به گزارش مشرق، امسال 34 مین سال فعالیت کمپانی الکترونیک آرتس (EA) است. کمپانی که تریپ هاوکینز(مدیر آن)، هدف اولیه اش را ابداع بازیهایی توصیف کرد که بتوان آنها را در خانه انجام داد. کم کم دایره خلاقیت و تکنولوژی این شرکت رشد کرد تا جایی که نفر اول تولید بازیهای رایانه ای دنیا لقب گرفت و در سال 2008 تعداد کارکنان این کمپانی از عدد 8.000 عبور کرده و درآمدش نیز از 4 میلیارد دلار. الان هم از هر نوجوان و کودک و حتی جوانی اگر بپرسی که «بتلفیلد» چیست؟ یا بازی « فیفا 08» را بازی کرده ای یا نه، حتما با پاسخ مثبت او روبرو می شوی. در واقع تولیدات سایبر و سرگرم کننده این کمپانی جزو مهم ترین اخبار حوزه سایبری دنیا است و از سه ماه پیش از انتشار ان، میلیون کودک و نوجوان در نقاط مختلف دنیا انتظار انتشار ان را می کشند.
امسال 46 مین دوره نمایشگاه سبیت در شهر هانوفر آلمان برگزار می شود. احتمالا هم علاوه بر آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان یکی دیگر از روسای جمهور کشورهای مطرح اروپایی نظیر انگلیس یا فرانسه برای افتتاح ان خواهند امد. نمایشگاه هانوفر با حضور بیش از 3400 شرکت از 70 کشور دنیا برگزار شده و در آن مهم ترین اتفاقات دیجیتالی دنیا عرضه می شود.
خبر ساده است: برگزاری نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی برای چندمین سال پیاپی. جزئیاتش چیست؟ دورهمی و گردهمایی بچه حزب اللهی هایی که در فضای مجازی کار می کنند و هدفگذاری و فعالیت هایشان برای انقلاب است. آدمهایی که قریب به اتفاق شان جوان هستند و غالباً زیر سی سال دارند. کسانی که سر از رایانه و شبکه های اجتماعی و سینما و رسانه در می آورند و حالا شروع کرده اند برای انقلاب اسلامی کار می کنند. حرفشان هم این است که باید کالبدهای جدید تکنولوژیک را که بسیاری شان برای نفوذ و هجمه به فرهنگ ما وارد کشور شده اند را مصادره به مطلوب بکنیم و از طریق ابزار دشمن برای نفوذ در دل دشمن استفاده کنیم. اینستاگرام دارند، کمپین مجازی تشکیل می دهند. مستند می سازند. در رسانه یادداشت می نویسند و قس علی هذا!
تا اینجای ماجرا همه چیز خوب و خوش است. اما این تمام ماجرا نیست! این بچه ها به لحاظ احاطه علمی و تکنیکی به تکنولوژی و هنر در وضعیت قابل قبولی نیستند. صادقانه اگر بگوییم خیلی هایشان سواد و تجربه کار هنری در حوزه رسانه و ارتباطات را ندارند. مستندهای بعضی شان را که نگاه می کنی شاید بعد از 10 دقیقه از ادامه تماشای انها منصرف بشوی. بازی هایی که کم و بیش می سازند از بازیهای دهه هشتاد میلادی کمپانی های اروپایی و امریکایی ضعیف تر هستند و هیچ جذابیتی برای کودک امروز ندارند. حتی در حوزه رسانه، سیاق ورود رسانه ای به مسائل و قالب های مورد استفاده شان نخ نما و قدیمی است و خیلی عقب تر از برنامه ای مثل «اتاق خبر» من و تو هستند.
حتی محیط نمایشگاه هم جذابیت لازم را ندارد و اصلا شایسته یک نمایشگاه و جشنواره مربوط به رسانه دیجیتال نیست. نه تبلیغاتش، نه مدیوم های عرضه شده اش، نه حتی مکان برگزاریش که یکی از اماکن متوسط و مهجور شهر تهران است و...! دقیق هم که نگاه می کنی می بینی اصلا "مردم" به این نمایشگاه نمی آیند و بیشتر حزب اللهی ها هستند که دور هم جمع شده اند فقط. یعنی دوستان برگزار کننده امده اند تا دوستانشان را ببیند، نه اینکه مردم آمده باشند.
و یک ایراد بزرگتر که نه فقط به این جشنواره، که حتی به نمایشگاه مطبوعات هم وارد می شود: اساساً این کار به چه دردی می خورد؟ اگر تولیداتتان شایسته باشد باید در فروشگاه ها بفروشد. اگر تبلیغاتتان مناسب باشد باید تمام مغازه های عرضه تولیدات دیجیتال شهر از وجودتان خبردار بشوند و اگر تولیداتتان جذاب باشد همه شان می افتند دنبال کالای شما، چرا که خوب می فروشد و سود خوبی دارد و فلان و بهمان. اما الان هیچکدام از این اتفاق ها نمی افتد. نه کالا کیفیتی همپای مشابه خارجی خود دارد. نه حتی قابل مقایسه هستند با موارد مشابه خارجی. نه توانسته به یک جامعه مخاطب معتنا به دست یابد و نه تبلیغات شایسته ای. و در مجموع نتوانسته برای مردم به یک مساله تبدیل بشود؛ مساله ای که گوشه ذهنشان باشد و به نوعی تعقیب کنند آن را.
