گروه فرهنگی مشرق- دقایقی پیش اسامی نامزدهای سودای سیمرغ سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر اعلام شد. با وجودیکه طبیعتا باید به رای داوران احترام گذاشت و این اسامی نه ربطی به جشنواره دارد و نه مدیران اما یک بررسی ساده در فیلمهای نامزد شده نشان میدهد که داوران در این انتخاب اشتباههای فاحشی انجام دادهاند که میتواند موجب تعابیر و تفسیرهای مختلفی گردد.
رکورد داران نامزدهای این لیست عبارتند از:
ابد و يك روز ده رشته ( با موضوع مشکلات درون یک خانواده و اعتیاد/اجتماعی)
امكان مينا نه رشته (با موضوع سازمان منافین)
ايستاده در غبار هشت رشته ( باموضوع دفاع مقدس)
دختر در هفت رشته ( باموضوع خانواده/اجتماعی)
باديگارد شش رشته ( با موضوعی سیاسی،اجتماعی)
آخرين بار كي سحر را ديدي پنج رشته ( پلیسی، معمایی و با محوریت موضوع خانواده)
اژدها وارد كي شود چهار رشته ( معمایی با موضوع یک اتفاق عجیب در جزیرهای جنوبی)
خشم و هياهو پنج رشته ( اجتماعی با موضوع آفت خیانت و آسیبهای شهرت)
نفس پنج رشته ( با موضوع نگاهی معصومانه یک دختر به انقلاب، دفاع نقدس و بمباران شهرها)
لانتوري سه رشته ( با موضوع قصاص)
تا اینجای کار یعنی فیلمهای متعهد و سالم و شریفی انتخاب شدهاند که حدود نیمی از آنها به منافقین و انقلاب و آسیب شناسی فضای خانواده و ...پرداختهاند.
اما در این میان داوران جشنواره اشتباهات عجیبی داشتهاند که باور کردنش سخت است.
چگونه است که یک فیلم خوب استراتژِیک و خوش ساخت مانند "بادیگارد" در بخش بهترین فیلم نمیشود اما فیلم نهچندان خوش ساخت "آخرین بار کی سحر را دیدی؟" و "امکان مینا" میشوند؟
چگونه است که کارگردانی هوشمندانه و ظریف ابراهیم حاتمی کیا در بخش بهترین کارگردانی دیده نمیشود اما کارگردانی معمولی کمال تبریزی و فرزاد موتمن دیده میشوند؟
چگونه است که فیلمنامه بادیگارد پایین تر از نوشته فرهاد توحیدی (امکان مینا) و میرکریمی( دختر) تشخیص داده میشود؟
اشتباههای گروه داوری خصوصا در بخش سودای سیمرغ چیزی نیست که بشود به سادگی گذشت و حتی ممکن است تعبیر حذف تعمدی را موجب شود. خداکند دبیر جشنواره با تدبیری که تاکنون داشته است راهی بیندیشد برای خطای عمدی یا سهوی که داوران در بخش سودای سیمرغ مرتکب شدهاند.
رکورد داران نامزدهای این لیست عبارتند از:
ابد و يك روز ده رشته ( با موضوع مشکلات درون یک خانواده و اعتیاد/اجتماعی)
امكان مينا نه رشته (با موضوع سازمان منافین)
ايستاده در غبار هشت رشته ( باموضوع دفاع مقدس)
دختر در هفت رشته ( باموضوع خانواده/اجتماعی)
باديگارد شش رشته ( با موضوعی سیاسی،اجتماعی)
آخرين بار كي سحر را ديدي پنج رشته ( پلیسی، معمایی و با محوریت موضوع خانواده)
اژدها وارد كي شود چهار رشته ( معمایی با موضوع یک اتفاق عجیب در جزیرهای جنوبی)
خشم و هياهو پنج رشته ( اجتماعی با موضوع آفت خیانت و آسیبهای شهرت)
نفس پنج رشته ( با موضوع نگاهی معصومانه یک دختر به انقلاب، دفاع نقدس و بمباران شهرها)
لانتوري سه رشته ( با موضوع قصاص)
تا اینجای کار یعنی فیلمهای متعهد و سالم و شریفی انتخاب شدهاند که حدود نیمی از آنها به منافقین و انقلاب و آسیب شناسی فضای خانواده و ...پرداختهاند.
اما در این میان داوران جشنواره اشتباهات عجیبی داشتهاند که باور کردنش سخت است.
چگونه است که یک فیلم خوب استراتژِیک و خوش ساخت مانند "بادیگارد" در بخش بهترین فیلم نمیشود اما فیلم نهچندان خوش ساخت "آخرین بار کی سحر را دیدی؟" و "امکان مینا" میشوند؟
چگونه است که کارگردانی هوشمندانه و ظریف ابراهیم حاتمی کیا در بخش بهترین کارگردانی دیده نمیشود اما کارگردانی معمولی کمال تبریزی و فرزاد موتمن دیده میشوند؟
چگونه است که فیلمنامه بادیگارد پایین تر از نوشته فرهاد توحیدی (امکان مینا) و میرکریمی( دختر) تشخیص داده میشود؟
اشتباههای گروه داوری خصوصا در بخش سودای سیمرغ چیزی نیست که بشود به سادگی گذشت و حتی ممکن است تعبیر حذف تعمدی را موجب شود. خداکند دبیر جشنواره با تدبیری که تاکنون داشته است راهی بیندیشد برای خطای عمدی یا سهوی که داوران در بخش سودای سیمرغ مرتکب شدهاند.