند، به سرعت سنگینی کفه ترازو به نفع جریان حزب الهی و معتقد به نظام در فضای مجازی برگشت. فرزندان انقلاب اسلامی که بیشتر آنها پیروزی انقلاب در سال ۵۷ را ندیده بودند و در زمان حیات امام خمینی طفلان کوچکی بودند این بار در فضای مجازی با جان و دل، پا به عرصه دفاع از مرزهای هویتی نظام و کشور گذاشتند. اما این حضور پر شور و تکلیف مدارانه به تنهایی نمی تواند پاسخگوی نیاز های امروز جامعه برای تبیین و روشنگری در خصوص شبهات و القائات استکبار نسبت به نظام باشد زیرا هر روز با ورود ابزار های نوین و جدید و شیوه ها و تاکتیک های تازه، دشمن از طریق و شیوه جدیدی برای هجمه به آرمان این انقلاب برنامه ریزی می کند و برنامه ریزی متناسب با فضای جدید را برای جریان مومن انقلابی می طلبد.
برای مثال اگرچه که جریان مومن و انقلابی ورود خوبی در حوزه سایت های اینترنتی داشت و توانست با راه اندازی سایت های اینترنتی پاسخگوی برخی شبهات و حملات جریان معارض و ضد انقلاب شبهه افکن باشد اما در عرصه شبکه های اجتماعی می بینیم که همچنان شاهد هستیم که در برخی شبکه ها، جبهه معارض توانسته برخی از اهداف خود را جلو ببرد. در خصوص شبکه های پیام رسان تلفن همراه همچنین اوضاع به مراتب سخت تر و پیچیده تر است و جریان معارض توانسته با ایجاد شبکه های و گروه های فریب عده ای از جوانان را به خود جلب کند و یا در اذهان آنها ایجاد شبهه کند که حضور جدی و پر شور جریان مومن و انقلابی را به طور فعال، هوشمندانه و هدفمند می طلبد. بر این اساس تجمعات و گردهمایی هایی که موجب شود فعالین فضای رسانه ای و فرهنگی کشور در یک جا جمع شوند و بتوانند با تبادل اخبار و اطلاعات به درک جامعی از استراتژی ها و عملکرد های جبهه دشمن دست یابد بسیار ضروری به نظر می رسد. همچنین در این گردهمایی ها امکان این وجود دارد که راه کار های مقابله با هجمه دشمن بررسی شود و پس از آن به سازماندهی متناسب با آخرین آرایش دشمن برای حملات آفندی و پدافندی دست پیدا کرد.
انتقال پیام رهبری به جوانان غرب، به عنوان یک الگو
اما جبهه خودی با رشد تکنولوژی های ارتباطی در زمینه هایی توانسته که ضربات کاری به جریان سلطه در غرب بزند. شاید واضح ترین نمونه آن صدور پیام های رهبر انقلاب به جوانان غرب بود. تا چند سال پیش که جریان اطلاعاتی رسانه ها به صورت عمودی و از بالا به پایین بود و کمپانی های رسانه ای امکان این را داشتند که به تشخیص و صلاح دید خود موضوعات و افراد خاصی را به طور مطلق سانسور کنند اما در یک سال گذشته دیدیم که چگونه جوانان انقلابی که در جبهه رسانه های نوین شروع به فعالیت کرده بودند، از طریق شبکه های اجتماعی و رسانه های نوین توانستند این نامه ها را برای جوانان مشتاق حقیقت در غرب برسانند. این شیوه فعالیت هدفمند، معتقدانه و فعالانه می تواند در حوزه های دیگر نیز انجام شود و به عنوان یک الگو و روش سرلوحه کار جوانان مومن انقلابی قرار گیرد.
بند دوم از حکم اخیر رهبر انقلاب برای دوره جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی می گوید: "با توجه به جبهه بندی جدی میان هواداران فرهنگ انقلابی و اسلامی و معارضان عنود با انگیزه ی آن، شورایعالی انقلاب فرهنگی باید با برخورد فعال و مبتکرانه با این جبهه بندی آشکار فرهنگی، دلبستگان فرهنگ دینی و انقلابی را در داخل و خارج کشور دلگرم و امیدوار و مطمئن و معارضان را نگران و ناامید کند." دستیابی به این هدف رهبر انقلاب جز با حضور موثر و جبهه ای در فضای مجازی و با استفاده از ابزارهای نوین رسانه ای محقق نمی شود و همانطور که ایشان در همین حکم خود نیز آورده اند یکی از وظایف اصلی شورای عالی انقلاب فرهنگی حمایت از گروه های خود جوش مردمی است که قصد فعالیت فرهنگی در این عرصه ها را دارند و شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان یک دستگاه فرا قوه ای باید سیاست هایی را تدوین کند که در پی آن فعالیت های اجرایی و عملیاتی در عرصه فرهنگ به سمت گروه های خود جوش مردمی برود.