اینها یعنی شکست؟ یعنی باید تعطیل کنیم و برویم پی کارمان؟ یعنی به قول بعضی مذهبی داریم اسراف می کنیم بیت المال را؟
شهید حسن طهرانی مقدم را همه ما یه عنوان پدر علم موشکی می شناسیم. آدمی که سالهای سال در حوزه دفاعی کشور فعالیت کرده و با اختراعات و ابداعات منحصر به فرد خود یکی از مهم ترین افراد حوزه دفاعی و چهره شماره یک موشکی جمهوری اسلامی ایران بود؛ انسانی که دشمنان جمهوری اسلامی آرزوی نبودن او را داشتند و از هر تلاشی برای حذف او استفاده کردند. اما طهرانی مقدم را نه دوره های تخصصی نظامی ش طهرانی مقدم کرده بود و نه اختراعات بیشمار او. انگیزه اصلی او انقلابی بودنش بود و ایدئولوژی ش. انقلابی گری ش بود که به منجر به تخصص او شد. و تخصص و تجربه ش در سایه ایدئولوژیش او را پدر علم موشکی ایران کرد. و این معجزه انقلاب است. برکتی که خدا می دهد به علم و تخصص حزب اللهی ها و سردارهایی که یک تار مویشان صد ژنرال کارکشته غربی را مرعوب می کند.
***
همه ما می دانیم مشکلات عدیده نمایشگاه رسانه دیجیتال انقلاب را. و اگر بخواهیم مشکلات زیرساختی و سلسله مراتبی آن را لیست کنیم می شود مثنوی هفتاد من کاغذ. اما تجربه این سی و هفت سال نشان داده که خدا هوای بچه حزب اللهیا را دارد. و به علم و تلاششان برکتی می دهد که به هیچکس دیگری نمی دهد. بازی پروانه یا انیمشن «شاهزاده روم» را نگاه کنید. با حدود 2 میلیارد تومان هزینه توانست خودش را به مقایسه با آثار چند میلیون دلاری غرب برساند. آن هم در اولین تجربه جدی و حرفه ای!
الکلام؛ اگر خلوص نیت مان به راه باشد، اگر جدی باشیم و اگر تخصص را هم کسب کنیم آن روز بعید نیست که نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب مان به لحاظ کیفیت و کمیت بتواند مقایسه بشود با نمایشگاه سبیت و تولیداتمان هم برود در قلب امریکا و کمپانی EA را متعجب بکند! ان هم نه بعد از 30-40 سال، شاید کمتر از 10 سال. فقط یک کمی تخصص گرایی شهید چمران را می خواهد و هنر شهید آوینی و پشتکار شهید طهرانی مقدم را.
امسال 46 مین دوره نمایشگاه سبیت در شهر هانوفر آلمان برگزار می شود. احتمالا هم علاوه بر آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان یکی دیگر از روسای جمهور کشورهای مطرح اروپایی نظیر انگلیس یا فرانسه برای افتتاح ان خواهند امد. نمایشگاه هانوفر با حضور بیش از 3400 شرکت از 70 کشور دنیا برگزار شده و در آن مهم ترین اتفاقات دیجیتالی دنیا عرضه می شود.
خبر ساده است: برگزاری نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی برای چندمین سال پیاپی. جزئیاتش چیست؟ دورهمی و گردهمایی بچه حزب اللهی هایی که در فضای مجازی کار می کنند و هدفگذاری و فعالیت هایشان برای انقلاب است. آدمهایی که قریب به اتفاق شان جوان هستند و غالباً زیر سی سال دارند. کسانی که سر از رایانه و شبکه های اجتماعی و سینما و رسانه در می آورند و حالا شروع کرده اند برای انقلاب اسلامی کار می کنند. حرفشان هم این است که باید کالبدهای جدید تکنولوژیک را که بسیاری شان برای نفوذ و هجمه به فرهنگ ما وارد کشور شده اند را مصادره به مطلوب بکنیم و از طریق ابزار دشمن برای نفوذ در دل دشمن استفاده کنیم. اینستاگرام دارند، کمپین مجازی تشکیل می دهند. مستند می سازند. در رسانه یادداشت می نویسند و قس علی هذا!
