نظر شما در مورد این دوره از جشنواره و انتقادات وارده به آن پیرامون نوبتی بودن سیمرغ و بیرون ماندن بعضی از فیلم ها از دایره منتخبان چیست؟
بر خلاف ادوار گذشته ، این دوره از نظم بیشتری برخوردار بود. در مورد فیلمهای حاضر در جشنواره چون موفق به تماشای آنها نشدم قاعدتا نمی توانم نظری بدهم ضمن اینکه اگر تمام این فیلم ها را هم میدیدم بعنوان ناظر بیرونی نظر دقیقی در این زمینه نمیتوانستم ارایه بدهم. برای اینکه جشنواره قانون و قواعد خود را دارد و هیات داوران بر اساس سیاست های ترسیم شده دست به انتخاب و در نهایت برگزیدن افراد و فیلم ها بعنوان منتخبین جشنواره می کنند و من بعنوان شخص بیرونی باید به تصمیم آنها احترام بگذارم. بطور کلی می توان گفت بر خلاف ادوار گذشته نظم این دوره مثال زدنی بود و هیات داوران کمترین میزان تاثیرپذیری در تصمیم گیری ها را داشتند.
شما از نظم صحبت می کنید اما بی نظمی در کاخ جشنواره و در برخی از سالن ها صدای سینماگران را هم در اورده بود؟
بی برنامگی گه جزء لاینفک جشنواره های ما است. اصلا ببینید در ایران هدف ما از حضور در جشنواره چیست؟ جشنواره می رویم که کمی تفریح کرده و خوشگذرانی کنیم. جمعیت با بی نظمی ما را از سویی به سوی دیگر هل داده و ما هم آنها را هل بدهیم.(با صدای بلند می خندد) مثلا در همین دوره من رفتم فیلم مانی حقیقی را تماشا کنم یکی از طبقه بالا بطری آب را روی سر من خالی کرد. من هم از شدت عصبانیت سالن سینما را ترک کردم و موفق به تماشای کامل فیلم نشدم.
شما که می گویید برای خوشگذرانی به جشنواره می روید این هم بخشی از آن بوده است چرا سالن را ترک کردید؟
گفتم که عصبانی شدم و اصلا دوست نداشتم تیتر تمام روزنامه های روز بعد «کتک کاری کارگردان سینما با مردم» باشد. در واقع برای جلوگیری از درگیری سالن را ترک کردم.
نظم مورد اشاره شما که ما میگوییم در حداقل بود در نوع پوشش سینماگران هم موج میزد، هیچ هماهنگی ، نظم ، قاعده و قانون خاصی در پوشش بازیگران دیده نمی شد.
دقیقا! دیدید؟تا پیش از این باید مراقب نوع پوشش خانمها می بودیم اما حالا مردها دست زن ها را از پشت بستهاند و با لباسهای عجیب و غریب موجبات تمسخر و انتقاد مردم را فراهم کرده اند. البته وقتی ما در اینگونه مراسم امکان استفاده از کراوات و پاپیون بعنوان لباس رسمی را نداریم و برنامه ای هم برای هدفمند کردن پوشش سینماگران نیست این اتفاقات اجتناب ناپذیر است. بنظرم دوستان باید رعایت کنند و در چنین مراسمی در نهایت با یک کت شلوار ساده و شیک، شان مراسم و حضار را حفظ کنند. بطور مثال بهران رادان در مراسم افتتاحیه و اختتامیه با یک کت شلوار ساده و بسیار زیبا حاضر شد و می تواند الگوی دیگران هم باشد.
گذشته از اینکه الگوی مناسب و برنامه خاصی برای مدیریت پوشش در بین سینماگران وجود ندارد، عامل اصلی این اتفاق در این دوره چه بود. میخواهم بدانم ایا این تفاوت فرهنگی و تقدم و تاخر در ورود به سینما در بروز این اتفاقات نقش دارد یا خیر؟
مسلما نقش دارد . اول اینکه برنامه مورد نظری که در حوزه پوشش از آن صحبت می کنیم همان ورود برندهای بزرگ لباس بعنوان طراح و اسپانسر رسمی مراسم است که متاسفانه در ایران این امکان وجود ندارد. در مورد علت اصلی این داستان هم باید بگویم که عده ای از جوان هایی که تازه به دنیای سینما ورود پیدا کرده اند عشق دیده شدن دارند و با این کارها سعی در خودنمایی دارند. اما نباید فراموش کنیم که در جامعه ای زندگی می کنیم که قانون و قواعد خود را دارد و ما بعنوان بخشی از حوزه فرهنگ و هنر این مرز و بوم باید قانون و عرف رایج در جامعه را پاس داشته و به آن احترام بگذاریم.
چندنفر از همکاران شما نقد جدی به نوع برگزاری، انتخاب فیلم ها و حتی فرش قرمز داشتند از جمله آقای حاتمی کیا و ... بطور خاص آیا در حق حاتمی کیا اجحاف شد؟
اجازه بدهید در مورد همکاران خودم نظری ندهم، همه آنها عزیزان من هستند و من در مقامی نیستم که در مورد کار آنها اظهار نظر کنم. اما در مورد فرش قرمز باید بگویم کلیات این موضوع مورد پذیرش است و در ایران قدیم هم از دیرباز رایج بوده است. انتقادی اگر باشد به نوع برگزاری آن است ولی فرش قرمز به هیچ عنوان وارداتی نیست و ما از زمان ابومسلم که در زمان ورود پادشاه ترمه پهن می کردند این مراسم را داشته ایم که در دوره کریمخان برای مدتی این رسم برداشته شد ولی در دوران لطفعلی خان بازهم برقرار شد این بار با این تفاوت که به جای ترمه فرش پهن کرده و بعد از عبور پادشاه بلافاصه آن را جمع می کردند. پس فرش قرمز ذاتا چیز بدی نیست اما آنچه که از آیین قرمز در جشنواره وجود دارد با آنچه که ما انجام میدهیم بسیار متفاوت است و همین بهانه ای است برای انتقاد که به نظر من بجاست.
