کد خبر 547362
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۵

احمد قوام بزرگ‌ترين پشتيبان علي اميني بود. مراتب ترقي‌اي که علاوه بر همبستگي با قوام توصيه‌هاي مادر را هم پشت سر داشت. در اولين کابينه پس از شهريور بيست قوام، اميني 37 ساله معاون نخست‌وزير شد.

به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ علي اميني را بايد به نام مادرش شناخت. مادري که رضاشاه در حق وي گفته بود که اگر قاجار يک و نيم مرد داشته باشد يکي از آنان فخرالدوله و نيم ديگرش آغامحمدخان قاجار است. وي پر بي‌راه هم نگفته بود. پس از کلي خرابکاريهاي محسن امين‌الدوله پدر علي اميني، همسرش تنها کسي بود که توانست املاک و ثروت وي را جمع و جور نمايد و نگذارد خانواده‌اش از هم بپاشد. علي فرزند همين زن بود. زني که در ابتداي کودکي‌اش شيريني خورده محمد خان مصدق‌السطنه (دکتر مصدق بعدي) بود. فخرالدوله به زور علي امين‌الدوله پدربزرگ علي که صدراعظم مظفرالدين‌شاه بود به عقد پسرش محسن در آمد. فخرالدوله هم چاره‌اي جز اطاعت از پدرش (مظفرالدين ‌شاه) نداشت. علي هنگامي که از آب و گل در آمد يعني حدود سالهاي 1315 که تحصيلاتش در پاريس به اتمام رسيد و دکتراي اقتصاد گرفت ديگر از القاب پر طمطراق قاجار چيزي باقي نمانده بود وي به لقب اميني اکتفا کرد ولي با توجه به ثروت و زرنگي مادرش قدرت همچنان در اين خاندان مي‌جوشيد.



علي اميني

نوۀ مظفرالدين‌ شاه


احمد قوام و علي وثوق دو برادري که عمه‌زاده‌هاي پدري اميني بودند پس از شهريور بيست مجدداً در صحنه قدرت ايران ظاهر شدند (خصوصاً احمد قوام). علي اميني هم با توجه به اينکه بتول دختر وثوق را گرفته بود کار و بارش حسابي سکه شد. احمد قوام بزرگ‌ترين پشتيبان علي اميني بود. مراتب ترقي‌اي که علاوه بر همبستگي با قوام توصيه‌هاي مادر را هم پشت سر داشت. در اولين کابينه پس از شهريور بيست قوام، اميني 37 ساله معاون نخست‌وزير شد. احمد قوام علاقه زيادي به حضور نيروي سوم يعني آمريکاييان در ايران داشت. چنانکه در دورۀ قاجار نيز مي‌خواست در مقابل روس و انگليس پاي شرکتهاي نفتي آمريکايي را به ايران باز کند و حتي در آوردن مستشاران اقتصادي آن کشور هم تلاش زيادي داشت. اميني هم همين را مي‌پسنديد و اين رويه را از استادش احمد قوام داشت. چندانکه بعدها هم آمريکاييان اين علاقه را بي پاسخ نگذاشتند و قدر زحمات وي را دانستند. در کابينه‌هاي متعدد قوام، علي اميني حضوري مستمر داشت و نقش مهمي ايفا ‌مي‌کرد. وي حتي در کابينه منصور به مقام وزير اقتصاد ملي رسيد. در کابينه اول مصدق هم هشت ماه اين وزارتخانه را گرداند.



علي اميني در جمع شازدگان باقي مانده قاجار؛ حسن اسفندياري، حسينقلي اسفندياري، غلامحسين غفاري، عبدالحسين‌ ميرزا فرمانفرما، مهدي مجدالدوله

علي اميني از ماجراي کودتاي 28 مرداد هم سر سالم بيرون آورد. آن هم به چه قيمتي! وي علاوه بر اينکه وزير اقتصاد کابينه کودتا را بر عهده داشت مسئول حل و فصل قضيه مهم نفت ايران را هم بر عهده گرفت. نفت ايران از زير بليط انگليس خارج شده بود و شرکاي کودتا هم سهم مي‌خواستند. شرکايي که مهم‌ترين آنان آمريکاي مورد علاقه اميني بود. قرارداد اميني ـ پيچ از پي مذاکرات امضا شد و چهل درصد نفت استحصالي کنسرسيوم سهم آمريکا شد، معامله‌اي بس شيرين.



علي اميني در آمريکا

سال 1334وي در کابينه علا وزير دادگستري شد وسپس در همين سال سفير کبير ايران در آمريکا شد. در اين سفر ريشه علائق وي به آمريکا پايدارتر شد. اين پايداري در ابتداي دهه چهل و برآمدن کندي خود را نشان داد. با فشار دولت دمکرات کندي (که ترس کمونيسم شرق، جهان و از جمله اقمار آمريکا؛ مثل ايران آن را فرا گرفته بود) علي اميني براي ايجاد اصلاحات اقتصادي و سياسي براي مقابله با هجوم اردوگاه شرق به نخست‌وزيري گمارده شد. شاه با ناراحتي فرمان نخست‌وزيري را امضا کرد ولي چشم به راه زمين خوردن اميني ماند.



علي اميني در آغاز کار و لبخند رضايت شاه

کابينه علي اميني کابينۀ جنجالي بود. بگير و ببندهاي تبليغاتي پر سر و صدايي راه افتاد. عوامل دست چندم به عنوان مفسد به دادگاههاي نمايشي کشانده شدند بدون اينکه مفسدين اصلي که سر و سري با دربار داشتند آسيبي ببينند. اصلاحات اميني چنان ميان تهي بود که شکست آن هر لحظه محتمل مي‌نمود. امري که حتي آمريکاييان به آن پي ‌بردند. شاه طي مسافرتي به آمريکا پرچم اصلاحات آمريکايي را به دوش گرفت و رهبر انقلاب سفيد ايران شد و اميني هم مورد غضب شاهانه بود تا پايان سلطنت شاه الّا چند ماه آخر خانه‌نشين شد.



علي اميني، بتول وثوق و ايرج اميني

شاه سرگردان سال 57 طي چند ماه آخر سلطنتش به هر کسي متوسل مي‌شد. علي اميني هم چون شيري بي يال و دم و اشکم به ياد احمد قوام که در اواخر عمر پيرانه سري مي‌کرد هوس نخست‌وزيري به سرش زد ولي ظاهراً وي عاقل‌تر از قوام بود چون ايران 57، ايران 31 نبود.



اميني سال 57؛ زير عکس پدربزرگش علي امين‌الدوله

قبل از پايان طوفان 57 به پاريس رفت و آنجا ماند. مدتي حدود سه سال کار سياسي کرد ولي او مرد ميدان نبود. و سرانجام در پاريس سر در خاک کشيد (1372).