به گزارش مشرق، البته این تصمیم فعلاً مربوط به شهر تهران است چون توان انجام این کار به طور کامل نه در کشور بلکه حتی در تهران هم وجود ندارد، ولی در عین حال این تغییرات، اسباب نگرانی را برای دانش‌آموزان علاقه‌مند به رشته علوم انسانی فراهم کرده است، هر چند این س وال هنوز وجود دارد که آیا این هم یکی دیگر از طرح‌های شکست خورده وزارت آموزش و پرورش در آینده خواهد بود؟
"تقی جباری‌فر" عضو هیات علمی گروه علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه یزد در این باره می‌گوید: متاسفانه یک اقدام غیرعاقلانه در جامعه ما، تصمیم‌های سریع وزارت آموزش و پرورش است که در این خصوص باید از آنها سوال شود که چرا با اساتید دانشگاه در مورد این تصمیمات مشورت نمی‌کنند؟
وی با بیان این که تصمیم‌های آموزش و پرورش باید با هدف اصلاح باشد نه تغییر نظام آموزشی، عنوان می‌کند: با تصمیم جدید وزارت آموزش و پرورش، دانش‌آموزان باید برای راهیابی به رشته علوم انسانی در مدارس فرهنگ از آزمونی طاقت‌فرسا عبور کنند و وارد مدارس فرهنگ شوند.
این عضو هیات علمی دانشگاه اضافه می‌کند: با وجود همه این موارد، هزینه‌های زیادی را هم باید در مدارس فرهنگ پرداخت کنند که این امر موجب می‌شود حق تحصیل در این رشته برای همه یکسان نباشد.
وی در ادامه اظهار می‌کند: در بسیاری از کشورها مانند ایالات متحده هیچ دانش‌آموزی نباید از تحصیل محروم شود، ولی آموزش و پرورش کشور ما بر خلاف قانون مبنی بر این که "تعلیم و تربیت برای همه"، با این اقدام می‌گوید آن که پول ندارد، از آموزش در رشته علوم انسانی محروم شود.
وی خاطرنشان می‌کند: آموزش و پرورش به جای آن که دانش‌آموزان با بضاعت مالی کمتر را برای تحصیل حمایت کند، دست به این رویکرد ناعادلانه زده است؛ بی‌عدالتی به این معنا که با این کار عده‌ای از دانش آموزان نمی‌توانند در رشته دلخواه خود یعنی علوم انسانی تحصیل کنند، در حالی که آنچه اروپا و ایالات متحده پیشرفت خود را مدیون آن می‌دانند، رشته علوم انسانی است.
جباری‌فر تاکید می‌کند: ما هنوز در غم از دست دادن نسلی از دانش‌آموزان هستیم که به دلیل تغییرات جدید و سردرگمی آموزش و پرورش، ایجاد شده است و هنوز نظام جدید آموزشی ما شکل نگرفته که در پذیرش رشته علوم انسانی تغییر ایجاد می‌کنیم، تغییری که ناپخته و نسنجیده است.
وی با اظهار این که باید ببینیم چه زمانی یک نظام آموزشی در ایران سر و سامان می‌گیرد، عنوان می‌کند: برخی نظریه‌پردازان معتقد هستند دانش‌آموزانی برای فرار از ریاضی و فیزیک به رشته علوم انسانی پناه می‌آورند و بر همین اساس طبق بند 15 سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باید منزلت رشته علوم انسانی تقویت شود، استعدادهای برتر به این رشته هدایت شوند و معلمان آگاه و مستعد در مدارس ویژه باید به این دانش‌آموزان درس بدهند.
وی با اشاره به محدود بودن تعداد مدارس فرهنگ در کشور، تاکید می‌کند: این در حالی است که در قانون اساسی بیان شده حق هر دانش‌آموز در کشور اسلامی شرایط تحصیل مساوی است و سوال اینجاست که چرا با عملکردهای نسنجیده، عدالت و انصاف زیر سوال می‌رود؟
جباری‌فر با بیان این که "هر دم از این باغ بری می‌رسد"، می‌گوید: هنوز تغییر راهنمایی به متوسطه و شش ساله کردن ابتدایی با نداشتن پشتوانه مالی جهت ترمیم مدارس هم‌چنین تغییر کتب درسی بدون داشتن کتابخانه مطلوب، در مدارس به پایان نرسیده است، حالا بحث گسترش رشته علوم انسانی در مدارس خاص را داریم.