موضوع فساد در سینما موضوعی است که هرازگاهی در سینما تکرار میشود. نظر شما در این باره چیست؟
فساد را قبول ندارم. یعنی ندیم به قول مرحوم فنی زاده تا قبر آ آ آ. چرا وقتی چیزی را ندیدم تایید کنم.
نمی شود که چون شما ندیده اید بگویید نیست.
ببینید من نمیگویم چون من ندیدم نیست. شاید باشد، حتما هم هست نه در سینما بلکه در تمام صنوف دیگر. مگر در بین حقوقدان ها فساد اخلای نداریم در بین پزشکان و مهندسان چطور؟ فساد اخلاقی در بین تمامی صنوف وجود دارد و هرکسی بگوید نیست دروغ گفته است. اما در سینما به واسطه حساسیت و دیده شدن بیش از حد به چشم می آید و رسانه ها و مردم دنبال می کنند و گاهی هم به ناحق برای افراد دردسر درست می شود. حرف من این است نباید به این موارد بال و پر داد چون بازخورد بدی در جامعه دارد بلکه باید ریشه یابی کرد و برخورد اساسی با آن کرد. نکته ای هم اشاره کردید شما که من هم قبول دارم. در هر صنفی افراد برجسته و صاحبنام از اینگونه مسایل به شدت دوری می کنند ولی در رده های پایین تر و حتی در حواشی اصناف ممکن است اتفاقاتی بیافتد که در نهایت به اسم آن صنف تمام شود. ما کارگردان و بازیگران بزرگ و قابل احترامی در این کشور داریم که هرکدام می توانند الگوی جوان ها باشند و نباید رفتار عده ای قلیل را به پای تمام سینماگران نوشت. شخص من بجز کارگردانی تدریس هم دارم و، از هنرجوها هرکدام مستعد باشند بی منت هرکمکی برای پیشرفت لازم باشد انجام می دهم و گواه این ادعا هم چندین بازیگری که از این کارگاه و از این طریق وارد عرصه سینما شده اند.
شاید شما اینطور رفتار کنید اما دلیل نمی شود مسیر بازیگر شدن تمام افراد را سالم بدانیم. از فساد که بگذریم پرداخت پول برای بازی در فیلم هم رایج است.
باز هم اشاره به فساد کردید من می گویم نباید در زندگی خصوصی دیگران تجسس کرد و به حریم خصوصی افراد احترام بگذاریم. در مورد پول دادن هم بله حق باشماست. برخی ها با پول دادن وارد عرصه سینما می شوند ولی بعضی ها هم هستند که هم پول دارند هم استعداد. من بعنوان کارگردان مستقل اگر پیشنهادی باشد مبنی بر سرمایه گذاری در فیلم و البته ایفای نقش، می پذیرم اما به شرطی که استعداد لازم در فرد وجود داشته باشد. امسال چند نفر از شاگردان من در کارگاه آوا وارد عرصه سینما شدند که بیشترین نقش را در این مسیر تلاش خودشان داشت و من هم شانس لازم را به آنها دادم. در این بین یکی از شاگران من در کارگاه آوا نیز پیشنهاد تامین بیش از پنجاه درصد بودجه فیلم را بعنوان سرمایه گذار داد و من هم پذیرفتم. البته این نوع کار به پرداخت پول بدون برداشت و صرفا برای ورود به سینما فرق دارد و این شخص سرمایه گذار فیلم هم هست و در فیلم و درآمد آن سهم دارد.
شما اشاره به دوره های بازیگری و مسیر درست برای رسیدن به سینما کردید. ایا صرفا حضور در کلاس می تواند کافی باشد و چه پیشنهادی برای هنرجویان دارید تا گرفتار همان فسادی که هم من و هم شما میدانیم زیر پوست سینما جریان دارد نشوند؟
شما اصرار به فساد دارید و من توضیح دادم ممکن است در تمام صنوف وجود داشته باشد و دارد. اما وقتی من میگویم شاگردان من در آوا موفق به حضور در سینما شدند دلیل بر این نیست که هرکسی از در وارد شد بتواند وارد سینما شود. برای این مهم باید استعداد لازم وجود داشته باشد و از طرفی باید به ظرفیت سینمای ایران نیز توجه داشته باشیم. سینمای ما تقریبا ملی است و بنا به دلایلی امکان حضور فیلم ها و سریال ها در مارکت جهانی وجود ندارد. پس در چنین شرایطی فضای ورود به این صنعت نیز بسیار محدود است. حضور در کلاس و اقدام کردن برای بازیگری مهمترین قدم است و بعد از آن دیگر باید بر توانایی و ممارست تکیه کرد. اجازه بدهید خاطره ای بعنوان جمله پایانی عرض کنم. سالها پیش فشار بیکاری و عشق کار به حدی به من فشار آورد که برخلاف رضایت قلبی خودم مجبور شدم نزد اقای کیارستمی رفته و با در نظر گرفتن این نکته که هیچ علاقه ای به کارهای ایشان ندارم، از وی درخواست کنم در یکی از فیلم ها از من بعنوان دستیار استفاده کند. آقای کیارستمی با درخواست من موافقت نکرد اما جمله ای به من گفت که در ذهن من حک شده است. وی گفت: کار به اقدام است نه به اصرار. من هم اقدام کردم بدون اصرار و شد آنچه باید می شد.