کد خبر 537716
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۴

حادثه 29 بهمن تبريز كه در چهلمين روز شهداي قيام خونين شهر قم به وقوع پيوست، از روزهاي ماندگار انقلاب اسلامي ايران به شمار مي‌رود.

به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ روز 29 بهمن 1356 بزرگترين تظاهرات خياباني علیه رژیم شاه در تبريز برگزار شد. در اين روز بسیاری از بانك‌ها، ساختمان حزب رستاخيز، سينماها و مراكز دولتي توسط مردم به آتش كشيده شد. مجسمه هاي شاه تخريب شد. دهها نفر از مردم توسط قواي نظامي و پليس به شهادت رسيدند و صدها نفر نيز زخمي شدند.

حادثه 29 بهمن تبريز كه در چهلمين روز شهداي قيام خونين شهر قم به وقوع پيوست، از روزهاي ماندگار انقلاب اسلامي ايران به شمار مي‌رود.

دو روز پس از انتشار مقاله «ايران و ارتجاع سرخ و سياه» در روزنامه اطلاعات که در آن به امام خميني توهين شده بود، در 19 دي 1356، مردم و طلبه هاي علوم ديني در قم دست به تظاهرات زدند. مأموران حكومت پهلوي با يورش به اين تظاهرات عده اي را شهيد و مجروح كردند.

با نزديك شدن به اربعين شهداي قم مراجع تقليد، آقايان: سيدمحمدرضا گلپايگاني، سيدشهاب الدين مرعشي نجفي و سيدكاظم شريعتمداري با انتشار اعلاميه هايي روز شنبه 29 بهمن 1356 را به مناسبت چهلم شهداي 19 دي قم عزاي عمومي اعلام كردند و خواستار اعتصاب عمومي در سراسر كشور شدند.

در 25 بهمن 1356 نيز يازده نفر از علماي تبريز، از جمله آيت الله محمدعلي قاضي طباطبايي، از مردم تبريز خواستند كه روز شنبه 29 بهمن 1356 به مناسبت چهلم شهداي قم از ساعت ده تا دوازده در مسجد ميرزايوسف مجتهدي «قزلي» واقع در ابتداي بازار در مراسم سوگواري شركت كنند.

گروههايي از مردم تبريز يكي دو ساعت زودتر در مقابل مسجد اجتماع كردند، ولي مأموران ساواك به خادم مسجد قزلي، اجازه ندادند در مسجد را باز كند. سرگرد حسين حق شناس، رئيس كلانتري شش تبريز، با مأموران خود مقابل مسجد ايستاده بود. در همين حال محمد تجلا، يكي از دانشجويان دانشگاه آذرآبادگان (تبريز)، به سرگرد گفت: «چرا از ورود مردم به مسجد جلوگيري مي كنيد؟» حق شناس  در جواب با توهين گفت: «مگر نمي بينيد كه در طويله‌تان را بسته ايم.» در پي اين اهانت، تجلا با آجر به طرف سرگرد حمله ور شد و او نيز با شليك گلوله اي محمد را به شهادت رساند. به دنبال اين اقدام، درگيري شديدي آغاز شد و مردم در خيابان هاي شهر دست به تظاهرات زدند.

مردم به خشم آمده، در مسير تظاهرات خود 43 بانك، شركت تعاوني روستايي، ساختمان حزب رستاخيز، سينما متروپل، سينما كريستال، ده‌ها مشروب فروشي، شش دستگاه خودرو كلانتري و... را به آتش كشيدند و شيشه هاي ساختمان «انجمن فرهنگي ايران و آمريكا» را خُرد كردند. يكي از شعارهاي مردم تبريز در هنگام تظاهرات اين بود: بيز بوشاهي ايسته ميروخ، والسلام. (ما اين شاه را نميخواهي م). نيروهاي امنيتي كه غافلگير شده بودند به سوي جمعيت آتش گشودند كه شش نفر در همان روز و هشت نفر از مجروحان در روزهاي بعد به شهادت رسيدند. در اين درگيريهاي خياباني، بيش از صد نفر زخمي و حدود ششصد نفر بازداشت شدند. اين درگيري تا بعد از ظهر ادامه پيدا كرد و سرانجام مأموران باكمك تانكهاي چيفتن و نيروهاي كمكي كه از پادگانهاي عجبشير و مراغه به تبريز آمده بودند، موفق به خاموش كردن تظاهرات شدند.

بعد از اين حادثه، بعضي از مقامات تبريز از جمله استاندار، سپهبد اسكندر آزموده، و رئيس ساواك آذربايجان شرقي، سرهنگ يحيي ليقواني از كار بركنار شدند و هيأتي به رياست ارتشبد جعفر شفقت، جانشين رئيس ستاد بزرگ ارتشتاران، براي بررسي اين حادثه تعيين شد. آنان عوامل اين حادثه را تعدادي از مردم منحرف و گمراه، نوكران استعمار سرخ و سياه و بدخواهان ايران كه از پيروزي انقلاب شاه و مردم در رنج و زيان هستند، معرفي كردند. اين هيأت همچنين سرلشكر قهرماني، رئيس شهرباني آذربايجان شرقي و سرگرد حق شناس، رئيس كلانتري شش تبريز را در اين حادثه مقصر اعلام كرد.

در اسفند ماه همان سال جمشيد آموزگار، نخست وزير، در سفري به تبريز در تالار شهرداري اين شهر گفت: «اين اتفاق، كار مردم ما نيست و دستپخت آشوبگراني است كه مخفيانه وارد كشور شده اند و پس از تخريب شهر گريخته اند.»

امام خميني در 8 اسفند 1356 در پيامي به اهالي آذربايجان نوشت: «سلام بر اهالي شجاع و متدين آذربايجان عزيز! درون بر مردان برومند و جوان غيرتمند تبريز! درود بر مرداني كه در مقابل دودمان خطرناك پهلوي قيام كردند و با فرياد «مرگ بر شاه» خط بطلان بر گزافه گويي هاي او كشيدند! زنده باشيد مردم مجاهد عزيز تبريز...»
29  بهمن 1356 نخستين چهلمي بود كه زنجيروار در سال 1357ش امتداد پيدا كرد و منجر به پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن 1357 شد.

دايره المعارف انقلاب اسلامي، سوره مهر، وابسته به حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي، ج 1، صص 196 و 197.