به گفته وی، تصمیم جدید گویای این مطلب است که فقط در سال‌های آغازین این جریان، ادامه تحصیل دانش‌آموزان در رشته علوم انسانی علاوه بر مدارس فرهنگ در برخی مدارس خاص دولتی همچون مدارس هیئت امنایی، نمونه دولتی‌ها، شاهد و استعدادهای درخشان نیز امکان‌پذیر است. ضمن این که اولویت پذیرش دانش‌آموزان علوم انسانی در مدارس فرهنگ با خانواده ایثارگران، فرهنگیان، دانش‌آموزان المپیادی با معدل بالاست که ناقض هم عدالت آموزشی و هم عدالت اجتماعی است.
وی یادآور می‌شود: بحث مدارس فرهنگ از سال 1370 بلکه 1360 آغاز شد و اولین مدرسه فرهنگ در سال 1371 شروع به کار کرد و جزو مدارس خاص علوم انسانی بود.
اعلام شکست در بهره‌گیری از علوم انسانی
این عضو هیات علمی دانشگاه با اشاره به سخنان "صادق زیبا کلام" از اساتید دانشگاه تهران، تصریح می‌کند: به گفته‌ی این استاد دانشگاه؛ "این تغییرات وزارت آموزش و پرورش نشان‌دهنده شکست تلاش‌های آموزش و پرورش ایران در بهره‌گیری از علوم انسانی است" و این راهکار حذفی اعلام شکست در این زمینه است که او آن را اقدام و تصمیمی شتاب زده می‌داند که پیامدهای اجتماعی آن در سال‌های آینده روشن می‌شود.
وی به موضوع زمان انتخاب رشته دانش‌آموزان نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: موضوع انتخاب رشته دانش‌آموزان هم بحثی است که دیر یا زود دچار تغییر نابهنگام یا نسنجیده می‌شود، به طوری که برخی معتقدند دانش‌آموز باید در دانشگاه رشته خود را انتخاب کند و لازم نیست در دبیرستان رشته تحصیلی خود را مشخص کند، که این هم اشتباه است.
به اعتقاد وی، وزارت آموزش و پرورش ایران نه تنها نتوانسته به خواسته عمومی مردم که اسلامی کردن آموزش و پرورش بود، تحقق ببخشد بلکه به تصمیمات جدید و شتاب‌زده روی آورده است.
جباری‌فر در پایان نیز می‌گوید: وقت آن است که افراد مسئولیت‌پذیر و خلاق، وارد آموزش و پرورش شوند تا کشور بیش از این از کورس پیشرفت عقب نیافتد و با چنین تصمیماتی، نسلی را فدا و معلمان را سرگردان نکنیم.
"تقی جباری‌فر" عضو هیات علمی گروه علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه یزد در این باره می‌گوید: متاسفانه یک اقدام غیرعاقلانه در جامعه ما، تصمیم‌های سریع وزارت آموزش و پرورش است که در این خصوص باید از آنها سوال شود که چرا با اساتید دانشگاه در مورد این تصمیمات مشورت نمی‌کنند؟
وی با بیان این که تصمیم‌های آموزش و پرورش باید با هدف اصلاح باشد نه تغییر نظام آموزشی، عنوان می‌کند: با تصمیم جدید وزارت آموزش و پرورش، دانش‌آموزان باید برای راهیابی به رشته علوم انسانی در مدارس فرهنگ از آزمونی طاقت‌فرسا عبور کنند و وارد مدارس فرهنگ شوند.
این عضو هیات علمی دانشگاه اضافه می‌کند: با وجود همه این موارد، هزینه‌های زیادی را هم باید در مدارس فرهنگ پرداخت کنند که این امر موجب می‌شود حق تحصیل در این رشته برای همه یکسان نباشد.
وی در ادامه اظهار می‌کند: در بسیاری از کشورها مانند ایالات متحده هیچ دانش‌آموزی نباید از تحصیل محروم شود، ولی آموزش و پرورش کشور ما بر خلاف قانون مبنی بر این که "تعلیم و تربیت برای همه"، با این اقدام می‌گوید آن که پول ندارد، از آموزش در رشته علوم انسانی محروم شود.
وی خاطرنشان می‌کند: آموزش و پرورش به جای آن که دانش‌آموزان با بضاعت مالی کمتر را برای تحصیل حمایت کند، دست به این رویکرد ناعادلانه زده است؛ بی‌عدالتی به این معنا که با این کار عده‌ای از دانش آموزان نمی‌توانند در رشته دلخواه خود یعنی علوم انسانی تحصیل کنند، در حالی که آنچه اروپا و ایالات متحده پیشرفت خود را مدیون آن می‌دانند، رشته علوم انسانی است.