تا اینجای ماجرا همه چیز خوب و خوش است. اما این تمام ماجرا نیست! این بچه ها به لحاظ احاطه علمی و تکنیکی به تکنولوژی و هنر در وضعیت قابل قبولی نیستند. صادقانه اگر بگوییم خیلی هایشان سواد و تجربه کار هنری در حوزه رسانه و ارتباطات را ندارند. مستندهای بعضی شان را که نگاه می کنی شاید بعد از 10 دقیقه از ادامه تماشای انها منصرف بشوی. بازی هایی که کم و بیش می سازند از بازیهای دهه هشتاد میلادی کمپانی های اروپایی و امریکایی ضعیف تر هستند و هیچ جذابیتی برای کودک امروز ندارند. حتی در حوزه رسانه، سیاق ورود رسانه ای به مسائل و قالب های مورد استفاده شان نخ نما و قدیمی است و خیلی عقب تر از برنامه ای مثل «اتاق خبر» من و تو هستند.
حتی محیط نمایشگاه هم جذابیت لازم را ندارد و اصلا شایسته یک نمایشگاه و جشنواره مربوط به رسانه دیجیتال نیست. نه تبلیغاتش، نه مدیوم های عرضه شده اش، نه حتی مکان برگزاریش که یکی از اماکن متوسط و مهجور شهر تهران است و...! دقیق هم که نگاه می کنی می بینی اصلا "مردم" به این نمایشگاه نمی آیند و بیشتر حزب اللهی ها هستند که دور هم جمع شده اند فقط. یعنی دوستان برگزار کننده امده اند تا دوستانشان را ببیند، نه اینکه مردم آمده باشند.
و یک ایراد بزرگتر که نه فقط به این جشنواره، که حتی به نمایشگاه مطبوعات هم وارد می شود: اساساً این کار به چه دردی می خورد؟ اگر تولیداتتان شایسته باشد باید در فروشگاه ها بفروشد. اگر تبلیغاتتان مناسب باشد باید تمام مغازه های عرضه تولیدات دیجیتال شهر از وجودتان خبردار بشوند و اگر تولیداتتان جذاب باشد همه شان می افتند دنبال کالای شما، چرا که خوب می فروشد و سود خوبی دارد و فلان و بهمان. اما الان هیچکدام از این اتفاق ها نمی افتد. نه کالا کیفیتی همپای مشابه خارجی خود دارد. نه حتی قابل مقایسه هستند با موارد مشابه خارجی. نه توانسته به یک جامعه مخاطب معتنا به دست یابد و نه تبلیغات شایسته ای. و در مجموع نتوانسته برای مردم به یک مساله تبدیل بشود؛ مساله ای که گوشه ذهنشان باشد و به نوعی تعقیب کنند آن را.
اینها یعنی شکست؟ یعنی باید تعطیل کنیم و برویم پی کارمان؟ یعنی به قول بعضی مذهبی داریم اسراف می کنیم بیت المال را؟
شهید حسن طهرانی مقدم را همه ما یه عنوان پدر علم موشکی می شناسیم. آدمی که سالهای سال در حوزه دفاعی کشور فعالیت کرده و با اختراعات و ابداعات منحصر به فرد خود یکی از مهم ترین افراد حوزه دفاعی و چهره شماره یک موشکی جمهوری اسلامی ایران بود؛ انسانی که دشمنان جمهوری اسلامی آرزوی نبودن او را داشتند و از هر تلاشی برای حذف او استفاده کردند. اما طهرانی مقدم را نه دوره های تخصصی نظامی ش طهرانی مقدم کرده بود و نه اختراعات بیشمار او. انگیزه اصلی او انقلابی بودنش بود و ایدئولوژی ش. انقلابی گری ش بود که به منجر به تخصص او شد. و تخصص و تجربه ش در سایه ایدئولوژیش او را پدر علم موشکی ایران کرد. و این معجزه انقلاب است. برکتی که خدا می دهد به علم و تخصص حزب اللهی ها و سردارهایی که یک تار مویشان صد ژنرال کارکشته غربی را مرعوب می کند.
***
همه ما می دانیم مشکلات عدیده نمایشگاه رسانه دیجیتال انقلاب را. و اگر بخواهیم مشکلات زیرساختی و سلسله مراتبی آن را لیست کنیم می شود مثنوی هفتاد من کاغذ. اما تجربه این سی و هفت سال نشان داده که خدا هوای بچه حزب اللهیا را دارد. و به علم و تلاششان برکتی می دهد که به هیچکس دیگری نمی دهد. بازی پروانه یا انیمشن «شاهزاده روم» را نگاه کنید. با حدود 2 میلیارد تومان هزینه توانست خودش را به مقایسه با آثار چند میلیون دلاری غرب برساند. آن هم در اولین تجربه جدی و حرفه ای!
الکلام؛ اگر خلوص نیت مان به راه باشد، اگر جدی باشیم و اگر تخصص را هم کسب کنیم آن روز بعید نیست که نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب مان به لحاظ کیفیت و کمیت بتواند مقایسه بشود با نمایشگاه سبیت و تولیداتمان هم برود در قلب امریکا و کمپانی EA را متعجب بکند! ان هم نه بعد از 30-40 سال، شاید کمتر از 10 سال. فقط یک کمی تخصص گرایی شهید چمران را می خواهد و هنر شهید آوینی و پشتکار شهید طهرانی مقدم را.