جباری‌فر تاکید می‌کند: ما هنوز در غم از دست دادن نسلی از دانش‌آموزان هستیم که به دلیل تغییرات جدید و سردرگمی آموزش و پرورش، ایجاد شده است و هنوز نظام جدید آموزشی ما شکل نگرفته که در پذیرش رشته علوم انسانی تغییر ایجاد می‌کنیم، تغییری که ناپخته و نسنجیده است.
وی با اظهار این که باید ببینیم چه زمانی یک نظام آموزشی در ایران سر و سامان می‌گیرد، عنوان می‌کند: برخی نظریه‌پردازان معتقد هستند دانش‌آموزانی برای فرار از ریاضی و فیزیک به رشته علوم انسانی پناه می‌آورند و بر همین اساس طبق بند 15 سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باید منزلت رشته علوم انسانی تقویت شود، استعدادهای برتر به این رشته هدایت شوند و معلمان آگاه و مستعد در مدارس ویژه باید به این دانش‌آموزان درس بدهند.
وی با اشاره به محدود بودن تعداد مدارس فرهنگ در کشور، تاکید می‌کند: این در حالی است که در قانون اساسی بیان شده حق هر دانش‌آموز در کشور اسلامی شرایط تحصیل مساوی است و سوال اینجاست که چرا با عملکردهای نسنجیده، عدالت و انصاف زیر سوال می‌رود؟
جباری‌فر با بیان این که "هر دم از این باغ بری می‌رسد"، می‌گوید: هنوز تغییر راهنمایی به متوسطه و شش ساله کردن ابتدایی با نداشتن پشتوانه مالی جهت ترمیم مدارس هم‌چنین تغییر کتب درسی بدون داشتن کتابخانه مطلوب، در مدارس به پایان نرسیده است، حالا بحث گسترش رشته علوم انسانی در مدارس خاص را داریم.
به گفته وی، تصمیم جدید گویای این مطلب است که فقط در سال‌های آغازین این جریان، ادامه تحصیل دانش‌آموزان در رشته علوم انسانی علاوه بر مدارس فرهنگ در برخی مدارس خاص دولتی همچون مدارس هیئت امنایی، نمونه دولتی‌ها، شاهد و استعدادهای درخشان نیز امکان‌پذیر است. ضمن این که اولویت پذیرش دانش‌آموزان علوم انسانی در مدارس فرهنگ با خانواده ایثارگران، فرهنگیان، دانش‌آموزان المپیادی با معدل بالاست که ناقض هم عدالت آموزشی و هم عدالت اجتماعی است.
وی یادآور می‌شود: بحث مدارس فرهنگ از سال 1370 بلکه 1360 آغاز شد و اولین مدرسه فرهنگ در سال 1371 شروع به کار کرد و جزو مدارس خاص علوم انسانی بود.
اعلام شکست در بهره‌گیری از علوم انسانی
این عضو هیات علمی دانشگاه با اشاره به سخنان "صادق زیبا کلام" از اساتید دانشگاه تهران، تصریح می‌کند: به گفته‌ی این استاد دانشگاه؛ "این تغییرات وزارت آموزش و پرورش نشان‌دهنده شکست تلاش‌های آموزش و پرورش ایران در بهره‌گیری از علوم انسانی است" و این راهکار حذفی اعلام شکست در این زمینه است که او آن را اقدام و تصمیمی شتاب زده می‌داند که پیامدهای اجتماعی آن در سال‌های آینده روشن می‌شود.
وی به موضوع زمان انتخاب رشته دانش‌آموزان نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: موضوع انتخاب رشته دانش‌آموزان هم بحثی است که دیر یا زود دچار تغییر نابهنگام یا نسنجیده می‌شود، به طوری که برخی معتقدند دانش‌آموز باید در دانشگاه رشته خود را انتخاب کند و لازم نیست در دبیرستان رشته تحصیلی خود را مشخص کند، که این هم اشتباه است.
به اعتقاد وی، وزارت آموزش و پرورش ایران نه تنها نتوانسته به خواسته عمومی مردم که اسلامی کردن آموزش و پرورش بود، تحقق ببخشد بلکه به تصمیمات جدید و شتاب‌زده روی آورده است.
جباری‌فر در پایان نیز می‌گوید: وقت آن است که افراد مسئولیت‌پذیر و خلاق، وارد آموزش و پرورش شوند تا کشور بیش از این از کورس پیشرفت عقب نیافتد و با چنین تصمیماتی، نسلی را فدا و معلمان را سرگردان نکنیم.